چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
جنگ در عراقستان
هفته گذشته هفته غمانگیزی در آمریکا بود. روز سهشنبه هنری پولسون، وزیر خزانهداری به ما گفت که همه چیز درباره مالیاتدهندگان آمریکایی است و این تنها چیزی است که برای ما اهمیت دارد. اما صبح روز بعد در روزنامهها با تازهترین آمارهای غمانگیز مواجه شدم که آمریکاییها باید بیشتر نگران آن باشند: «تا بعدازظهر چهارشنبه ۴۱۷۳ آمریکایی در جنگ عراق کشته شدهاند. از بدشانسی بوش، ۷۰۰ میلیارد دلار درخواستی او برای کاستن از بحران مالی آمریکا تقریبا معادل همان پولی است که بوش در جنگ مضحک و ناعاقلانه خود در عراق هدر داده است، جنگی که حالا ظاهرا به علت افزایش نیروهای آمریکا در بغداد، در آن «برنده» شدهایم. البته این واقعیت که کاهش تلفات آمریکا با تکمیل پاکسازی قومی سنیها همراه بوده، ربطی به ما ندارد.
در واقع، این روزها گفتمانی عجیب در تاریخ روزانه آمریکا در حال شکلگیری است: ما جنگ در افغانستان را با سرنگون کردن دیوانههای شیطانصفت و حافظ تروریستها به نام طالبان بردیم و دولتی دموکراتیک تحت رهبری حامد کرزای را به جای آن آوردیم. بعد شتابان به عراق رفتیم و دیوانههای بعثی سکولار، شیطانصفت حامی تروریستها و مسلح به سلاح هستهای تحت امر صدام را سرنگون کردیم و دولتی دموکراتیک به رهبری نوری المالکی به جای آن برقرار کردیم. به این ترتیب دو ماموریت مهم خود را انجام شده اعلام کردیم.
بعد، پس از مرگ ۲۵۰ هزار عراقی – یا نیم میلیون یا یک میلیون نفر، چه کسی اهمیت میدهد؟ - شتابان به کابل و قندهار بازگشتیم تا بار دیگر در افغانستان به پیروزی برسیم. این مناقشه حالا باعث شرمندگی دوستان قدیم ما در پاکستان یعنی سازمان جاسوسی پاکستان است که تحت حمایت مالی عربستان و آمریکا قرار دارد و دوستان طالبان آن دوباره نیمی از افغانستان را کنترل میکنند. حالا سربازان شجاع ما در داخل خاک کشور مستقل پاکستان هم به آنان حمله میکنند.
ما در واقع حالا مشغول جنگ در جایی هستیم که من آن را عراقستان مینامم. جنگی ناامیدکننده، درهم ریخته، شرمآور، غیراخلاقی و غیرقابل پیروزی و هیچ تعجبآور نیست که آقایان اوباما و مککین برای رهایی از شر آن به سرعت به موضوع بحران اقتصادی آمریکا پناه بردند. آنان نمیتوانستند مبارزات انتخاباتی خود را برای بحث درباره بزرگترین بحران نظامی تاریخ آمریکا از زمان ویتنام، متوقف کنند، اما برای والاستریت مشکلی وجود نداشت. نامزدهای ریاست جمهوری مجبور نیستند باز هم درباره فاجعه – جهنم عراق یا درباره روابط آمریکا – اسرائیل، اکسون یا شورون یا بریتیش پترولیوم – موبیل یا شل بحث کنند. نبرد غولآسا و دروغین جورج بوش بین خوب و بد به مناقشه بین مالیاتدهندگان خوب و بانکداران بد تغییریافته است و این هیچ ربطی با زندگی و مرگ مردم خاورمیانه ندارد. تا برگزاری انتخابات آنان مردان و زنان دیروز هستند – مگر این که ۱۱ سپتامبر دیگری رخ دهد.
اما واقعیات را همه جا میتوان دید. در فرودگاه «جان وین» در اورنج کانتی، مردی سرش را تکان میدهد و میگوید: «برادرم تازه از افغانستان برگشته است او در آنجا جنگیده اما میگوید در آنجا هیچ ساختار و زیربنایی وجود ندارد به این دلیل بردی نمیتواند وجود داشته باشد. پایهای نیست که روی آن چیزی ساخته شود. مردم ما را نمیخواهند.» در دانشگاه سان خوزه کالیفرنیا جوانی به طرفم میآید و از من میخواهد کتاب تازهام را برایش امضا کنم. با آه میگوید: «بنویس به گروهبان د. دوستانم مرا به این نام میخوانند. بعد از دو مرحله جنگ در عراق حالا عازم افغانستان هستم.» آرزو میکنم سرانجام به سلامت به خانهاش بازگردد.
البته مناقشه اسرائیل – فلسطین دیگر جایی در بحثهای نامزدها ندارد. دیدار مککین و اوباما از خاورمیانه – که طی آن آنان در خوش رقصی به لابی اسرائیل از یکدیگر سبقت گرفتند (و خوشخدمتی اوباما قطعا باعث شد اگر وارد کاخ سفید نشود به عضویت پارلمان اسرائیل درآید) موضوعی مربوط به گذشته است. بدون هیچ بحثی، مقامات اسرائیلی و آمریکایی طی ماه جاری دیداری سه روزه در زمینه امنیت و فناوری در واشنگتن داشتند که با تصمیم بحث نشده دولت در حال احتضار بوش برای تحویل ۳۳۰ میلیون دلار دیگر در سه معامله تسلیحاتی جداگانه برای اسرائیل، از جمله تحویل ۲۸ هزار سلاح ضد زره سبک ۶۶ میلیمتری M۷۲A۷ و هزار بمب GBU-۹ قطر کوچک از بوئینگ همراه بود. احتمال دارد تحویل ۲۵ فروند جت جنگنده F-۳۵ لاکهید مارتین نیز تا قبل از انتخابات به تصویب دولت آمریکا برسد. مذاکرات اسرائیل و آمریکا به عنوان «مذاکرات دوجانبه در عالیترین سطح درباره فناوری که تاکنون بین دو متحد انجام شده است»، توصیف شد. البته چیزی درباره این جلسه و نتایج آن در رسانههای آمریکا درج نشد.
یک رسوایی بالقوه نیز در لسآنجلس رخ داد که آنتونیو ویلارایگوسا، شهردار آن اخیرا از سفری ۲۲۵ هزار دلاری با سه عضو شورای شهر و سایر مقامات شهر (همراه با خانوادهها، کودکان و سایرین) از اسرائیل برگشتند که درباره آن نیز تقریبا در هیچ نشریه معتبر آمریکایی چیزی چاپ نشد (غیر از واشنگتن ریپورت).
هدف از این سفر پنهانی چه بود؟ انعقاد توافقهای تازه برای حفظ امنیت فرودگاه بینالمللی لسآنجلس. وقتی معترضان گفتند که شورای شهر قبل از طرح موضوع با شرکتهای امنیتی آمریکایی چرا با یک طرف خارجی مشغول مذاکره شده، اعضای شورا با تلفنهای همراه خود به پرت و پلا گفتن پرداختند و از سالن خارج شدند. یکی از معترضان گفت اگر سپردن امنیت فرودگاه لسآنجلس به اسرائیلیها کار خوبی باشد پس چرا در حالی که اسرائیلیها امنیت بوستون لوگان و نیوآ-ک را به عهده داشتند مشتی شرور جلوی چشم آنها در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به آن جنایات علیه بشریت دست زدند.
اما چه کسی به این حرفها اهمیت میدهد؟
نوشته: رابرت فیسک
ترجمه: علی کسمایی
منبع: ایندپندنت
ترجمه: علی کسمایی
منبع: ایندپندنت
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست