سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
نگاهی به آوازه و تاثیر سعدی در جهان
اسماعیل آذر در کتاب «ادبیات ایران در ادبیات جهان» در بخشی با عنوان «سعدی در قلمرو جهان» مینویسد: «آندره دوریه» در سال ۱۶۳۶ یعنی در اوایل قرن هفدهم برای اولینبار گزیدهای از «گلستان» سعدی را در پاریس ترجمه کرد و به چاپ رسانید. این ترجمه سبب شد تا فرانسویان پیش از هر شاعر دیگری با سعدی آشنا شوند. ۶۸ سال پس از ترجمه «گلستان»، «گالان» «هزار و یکشب» را ترجمه کرد و «آندره دوریه» پس از «گلستان» سعدی، «قرآن مجید» را ترجمه کرد. مطالب یادشده اهمیت سعدی را در اروپا و خاصه در کشور فرانسه مشخص میکند. در آلمان «فردریش اکسنباخ» و«ادام اولئاریوس» در سال ۱۶۵۴ به ترجمه آثار سعدی همت گماشتند.
«استفن سولیوان» گزیدهای از «گلستان» را ترجمه کرد و در اختیار انگلیسیزبانها قرار داد و در آمستردام، «ژانتیوس» متن فارسی را با ترجمه لاتین منتشر کرد. همزمان با ترجمههای یادشده، «دوئیسبرگ» ترجمه هلندی آن را منتشر کرد. اما باید دانست که آثار سعدی در قرون ۱۸ و ۱۹ اوج گرفت و در کمال شهرت خود واقع شد. در انگلیس، «آدیسون» اولین خاورشناسی بود که مقالهای با نام «تمثیل فارسی قطره آبی که به مروارید مبدل شد» نوشت. سال ۱۷۷۴ سه نفر از خاورشناسان آثاری را از «سعدی» منتشر کردند که همچنان بر شهرت او افزود؛ نخست «افسانههای اخلاقی و داستانهای شرقی» توسط «آبه بلانشه»، دوم «تمثیلهای منتخب از گلستان یا بستری از گلها» توسط «استفن سولیوان» و سرانجام «اشعاری متضمن ترجمههایی از زبانهای آسیایی» اثر «سر ویلیام جونز».
در سال ۱۷۸۹ «آبه گودن» «گلستان» سعدی را برای سومینبار در فرانسه ترجمه و منتشر کرد. ترجمه «تانکوانی» نیز از ترجمههای مطرح بود؛ چراکه او در سال ۱۸۰۷ به اتفاق ژنرال «گاردان سمله» ترجمه جامعی از «گلستان» ارایه کرد که مزیت آن بر ترجمههای پیشین، دقت مترجم آن بود. «آندره شنیه» شاعر و مترجم بدفرجام هم میخواست ترجمهای از «گلستان» بهدست گیرد که در گیر و دار مسایل سیاسی به قتل رسید. در آغاز قرن نوزدهم، نویسندهای به نام «پواسن دولاشابوسییر» نمایشنامه منظومی با نام «گلستان» یا «محلل سمرقند» نوشت. نمایشنامه در سه پرده بود و لحن طنزگونه داشت. این نمایشنامه تحت تاثیر «گلستان» سعدی نوشته شده بود و در آن مفاهیمی بهچشم میخورد که «پواسن» گاهی مستقیم آنها را ترجمه کرده و در ضمن نمایشنامه خود آورده است. شخصیت نخست در این نمایشنامه «گلستان» نام دارد که این «گلستان» بهعنوان شخص سعدی مورد توصیف و ستایش قرار میگیرد. این نمایشنامه بر ذهن و زبان نویسندگان و شاعران بعد از خود تاثیر گذاشت و توجه شیفتگان رمانتیک را به خود جذب کرد. ویکتور هوگو -قائد رمانتیکهای فرانسه- از اولین شخصیتهایی بود که تحت تاثیر سعدی و دیگر شاعران و نویسندگان شرق، خاصه ایران، کتاب «شرقیات» خود را به رشته تحریر درآورد.
با وجودی که «هوگو» زبان فارسی نمیدانست، اما دوستانی مانند «ژول مول» و «ارنست فوئینه» داشت که تجربهها و اطلاعات آنها را در کار میکرد و از آنها بهره میبرد. پس از «هوگو»، «آلفرد دو موسه» تحت تاثیر «سعدی» یکی از بهترین آثار خود را «سرگذشت سار سفید» نام نهاد و در سال ۱۸۵۳ منتشر کرد. در قرن نوزدهم، رمانتیکها از جمله «آلفرد دو موسه»، «ویکتور هوگو» و «دبورد والمور» سعی میکردند تا داستانها و حکایتهای شرقی را در آثار خود نقل کنند و از سوزوگدازهای عاشقانه پرهیزی نداشته باشند. «لوکنت دولیل» با توجه به «گلستان» و «بوستان» سعدی قطعهای با نام «گلهای اصفهان» سرود. در پایان قرن نوزدهم یعنی دوره رمانتیکهای اروپایی، شاعران و نویسندگان جمعیت خاطر خود را از دست داده بودند. انسجامی که لازمه کار بود، کموبیش از هم پاشیده و هرکس راهی برای خود گزیده بود. یکی از آنها «اوژن مانوئل» بود که در نیمه دوم قرن نوزدهم، یعنی سال ۱۸۸۸ داستانهایی را با نام «شعرهای خانه و مدرسه» به رشته تحریر درآورد. مانوئل در داستانهای یادشده خیلی روشن و شفاف از «سعدی» یاد میکند و سیر کارش نشان میدهد که او سخت تحت تاثیر «سعدی» است.
«آندره بلسور» نیز یکی دیگر از نویسندگان و شاعران البته نهچندان مطرح است که چکیده تفکر سعدی را در «گلستان» اخذ کرده و مطالب اجتماعی و انتقادی خود را براساس آن طرح کرده است. «میریام هاری» شاعر دیگری است که سفری به شیراز کرده و سخت تحت تاثیر مطالبی قرار گرفته که بر روی سنگ مزار سعدی نوشته شده است.همچنین «پرنس بیبسکو» از شاهزادگان رومانیایی که در کشور فرانسه بالیده بود، با شور و شیفتگی روانه ایران میشود، به اصفهان میرود و تحت تاثیر جاذبههای ایران قرار میگیرد. از شاعران دیگری که بهطور عمیق تحت تاثیر «سعدی» است و آرزو میکند که بتواند چون او گلستانی دیگر خلق کند، «کنتس دونوآی» است. او هم اهل رومانی بود و در کتابی که در سال ۱۹۰۷ در پاریس با نام «شگفتزدگیها» پدید آورد، چنان به «سعدی» پرداخته و از او و آثارش سخن به میان آورده که گویی روحش با او آمیخته است. او خیال و حقیقت را به هم پیوند داده و توانسته است شیرینکاریهای «گلستان» سعدی را با کلام خود در هم آویزد.
«موریس بارس» نویسنده بلندآوازه عصر حاضر نیز چنین میاندیشد. او که از روزگار کودکی در «گلستان» سعدی پرورش یافته بود، چندان که به گفته خودش، همه آسیا را در آن «تنفس» میکرد (... هنوز هم من گل سرخ را بسیار دوست دارم؛ زیرا از شیراز آمده است)، توانست بر نویسندگانی چون «هانری دو مونترلان» و «برادران تارو» تاثیر بگذارد و پیوند فکری آنها را با «سعدی» برقرار کند. «موریس بارس» نیز رهبر «اتحادیه وطنپرستان فرانسه» بود که در ارتباط با ماجرای دریفوس با رهبر «اتحادیه طرفداران حقوق بشر» که «امیل زولا» بود، درگیر تعارضاتی شدند. البته فرآیند آن بر بسیاری از مکتبهای ادبی قرن بیستم تاثیرگذار بود. از شاعران و نویسندگان دیگری که تحت تاثیر «سعدی» بوده، «لئونگی یو دوسه» است.
او در آثار خود از چند ایرانی یاد میکند که خود نشانگر تاثیر افکار ایرانی بر شاعر است. لئون حدود نیمقرن شعرهایی سرود و داستانهایی نوشت که در همه آنها از نام و آثار «سعدی» بهره داشت. آثار او به شرح زیر است: «در گلستان سعدی» که در ۱۹۵۹ منتشر شد و شامل داستانهایی بود که وی از «سعدی» یا دیگر سخنوران ایرانی خوانده بود؛ دیگر، «حصار گلها» در دو بخش «عشق و مرگ» و «گل و خار»؛ همچنین «راه سعدی» که در این کتاب از حدود ۵۰ حکایت «سعدی» بهره برده است؛ «بوستان غرق در گل» که دارای هفت باب است؛ «گلزار سعدی» که بعدها در کتاب اصلی او «در گلستان سعدی» ادغام شد، از آثار این نویسنده است؛ همچنین «بوستان سعدی» صورت کاملتری از کتاب «بوستان غرق در گل»؛ «قصههای لافونتین من» که در ۱۹۵۹ منتشر شد و شامل حکایاتی برگرفته از «سعدی» و برخی داستانسرایان اروپایی است.
آنچه در آثار «سعدی»، «گییو دوسه» را مجذوب میکرد، ارزش اخلاقی حکایات او و نیز رقت احساسات و نکتهسنجی و ظرافت طبع او بود. شاعر، «سعدی» را سراینده سرود عشق و ایران را سرزمین گل و زیبایی میداند. بین شاعرانی که اصالت فرانسوی ندارند، باید از «ژان کبس» بلژیکی یاد کرد. او توانست تا حد زیادی با آثار «سعدی» الفت بگیرد و آنها را درک کند. سعی کرد به شیوه «سعدی» و با همان مضامین، گلستانی تدوین کند که هیچگاه زوال نپذیرد و به قول سعدی، «گردش زمان عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند». در بین شاعران فرانسه که تحت تاثیر آثار «سعدی» قرار گرفتهاند، «آراگون» جایگاه خاصی دارد. او کتابی به نام «الزا» دارد و در سراسر این اثر، بوی عطر ایران و رایحه تفکر «سعدی» آشکار است. در روزگار قرون وسطا، دو جهانگرد به نامهای «مارکوپولو» و«سر جان ماندویل» در بازگشت به وطنشان مطالبی راجع به ایران ارایه دادند. اصولاً گزارشهای ایرانگردان بیشتر متوجه مضامین تاریخی، آن هم نه به شیوهای صحیح بوده است. «سر آنتونی جنکینسون» در سال ۱۵۶۱ از سوی یک شرکت روسی به ایران آمد.
اطلاعاتی که او در سفرنامه خود از ایران به دست داد، مورد توجه شاعران بزرگی چون «شکسپیر» و «میلتون» قرار گرفت، ولی همچنان اطلاعاتی نبود که بتواند عمق وجود شاعران و نویسندگان انگلیسی را برانگیزد. در قرن هفدهم، برادران «شرلی» از ایران دیدن کردند و گزارش آنها هم مورد توجه بسیاری از شاعران و نویسندگان انگلیسی از جمله «توماس هربرت» قرار گرفت. اولین «دستور زبان فارسی» در کشور هلند و در شهر لیدن تدوین شد. کتاب یادشده در نیمه اول قرن هفدهم منتشر شد. «دیدرو» و «ولتر» تحت تاثیر «سعدی» قرار گرفتند. «سر جان شاردن» سفرنامه خود را همراه با ترجمهای از «بوستان» در سال ۱۶۸۷ به زبان انگلیسی و همچنین فرانسه منتشر کرد. حتا «ژوزف آدیسون» تحت تاثیر ترجمه یادشده، کتابی به نام «داستان کوتاه فارسی» نوشت که توجه او به «سعدی» در این کتاب، ارادت او را به این شاعر ایرانی روشن میکند.
در سال ۱۷۷۱، «سر ویلیام جونز»، شخصیتی که برای نشر زبان فارسی تلاش بسیار کرد و خود عاشق این زبان بود، کتابی با نام «دستور زبان فارسی» تالیف کرد که بسیار مورد توجه و بهرهبرداری قرار گرفت؛ بهطوری که شیفتگان زبان فارسی از این کتاب بهعنوان مـاخذ معتبری استفاده میکردند. در این کتاب، شعرهایی از «سعدی» نیز ترجمه شده بود. در اواخر قرن هجدهم، سال ۱۷۹۱ «فرانسیس گلدوین» پارههایی از حکایتهای «سعدی» را که جنبه اخلاقی داشت، در قالب کتابی به نام «پندنامه» ترجمه کرد. بعد از او، شخصی به نام «هارینگتون» تصمیم گرفت تا آثار فارسی و عربی «سعدی» را ترجمه کند. در مسیر این کار، شخصی به نام «مولوی محمدرشید» زحمات بسیاری در این راه متحمل شد. «ساموئل روسو» مجموعهای را فراهم آورد که ظاهراً دستور زبان «ویلیام جونز» را کامل میکرد، ولی در این مجموعه، ترجمه اشعاری را بهطور منتخب از شاعران ایرانی از جمله «سعدی» آورده بود که البته همه ترجمهها از خود او نبود و به اصطلاح و به احتمال قوی گلچین کرده بود. «جیمز دمولین» «گلستان» سعدی را کتابی میداند که در برقراری عدالت در نظامهای حکومتی میتواند موثر واقع شود. «رولاندسون» نیز تحلیل گفتارهای «گلستان» را در اوایل قرن نوزدهم، یعنی سال ۱۸۲۸ منتشر کرد.
منبع : روزنامه تحلیل روز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست