شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا
آشفتگی - Kaos
سال تولید : ۱۹۸۴
کشور تولیدکننده : ایتالیا
محصول : جولیانی نگری
کارگردان : پائولو تاویانی و ویتوریو تاویانی
فیلمنامهنویس : تونینو گوئرا، پائولو تاویانی و ویتوریو تاویانی، برمبنای مجموعه داستانی نوشته لوییجی پیرآندللو
فیلمبردار : جوزپه لانچی
آهنگساز(موسیقی متن) : نیکلا پیووانی.
هنرپیشگان : مارگاریتا لوتسانو، کلودیو بیگالیه، انریکا ماریا مودونیو، ماسیمو بونتی، آنا مالویکا، چیچو اینگراسیا، فرانکو فرانکی، بیاجو بارونه، سالواتوره روسی، فرانکو اسکالداتی، پاسکواله اسپادولا، لورا مولیکا، اومرو آنتونوتی و رجینا بیانکی.
نوع فیلم : رنگی، ۱۸۷ دقیقه.
سیسیل. گروهی از جوانان کلاغی را گیر میاندازند و به دور گردنش زنگولهائی میبندند. با پرواز کلاغ صدای زنگوله در هوا پخش میشود. پسر دیگر: زن سالمندی (لوتسانو) از گروهی از دهقانان محاجر به آمریکا میخواهد که از طرف او نامهائی را برای دو پسرش که چهاردهسال پیش او را ترک کردهاند، ببرند سپس برای دکتری تعریف میکند که چطور برای آزادی سیسیل توسط «گاریبالدی» و باز شدن در زندانها، دو راهزن به نامهای «کمیتزی» و «روکو» شوهر او را با خود میبرند و وقتی زن در پی همسرش به مخفیگاه راهزنان میرود، میبیند که روکو با سرهمسرش بازی میکند. سپس روکو به او هتک حرمت میکند و او بعدها فرزندی به دنیا میآورد که درست شبیه روکو است. در این مهاجران حرکت میکنند و پیرزن تنها در رویای پسران گم شدهاش میماند. ماهزدگی: کشاورزی بهنام «باتا» (بیگالیه) با «سیدورا» (مودونیو) ازدواج میکند. بیست روز بعد در شب ماه بدو، به «سیدورا» میگوید که در روی خودش قفل کند سپس بیرون میرود و کارهای وحشیانه انجام میدهد. صبح روز بعد سیدورا هراسان نزد مادرش (مولیکا) میرود «پاتا» به دنبالش میرود و برایش توضیح میدهد که در یک شب ماه بدو در زمان درو محصول مادرش او را تنها گذاشته او ماهزده شده است. در شب ماه بدو بعدی، مادر سیدورا به همراه سارو (بونتی)، محبوب سیدورا، نزدش میآیند باتا به مزرعه میرود و مادر نیز آن دو را تنها میگذارد اما ضبحههای باتا مزاحم آن دو میشود. حالا سارو برای کمک به باتا، سیدورا را ترک میکند. و بیرون میرود... خمره: مالک خسیسی بهنام «دونلولو» (چیچو)، خمره بزرگی را برای زمان برداشت محصول زیتون سفارش میدهند و با غرور آن را وسط حیاط میگذارد، اما صبح روز بعد آن شکسته میبیند. در اینجا از بنزن کوژپشتی بهنام «تسی دیما» (فرانکو) که کسبی جادوئی اختراع کرده، کمک میگیرد. «تسیدیما» که باید خمره را از داخل بندبزند، از گیر افتادن داخل آن هراس دارد، با این حال کار را قبول میکند. «دونلولو» نیز مزد یک هفته آن را میپردازد و او را از داخل خمره باقی میگذارد تسیدیما تمام پول دستمزدش را خرخ مهمانی برای کارگران «دونلولو» میکند. سروصدای زیاد کارگران، «دونلولو» را عصبانی میکند و باعث میشود لگدی محکم به خمره بزند حالا خمره میشکند و تسیدیما آزاد میشود. مجلس یادبود: «سالباتوره» (بارونه)، دهقانی اهل مارگاری، جسد فرزند خردسالش را به شهر میبرد تا دفع کند. ولی در آخرین دقایق تصمیم میگیرد کودک را در محل تولدش به خاک بسپارد. شش ماه بعد او و تعدادی از افراد دهکده از «بارون» (اسپادولا)، مالک زمینهایشان، رسماً تقاضای ساخت یک قبرستان را میکنند. اما او قبول نمیکند و به تفنگچیهایشان دستور میدهد که هرچهزودتر آنان را به مارگاری برگرداند. وقتی به دهکده میرسند متوجه میشوند که قبرستان در حال ساخت و کدخدای دهکده روسی نیز رو به مرگ است. تفنگچیها قبرستان را خراب میکنند و کدخدا میمیرد. در مراسم به خاکسپاری، تفنگچیها بدون ادای احترام به مرده آنجا را ترک میکنند. در اینجا، کدخدا چشمهایش را باز میکند. گفتوگو با مادر: «لوئیجی پیر آندلئیرو» (آنتولوتی) دو سال پس از مرگ مادرش، وارد شهر کوچک محل تولدش در سیسی میشود. رانندهائی که او را به منزل قدیمیاش میرساند. «سارو» (بونتی) دوست دوران کودکیاش است. در داخل خانه، روح مادرش (بیانکی)، بر او ظاهر میشود. دوران کودکیاش است. در داخل خانه، روح مادرش (بیانکی)، بر او ظاهر میشود. او از مادرش میخواهد تا داستانی را که بارها برایش تعریف کرده، دوباره تعریف کند. خود او بارها سعی کرده این داستان را بنویسد ولی موفق نشده است. در شورش سال 1884، خانواده «پیرآندللو» مجبور به ترک مالتا میشوند و کشتی آنان در کنار جزیرهای سفید از جنس سنگ پا توقف میکتد. دختر جوان خانواده (مادرِ «لوییجی») نمیخواهد مادرش را ترک کند ولی در نهایت به برادرانش میپیوندد...
* همان اهمیتی که تا به حال توسکانی برای برادران تاویانی، بهعنوان زادگاه، داشته است، سیسیل برای پیرآندللو داشت. اینجا برادران تاویانی موفق شدهاند تا در این «فیلمی درباره سیسیل»، مجموعهای از داستانهای کوتاه پیرآندللو (در مجموع پانزده جلد و با این توضیح که اتفاقاً اغلب آنها در سیسل نمیگذرند!) را بدون توسل به احساسات و ملاحظاتِ روشنفکری (بهقول خودشان از نوع طبقه متوسط) به فیلم در آورند. اپیزودهای فیلم را خود سیسل به هم میپیوندد و کار از تراژدی به کمدی نوسان دارد (در حالی که اپیزودهای جدی، «پسر دیگر» و «ماهزدگی»، نسبت به نیمه - فکاهیها، «خمره» و «مجلس یادبود»، برتری دارند). انتخاب بازیگران (بهخصوص غیر حرفهای) بسیار مناسب انجام شده و فیلمبرداری لانچی چشمنواز است. قالب آشفتگی به شکلی است که هم به صورت یک فیلم سینمائی و هم یک مجموعه تلویزیونی پنج قسمتی قابل نمایش است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست