چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
ترجمه خوب انتخاب خوب می خواهد
پروین علیپور، کارشناس ارشد روانشناسی از دانشگاه تهران و از مترجمان فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. وی علاوه بر ترجمه، چندین کتاب نیز نوشته و منتشر کرده است.
او سالها دبیر ادبیات بوده و از حدود ۱۰ سالگی شعر میسروده است. علیپور در دوره دبیرستان نیز اشعار و گاه داستانها و مقالاتی در حوزه روانشناسی و تربیتی در مجلات و روزنامهها منتشر کرده است.
این مترجم تاکنون بیش از ۶۰ کتاب برای گروه سنی کودک و نوجوان نوشته یا ترجمه کرده. از مهمترین کتابهای او در حوزه ترجمه میتوان به این عناوین اشاره کرد: خروس جنگی، الی عزیز، رامونای ۸ ساله، موش گریزپا، رامونای آتش پاره، رامونای شجاع شجاع، ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر، رامونا همیشه راموناست، ماتیلدا، رامونا و خواهرش، و... از وی به عنوان نویسنده نیز تاکنون این کتابها منتشرشده است:
حقه بازها، در سرزمین سرخ پوست، جانمی جان و...
علی پور سال گذشته یکی از داستانهای خواندنی رولد دال به نام ماتیلدا را ترجمه کرد که از سوی نشر افق به چاپ رسید. با این نویسنده و مترجم درباره وضعیت ترجمه، ویژگیهای ترجمه آثار و رولد دال و... گفتوگو کردهایم:
▪ یک ترجمه خوب، در کل چه ویژگیهایی دارد؟
ـ ترجمه خوب، پیش از هر چیز و بیش از هر چیز «انتخابی» خوب میخواهد. لازمه انتخاب خوب هم نیاز مند اعتقاد به فلسفهای خاص در زندگی و نیز شناخت مخاطب است. همیشه گفتهام که کتابهایم را با وسواس خاصی انتخاب میکنم. اما هرگز نگفتهام که این کار برایم دشوار است. اگر ۱۰ کتاب در اختیارم باشد، در مدت کوتاهی میتوانم تصمیم بگیرم که کدامش به درد ترجمه کردن میخورد و کدامش نمیخورد. چون در این تصمیمگیری، بیش از هر چیز به مخاطبم و فلسفه مورد قبولم در زندگی، توجه میکنم. با این حساب، گاهی کتابی را که حتی چندین جایزه برده است، کنار میگذارم و ترجمه نمیکنم. فرضا به این علت که از دنیا تصویری تیرهتر از آنچه که هست، به مخاطب نوجوان ارائه داده است. یا با وجود پرکشش بودن، اثری از زیبایی ادبی در آن نیست و یا... دلایل دیگر.
به طور کلی، یک ترجمه خوب باید تمام ویژگیهای یک تالیف خوب را داشته باشد، به اضافه اینکه خواننده حداکثر پس از پایان فصل اول، فراموش کند که دارد کتابی ترجمه شده را میخواند.
▪ به کاربردن زبان محاوره در آثار کودک و نوجوان تا چه حد مجاز است؟
ـ من در تالیف یا ترجمه کتابهای مخصوص کودکان و نوجوانان، فقط در دو مورد از زبان محاوره استفاده میکنم. یکی در ترجمه اشعار (چون دستم را کمی باز میگذارد) و یکی در گفتوگوها؛ البته به صورت خیلی محدود و در حد چند کلمه «چیه؟» «کیه» و «چهطوره». دلیلی که معمولا برای به کار نگرفتن زبان محاورهای بیان میکنند، این است که کودکان و نوجوانان بعضی از شهرهای ایران مثل تبریز و رضائیه و ... در خانه و کوچه و بازار به زبان فارسی حرف نمیزنند و ممکن است در خواندن کتاب به زبان فارسی محاورهای دچار مشکل شوند. اما من بیشتر فکر میکنم که استفاده از زبان محاورهای آن هم به شکل اغراقآمیزش باعث سهلانگاری و بیتوجهی به زبان ادبی ما میشود. چون در بسیاری مواقع کسانی که در نوشتن تسلط ندارند، محاورهای مینویسند تا ایراد و اشکالشان را بپوشانند.
در هر صورت امیدوارم روزی روزگاری، وضعیت نابسامان کتاب کودک و نوجوان، آنقدر بسامان شود که نویسندهها و مترجمان ما بتوانند کتابهای خوب را نهتنها به زبان فارسی، بلکه به زبانها و گویشهای سایر شهرهای کشورمان هم بنویسند تا آنها هم حفظ شوند و از یاد نروند.
▪ چه شد که کتاب «ماتیلدا» اثر «رولد دال» را ترجمه کردید؟
ـ حدود یک سال پیش نشر افق پیشنهاد کرد که در صورت تمایل کتاب ماتیلدا را ترجمه کنم تا بتواند آن را در کنار سایر آثار رولد دال به صورت مجموعه عرضه کند. از عدهای که کتاب را خوانده بودند پرس و جو کردم و متوجه شدم که این اثر کم و بیش با فلسفه کاریام همخوانی دارد. بنابراین پیشنهاد نشر افق را قبول کردم. به همین سادگی.
▪ در آثار رولد دال طنز خاصی هست. شما چقدر طنز او را رعایت کردهاید و چقدر از طنز کتاب متعلق به خود شماست؟
ـ راستش بیشتر آثاری که ترجمه میکنم کمابیش از چاشنی طنز برخوردارند. بعضیها از طنزی عمیقتر و بعضیها سطحیتر. مثلا آثار خانم بتسی بایارس سرشار از طنز است، آن هم طنزی شیرین که برای مخاطب نوجوان قابل فهم است که حس خوب و شادی به او میدهد. در هر صورت اگر مترجمی پیش از ترجمه اثر آن را چند بار بخواند و نکات طنزآمیزش را واقعا درک کند دیگر لازم نیست چیزی به آن اضافه یا کم کند. مهم این است که جانکلام نویسنده به خوبی درک شود. البته کسانی که با ادبیات کهن فارسی بهخصوص آثار طنز (مثل کارهای عبید زاکانی) آشنایی بیشتری دارند راحتتر از عهده ترجمه این جور کارها برمیآیند. گذشته از اینها کاربرد بهجای علائم سجاوندی (مثل علامت تعجب،پرسش، ویرگول، سهنقطه و...) کمک زیادی به درک مطلب، خواه طنز و خواه غیرطنز میکند.
▪ مترجم تا چه حد مجاز است در نثر کتاب تغییر ایجاد کند تا متن برای کودک و نوجوان مفهوم باشد؟
ـ نویسندههای قوی معمولا آنقدر شستهورفته و با جملات مناسب و متناسب مینویسند که لازم نیست مترجم تغییر زیادی در نثرش ایجاد کند.
در اینجا هم مثل موضوع نثر کافی است مترجم منظور نویسنده را به خوبی درک کند. بعد میتواند با در نظر گرفتن سن و سواد مخاطب، خیلی راحت آن را به زبان فارسی برگرداند. یعنی از خودش بپرسد ما در زبان فارسی این مطلب را چطور بیان میکنیم؟ این نکته بهخصوص در مورد آرایههای ادبی، لطیفهها و شعرها بسیار مهم است.
مثلا خیلی پیش میآید که نویسنده کتاب، حالتی یا رفتاری را به چیزی تشبیه میکند که اگر مترجم آن را به همان صورت که هست ترجمه کند اصلا برای خواننده مفهوم نیست. بنابراین باید فکر کند که ما در زبان خودمان چنین رفتاری را به چه چیزهایی تشبیه میکنیم و از بین آن تشبیهات کدامش برای مخاطب کودک یا نوجوان مناسبتر و قابلفهمتر است. در مورد لطیفهها و شعرها هم همینطور است. خودم شخصا از داستانهایی که شعر دارند خواه شعرهای جدی یا فکاهی خیلی خوشم میآید و چون قبل از نویسندگی و مترجمی شاعر بودم در این جور مواقع فرصت پیدا میکنم تا کمی جولان بدهم. در ضمن فکر میکنم شعر و طنز، داستان را برای مخاطب کودک و نوجوان دلنشینتر میکند.
▪ فکر میکنید بهتر است تمام آثار یک نویسنده را یک مترجم ترجمه کند یا نه؟ مثلا خود شما بیشتر آثار خانم بورلی کلییری (از جمله راموناها) را ترجمه کردهاید.
ـ درست است. من اولین کارم را با اثری از خانم کلییری شروع کردم به اسم «آقای هنشاو عزیز». بعدها هم سایر آثارش را ترجمه کردم. حتی کتاب «رامونا و پدرش» را یک سال پیش از منتشر کردن به صورت کتاب مستقل به صورت کتاب ضمیمه کیهان بچهها منتشر کردم. به هر حال درست است که من آثار این نویسنده و چند نویسنده دیگر را خیلی میپسندم ولی این دلیل نمیشود که دیگران آثار اینها را ترجمه نکنند. این گوی و این میدان. هر مترجمی آزاد است هر اثری را که میپسندد، ترجمه کند. البته آنقدر نویسنده خوب و اثر خوب ترجمه نشده وجود دارد که حیف است بهخاطر راحتطلبی یا چیزهایی از این دست سراغ آنها نرویم و مخاطبان ایرانی را از فیض خواندن آثارشان محروم کنیم.
▪ وضعیت کلی ترجمه در ایران؟
ـ وضعیت کلی ترجمه در ایران شباهت زیادی به وضعیت تالیفمان دارد. آشفتهبازاری است نگو و نپرس. به قول معروف اصل را گم کردهایم دنبال فرع میگردیم. به جای توجه به کیفیت داستانها، صحت و روانی ترجمهها، مته به خشخاش میگذاریم و به مسائل جزئی و کماهمیت، مثل حذف فلان کلمه، جمله یا تصویر توجه میکنیم. سیاستهای نادرست و یک بام و چند هوایی، موجب دلسردی دستاندرکاران کتاب کودک و نوجوان از ناشر گرفته تا نویسنده و مترجم و شاعر شده است و در این میان تنها کسانی که هدفشان از نشر یا نویسندگی فقط و فقط سود بردن است از آب گلآلود ماهی میگیرند.
نگار پدرام
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست