یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
مجله ویستا
جامعهپذیری جنسیتی و عدم تکامل انسانها
زمانی که پسرها و دخترها در نقش جنسیتی مناسب خود (از دیدگاه جامعه) اجتماعی میشوند، مجبورند از برخی چیزهای مهم دست بکشند. دخترها تشویق میشوند تا سربهزیر و مهربان باشند و همهی انرژی خود را وقف جذاب بودن خود کنند. آنها قدرت عصبانی شدن، جسارت، هدفمند بودن، سیاستمدار بودن، اجتماعی بودن و در نهایت مقتصد بودن را از دست میدهند. از طرف دیگر، پسرها اجازهی دسترسی به قدرت در جهان پیرامون را به دست میآورند، اما این مسأله مستلزم آن است که از احساس ترس، آسیبپذیری و درد و ناراحتی دست بکشند.
«سام کین» در شعر «آتش در دل»۱ چنین میگوید: «مردها به احساس قدرت میرسند و زنها به قدرت احساس. مردها به امتیاز اعتنای همهگانی دست مییابند، در حالی که زنها از امتیاز حضور در حریم شخصی برخوردار میشوند. مردها به تصور واهی توانایی مدیریت و زنها به وهم حس امنیت راه میبرند.» این وضعیت منشاء تمایل به جنس مخالف میشود.
به این ترتیب، هم پسر هم دختر خود را نیمه میکنند و این گونه انسانهای ناقصی میشوند که برای کامل شدن به یکدیگر وابستهاند. مشکل این فرآیند آن است که دختران و و پسران احساس کمبود میکنند و زندهگیشان صرف آه و دریغ برای این «نداشتهها» میشود. غم و افسوس سبک زندهگی آنها خواهد شد و در نهایت یکی پرخاشگر و دیگری افسرده. پسر و دختری که از نظر شخصیتی کامل نیستند، زمانی که در آستانهی بلوغ همدیگر را میبینند، دچار عشق یا درگیر یک وابستهگی متقابل میشوند. دختر نیاز دارد که پسر قوی و جسور باشد و پسر نیاز دارد که دختر مهربان و دلسوز. دختر جذب روحیه و زور بازوی پسر میشود و پسر جذبِ جذابیت دختر.
آنچه رخ میدهد، شروع یک بازی جنسیتیست که در آن است هر یک به دیگری نیاز پیدا میکند، اما در سطحی عمیقتر نمایشیست از رنج و آزردهگی به خاطر چیزهایی که ندارند. این توأمانی آزردهگی و جذابیت آتشبیار ناسازگاری در روابط طولانیمدت میشود. زنان و مردان پرخاشگر و افسرده از عشق به یکدیگر به نفرت و بیزاری از هم میغلتند؛ نفرتی که در واقع از خود دارند. این تنفر از خود از دستهیی از ارزشها نشأت میگیرد که برای هیچ کدام قابل فهم نیست. چرا باید خواستهی دخترها خوشاندامی و زیبایی باشد؟ چرا پسرها اجازهی گریه کردن ندارند؟ چه کسی این قواعد را وضع میکند و چرا امروزه این قواعد هنوز رایج هستند؟
زنها از لحاظ زیستشناختی باید به دنیا بیاورند و شیر بدهند، آنها موظفاند که بچهها را پرورش دهند. مردها آندروژن و تستوسترون دارند و این، آنها را فعالتر و جنگندهتر میکند. آیا این زیستشناسی عین سرنوشت است؟
«هرب گلدبرگ» و همکاران محققاش بیان میکنند که چون مردها نوعاً در جنگها میجنگند و برای کشورشان میمیرند، پس باید مغزشان را برای قبول نقشهایی همچون سربازان و جانبرکفان شستوشو داد. برای موفق شدن در این امر، باید پسرها را از عاطفی بودن و مسؤولیت مراقبت از دیگران آزاد ساخت. مردهایی که زیاد مهربانی میکنند، قادر به اخراج کارگران و کشتن دشمن نیستند. اما اگر تمام جامعه دچار کمبود عاطفه شود، نابود میگردد. دیگر کسی از بچهها مراقبت نمیکند و بهشان غذا نمیدهد. بنا بر این، به زنها نقش پرورشدهندههای اولیه داده میشود.
زنانهگی و مردانهگی ساختهایی اجتماعیاند. بیگانه و ناآشنا نگه داشتن زن و مرد از [خصوصیات] یکدیگر منجر به ایجاد یک میل عاشقانهی رازآلود میشود که اشتیاق به شناخت یکدیگر و جاذبهی کشف یک بیگانه را به وجود میآورد. راز و رمز این عشق وقتی که از ابتدا پسرها و دخترها تشویق شوند تا کامل باشند، قوی نیست. مشکل چنین عشقی آن است که بر پایهی انتظارات غلط و باورهای غیر واقعی از دستآوردهای رابطه استوار است. آن گاه که روابط طبق انتظارات آرمانگرایانه پیش نمیرود، جفتها برای رهایی از تنگنا جدا میشوند.
قرار است پول زیادی از جامعهپذیری نقشهای جنسیتی در بیاید. پسرها برای این که مردانهگی خود را ثابت کنند، محصولات بسیاری همچون ماشینهای سنگین، مثل کامیون، ونهای ورزشی و ماشینهای مسابقه میخرند. دخترها هم لباس میخواهند و لوازم آرایشی و چیزهایی از این دست. رستورانها فقط غذا نمیفروشند بلکه یک جو عاشقانه هم فراهم میکنند. نگه داشتن هر جنس در نقشهای محدود و مشخص خود، باعث ایجاد اضطراب در بین زنها و مردها میشود. و برای تسکین این اضطراب، آنها به خرید چیزهای غیر ضروری رو میآورند.
از آنجا که زنان مهارتهای ارتباطی و تربیتی دارند، اما جسارت و پرخاشگری نه، نقشهای آرامکننده و تسکیندهنده را به خود میگیرند. بعد از چندی که آنها با این نقش اشباع شوند، یا صحنه را ترک میکنند یا سرکش میشوند. مردها از بیاعتنایی زنها [نسبت به مسؤولیتشان] احساس خطر کرده سعی میکنند آنها را بیشتر مهار کنند. [به این ترتیب] دلهره، ترس و پرخاشگری به طور معمول رایج میشود، در ضمن آن که هر جنس بر دیگری میتازد. همین طور آن دسته از همجنسها را مسخره و شرمنده میکنند که از همانندی با دیگران امتناع میورزند. خانمها مورد تجاوز قرار میگیرند و داغان میشوند و آقایان هم در درگیریهای خیابانی از پا در میآیند. خشونت خانهگی و اعتیاد به مواد فقط دو نمونه از عوارض فرآیند اجتماعی شدنِ ناکارآمد است. پرخاشگری، خشم و نیاز به فرار اولین نتایج سیستمیست که افراد را غیر انسانی و محدود بار میآورد و آنها را با شخصیتی نصفه و نیمه قالببندی میکند.
اگر جنسیت را با این روند اجتماعی شدن تعریف نکنیم، طیف وسیعی از رفتارهای انسانی را میتوان دید. پسرها قوی، جسور، عاطفی، حامی و ... هستند و دخترها نیز همین خصوصیات را دارند. همه نگراناند که آن زمان آیا میتوانیم دختر و پسر را از هم تمیز دهیم. آیا دیگر دخترها و پسرها عاشق هم میشوند؟ آیا ازدواج میکنند؟ آیا بچهدار میشوند؟ به نظر من، بشر در وجود خود کشش ذاتی در برقراری ارتباط جسمی و عاطفی با دیگر همنوعان را دارد. هرچند عدهیی تحت تأثیر جاذبهی همجنس خود قرار میگیرند، عدهیی دیگر جذب جنس مخالف میشوند و این گونه نسل بشری بقا مییابد.
اگر پسرها معقول و محاسبهگر در اجتماع پرورش نیابند، چه کسی در جنگها مبارزه کند؟ [در جواب] شاید بتوانیم راهکارهای صلحآمیزتری را برای حل اختلافات پیدا کرده و منابع آن را در اختیار همهگان قرار دهیم. شاید مردم شادتر و کاملتر شوند و توان بیشتری در ارتباط برقرار کردن پیدا کنند. شاید بازی «شرم - سرزنش» در جنگ جنسیتی پایان یابد و تعداد موارد تجاوز و سوء استفادهی جنسی به طرزی باورنکردنی کاهش یابد. اگر اعضای جامعه اجازه داشتند تمام تواناییهایشان را رشد دهند، شاید با افراد عصبی، پرخاشگر و افسردهی کمتری روبهرو میشدیم. بدون نیاز به «اثبات» زنانهگی و مردانهگی، شاید هر دو جنس بتوانند وقت و توان و مهارتشان را به خلق دنیایی صلحآمیز اختصاص دهند که در آن نیازهای اساسی هر کسی تأمین و رعایت میشود.
منبع: هفتهنامهی «مک»، شش نوامبر ۱۹۹۷، دورهی ۸۸، شمارهی ۲۱
نوشتهی مایکل ابساتز
مایکل ابساتز (Michael Obsatz) پژوهشگر، استاد و مدرس جامعهشناسی و روانشناسیست، دارای گواهی دکترای تخصصی در رشتهی «روانشناسی آموزشی» از دانشگاه شیکاگو.
ترجمهی مژگان جعفریان
نوشتهی مایکل ابساتز
مایکل ابساتز (Michael Obsatz) پژوهشگر، استاد و مدرس جامعهشناسی و روانشناسیست، دارای گواهی دکترای تخصصی در رشتهی «روانشناسی آموزشی» از دانشگاه شیکاگو.
ترجمهی مژگان جعفریان
منبع : سایر منابع
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست