یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


بیمه، زلزله و مدیریت بحران


بیمه، زلزله و مدیریت بحران
برخورد با حوادثی چون زلزله را می توان به سه بخش تقسیم كرد:بخش نخست:"پیش گیری از خسارت" ،بخش دوم: "امداد و نجات " وبخش سوم "جبران خسارت " است كه پس از آن دو بخش شروع شده و شامل برآورد خسارت و جبران واقعی آنها می شود. كه در زلزله های بزرگ برای جبران خسارت از دولت كار زیادی ساخته نیست و اما بیمه به عنوان یك راهكار بسیار مناسب برای جبران خسارتهای مالی مصیبت دیدگان حادثه می تواند مطرح شود. در این مقاله مروری بر وظایف مدیریت بحران، نقش فراموش شده بیمه زلزله و جایگاه آن در كشور اشاره شده و دلایل عدم توفیق این بیمه مورد نقد و بررسی قرار می گیرد .
هر بارپس از وقوع زلزله های شدید در كشور مانند آنچه در شهرهای رودبار، زنجان، قزوین و بم اتفاق افتاد و انعكاس خسارات و تلفات ناشی از آنها، بحث" مدیریت بحران" رونق پیدا می كند. انواع ستادها، سمینارها، گردهمائی ها و میزگردها تشكیل می شود ، صفحات نشریات و روزنانه ها مملو از مقالات و نقدهای مربوط به زلزله و مدیریت بحران می شود ، مسئولان اجرائی نیز اقدامات شتابزده را شروع كرده وعده ای نیز فرصت را مغتنم شمرده و به اظهار نظر علیه یا له دستگاههای مختلف می پردازند و همه اینها پس از چند ماه فروكش كرده و قائله ختم می شود تا بحران بعدی . این كار ما نه تنها بعد از هربلای طبیعی مانند زلزله، سیل ، خشكسالی و طوفان روی می دهد بلكه بعد از بحرانهایی نظیر انرژی، اشتغال، كسری بودجه، كاهش قیمت نفت و انواع و اقسام بحرانها نیز اتفاق می افتد. اكثر بحث ها و گفتگوها بدون راه حل وغیرمنطقی است و آنهائی كه حساب شده هستند نیز بیش از چند هفته و یا چند ماه دوام نخواهد داشت. با نگاهی به اظهار نظرها و مصاحبه مطبوعاتی دولت و مسئولین مربوطه پس از زلزله رودبار و بم و مقایسه آنها با یكدیگر، به این واقعیت خواهید رسید كه ما در طول ۱۳ سال یا حرف حسابی نداشته ایم و یا اینكه كسی حرف حسابی را نمی شنود. آنچه كه مهم است این است كه هر زلزله بزرگ در كشور، ما را به یاد فاجعه تمام عیاری كه در انتظار پایتخت است می اندازد و تقریبا هیچ كارشناسی نیست كه وقوع زلزله در تهران را رد كند اما كسی قادر نیست زمان آن را پیش بینی كند. مسئله مهم اینست كه گسلهایی كه تهران را محاصره كرده اند گسلهای فعالی هستند كه با توجه به ساخت وساز های بی رویه، نامناسب و نامطئن تهران یك زلزله ۷ ریشتری، این شهر را نه تنها با یك فاجعه تمام عیار انسانی بلكه كشور را با فجایع اقتصادی و سیاسی روبرو خواهد كرد.
● مقاوم سازی ساختمان در تهران
آمارها از وضعیت مقام سازی ساختمانها در كشور زلزله خیر ما تأسف بار و تكان دهنده است. ۹۰% خانه های روستائی و ۷۰% ساختمانهای شهری در برابر زلزله مقاوم نیستند . در تهران ۵۰ تا ۶۰ درصد طراحی ها و ۸۰ درصد اجرای ساختمانهای جدید و مرتفع، غیر اصولی بوده و در برابر زلزله بسیار آسیب پذیر هستند .۲
متأسفانه با همه ستادهای فراوانی كه تشكیل شده هنوز نه تنها در ایران بلكه در تهران نیز هیچ سازمانی در مقابل نظارت ، محاسبه، طراحی و اجرای ساخت و ساز و مقاومت ساختمانهای تهران مسئول وبه شهروندان جوابگو نیست. ما اگر همین امروز به جای همه هزینه هائی كه برای ۲۵ سال حرف زدن به باد دادیم برای همه ساختمانها شناسنامه صادر كنیم وحتی برای آنهائی كه ساخته شده اند ، وضعیت مقاومت شان را در مقابل زلزله مشخص نمائیم و با تسهیلاتی مانند اعطای وام بلند مدت بدون بهره جهت مقاوم سازی آنها اقدام نمائیم ، ۳چرا كه اگر امروز دولت به چنین كاری اقدام نكند فردا بایدچندین برابر آن را بلاعوض به مردم اعطا كند و برای آنها كه ساخته نشده اند مقاوم سازی را كه هزینه آن حداكثر۵ تا ۱۰درصد كل هزینه ساخت خواهد بود اجباری كنیم و مسئولین طراحی، اجرا و سازمان ناظر بر فعالیتهای سازندگان ساختمان قانوناً متعهد و ملزم به پاسخگویی و جبران خسارت در طول عمر مفید ساختمان شوند، در این صورت می توانیم حداقل ۳۰ تا ۵۰ سال آینده همانند ژاپنی ها اعلام نماییم كه "از آنجا كه امروز احتمال وقوع زلزله است شهروندان از خانه هایشان خارج نشوند چرا كه منزل شما از همه جا امن تر است ." ۴اگر به جای حرف همین امروز دست به كار شویم و اقدامات عملی و جدی را شروع كنیم و همچون صاحبخانه نه مستأجر به شهر و كشورمان نگاه كنیم مطمئن باشید كه تا ۳۰ سال آینده فرزندانمان به پدرانشان و نسل گذشته افتخار خواهند كرد و ما به خود و فرزندانمان به جای وحشت و ترس دائمی و زنده به گور شدن، آرامش و زندگی، هدیه خواهیم كرد. تجربه رودبار بدون هیچ كم و كاستی در بم اتفاق افتاد و متأسفانه ساختمانهای دولتی و امدادرسانی مانند شهرداریها و بیمارستانها قبل از دیگران آسیب دیدند و مسئولین شهر نیز خودشان كشته شده و یا اینكه آسیب جدی دیدند كه دیگر نمی توان روی آنها هیچ حسابی باز كرد. اولین اقدام در مقابله با هر بحرانی محافظت از مغز و بازوهای اجرائی مدیریت بحران است تا منشأ هدایت، رهبری، تقسیم وظایف، نجات و كمك به شهروندان خود باشند كه متأسفانه خود آنها قبل از دیگران صدمه می بینند و به كمك نیازمندند، آیا واقعاً مقاوم سازی مراكز عمومی، امدادی، دولتی هر شهر كار بسیار مشكلی است و یا به بودجه هنگفت غیرقابل دسترسی نیازمند است. این حوادث خود دلیلی محكم بر ضرورت نظارت جدی و پاسخگو در ساخت و ساز در كشور مخصوصاً در ساخت و ساز دولتی است كه با حیف و میل های فراوان ، آسیب پذیر ساخته می شوند.
● ضرورت وجود مدیریت بحران و وظایف آن
حال اگر كلیه اقدامات پیش گیرانه انجام شود باز با پخش خبر وقوع زلزله عظیم در یك شهر بزرگ، نظم عمومی بر هم خواهد خورد و در كلیه فعالیتهای خدماتی و اقتصادی اخلال ایجاد خواهد شد و لذا با وجود همهٔ اقدامات پیشگیرانه، وجود مدیریت بحران ضروری است . آنها كه در اقدامات پیشگیرانه موفق تر بودند شانس موفقیت مدیریت بحران بیشتر، هزینه های آن كمتر و وظایف آن آسانتر خواهد بود. در هنگام وقوع بحرانی مانند زلزله به منظور جلوگیری از پراكنده كاری یا هرز رفتن نیروها و زمان و ایجاد انسجام، یكپارچگی و هماهنگی بین نیروی امدادی، مدیریت بحران لازم است كه معمولاً اقدام اساسی را در دستور كار خود دارد.
▪ مرحله اول: مرحله امداد و نجات است
البته در كشورهای دیگر می گویند ۲۴ سال اول بحران، ۲۴ ساعت افتخار یا استعفا برای وزیران و مدیران یك كشور است. باید در باره اقداماتی كه در ۲۴ ساعت اول زلزله بم انجام شد، كارنامه مدیران ما را بررسی كرد تا قضاوت كرد كه شایسته كدام یك هستند. برای موفقیت در این مرحله شبكه ارتباطی كه نقش سلسله اعصاب را دارد مهم ترین بخش آن است. چرا كه ثانیه ها در این مرحله می توانند هزاران زندگی را نجات دهند. در زلزله ۱۷ ژانویه ۱۹۹۵ كوبه ژاپن وزارتخانه های مربوطه ۱۸ دقیقه پس از وقوع زلزله از حادثه مطلع می شوند و گروههای نجات پس از ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه با هلیكوپترهای خود به محل حادثه می رسند. ساعت ۱۰ صبح یعنی ۴ ساعت و ۱۵ دقیقه پس از زلزله ستاد مدیریت بحران رسماً تشكیل جلسه داده و وظایف سازمانها را آن طور كه پیش بینی شده بود اعلام می نماید. این حادثه ۵۵۰۰ كشته و ۴۱۵۰۰ مجروح داشت، ۱۹۵ تیم پزشكی به منطقه اعزام شد ، ۴۰۰۰۰ خانه موقت ساخته شد ۲۷۳۰۰ واحد آپارتمان برای اسكان موقت آماده گشت و تا حدود ۳ماه بعد از زلزله ۴۶ میلیون وعده غذا میان حادثه دیدگان توزیع شد. شبكه انتقال برق در ۶ روز و شبكه آب در مدت ۱۳ روز بازسازی و راه اندازی شد۵ . اما ما نه اطلاعات دقیقی از كارنامه مسئولین در زلزله بم داریم و نه هنوز كسی گزارشی روشنی از مدیریت بحران ارائه كرده است. آنچه مشهود است هجوم همه جانبه مردم به منطقه كه به دلیل كارآمد نبودن و حرفه ای نبودن خود منشأ بعضی از مشكلات از جمله شیوع بیماریهای عفونی در منطقه شد. البته نمی توان به نقش نیرو های دلسوز نظامی و انتظامی و نیروهای مردمی كه به طور داوطلبانه به منطقه جهت امدادرسانی و نجات آسیب دیدگان آمده بودند بی توجه بود و به این نوع دوستی و ایثار آنها احترام نگذاشت . ولیكن باید قبول كرد كه با دلسوزی نمی توان یك بحران را مدیریت و هدایت كرد و برای مدیریت نهادهای مسئول، یك تفكر عقلانی نیاز است و مدیران اگر در پست های خود ماندند و مسئولیت را پذیرفتند، باید ملزم به پاسخگوئی عملكرد خود در پایان هر بحران باشند و پس از ارائه كارنامه خود، از افكار عمومی و مسئولین عالی رتبه نظام، حكم شایستگی و یا بی لیاقتی خود را بگیرند.
▪ مرحله دوم : مرحله اسكان موقت و امنیت عمومی
پس از اینكه گروههای نجات و امداد و تیم های پزشكی كار خود را انجام دادند نوبت به مرحله بعدی یعنی مرحله اسكان موقت و برقراری امنیت عمومی و تأمین محل سكونت موقت، آب، غذا، برق، گاز، ارتباطات، پوشاك، امنیت و دیگر نیازهای ضروری آسیب دیدگان فرامی رسد. مرحله سوم: مرحله پشتیبانی و بازسازی
در این مرحله مدیریت، مسئولیت برگرداندن شهر به وضعیت طبیعی خود را دارد لذا پس از گذر از دوران حاد بحران، نوبت به برآورد خسارتها و جبران آنها می رسد كه دولت به تنهایی و بدون پیش شرط های لازم قادر به انجام آن نیست و مطمئن باشیم كه برآوردن نیازهای اولیه بازماندگان به هر طریق مخصوصاً بسیج عمومی فراهم خواهد آمد اما هر روز از حادثه دورتر می شویم مسائل زلزله زدگان بتدریج به حاشیه رانده می شود و خبرهای آنها دیگر تیترهای جذاب روزنامه ها و رادیو و تلویزیون را به خود اختصاص نمی دهند. در دنیای پیچیده امروز دیگر نمی توان به روش های ساده و غیر برنامه ریزی شده دل بست.، تعاون، مشاركت عمومی، شكل ساده گذشته را از دست داده و پیچیده و كارآمد و قانونمند و منظم شده است. یكی از جلوه های بارز این مشاركت عمومی و تعاون در هنگام بروز بلایای طبیعی و غیر طبیعی ، بیمه است كه به عنوان یكی از راه كارهای اصلی و اساسی جبران خسارت مصیبت دیدگان حوادث، مورد توجه و اهمیت قرار گرفته و هر روز نقش آن در مدیریت بحران بیش از پیش نمایان می شود. زلزله مصیبت بار بم، از سوئی ضرورت اشاعه فرهنگ بیمه را در جامعه و از سوی دیگر و توجه ویژه به فراگیر شدن مدیریت بحران در كشورمان را مطرح ساخت.
كمتر از یك درصد از ساختمانهای مسكونی در بم دارای بیمه زلزله بودند و اگر این آمار در حد قابل قبولی بود بیمه به عنوان یكی از بازوان توانای مدیریت بحران كه قادر بود فشار اصلی را از دوش دولت و مصیبت دیدگان خارج و بخشی از هزینه های مالی را با بیمه اتكائی به شركت های بیمه ای خارجی منتقل نماید. بیمه زلزله در كشور ما برعكس كشورهای توسعه یافته كه یكی از اشكالی است كه در دوران بازسازی بسیار رایج و متدوال است هنوز برای اكثر مردم ما ناشناخته است. چرا كه در كشورهایی مانند ایران كه گسل های زلزله خیز تقریباً مانند شاخه های درخت در همه جای آن گسترده شده است كمتر از ۵ درصد منازل مسكونی كشور بیمه زلزله دارند .۶
در كشور ما، تأمین كننده منابع مالی جبران خسارت های فیزیكی و مادی ناشی از حوادث زلزله در وهله اول دولت و مردم هستند اما ممكن است كه خسارتها آنقدر زیاد باشد كه تأمین آنها در كوتاه مدت برای دولت و كمك های مردمی امكان پذیر نباشد. لذا در كشورهای توسعه یافته بیمه یكی از راههای مطمئن تأمین منابع مالی زیانهای ناشی از حوادث، مخصوصاً بلاهای طبیعی از جمله زلزله هستند كه متأسفانه به دلیل عدم شناخت كافی مردم از آن و بی توجهی مسئولین و دولت همچنان ناشناخته مانده است.
میزان رویكرد مردم كشور ما به خدمات بیمه در پایین ترین حد ممكن قرار دارد و باید اعتراف كرد كه نرخ سرانه خرید بیمه هایی مانند اشخاص، اموال مانند آتش سوزی و ز لزله در كشورما بسیار پایین است و این مطلب در هنگام حوادث فشار زیادی بر دولت و خانواده ها خواهد آورد .
در كشور ما،" بیمه مركزی به منظور هدایت و تنظیم بازار بیمه ، توسعه و تعمیم بیمه های بازرگانی در كشور و انجام دادن بیمه اتكائی در سال ۱۳۵۰ تاسیس شد"۷ این سازمان همچنین مسئولیت گسترش صنعت بیمه و نظارت بر فعالیت های شركت های بیمه ای را دارد و لذا بررسی بیمه زلزله و كشف دلایل عدم توفیق و راههای گسترش آن در كشور زلزله خیز ما و برطرف كردن موانع موجود یكی از وظایف اساسی بیمه مركزی است كه موفقیت آن سازمان در این امر برای بحران های آینده بسیار راه گشا خواهد بود.● تاریخچه بیمه در ایران
عملیات بیمه ای به معنای امروزی با فعالیت دو مؤسسه روسی بنام "نادیژدا" و "قفقازمركوری" در سالهای آغازین قرن بیستم در ایران شروع شد.
در سال ۱۳۱۰ با تصویب قانون ثبت شركت ها در ایران شركتهای بیمه ای انگلیسی، آلمانی، اتریشی، سوئیسی و امثال آن در ایران اقدام به ایجاد شعبه و نمایندگی كرده و به فعالیت بیمه ای پرداختند.
در سال ۱۳۱۴ "شركت سهامی بیمه ایران" با سرمایه صددرصد دولتی تأسیس شد و در سال ۱۳۱۶ "قانون بیمه" به تصویب رسید.
در سال ۱۳۲۹ نخستین شركت بیمه خصوصی به نام "بیمه شرق" در ایران تأسیس شد و تا سال ۱۳۴۳ به تدریج هفت شركت بیمه خصوصی دیگر به نام های آریا، پارس، ملی، آسیا، البرز، امید ، ساختمان و كار تأسیس شده و به فعالیت پرداختند.
در سال ۱۳۴۷ قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان و سایل نقلیه موتوری زمینی در قبال شخص ثالث -كه به بیمه شخص ثالث اتومبیل معروف است - به تصویب رسید.
با افزایش فعالیت بیمه ای در كشور در سال ۱۳۵۰ "بیمه مركزی ایران" تأسیس شد و وظایفی مانند تنظیم بازار بیمه كشور و هدایت آن از طریق تصویب آیین نامه ها و مقررات؛ توسعه و تعمیم بیمه بازرگانی؛ اعطای مجوز تأسیس شركت های بیمه و شبكه كارگزاری و نظارت بر فعالیت های شركت های بیمه ای به نمایندگی از دولت در بازار بیمه و انجام دادن بیمه اتكائی اجباری برای مؤسسات بیمه ای را به عهده گرفت. در فاصله سال های ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ چهار شركت بیمه خصوصی به نام های ، تهران، حافظ، توانا و دانا تاسیس شدند.
بعد از انقلاب ۱۲ شركت خصوصی ملی اعلام شدند و ۱۰ شركت از اینها در بیمه دانا ادغام شدند. تا سال ۱۳۷۳ چهار شركت بیمه ایران، آسیا، البرز و دانا به فعالیت مشغول بودند كه در سال ۱۳۷۳ شركت بیمه تخصصی به نام بیمه صادرات و سرمایه گذاری با سرمایه بانك ها و بیمه ها تأسیس شد. در سال ۱۳۸۱ قانون تأسیس شركت بیمه غیردولتی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید لذا در سال ۱۳۸۱ شركت بیمه خصوصی حافظ در منطقه آزاد كیش و در سال ۱۳۸۲ نه شركت بیمه ای خصوصی به نام های پارسیان، رازی، كارآفرین، توسعه، ملت، سینا، امید، حافظ و امین تأسیس شدند.
● بیمه زلزله در ایران
از آنجا كه مقوله بیمه در فرهنگ ما ریشه ای ندارد و از غرب وارد شده بیمه منازل با همان نامی كه پایه گذاران غربی اش برای آن انتخاب كرده اند یعنی آتش سوزی خوانده می شود.
این نوع بیمه واحدهای مسكونی، تجاری و اداری و غیره را تحت پوشش قرار می دهد. بیمه آتش سوزی سه خطر اصلی حریق، انفجار و صاعقه را پوشش می دهد و مواردی دیگری مانند زلزله، سیل، طوفان، سقوط هواپیما و تركیدگی لوله آب و غیره نیز شامل پوشش های تبعی بیمه آتش سوزی یا زیرمجموعه بیمه آتش سوزی می شود كه بیمه گذاران برحسب نیاز می توانند به همراه بیمه آتش سوزی آن را خریداری نمایند. هنوز گزارشی از فعالیت ۹ شركت خصوصی بیمه ای كه مدت كوتاهی است پا به میدان گذاشته اند منتشر نشده است.
۴ شركت بیمه ای: ایران، آسیا، البرز و دانا تركیبی از بخش خصوصی و دولتی هستند. شبكه ستادی و پرداخت خسارت ـ به غیر از تعداد بسیار اندك ـ منحصراً در دست بخش دولتی است و شبكه فروش قسمتی در دست بخش دولتی و قسمتی نیز در دست بخش خصوصی است در واقع در حال حاضر در كشور حدود ۵۵۰۰ واحد شبكه فروش خصوصی و حدود ۳۸۰ شعبه شركت های بیمه ای كه در بخش دولتی آنها را تشكیل می دهند فعالیت داشته و خدمات بیمه ای و پرداخت خسارت را انجام می دهند . ۸از آنجا كه بخش خصوصی این شركت ها كاملاً تحت كنترل و مدیریت بخش دولتی است و معمولاً در تصمیم گیری، قانون گذاری و طراحی بیمه نامه ها هیچ نقشی ندارند عملاً كار چندانی در توسعه صنعت بیمه در كشور از آنها ساخته نیست و آنها نیز همانند بخش های دولتی با بازار بیمه زلزله برخورد می كنند . علی رغم وجود تهدید جدی زلزله در كشور و بخصوص در شهر تهران ، شاید حیرت انگیز باشد كه بدانید از یك میلیون واحد مسكونی در شهر تهران تنها كمتر از ۵ درصد آنها بیمه هستند .۹
● دلایل عدم استقبال از بیمه زلزله در ایران
موارد ذیل را می توان از جمله دلایل عدم توفیق بیمه زلزله در ایران دانست :
۱- مشكل اقتصادی مردم : یكی از دلایلی كه سبب شده است كه مردم علیرغم نیازشان و وجود بیمه نامه های مناسب به سراغ بیمه نروند درآمد خانواده هاست . در بیشتر مواقع درآمد سرپرست خانواده ها آنقدر پایین است كه نمی توان در سبد هزینه های ضروری خانواده ها جایی برای بیمه در نظر گرفت.
۲- مشكل فرهنگی : به نظر می رسد كه مردم ما هنوز بیمه را به عنوان یك ضرورت نپذیرفته اند هر چند كه شركتهای بیمه ای با شیوه های مختلف تبلیغاتی، سعی در رواج این فرهنگ و آگاه كردن مردم از ضرورت بیمه شدن دارند اما هنوز این تبلیغات نتوانسته توجه مردم را به بیمه جلب كند و تنها پس از هر زلزله مردم نسبت به بیمه شدن توجه نشان می دهند وعلی رغم تبلیغات صورت گرفته اكثر مردم ما از نرخ ها و قیمت های ناچیز بیمه زلزله آگاهی ندارند كه دلیل آن را می توان اطلاع رسانی نامناسب رسانه ها و شركت های بیمه ای دانست .
۳- ساختار دولتی شركت های بیمه ای و بازاریابی ضعیف برای فروش: به دلیل وجود بازار انحصاری بیمه كه در اختیار چهار شركت دولتی بود ما شاهد نوآوری ، ابتكار، رقابت و تلاش جدی برای بازار یابی در بیمه زلزله نبودیم هر چند كه اخیراً از بیم حضور شركتهای خصوصی در بازار مدیران این شركتها جهت ایجاد تغییر اساسی در نظام اداری خود تلاش می كنند و شعار ، تغییر اساسی واستقرار نظام مشتری مداری را در شركتهای خود می دهند و به كمك آیین نامه ها، بخش نامه ها وآموزشهای مختلف پرسنل خود سعی در رسیدن به چنین جایگاهی را دارند، ولیكن متاسفانه بدنه اصلی این شركتها در دوران گذشته شكل گرفته و به این راحتی قابل تغییر واصلاح نیست.
۴- عدم ارائه طرحهای نوین بیمه مطابق با نیازهای جامعه: معاونتهای فنی شركتهای بیمه وبیمه مركزی كه مسئولیت طراحی و تصویب و ارائه بیمه نامه های متناسب با نیاز شهروندان را به عهده دارند شایداز كم كارترین بخشهای صنعت بیمه كشور باشند. دلائل آن متعدد است به عنوان مثال در بارهٔ بیمه زلزله می توان گفت : عدم وجود بیمه نامه مستقل زلزله باتوجه به گران بودن بیمه آتش سوزی برای بعضی از ساختمانهای غیر مسكونی می تواند بیمه گذار را كه ناچار است برای خرید بیمه زلزله اجباراً بیمه آتش سوزی را خریداری نماید منصرف سازد.
از سوی دیگر، تغییر اساسی در بیمه آتش سوزی و زلزله علی رغم گذشت چهل سال صورت نگرفته و این در حالی است كه ضریب بسیاری از ریسكها تغییر كرده و جابجایی زیادی در خطرات ایجاد شده است همچنین فرایند صدور بیمه نامه آتش سوزی وزلزله با توجه به هزینه آن بسیار طولانی و وقت گیر است ودر مقایسه با سایر بیمه نامه ها فعالیت در این بخش برای شبكه های فروش مقرون به صرفه نیست لذا باید برای تسهیل و تسریع صدور آن تدبیری اندیشید.
۵- پیشینه منفی شعبات پرداخت خسارت شركتهای بیمه : متاسفانه مردم ما بیمه را از بیمه اتومبیل می شناسند و از آنجا كه بیمه شخص ثالث اتومبیل در كشور ما زیان ده است لذا این شركتها تمایل چندانی به ارائه آن ندارند و در پرداخت خسارت نیز بامشكلاتی مواجه هستند واكثراوقات مشتریان به دلیل اختلاف برآورد هزینه خسارت از سوی شركتهای بیمه با تعمیرگاهها، نسبت به شركتهای بیمه بد بین شده اند. البته عدم پرداخت سریع و وجود بروكراسی طولانی در دریافت خسارت نیزاز دلائل بی اعتمادی مردم به شركتهای بیمه است كه این مساله را می توان یكی از دلائل اصلی عدم وجود باور جدی مردم به بیمه دانست.
●● نتیجه گیری:
به طور كلی، بحث برخورد با حوادثی چون زلزله را می توان به سه بخش تقسیم كرد:
▪ بخش نخست تحت عنوان "پیش گیری از خسارت" به اموری مانند مقاوم سازی ساختمانها، نظارت بر ساخت و ساز، بررسی و تعیین نقاط حادثه خیزو پرهیز از ساخت و ساز بر روی گسلها و آموزش همگانی كمك به آسیب دیدگان زلزله مربوط می شود.
▪ بخش دوم: "امداد و نجات " است كه اموری مانند هماهنگی مراكز امداد رسانی ، تامین بهداشت محیط، تغذیه، اسكان موقت، دارو، امنیت و جمع آوری و هدایت كمكهای مردمی را شامل می شود.
▪ بخش سوم "جبران خسارت " است كه پس از انجام اقدامات در رو بخش پیشین شروع می شود و شامل برآورد خسارت و جبران واقعی آنهاست. در زلزله های بزرگ از دولت به تنهایی كار زیادی ساخته نیست . در اینجا بیمه به عنوان یكی از راهكارهای بسیار مناسب برای جبران خسارتهای مصیبت دیدگان حادثه وحتی تامین آینده كودكان بجا مانده از حادثه تاهنگام بلوغ ،مطرح می شود ونقش كارساز و تمام كننده بحران را در مدیریت بحران ایفا می نماید.به عنوان مثال، باید به اقدام انسان دوستانه ای كه بیمه ایران انجام داده اشاره كرد كه كودكان بی سرپرست بازمانده از زلزله بم را تحت پوشش قرار داده است و ماهانه مبلغی را به عنوان تامین هزینه ها ی تحصیل و زندگی آنها پرداخت می كند كه البته نباید انتظار داشت كه این كمك های یك جانبه بسیار قابل توجه باشد ولیكن قابل تقدیر است.
بنابراین بیمه ملی و همگانی زلزله در كشور می تواند در هنگام بلایای طبیعی بار اصلی را از دوش دولت و مردم حادثه دیده بردارد.
باید همه اجزایی را كه یك سیستم برای درست كاركردن نیاز دارد فراهم كرد تا در زمان مورد نظر به موفقیت قابل قبول دست یافت. برای موفقیت در اجرای بیمه فراگیر زلزله در كشور و یا حداقل در شهرهای زلزله خیز لازم است كه :
۱- بیمه زلزله تا سرمایه ای معینی به عنوان مثال ۱۰۰میلیون ریال اجباری شود از این رو بدلیل افزایش تقاضا برای این نوع بیمه ، نرخ آن كاهش یافته و بیمه نامه زلزله با هزینه های كمتر در اختیار مردم قرار خواهد گرفت و شاید هزینه بیمه زلزله آنها از صدقه روزانه ای كه پرداخت می كنند كمتر شود كه از طریق قبوض آب و برق و غیره قابل وصول است.
۲- بیمه نامه ای مناسب ومستقل برای زلزله طراحی شود كه صدور آن مانند بسیاری از بیمه نامه ها در چند دقیقه انجام شود.
۳- تشویق و ترغیب شركتهای خصوصی بیمه جهت ورود به بازار بیمه كشور كه با توجه به انگیزه های شركتهای خصوصی ارائه خدمات متفاوت می تواند به توسعه این بیمه نامه و ترقیب و بیداری شركت های قدیمی در كشور كمك كند.
۴- تعیین دادگاههای ویژه جهت رسیدگی سریع به اختلاف بین شركتهای بیمه و مردم و در صورت محق بودن بیمه گذاران ، بیمه گر به پرداخت كامل خسارت به همراه هزینه های دادرسی و پرداخت درصدی از خسارت به عنوان جریمه عدم حسن نیت محكوم شود تا از این طریق شركتها به كسب رضایت مشتریان ترغیب شوند.
۵- اطلاع رسانی دقیق در مورد بیمه زلزله ، نرخها و قیمت های بیمه زلزله ، مزایای بیمه زلزله واعطای وام توسط بانكها به مجتمع های مسكونی بزرگ كه حق بیمه آنها سنگین خواهد بود و نیز بهره جستن از تجارب سایر كشورها دراین باره .
۶- اجرای سیاستهای تشویقی مانند استفاده از بعضی از تخفیفات در عوارض شهروندی مانند: عوارض نوسازی و غیره در صورت ارائه بیمه نامه زلزله متناسب با سرمایه بیمه گذاران .
۷- تاسیس سازمانی تخصوصی جهت صدور گواهی مقاوم سازی كه می تواند در داخل شهرداری ها تشكیل شود و این سازمان در ضمن اینكه در مقابل صدور گواهی مقاومت ساختمانها متعهد به پرداخت خسارت شهروندان در صورت صدور گواهی خلاف واقع باشد. صدور پایان كار برای ساختمانهای نوساز مشروط به ارائه گواهی مقاومت سازمان مذكور و بیمه نامه زلزله باشد.
۸- عدم پرداخت تسهیلات دولتی مانند اعطای وام مسكن وام تعمیرات به ساختمانهای فاقد گواهی مقاومت و بیمه زلزله .
۹- ارائه اجباری بیمه زلزله ، هنگام خرید ، فروش رهن اجاره . بنابراین با اجرای بیمه ملی زلزله، ضمن كاهش قابل توجه حق بیمه زلزله به دلیل كثرت تقاضا، می توان قسمتی از خسارت را از طریق بیمه اتكایی به شركتهای بیمه خارجی منتقل كرد وهمچنین كرامت انسانی مصیبت دیدگان زلزله را حفظ نمود و بدون نیاز به كمكهای خارجی امكان عادی سازی روند زندگی را برای مردم فراهم آورد. از طرف دیگر باوجود بیمه همگانی زلزله نه تنها كلیه شهروندان موجود در محل حادثه كاملاً شناسایی شده بلكه جزئیات سرمایه شهروندان مانند متراژ ساختمان، سرمایه موجود در آنها و غیره مشخص خواهد بود و مشكل امروز بم كه بعد از زلزله جمعیت آن بیشتر از قبل از حادثه زلزله شده و دولت با دویست هزار مدعی روبرو است، تكرار نخواهد شد.
باامید به آن روزی كه دولت با اجرای سیاست نظارت صحیح و دقیق بر ساخت و سازها و مقاوم سازی بناهای موجود وتضمین مقاومت آنها توسط مراجع صلاحیت دار اعلام نماید كه محل سكونت شهروندان امن ترین مكان درهنگام زلزله است و با همگانی كردن بیمه زلزله با اجرای سیاستهای تشویقی وتنبیهی، پس از هر زلزله و وقوع خسارت احتمالی به همه جهان اعلام كند كه ضمن تشكر از نوع دوستی مردم دنیا، آسیب دیدگان بی نیاز از هر گونه كمك داخلی وخارجی هستند چرا كه همه آنها تحت پوشش بیمه قرار دارند.
منابع:
۱ - غفاری، بهرام.م، همشهری، ۲۴ اردیبهشت ۱۳۷۶، ص ۴۰
۲ - احمدی، م.ت ، كیهان، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۷۶، ص ۳
۳- هم اكنون در تهران شركتهای تخصصی مجود دارند و تحت نظارت شركت های خارجی مشغول فعالیت هستند كه قادرند مقاومت ساختمانها و حتی ابنیه های قدیمی و تاریخی را اندازه گرفته و مقاومت آنها را در مقابل زلزله تا اندازه معینی افزایش دهند.
۴- قیطانچی ، محمد رضا، مجله صنعت حمل ونقل ، شماره ۲۲۵ ،۱۳۸۲ ،ص۸۹
۵- شریف زاده، رضا، مدیریت بحران در حوادث غیر مترقبه و بلایای طبیعی، اطلاعات علمی ،سال۱۶ شماره ۷ اردیبهشت ۸۱
۶- قراگوزلو، علیرضا، بیمه زلزله را جدی بگیریم، نشریه آسیا ۸۱/۴/۱۹ ص۱
۷- همتی ،عبدالناصر،توسعه صنعت بیمه ، پیك بیمه شماره ۲۱۴ نیمه دوم بهمن ۸۲ ص۳
۸- همتی ،عبدالناصر،عملكرد صنعت بیمه ، پیك بیمه شماره ۲۱۴ نیمه دوم بهمن ۸۲ ص۳
۹- همشهری، یكشنبه ۵بهمن۸۲ شماره ۳۲۳۹ ص۱
یاسین خوشحال
منبع : دانشگاه امام صادق (ع)


همچنین مشاهده کنید