پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جنگی که هسته‌ای نشد


جنگی که هسته‌ای نشد
برنامه‌ریزی برای انجام یک حمله‌ی هسته‌ای علیه ایران در مراحل آخر خود قرار گرفته است. اعضای ائتلافی که شامل ایالات متحده، اسرائیل و ترکیه می‌شوند در مراحل پیشرفته‌ی آمادگی به سر می‌برند. از آغاز سال ۲۰۰۵ چندین تمرین نظامی صورت گرفت. در عوض نظامیان ایران نیز در ماه دسامبر در خلیج فارس یک مانور بزرگ با هدف مقابله با حملاتی که ایالات متحده رهبری آن را بر عهده دارد، انجام دادند.
● جنگ هسته‌ای علیه ایران
برنامه‌ریزی برای انجام یک حمله‌ی هسته‌ای علیه ایران در مراحل آخر خود قرار گرفته است. اعضای ائتلافی که شامل ایالات متحده، اسرائیل و ترکیه می‌شوند در مراحل پیشرفته‌ی آمادگی به سر می‌برند. از آغاز سال ۲۰۰۵ چندین تمرین نظامی صورت گرفت. در عوض نظامیان ایران نیز در ماه دسامبر در خلیج فارس یک مانور بزرگ با هدف مقابله با حملاتی که ایالات متحده رهبری آن را بر عهده دارد، انجام دادند.
از ابتدای سال ۲۰۰۵، مذاکرات بسیاری بین واشنگتن، آنکارا، تل‌آویو و سران ناتو، در بروکسل صورت گرفت. در آخرین تحرکات، رئیس Cia، پورت گاس در جریان یک مانور در خاک ترکیه، از نخست‌وزیر ترکیه (اردوغان) درخواست کرد که از آمریکا هم از لحاظ لجستیک و هم از لحاظ سیاسی در مورد حمله هوایی به تأسیسات هسته‌ای ایران حمایت کند.گاس «کمک مخصوص جاسوسان ترک در مراحل آماده‌سازی و دیده‌بانی عملیات» را درخواست کرد. (۳۰ دسامبر ۲۰۰۵، DDP)
جیمز پتراس، در ماه دسامبر ۲۰۰۵، در سایت گلوبال ریسرچ، چنین می‌نویسد: «تمام مقامات بلندپایه‌ی اسرائیل اواخر مارس ۲۰۰۶ را زمان حمله به ایران مشخص کرده‌اند. همچنین پایان مارس، زمان گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل در مورد برنامه‌های اتمی ایران می‌باشد.
سیاستمداران اسرائیلی معتقدند که تهدید آنها می‌تواند بر گزارش تأثیر گذاشته و یا حداقل موجب بروز یکسری ابهامات و هراس‌ها شود که همپیمانان اسرائیل به وسیله آنها بتوانند در شورای امنیت برای ایران تحریم وضع کرده و یا عملیات نظامی اسرائیل را توجیه کنند.
هر چند که هنوز نقش ناتو در برنامه‌ی نظامی تحت رهبری ایالات متحده کاملاً مخفی نیست ولی ناتو این طرح را پذیرفته است.
● شوک و بیم
اجزاء متعدد عملیات نظامی تحت فرمان ایالات متحده بوده و توسط پنتاگون هماهنگی می‌شوند. البته در این جریان فرماندهی استراتژیک ایالات متحده (VSSTRATCOM) در پایگاه هوایی «آفات» مستقر در بزاسکا، نیز مشارکت دارد.
حتماً عملیاتی که توسط اسرائیل اعلام شده، نیز توسط پنتاگون هدایت خواهد شد. ساختار دستورات عملیات به صورت مرکزی شده بوده و تصمیم انجام یا عدم انجام عملیات نظامی بر عهده واشنگتن خواهد بود.
منابع نظامی ایالات متحده معتقدند، حمله‌ی هوایی به ایران در مقایسه با حمله‌ی ماه مارس ۲۰۰۳ به عراق، نیاز به تجهیزات بیشتر و برنامه‌ریزی دقیق‌تری دارد.
سایت globalsecurity.org چنین می‌نویسد:
ـ حمله‌ی هوایی آمریکا به ایران از نظر مقیاس بسیار بزرگ‌تر از حمله‌ی سال ۱۹۸۱ اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای عراق خواهد بود و بیشتر شبیه حمله هوایی سال ۲۰۰۳ به عراق خواهد بود. به نظر می‌رسد استفاده‌ از تمام بمب‌افکن‌ پنهان B-۲، حرکت از پایگاه دیگوگارسیا و یا مستقیماً از ایالات متحده، حمایت کامل به وسیله‌ی جنگنده‌های F=۱۱۷ که از پایگاه العضیه در قطر و یا مناطق دیگر همجواری برخواهد خواست و البته انهدام حدود ۲۴ سایت مشکوک به فعالیت هسته‌ای در خاک ایران از اجزای این نقشه خواهد بود.
در ماه نوامبر، فرماندهی استراتژیک ایالات متحده (US Stratgic Command) یک مانور ترتیب داد که موضوع آن «طرح حمله‌ی جهانی» و عنوان آن «صاعقه‌ی جهانی» بود. این مانور دربردارنده‌ی تمرین استفاده از تسلیحات مرسوم و تسلیحات هسته‌ای بر علیه دشمن فرضی بود. علاوه بر این مانور، فرماندهی استراتژیک ایالات متحده، اقدامات دیگری را نیز در جهت آمادگی بیشتر انجام داده است.
در حالی که روزنامه‌های آسیایی گزارش دادند که دشمن فرضی مانور «صاعقه‌ی جهانی» کره‌ی شمالی است ولی زمان‌مندی مانور نشان می‌داد که تمارین برای حمله به ایران برنامه‌ریزی شده بودند.
● توافق بر سر جنگ هسته‌ای
موافقت‌های سیاسی نیز از برخی اعضای اتحادیه اروپا به گوش می‌رسد. در زمان حمله‌ی نظامی آمریکا به عراق مخالفت‌های دیپلماتیکی توسط فرانسه و آلمان با سیاست‌های آمریکا صورت گرفت اما اکنون برخلاف مارس ۲۰۰۳ ایالات متحده مذاکرات موفقیت‌آمیزی هم با اعضای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و هم با اعضای شورای امنیت انجام داده است. این مذاکرات حول یک سری اقدامات نظامی هسته‌ای تعریف شده بود که می‌توانند تأثیرات زیادی روی بخش آسیای میانه و خاورمیانه داشته باشد.
به علاوه اکنون تعدادی از دولت‌های فعال در خط مقدم جبهه اعراب، شرکای تاکتیکی ایالات متحده و اسرائیل در پروژه‌های نظامی‌ شده‌اند. افسر ارشد نظامی اسرائیل، حدود یک سال قبل (نوامبر ۲۰۰۴) با رئیس ناتو در بروکسل ملاقات کرد. در این ملاقات شش افسر نظامی از کشورهای حوزه‌ی مدیترانه حاضر بودند که از میان آنها می‌شود به مصر، اردن، مراکش، الجزایر و موریتانی اشاره کرد. در جریان این جلسه یک پیمان بین ناتو و اسرائیل منعقد شد. پس از آن یک مشارکت نظامی برای تحت نظر داشتن سواحل سوریه توسط اسرائیل، ایالات متحده و ترکیه صورت گرفت. سپس در فوریه‌ی ۲۰۰۵، اسرائیل به همراه چندین کشور عربی، یک سری مانورهای «ضد تروریسم» انجام داد.
از طرف دیگر رسانه‌های جهانی در اقدامی صریح و هماهنگ ایران را به عنوان «تهدیدی برای صلح جهانی» معرفی کردند. از طرف دیگر جریان‌های ضدجنگ دروغ‌های رسانه‌ای را پذیرفته و زوایای دیگر حادثه از چشم این جریانات دور ماند. در اصل این حقیقت که طرح اسرائیل و آمریکا، در حال برنامه‌ریزی برای یک هولوکاست هسته‌ای در خاورمیانه هستند، از دستورات کار جریانات ضدجنگ / ضدجهانی سازی خارج شد. در اصل به مردم قبولانده شده که این یک «عمل جراحی» است که از گسترش تسلیحات هسته‌ای توسط ایران جلوگیری می‌کند. به ما این گفته شد که این یک جنگ نیست، بلکه یک عملیات نظامی است که حافظ صلح خواهد بود و فقط شامل حمله‌ی هوایی به سایت‌های هسته‌ای ایران می‌شود.
● موشک‌های نیمه‌هسته‌ای: «امن برای مردم شهرها»
مطبوعات و رسانه‌های خبری در کنار فاش کردن بخش‌های مختلف برنامه‌ی نظامی، به صورت گسترده اقدام به تحریف حقایق مربوط به عملیات نظامی کردند. گفتنی است که این عملیات بر اساس نظریه پیشدستی در استفاده از تسلیحات هسته‌ای می‌باشد.
دستور کار این عملیات بر اساس دکترین بوش مبتنی بر «پیشدستی» در استفاده از تسلیحات هسته‌ای که در سال ۲۰۰۲ مطرح شده بود، تعریف شد.
تحریفات اطلاعات توسط رسانه‌ها به صورت گسترده ابعاد وخیم و مخرب استفاده از تسلیحات هسته‌ای در حمله به ایران را پنهان می‌کرد و این حقیقت که در این عمل جراحی هم از تسلیحات مرسوم و هم از تسلیحات هسته‌ای استفاده خواهد شد، کمتر موضوع مباحثات قرار می‌گرفت.
بر اساس مصوبه‌ی سنا در سال ۲۰۰۳، نسل جدید تسلیحات تاکتیکی هسته‌ای یا «کمتر مخرب» نیمه‌هسته‌ای که ظرفیت انفجاری آنها بیش از ۶ برابر بمب هیروشیما می‌باشد، تسلیحات امن برای شهروندان محسوب می‌شود و اجازه‌ی استفاده از آنها صادر می‌شود چرا که این تسلیحات در زیرزمین منفجر می‌شوند.
طبق نظر یکی از رسانه‌ها که خود را داوطلبانه حامی و پشتیبان دانشمندان هسته‌ای می‌داند بمب‌های نیمه‌هسته‌ای نه تنها یک سلاح جنگی نیستند بلکه به عنوان یک وسیله‌ی حافظ صلح محسوب می‌شوند. بمب‌های هسته‌ای با قدرت تخریب پایین نیز اجازه‌ی کاربرد در میدان جنگ را پیدا کردند و در اقدام بعدی آمریکا در سری اقدامات «جنگ علیه تروریسم» در کنار تسلیحات مرسوم مورد استفاده قرار خواهند گرفت. این رسانه اینگونه می‌گوید:
ـ مقامات رسمی عقیده دارند تسلیحات هسته‌ای ضعیف شده می‌توانند به عنوان یک عامل بازدارنده، «در مقابل دولت‌های خشن و خطرناک [ایران، کره شمالی] به کار روند. منطق آنها این است که تسلیحات هسته‌ای موجود بسیار خطرناک‌تر هستند و فقط باید در جنگ‌های تمام عیار هسته‌ای به کار روند. دشمنان احتمالی ما این مسائل را می‌دانند، برای همین آنها به فکر انتقام‌گیری هسته‌ای نخواهند افتاد. در هر حال تسلیحات ضعیف‌شده‌ی، هسته‌ای تخریب کمتری به همراه دارند و ممکن است مورد استفاده قرار بگیرد. این تسلیحات برای بازدارندگی مؤثر خواهند بود (طرفداران با شنیدن حذف بودجه‌ی تحقیقات دفاعی هسته‌ای غافلگیر شدند) (۲۹ نوامبر ۲۰۰۴)».
در یک منطق کامل وارونه، تسلیحات هسته‌ای به عنوان عوامل سازنده‌ی صلح نشان‌ داده می‌شوند. در همین رابطه، پنتاگون اعلام کرد که تسلیحات ضعیف شده‌ی هسته‌ای (با قدرت انفجاری کمتر از ۵۰۰۰ تن) برای ساکنان شهرها بی‌خطر است چرا که انفجارات در زیرزمین صورت خواهد گرفت. با این حال هر کدام از این بمب‌ها از نظر انفجار و تشعشعات رادیواکتیو – شباهت زیادی به بمب هیروشیما دارند. تخمین‌های صورت گرفته از انفجارات هیروشیما و ناکازاکی بیان می‌کند که آن بمب‌ها ۱۹۰۰۰ و ۲۱۰۰۰ تن بودند (www.warbirdforum.com/hiroshima.htm)
به عبارت دیگر این تسلیحات که پنتاگون آنها را کم‌خطر می‌داند، از نظر تخریب تقریباً یک سوم بمب‌های هیروشیما و ناکازاکی می‌باشند.
تعاریف جدید از تسلیحات هسته‌ای مرز بین تسلیحات مرسوم و تسلیحات هسته‌ای را کمرنگ کرده است. به صورتی که اکنون تسلیحات به صورت یک پکیج (بسته) متشکل از تسلیحات مرسوم و نیز تسلیحات هسته‌ای در نظر گرفته می‌شوند. سناتور ادوارد کندی طی سخنانی که مربوط به گسترش تسلیحات نیمه‌هسته‌ای و عادی‌سازی کاربرد آنها ایراد کرده بود، دولت بوش را متهم کرد که نسل جدیدی از تسحیلات اتمی قابل استفاده را گسترش داده‌اند.
ماردوخ ونون (کارمند اخراجی تأسیسات اتمی اسرائیل) اینگونه می‌گوید: حفظ صلح و توازن فقط یک توجیه برای انجام عملیاتی است که ممکن است تبدیل به یک هولوکاست هسته‌ای بشود. ولی رسانه‌ها با مفهوم هولوکاست هسته‌ای هنوز بیگانه‌اند. دولت اسرائیل در نظر دارد تا در جنگ بعدی خودش با دنیای اسلام، از تسلیحات هسته‌ای استفاده کند. در اینجا که من زندگی می‌کنم، مردم همیشه از هولوکاست سخن می‌گویند ولی آنها نمی‌دانند که هر بمب هسته‌ای به نوبه‌ی خود می‌تواند یک هولوکاست به وجود بیاورد.
● واحد فرماندهی حملات هوایی و زمینی
یک حمله پیشدستی در استفاده از تسلیحات تاکتیکی هسته‌ای با هماهنگی فرماندهی استراتژیک مستقر در پایگاه هوایی آفات، بزاسکا و در ارتباط با ستاد فرماندهی نیروهای ائتلاف که در خلیج فارس و پایگاه نظامی دیگو گارسیا مستقر است و نیز ترکیه و اسرائیل خواهد بود. طبق توافقات جدید، فرماندهی استراتژیک ایالات متحده (USTRATCOM) مسوولیت سرپرستی و هدایت طرح عملیات‌های جهانی که شامل استفاده مشترک از سلاح‌های مرسوم هسته‌ای می‌باشد را بر عهده دارد. به زبان فنی، این واحد سرپرستی و هماهنگی عملیات‌های جهانی که حاوی بخش‌های پیشرفته‌ی نظامی مثل عملیات‌های فضایی، عملیات اطلاعات، دفاع ضدموشکی، حملات جهانی، جاسوسی، بازجویی و شناسایی نیز بازدارندگی‌های استراتژیک، را انجام می‌دهد.
در آغاز تحرکات نظامی و آماده‌سازی به منظور اقدام نظامی علیه ایران، در ژانویه ۲۰۰۵، USTRATCOM به عنوان واحد رهبری و هماهنگی عملیات‌های انهدام تسلیحات کشتار جمعی انتخاب شد. که بر اساس نیازها یک واحد فرماندهی جدید به اسم اجزاء ادغام شده مربوط به حملات فضایی و جهانی (JFCCSGS) به وجود آمد.
JFCCSGS وظیفه‌ی سرپرستی حملات هسته‌ای (البته با توجه به شروط و قواعد ذکر شده در بازبینی موقعیت‌ هسته‌ای (NPR) که در سال ۲۰۰۲ توسط کنگره تصویب شد) را بر عهده دارد در NPR سال ۲۰۰۲، بر حمله‌ی پیشگیرانه‌ی هسته‌ای نه تنها علیه کشورهای خطرناک و بلکه حتی کشورهایی مثل چین و روسیه نیز تأکید شده است. از ماه نوامبر، JFCCSGS اعلام کرده است که در آمادگی گسترده‌ای به سر می‌برد و در حال انجام تمرینات نظامی می‌باشد. این اطلاعیه در اوایل ماه دسامبر و توسط فرمانده یگان فرماندهی استراتژیک ایالات متحده ایراد شد. این اطلاعیه حاکی از این بود که واحد مذکور به توانایی‌های بسیاری در زمینه‌ی تهاجم سریع به اهداف مشخصی در سرتاسر جهان و استفاده از تسلیحات مرسوم و هسته‌ای رسیده است.
مانور نظامی که در ماه نوامبر صورت گرفت یک کشور فرضی به عنوان هدف انتخاب کرده بود که برخی از صاحب‌نظران معتقدند، منظور کره شمالی بوده است.
رئیس یگان فرماندهی استراتژیک ایالات متحده چنین بیان کرد که:
ـ واحد جدید JFCCSGS در مانور ماه نوامبر به تمام اهداف پیش‌بینی شده دست یافت. این مانور که متشکل از دو تمرین نظامی با نام‌های صاعقه‌ی جهانی و سپر هوشیاری بود یک هفته پیش به پایان رسید. در این مانور یگان فرماندهی دفاع فضایی آمریکایی شمالی یا همان NORAD نیز به منظور تمرین دفاع ضدموشکی آمریکا شمالی مشارکت داشت.
افسر نیروی دریایی، کاپیتان جیمز گرابیل که سخنگوی STRATCOM می‌باشد اعلام کرد: «پس از طرح‌ریزی تمرینات نظامی متعدد، فرماندهی استراتژیک ایالات متحده اقدام به سازماندهی دوباره‌ی خود و بهبود هماهنگی بین اجزاء نمود. در ماه می سال ۲۰۰۵ JFCCSGS یک جزوه با عنوان اصول عملیات را تهیه کرده و روز به روز نیازهای عملیاتی و فرایندهای برنامه‌ریزی خود را بهبود می‌بخشد.» او همچنین افزود: «اقدامات یگان، در خلال مانور صاعقه‌ی جهانی به گونه‌ای هدایت شد تا عملیات زمینه‌ساز بهبود توانایی‌های مشترک فضایی و جهانی به منظور بازداشتن دشمن و شکست قطعی آنها باشد.» اما او به جزئیات عملیات‌های جدید واحد تازه‌کار که در حدود ۲۵۰ نفر پرسنل دارد، هیچ اشاره‌ای نکرد.
روزنامه‌ی اقتصاد ژاپن در تاریخ ۳۰ دسامبر ۲۰۰۵ نوشت: «کارشناسان هسته‌ای و منابع دولتی اشاره کرده‌اند که یکی از بخش‌های مهم این عملیات‌ها به کاربری استراتژی هسته‌ای سال ۲۰۰۱ که شامل اقدام پیشگیرانه‌ی هسته‌ای علیه کشورهای دشمن دارای تسلیحات کشتار جمعی می‌شود».
● طرح اصول کار ۸۰۲۲
JFCCSGS یک واحد پیشرفته و آماده است که مسوولیت آن رهبری حمله‌ی هسته‌ای به ایران و کره شمالی می‌باشد.
پیاده‌سازی عملیاتی حمله‌ی جهانی، طرح مفاهیم یا طرح اصول کار ۸۰۲۲ نام نهاده شده است. این طرح یک نقشه مشخص می‌باشد که نیروی هوایی و نیروی دریایی آن را در غالب یک حمله‌ی مشترک برای زیردریایی‌ها و بمب‌افکن‌ها تفسیر و ترجمه می‌کنند. CONPLAN ۸۰۲۲ یک چتر برنامه‌ریزی برای هماهنگی سناریوی استراتژیک مربوط به به‌کارگیری تسلیحات هسته‌ای می‌باشد.
هانس کریستین در روزنامه اینترنتی اقتصادی ژاپن اشاره کرد که این طرح عملیات نظامی را فقط محدود به چین و روسیه نکرده و در مورد به‌کارگیری طرح ۸۰۲۲ علیه ایران و کره شمالی، هیچ منعی وجود ندارد.
مأموریت JFCCSGS استفاده از طرح ۸۰۲۲ و به عبارت دیگر انجام عملیات نظامی هسته‌ای علیه ایران می‌باشد. جورج بوش وزیر دفاع را تعیین کرده و وزیر دفاع اعضای هیئت اجرای طرح ۸۰۲۲ را معرفی می‌کند. طرح ۸۰۲۲ با نقشه‌های دیگر جنگی متفاوت است و برخلاف آنها، هیچ نگاهی به اقدام نیروهای نظامی از راه زمین ندارد.
ویلیام آرکین در ماه می سال ۲۰۰۵ به روزنامه واشنگتن پست گفت: «طرح ۸۰۲۲ با دیگر نقشه‌های جنگی متفاوت است، این طرح شامل یک عملیات کوچک بوده و یکی از اصول آن این است که هیچ چکمه‌ای روی زمین نخواهد آمد. نقشه‌های معمولی جنگ شامل نیروهای نظامی (هوایی، زمینی، دریایی) می‌شوند و باید در مورد پشتیبانی لجستیک و سیاسی در صورت طولانی شدن مدت حضور نیروهایش، اندیشیده باشد. ... حمله‌ی جهانی به سرعت و مخرب بوده و نیروها پس از انهدام اهداف، با فرمان رئیس جمهور از میدان خارج می‌شوند.)
● نقش اسرائیل
اسرائیل از اواخر سال ۲۰۰۴ بسیاری از تسلیحات مرسوم و هسته‌ای ساخت آمریکا را به منظور انتظار برای حمله به ایران، انباشته کرده است. این تسلیحات که به وسیله کمک‌های نظامی ایالات متحده خریداری شده بود، در ماه ژوئن ۲۰۰۵ تقریباً کامل شدند. در میان این تسلیحات می‌توان به چندین هزار «مهمات هوشمند هوایی»که شامل ۵۰۰ بمب بانکر – باستر نیز می‌باشد (این بمب‌ها قابلیت حمل مهمات هسته‌ای را دارند) اشاره کرد. مهمات B۶۱-۱۱ که نسخه‌ی هسته‌ای مهمات مرسوم BLV۱۱۳ می‌باشد قابلیت حمل توسط بمب‌های بانکر – باستر را دارد.
برای اطلاع بیشتر به آدرس‌های زیر مراجعه کنید:
www.globalresearch.ca/articles/cho۱۱۲c.html
www.thebulletin.org/article-nn.php?art-ofn=j۷۰۳norri
به علاوه در اواخر سال ۲۰۰۳ گزارش داده شد که زیردریایی‌های کلاس دلفین اسرائیلی با موشک‌های هاریون آمریکا و کلاهک هسته‌ای مجهز شده و هدفشان ایران می‌باشد
www. Globalresearc.ca/articles/TH۳۱۱A.html
● گسترش جنگ
در تاریخ ۸ فوریه ۲۰۰۵، خبرگزاری CNN به نقل از ایران گزارش داد: «تهران این مطلب را پذیرفته که در صورت حمله، ایران نیز توسط موشک‌های بالستیک اسرائیل را مورد حمله قرار خواهد داد.» امکان دارد این حمله‌ها به تأسیسات نظامی ایالات متحده در عراق و خلیج فارس نیز کشیده شود که نتیجه‌ای جز گسترش دامنه‌ی جنگ نخواهد داشت.
با توجه به وجود جنگ استعداد جنگ و ناآرامی در افغانستان، عراق، فلسطین، حمله‌ی نظامی به ایران، منطقه‌ی خاورمیانه و آسیای میانه را در شرایط نامتعادل امنیتی قرار خواهد داد. به نظر می‌رسد فشار ایالات متحده بر سوریه و در مورد خروج نیروهای نظامی سوری از لبنان برای این است که اسرائیل جای بیشتری برای کار داشته و نیروهای اسرائیل با خیال راحت‌تر در حمله شرکت کنند. با توجه به پیمان‌های نظامی سال گذشته آنکارا – تل‌آویو، نقش ترکیه در حمله‌ی احتمالی نیز نقش مهمی خواهد بود.
از آن طرف نیز ایران در حال تجهیز نظامی گسترده می‌باشد. به گزارش ساندی تایمز در ماه دسامبر سال ۲۰۰۵ یک قرارداد ۱ میلیارد دلاری بین ایران و روسیه امضا شد که طی آن روسیه قول فروش یک سیستم پیشرفته‌ی دفاعی به ایران داده است. این سیستم قابلیت تخریب موشک‌های هدایت شونده و بمب‌های هدایت‌شونده‌ی لیزری را دارد.
● جنگ زمینی:
با اینکه در قالب طرح ۸۰۲۲، استفاده از پیاده نظام در نظر گرفته نشده ولی بمباران هوایی فرآیند جنگ را به سمت دخالت پیاده نظام و جنگ زمینی خواهد کشید.
نظامیان ایران توانایی مقابله با نیروهای ائتلاف را هم در مرز ایران – عراق و هم در خاک عراق دارند و سربازان اسرائیلی نیز توانایی عملیات در خاک لبنان و سوریه را دارا هستند. البته طی تمرینات اخیر، هدایت نیروها و برنامه‌ها به گونه‌ای صورت گرفت که یک سری مانور نظامی توسط نیروهای اسرائیل در مناطق کوهستانی بین ایران و ترکیه و عراق صورت گرفت که توسط دولت ترکیه پشتیبانی می‌شد.
آنکارا و تل‌آویو موافقت‌نامه‌ای امضا کرده‌اند که بر طبق آن، اسرائیل می‌تواند در مناطق کوهستانی ترکیه که مرز بین ایران و ترکیه می‌باشد، تمرینات نظامی انجام دهد.
یک روزنامه‌ی کشور امارات متحده عربی نوشت: «بر اساس این توافقنامه که بین رئیس ستاد ارتش اسرائیل، دن هالوتز و مقامات رسمی ترک امضا شد، اسرائیل چند مانور نظامی در مناطق مشترک مرزی با ایران و سوریه انجام خواهد داد».
این روزنامه بدون ذکر منبع خود اضافه کرد، اسرائیل به خاطر وجود مشکلات در عبور از مناطق کوهستانی در فصل زمستان، درخواست انجام این مانورها را دارد. واحدهای هاکاری و بولو در این مانورها شرکت خواهند داشت. این واحدها مهم‌ترین واحدهای نیروهای مخصوص نظامی اسرائیل و متخصص در جنگ‌های چریکی می‌باشند.
پیش‌تر ترکیه پذیرفته بود که خلبانان اسرائیل در مناطق مشترک مرزی با ایران، آموزش داده شوند. این اخبار در زمانی فاش شده است که ترکیه در تلاش است تا از اتهام همکاری با آمریکا در جاسوسی از ایران خود را تبرئه کند.
وب سایت اعتماد در ۲۸ دسامبر ۲۰۰۵ با بیان این مطلب اضافه کرد که مطبوعات عربی با اشاره به آمادگی نظامی ترکیه اعلام کرده‌اند که حداقل ترکیه در مورد اجازه به اسرائیل برای استفاده از خاک و هوای ترکیه علیه ایران قانع شده است.
این مقاله توسط دکتر میشل کوزو دوسکی، استاد اقتصاد دانشگاه اتاوا و رئیس مرکز تحقیقات جهانی‌سازی نوشته شده است.
آدرس سایت: www.globalreserch.ca
نویسنده: میشل کوزودوسکی
مترجم: مجتبی شریفی
منبع : خبرگزاری فارس