یکشنبه, ۳ فروردین, ۱۴۰۴ / 23 March, 2025
مجله ویستا


جنگ‌ و شهامت‌ خلق‌ کننده‌ عشق‌ به‌ همنوع‌ است‌


جنگ‌ و شهامت‌ خلق‌ کننده‌ عشق‌ به‌ همنوع‌ است‌
اثربخش‌ترین‌ پدیده‌ تاریخی‌ و اجتماعی‌ دنیا جنگ‌ است‌. امیل‌ دوركیم‌ معتقد است‌ اگر جامعه‌شناسی‌ تعبیر تاریخ‌ به‌ گونه‌یی‌ معین‌ باشد، به‌ جرات‌ می‌توان‌ گفت‌ كه‌ تاریخ‌ زاییده‌ جنگ‌ است‌. در حقیقت‌ آغاز تاریخ‌ آغاز منازعات‌ مسلحانه‌ بوده‌. جنگ‌ها هم‌ روشن‌ترین‌ شاخصه‌های‌ تاریخی‌ و هم‌ مشخاكننده‌ پیچ‌ و خم‌های‌ بزرگ‌ حوادثند. بی‌گمان‌ جنگ‌ها بی‌شمار تمدن‌های‌ شناخته‌ شده‌ را منهدم‌ ساخته‌ و مدنی‌ های‌ جدیدی‌ را پدید آورده‌. جنگ‌های‌ ایرانیان‌ و یونانیان‌، مثل‌ جنگ‌ ماراتن‌ لاده‌ پلاتایا هیمرا موكاله‌ كاتای‌ زاما، همچنین‌ جنگ‌های‌ رومیان‌ به‌ سركردگی‌ قیصر، لشگركشی‌ ایرانیان‌ به‌ سركردگی‌ كمبوجیه‌ پسر كوروش‌ به‌ مصر و جنگ‌ با آماسیس‌ پادشاه‌ آن‌ كشور، لشگركشی‌ داریوش‌ به‌ سرزمین‌ سكاها، حمله‌ اسكندر به‌ ایران‌، جنگ‌های‌ صدر اسلام‌، جنگ‌های‌ صلیبی‌، جنگ‌های‌ ناپلئون‌، جنگ‌ روسیه‌ و ژاپن‌، جنگ‌های‌ بین‌المللی‌ اول‌ و دوم‌، جنگ‌ ویتنام‌، جنگ‌ ایران‌ و عراق‌، جنگ‌ خلیج‌ فارس‌ و حمله‌ امریكا به‌ عراق‌ و... نمونه‌هایی‌ از جنگ‌های‌ تاریخ‌ هستند.
نظرات‌ فلسفی‌ هم‌ درباره‌ جنگ‌ بسیار است‌، تنها فلسفه‌یی‌ كه‌ طی‌ سده‌ها به‌ عدم‌ تحسین‌ جنگ‌ پرداخته‌، فلسفه‌ چین‌ است‌. كنفوسیوس‌ می‌گوید: «یك‌ ژنرال‌ واقعا بزرگ‌ نه‌ دوستدار جنگ‌، نه‌ سودازده‌ و نه‌ جنگجو و انتقامجو است‌.» وجود چنین‌ تفكری‌ موجب‌ شده‌ بود كه‌ تا همین‌ اواخر چینی‌ها ضعف‌ نظامی‌ خود را به‌ صورت‌ فخر ملی‌ به‌ رخ‌ ملت‌ها بكشند و برتری‌ خود نسبت‌ به‌ سایر مدنیت‌ها را به‌ مدد تحقیر ارزش‌های‌ جنگی‌ نشان‌ دهند. در سلسله‌ مراتب‌ سنتی‌ آنها، سرباز در پایین‌ ترین‌ درجه‌ و پس‌ از راهزن‌ قرار داشت‌.
در فلسفه‌ یونان‌ نمی‌توان‌ رویه‌ اخلاقی‌ حقیقتا تازه‌یی‌ در خصوص‌ مساله‌ جنگ‌ مشاهده‌ كرد، زیرا یونانیان‌ جنگ‌ را بطور كلی‌، جزو مشیت‌الهی‌ می‌خواندند. برای‌ «هركلیت‌» جنگ‌ خود ابزار این‌ مشیت‌ است‌، زیرا نخست‌ تساوی‌ آدمیان‌ و حتی‌ خدایان‌ را بر هم‌ می‌زند و آنگاه‌ باز به‌ طبقه‌بندی‌ می‌پردازد. «جنگ‌ مصدر تمام‌ پدیده‌ها است‌، از بعضی‌ها خدا و از برخی‌ دیگر برده‌ یا مردانی‌ آزاد می‌سازد.»
افلاطون‌ و ارسطو، بی‌آنكه‌ به‌ تحسین‌ آن‌ بپردازند، گاه‌ حتی‌ با محكوم‌ ساختن‌ آن‌ به‌ حقانیت‌ جنگ‌ هم‌ به‌ صورت‌ تهاجمی‌ و هم‌ به‌ گونه‌ دفاعی‌ آشكارا اعتراف‌ می‌كنند و آن‌ را بویژه‌ واقعیتی‌ مثبت‌ و تردیدناپذیر می‌شمارند.
هگل‌، بطور كلی‌ در عداد ستایشگران‌ گستاخ‌ جنگ‌ و پرخاش‌ جویی‌ به‌ شمار می‌آید. او ناپلئون‌ را كه‌ پیش‌ از شكست‌، دیوانه‌! می‌ستاید، «روح‌ جهانی‌ سوار بر اسب‌» می‌خواند. جنگ‌ به‌ زعم‌ او مصیبت‌ محتومی‌ است‌ كه‌ با تحقق‌ روح‌ مطلق‌ پایان‌ خواهد یافت‌.
ژوزف‌ دومستر نویسنده‌ و فیلسوف‌ فرانسوی‌، طراح‌ فلسفه‌یی‌ خاص‌ درباره‌ جنگ‌ است‌ كه‌ بعضی‌ از ضوابط‌ به‌ غایت‌ غنایی‌ او مشهورند. انتقادات‌ او به‌ این‌ روال‌ استوار است‌ «وقتی‌ روح‌ آدمی‌ در بستر ناز و نعمت‌، دیرباوری‌ و رذایل‌ تباهی‌ بخشی‌ كه‌ متعاقب‌ افراط‌ تمدن‌ سربلند می‌كنند، توان‌ ترك‌ خود را از دست‌ داده‌ است‌، تنها خون‌ می‌تواند آن‌ را باز بشوید.» ثمرات‌ واقعی‌ ماهیت‌ انسان‌، هنرها، علوم‌، اقدامات‌ خطیر، برداشت‌های‌ عالی‌ و فضایل‌ مردانه‌، بیش‌ از هر چیزی‌ متكی‌ به‌ مقام‌ جنگ‌ است‌. گویی‌ خون‌، حیات‌بخش‌ این‌ نهال‌ است‌ كه‌ نبوغش‌ می‌خوانند.
در تجلیل‌ بی‌كران‌ انسان‌ها از شكوه‌ نظامی‌، امری‌ مرموز و وصف‌ناپذیر وجود دارد، بنابراین‌ جنگ‌ فی‌نفسه‌ پدیده‌یی‌ الهی‌ است‌ و دست‌ الهی‌ تنها در عرصه‌ جنگ‌ بر پیكره‌ انسان‌ با شدت‌ بیشتری‌ احساس‌ می‌شود.
نیچه‌، فیلسوفی‌ است‌ كه‌ جنگ‌ طلبان‌ خود را از ثلاله‌ او می‌دانند و آثار او آراسته‌ و آكنده‌ از سخنانی‌ دیوانه‌ وار در ستایش‌ جنگ‌ است‌. «صلح‌ را باید ابزار جنگ‌های‌ تازه‌ خواند و كوتاه‌ترین‌ آن‌ را بیش‌ از طولانی‌ترین‌ دوست‌ داشت‌. شما می‌گویید هدف‌ سودمند است‌ كه‌ جنگ‌ را قداست‌ می‌بخشد، ولی‌ من‌ به‌ شما می‌گویم‌، جنگ‌ سودمند است‌ كه‌ هر هدفی‌ را مقدس‌ می‌سازد... برادران‌ من‌ بشتابید برای‌ جنگ‌!»
رنج‌ها و تالمات‌ حاصل‌ از جنگ‌ بر ظن‌ او مكتبی‌ سخت‌ ارزنده‌ است‌. «برای‌ آنكه‌ آزمون‌ نخست‌ قانع‌كننده‌ باشد باید قامت‌ جنگ‌ را از زیور رحم‌ و شفقت‌ عاری‌، سلحشوری‌، بی‌رحمی‌، گستاخی‌، خدعه‌، زیركی‌ و... خلاصه‌ زور یگانه‌ فضایل‌ موجودند.»
نیچه‌ می‌گوید كه‌ تمنای‌ بهروزی‌، مانع‌ عظمت‌ انسان‌ می‌گردد. «باید رنج‌ و مرگ‌ را شناخت‌، جنگ‌ و شهامت‌، خالق‌ پدیده‌های‌ عظیم‌تری‌ از عشق‌ به‌ همنوعند. جنگ‌ آزمون‌ نیكو، یعنی‌ تنها رقابت‌ بی‌طرف‌ عادلانه‌ و در حقیقت‌، یگانه‌ رقابت‌ قابل‌ تصور است‌. باید جنگ‌ را به‌ نام‌ غریزه‌ از سر گرفت‌ تا بانگ‌ عقل‌ خاموش‌ گردد، زیرا غریزه‌ انسان‌ را به‌ سویی‌ می‌راند كه‌ عرصه‌ هستی‌اش‌ را وسعت‌ بیشتری‌ بخشد.»
جنگ‌ها، همیشه‌ برای‌ فتح‌ سرزمین‌ یا نابودی‌ دیاری‌ نیست‌. بعضی‌ از جنگ‌ها ریشه‌های‌ اقتصادی‌ دارند و حامل‌ یك‌ عقیده‌ هستند، می‌خواهد مانعی‌ را از سر راه‌ اعتقادی‌اش‌ بردارد یا راهی‌ پیدا كند، عقیده‌اش‌ را در دنیا تبلیغ‌ كند. از جمله‌ جنگ‌هایی‌ كه‌ جنبه‌های‌ اقتصادی‌ داشته‌ اند، می‌توان‌ به‌ جنگ‌های‌ صلیبی‌ كه‌ حدود دو قرن‌ به‌ طول‌ انجامید اشاره‌ كرد. وجه‌ تسمیه‌ جنگ‌های‌ صلیبی‌ بخاطر علامت‌ صلیب‌ و دوختن‌ آن‌ روی‌ لباس‌ و سلاح‌ جنگاوران‌ مسیحی‌ است‌.
به‌ هر حال‌ صلیبیون‌ با این‌ آرم‌ از غرب‌ اروپا به‌ راه‌ افتادند تا به‌ قول‌ خود قبر مسیح(ع‌) و اراضی‌ قدس‌ را از كفار پس‌ بگیرند. تركان‌ سلجوقی‌ كه‌ از مسلمانان‌ متعصب‌ بودند، با زوار مسیحی‌ در بیت‌المقدس‌ بد رفتار می‌كردند و همین‌ امر سبب‌ شد مسیحیان‌ كینه‌ مسلمین‌ را به‌ دل‌ گرفته‌، در بازگشت‌ به‌ وطن‌ خود به‌ كلیسا شكایت‌ برند و بدبینی‌ را در میان‌ سایر ملل‌ مسیحی‌ فراهم‌ آورده‌ و آنها را علیه‌ مسلمانان‌ تحریك‌ كنند.
● ثبت‌ وقایع‌ جنگی‌
هرودوت‌، مورخ‌ یونانی‌ در كتاب‌ تاریخ‌ خود، انگیزه‌اش‌ را از ثبت‌ وقایع‌ جنگی‌ این‌ گونه‌ بیان‌ می‌كند: «این‌ است‌ شرح‌ تحقیقات‌ هرودوت‌، كه‌ وی‌ به‌ امید آن‌ نشر می‌دهد كه‌ بدین‌ وسیله‌ آثار اعمالی‌ را كه‌ بشر كرده‌ است‌، از خرابی‌ و زوال‌ حفظ‌ كند و مانع‌ شود كه‌ اثر فخر و جلال‌ شایان‌ كارهای‌ برازنده‌ یونانیان‌ و بیگانگان‌ از میان‌ برود و همچنین‌ علل‌ خصومت‌ بین‌ آنها را ثابت‌ كرده‌ باشد.»
واقعه‌نگاری‌ جنگی‌ در قدیم‌ عمدتا یا با استفاده‌ از عناصر نوشتاری‌ و به‌ صورت‌ مكتوب‌ یا با كارهای‌ تجسمی‌ و به‌ صورت‌ تصویر انجام‌ می‌شده‌ است‌. از میان‌ نوشته‌های‌ مربوط‌ به‌ جنگ‌های‌ تاریخی‌ می‌توان‌ به‌ روایات‌ جنگ‌های‌ قیصر كه‌ مربوط‌ به‌ قرن‌ اول‌ قبل‌ از میلاد مسیح‌ هستند، اشاره‌ كرد.
روایات‌ مورخان‌ رومی‌ از جمله‌ لیسرو تعداد تلفات‌ نیروهای‌ طرفین‌ جنگ‌، نوع‌ تجهیزات‌ و سلاح‌های‌ جنگی‌، اهداف‌ نظامی‌، تاكتیك‌های‌ رزمی‌ و... را در این‌ جنگ‌ها مطرح‌ كرده‌اند. روایات‌ جنگ‌های‌ ایرانیان‌ و رومیان‌ و یونانیان‌، لشگركشی‌ ایرانیان‌ به‌ مصر، نبرد ایرانیان‌ با آشوریان‌، از قدیمی‌ترین‌ اقدامات‌ بشر برای‌ ثبت‌ وقایع‌ جنگی‌ به‌ صورت‌ مكتوب‌ به‌ شمار می‌روند.
ثبت‌ وقایع‌ جنگی‌ به‌ صورت‌ مصور نیز از مواردی‌ است‌ كه‌ در مطالعه‌ كتب‌ تاریخی‌ به‌ آن‌ برمی‌خوریم‌. گاه‌ نقاشانی‌ ابزار و وسایل‌ خود را به‌ میدان‌های‌ جنگ‌ برده‌ و تصاویری‌ از نبردها رسم‌ كرده‌ اند و گاه‌ با استفاده‌ از سنگ‌ و گل‌ و چیزهای‌ دیگر، نقش‌ برجسته‌یی‌ از یك‌ واقعه‌ جنگی‌ به‌ وجود آورده‌اند. صحنه‌یی‌ از جنگ‌ ایودس‌، میان‌ اسكندر و ایرانیان‌، در یك‌ نقاشی‌ یونانی‌ متعلق‌ به‌ اواخر قرن‌ چهارم‌ ق‌م‌ مجسم‌ شده‌ است‌. این‌ نقاشی‌ از بین‌ رفتن‌ لشگریان‌ ایران‌ را در برابر افراد اسكندر نشان‌ می‌دهد. نوه‌ سارگون‌ به‌ نام‌ نارامسین‌، لوح‌ جنگی‌ بزرگی‌ از خود به‌ یادگار گذاشته‌ كه‌ بر آن‌ تصویر خود وی‌ و سپاه‌ پیروزش‌ به‌ صورت‌ نقش‌ برجسته‌ جاودان‌ شده‌ است‌ و این‌ تخته‌ سنگی‌ صاف‌ و قائم‌ است‌ كه‌ ابتدا چون‌ نشانه‌ مرزی‌ بر زمین‌ نصب‌ شده‌ است‌. این‌ لوح‌ (لوح‌ پیروزی‌ نارامسین) مربوط‌ به‌ سال‌های‌ ۲۳۰۰ـ۲۲۰۰ قبل‌ از میلاد مسیح‌ است‌.ثبت‌ وقایع‌ جنگی‌ به‌ دو منظور انجام‌ می‌ شده‌ است‌. یكی‌ جاودان‌ ساختن‌ این‌ رویدادها كه‌ ریشه‌ در عشق‌ و علاقه‌ انسان‌ به‌ دوام‌ و بقا دارد و دیگری‌ وجهه‌ دادن‌ به‌ اقدامات‌ جنگی‌ خود.
اما امروزه‌ ابزار و وسایل‌ دیگری‌ كار ثبت‌ وقایع‌ جنگی‌ را انجام‌ می‌دهند. رسانه‌هایی‌ چون‌ عكاسی‌ و سینما و تلویزیون‌از برجسته‌ترین‌ و مهمترین‌ این‌ ابزارها در ثبت‌ وقایع‌ جنگی‌ هستند.
توانایی‌های‌ سینما و تلویزیون‌ باعث‌ شده‌ تا علاوه‌ بر دو انگیزه‌ قبلی‌، توجیه‌ سیاسی‌ جنگ‌، آموزش‌ نظامی‌، دامن‌ زدن‌ به‌ احساسات‌ وطن‌پرستانه‌، ایجاد روح‌ حماسی‌ در افراد جامعه‌ نیز جزو انگیزه‌های‌ ثبت‌ وقایع‌ جنگی‌ عصر حاضر محسوب‌ شوند.
● سینما
در ۲۸ دسامبر سال‌ ۱۸۹۵ در زیرزمینی‌ واقع‌ در بلوار دوكاپوسین‌ پاریس‌، در حضور سی‌ و چند نفر تماشاچی‌، برادران‌ لومیر نمایش‌ اولین‌ فیلم‌ خود را آغاز كردند. فلیم‌های‌ اولیه‌ برادران‌ لومیر موضوعات‌ ساده‌یی‌ چون‌ خروج‌ كارگران‌ از كارخانه‌، ورود قطار به‌ ایستگاه‌ یا غذاخوردن‌ بچه‌ بودند. آنها به‌ چیزهای‌ معمولی‌ و عادی‌ زندگی‌ به‌ عنوان‌ سوژه‌هایی‌ مطلوب‌ برای‌ فیلم‌های‌ خود می‌نگریستند.
در سال‌ ۱۸۹۶، «ژرژ ملیس‌» كه‌ یك‌ سال‌ قبل‌ از آنها فعالیت‌ خود را آغاز كرده‌ بود و در همان‌ زیرزمین‌ بلوار دوكاپوسین‌ اولین‌ جرقه‌های‌ آغازین‌ سینما را زده‌ بودند، تصمیم‌ خود را برای‌ ساختن‌ فیلم‌هایی‌ دیگر گرفته‌ بود. او اولین‌ فیلم‌های‌ خود را در همان‌ سال‌ها به‌ نام‌های‌ «شعبده‌بازی‌» و «بانو ناپدید می‌شود ساخت‌. ملیس‌ كه‌ قبل‌ از آن‌ نقاش‌، شعبده‌باز و كاریكاتوریست‌ بود و با تئاتر آشنایی‌ داشت‌، سینما را وسیله‌یی‌ برای‌ ممكن‌ ساختن‌ ناممكن‌ها یافت‌ و پای‌ خود را از ثبت‌ مستقیم‌ واقعیات‌ فراتر نهاد و در آثارش‌ به‌ كشمكش‌ میان‌ واقعیت‌ و توهم‌ پرداخت‌. به‌ این‌ ترتیب‌ دو جنبه‌ اصلی‌ و مهم‌ سینما كه‌ یكی‌ ضبط‌ عینی‌ داده‌های‌ حسی‌ كه‌ برادران‌ لومیر به‌ آنها اعتقاد داشتند و سینما را وسیله‌یی‌ علمی‌ می‌ دانستند و دیگری‌ بیان‌ ذهنی‌ و فانتزی‌ و توهم‌ و خیال‌ كه‌ ملیس‌ به‌ آن‌ معتقد بود.
این‌ دو نگرش‌ نسبت‌ به‌ سینما، به‌ موازات‌ یكدیگر و با پیشرفت‌ و تحول‌ سینما جلو آمد. امروزه‌ كه‌ سینما به‌ عنوان‌ وسیله‌ بیانی‌ قدرتمند درآمده‌، دو گونه‌ سینمای‌ مستند و سینمای‌ داستانگو از مظاهر همان‌ نظرات‌ دوگانه‌یی‌ هستند كه‌ یكی‌ توسط‌ برادران‌ لومیر و دیگری‌ ملیس‌ پایه‌گذاری‌ شدند. البته‌ شكل‌ كنونی‌ هر یك‌ از این‌ دو نوع‌ سینما، یعنی‌ سینمای‌ مستند و سینمای‌ داستانی‌ به‌ قدری‌ پیچیده‌ شده‌ كه‌ شاهد بروز هر دوی‌ این‌ تفكرات‌ در هرگونه‌ آنها هستیم‌. رئالیسم‌ و ضدرئالیسم‌ نظراتی‌ هستند كه‌ هم‌ در سنیمای‌ مستند و هم‌ در سینمای‌ داستانی‌ ابراز می‌شوند.
با پیشرفت‌ سینما و با گذشت‌ زمان‌ انواع‌ دیگری‌ از گونه‌های‌ سینمایی‌ پدید آمده‌ و به‌ مرور زمان‌ میزان‌ موضوعاتی‌ كه‌ سینما به‌ آنها می‌پرداخت‌ متنوع‌تر گشت‌. جنگ‌ از جمله‌ مسائلی‌ بود كه‌ سینماگرها توجه‌ ویژه‌ و خاصی‌ نسبت‌ به‌ آن‌ از خود بروز دادند. هرچند فكر ؤبت‌ و ضبط‌ وقایع‌ جنگی‌ ریشه‌ در گذشته‌یی‌ دور داشت‌، چنانچه‌ ساختن‌ فیلم‌های‌ داستانی‌ جنگی‌ به‌ لحاظ‌ داستانی‌ ریشه‌ در قصه‌ها و نمایشنامه‌های‌ خیلی‌ قدیمی‌تر داشتند.«چارلز اوربن‌» امریكایی‌ را می‌توان‌ نخستین‌ پیشتاز در ضبط‌ فیلم‌های‌ گزارشی‌ گونه‌ جنگی‌ نامید. وی‌ توانست‌ نخستین‌ فیلمبرداران‌ جنگی‌ را در لندن‌ استخدام‌ كند كه‌ ویلهام‌ روزنتال‌ از معروف‌ترین‌ آنهاست‌. روزنتال‌ در واقع‌ در ضبط‌ وقایع‌ جنگ‌های‌ جهانی‌ سهم‌ مهمی‌ داشت‌ و نخستین‌ فیلمبرداری‌ بود كه‌ در پشت‌ خطوط‌ بوئرها فعالیت‌ می‌كرد.
در این‌ جنگ‌ كاركرد دوربین‌ فیلمبرداری‌ بیشتر به‌ تهیه‌ عكس‌های‌ خبری‌ شباهت‌ داشت‌. وی‌ در سال‌ ۱۹۰۰ به‌ چین‌ رفت‌ و از قیام‌ مردم‌ چین‌ علیه‌ امپریالیسم‌ انگلستان‌ كه‌ به‌ شورش‌ بوكسورها شهرت‌ یافت‌، فیلمبرداری‌ كرد. فیلم‌های‌ او به‌ عنوان‌ اولین‌ نمونه‌های‌ تبلیغات‌ جنگی‌ و وطن‌پرستی‌ شهرت‌ گرفتند.در جنگ‌ جهانی‌ اول‌ و دوم‌، دوربین‌ فیلمبرداری‌ بطور وسیع‌ در جبهه‌های‌ متحدین‌ و متفقین‌ به‌ كار گرفته‌ شد. بطوری‌ كه‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌ دوران‌ شكوفایی‌ سینمای‌ مستند و جنگی‌ است‌ و این‌ نهال‌ نوپا مسیر خود را پیموده‌ و در جنگ‌ دوم‌ جهانی‌ به‌ اوج‌ شكوفایی‌ خود می‌رسد و تا آنجا پیش‌ می‌رود كه‌ اكثریت‌ نظریه‌پردازان‌ به‌ اعتقادات‌ جدیدی‌ درباره‌ نقش‌ جنگ‌ بر سینما می‌رسند. از آن‌ جمله‌ «ریچارد میران‌ برسام‌» نویسنده‌ كتاب‌ سینمای‌ مستند، جنگ‌ دوم‌ جهانی‌ را از نظر تكنیكی‌ بزرگترین‌ و احتمالا تنها محرك‌ برای‌ توسعه‌ و پیشرفت‌ فیلمسازی‌ در سراسر جهان‌ متذكر می‌شود. در جنگ‌ دوم‌ جهانی‌ بودجه‌ سالانه‌ تهیه‌ و توزیع‌ فیلم‌های‌ مستند امریكایی‌ از پنجاه‌ میلیون‌ دلار تجاوز می‌كرد كه‌ این‌ رقم‌ هزینه‌ فیلمسازی‌ نیروی‌ دریایی‌ امریكا را كه‌ اعلام‌ نشده‌، شامل‌ نمی‌شود.
متحدان‌ امریكایی‌ نیز در كشورهای‌ خود بودجه‌های‌ گزافی‌ به‌ این‌ كار اختصاص‌ داده‌ بودند. آلمانی‌ها تنها برای‌ ساختن‌ فیلم‌ «پیروزی‌ اراده‌» رقمی‌ حدود ۲۸۰۰۰ مارك‌ بودجه‌ تعیین‌ كردند و امكانات‌ بسیاری‌ را در اختیار سازنده‌ فیلم‌ قرار دادند. كارگردانان‌ دیگری‌ نیز چون‌ «فرانك‌ كاپرا»، «جان‌ هوستون‌»، «كارول‌ رید»، «ویلیام‌ وایلر»، «پیتر لورنس‌»، «رابرت‌ فلامرتی‌» به‌ واحدهای‌ تولید فیلم‌ جنگی‌ پیوستند. موضوعات‌ فیلم‌های‌ جنگی‌ شامل‌ اطلاعات‌ متعددی‌ در زمینه‌های‌ گوناگون‌ بودند و نمونه‌های‌ مشخا این‌ فیلم‌ها عبارتند بودند از: فیلم‌های‌ آموزشی‌، فیلم‌های‌ محرك‌ برای‌ كارگردان‌ جنگی‌، فیلم‌های‌ تبلیغاتی‌ برای‌ مقاصد داخلی‌ و خارجی‌ و فیلم‌های‌ اطلاعاتی‌ مقدماتی‌ برای‌ روشن‌ شدن‌ مقدماتی‌ وضعیت‌ دشمن‌ در راستای‌ مقاصد استراتژی‌، فیلم‌هایی‌ از صحنه‌های‌ نبرد برای‌ مطالعه‌ و نگهداری‌ در آرشیوها و بالاخره‌ فیلم‌های‌ بسیار ویژه‌ كه‌ تعداد آنها اندك‌ بود و مساله‌ جنگ‌ را فوق‌ مسائل‌ دیگر قرار می‌داد و گاها با مفاهیم‌ هنری‌ هم‌ تركیب‌ می‌شد.
«پیروزی‌ اراده‌» فیلم‌ بزرگی‌ بود كه‌ قبل‌ از جنگ‌ دوم‌ جهانی‌ و به‌ دستور شخص هیتلر، توسط‌ خانم‌ لنی‌ ریننشتال‌ ساخته‌ شده‌. گرچه‌ این‌ فیلم‌ قبل‌ از شروع‌ جنگ‌ ساخته‌ شد ولی‌ ماهیتا فیلمی‌ است‌ كاملا جنگی‌. موضوع‌ آن‌ درباره‌ مجمع‌ عمومی‌ و میتینگ‌های‌ حزب‌ ناسیونال‌ سوسیال‌ (حزب‌ نازی) كه‌ از چهارم‌ تا دهم‌ سپتامبر برگزار شده‌ بود. رفیننشتال‌ در این‌ فیلم‌ با استفاده‌ از تصاویری‌ كاملا واقعی‌ و مستند كوشیده‌ تا مفاهیمی‌ كاملا ذهنی‌ و آرمانی‌ را به‌ تماشاگران‌ القا كند. هرچند محتوای‌ این‌ فیلم‌ مفاهیمی‌ منفی‌ و در جهت‌ افكار نژادپرستانه‌ و قدرت‌طلبانه‌ هیتلر است‌ اما قدرت‌ فیلمساز را در ساخت‌ فیلم‌ نمی‌توان‌ نادیده‌ گرفت‌. صحنه‌ اول‌ فیلم‌ كه‌ پرواز پیشوا را از میان‌ ابرها به‌ برلین‌ نشان‌ می‌دهد چنان‌ باشكوه‌ و عظیم‌ است‌ كه‌ گویی‌ یكی‌ از خدایان‌ برای‌ كمك‌ به‌ مردم‌ آلمان‌ تصمیم‌ به‌ هبوط‌ گرفته‌ است‌. در طول‌ فیلم‌ هیتلر همیشه‌ از زاویه‌ پایین‌ نشان‌ داده‌ می‌شود كه‌ این‌ امر به‌ او قدرت‌ و عظمت‌ بیشتری‌ می‌بخشد. بطور كلی‌ می‌توان‌ گفت‌ «پیروزی‌ اراده‌» سند كاملی‌ از احساس‌ و حال‌ و هوای‌ این‌ گردهمایی‌ بزرگ‌ است‌ كه‌ ماهیت‌ آن‌ را دوچندان‌ برجسته‌ كرده‌ است‌.
سینما در تبلیغات‌ حزب‌ نازی‌ نقش‌ مهمی‌ به‌ عهده‌ داشت‌ و آلمانی‌ها با وقوف‌ كامل‌ به‌ اهمیت‌ فیلم‌، امكانات‌ بسیاری‌ را در اختیار فیلمسازان‌ خود قرار می‌دادند. حتی‌ معروف‌ است‌ كه‌ در حمله‌ به‌ یكی‌ از شهرهای‌ لهستان‌ ، فرماندهان‌ نازی‌ حمله‌ را مدتی‌ به‌ تعویق‌ انداختند تا فیلمبرداران‌ بتوانند در موقعیت‌ها و زاویه‌های‌ مناسب‌ برای‌ فیلمبرداری‌ از حمله‌ نازی‌ها قرار بگیرند. هزاران‌ فوت‌ فیلم‌ به‌ این‌ ترتیب‌ به‌ برلین‌ فرستاده‌ شد كه‌ به‌ مجموعه‌ این‌ مستندهای‌ خبری‌، «فیلم‌های‌ خبری‌ سینمای‌ آلمان‌» می‌گفتند. در این‌ فیلم‌ها از موسیقی‌ میهنی‌ و روایات‌ احساسی‌ استفاده‌ می‌شد.
بطور كلی‌ در جنگ‌ دوم‌ جهانی‌، دولت‌های‌ مخلتف‌ به‌ اهمیت‌ فیلم‌ در تاثیرگذاری‌ بر افكار عمومی‌ و بسیج‌ مردم‌ پی‌ بردند. به‌ همین‌ جهت‌ سینماگران‌ در این‌ دوره‌ بیش‌ از هر زمان‌ دیگر به‌ مراكز قدرت‌ و سیاست‌ نزدیك‌ شدند و از حمایت‌ مالی‌ و فنی‌ فراوانی‌ سود جستند.
منابع‌:
۱ تاریخ‌ فلسفه‌ ویل‌ دورانت‌
۲ تاریخ‌ هنر ه.و جنسن‌ ترجمه‌ : پرویز مرزبان‌
منبع : روزنامه اعتماد