یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


برخورد با صخره های سرنوشت


برخورد با صخره های سرنوشت
سیدنی لومت در دهه هفتاد با فیلم هایی نظیر «سرپیکو»، «بعدازظهر سگی»، «شبکه» و بعدتر با فیلم هایی همچون «رای نهایی» و « سین جیم » آثاری خلق کرده است که می توان دوست شان داشت و سازنده آنها را علاوه بر هنرمند بودن استادی تمام عیار دانست.
فیلم های لومت جنایت و فساد اخلاقی برخاسته از خیابان های نیویورک را به تصویر می کشند و درام های پیچیده یی هستند درباره شکست های بزرگ مردانی کوچک. فیلم هایی که ویژگی های منحصر به فرد خود را از کارگردانی وام گرفته اند که سبکی منحصر به فرد دارد؛ سبکی که مخصوص به خود اوست و با عصبیت دوست داشتنی اسکورسیزی در کارگردانی و اعجاز و نبوغ آلتمن در فیلمسازی قابل مقایسه نیست.
فیلم های لومت فیلم هایی هستند که داستان خود را از یک سو در اداره های پلیس نمور و کثیف و در زیر نور خیره کننده لامپ های فلورسنت تعریف می کنند و از سوی دیگر اتاق های خوابی را به تصویر می کشند با انسان هایی سرد و بی احساس که روابط شان با یکدیگر به بن بست رسیده است. لومت از آن دست فیلمسازانی است که دوربین خود در اتاقی می کارند و به بازیگر اجازه می دهند آرام آرام با نقش درگیر شده تا در نهایت بهترین بازی خود را ارائه دهد؛ سبکی که به شدت متاثر از رئالیسم خشن و وحشیانه دهه هفتاد است.
«پیش از آنکه شیطان بفهمد مرده ای» به عنوان آخرین اثر لومت تریلری است که در قالب داستان جنایی فوق العاده جذابی روایت می شود و تابع سبک همیشگی لومت در فیلمسازی اش است. با این تفاوت که اگر فیلم های قبلی لومت را به «نثر» تشبیه کنیم این فیلم با پیشی گرفتن از همگی آنها به «شعر»ی سینمایی شبیه است، کارگردان کهنه کار ما با اینکه هشتاد و سه سال دارد اما کماکان از چابکی، نیرو و توان یک جوان برخوردار است و هوشیاری، ظرافت و قریحه هنری سال های میانی عمرش را حفظ کرده است.
لومت در این فیلم بیشتر به برداشت های یک تکه رو آورده است و با قرار دادن دوربین در موقعیت های ثابت به نحوی که کمتر به چشم بیاید، مخاطب را دعوت می کند تا شاهد درنده خویی شخصیت های داستان باشد و ذات حیوانی آنان را بهتر و بیشتر بشناسد. فیلمی که با استفاده از بازی های زمانی «پسا تارانتینویی» مخاطب را جذب خود کرده و با بسط داستان در لوکیشن هایی مانند کافه های نوساز اما دلگیر شهری علاوه بر خلق تعلیق کافی روایتی منحصر به فرد از واقعیت عریان جامعه را به تصویر کشیده است که تنها در چنین فیلم هایی می توان شاهدش بود.
فیلم داستان دو برادر است که در اوج مشکلات مالی و زناشویی تصمیم گرفته اند با سرقت از جواهرفروشی پدر و مادرشان به نان و نوایی برسند و با فرض اینکه شرکت بیمه ضرر والدین را جبران خواهد کرد سعی دارند بر زشتی عمل خود سرپوش بگذارند. نقشه سرقت در واقع ایده اندی برادر بزرگ تر (فیلیپ سیمور هافمن) است که در یک شرکت معاملات ملکی کار می کند و علاوه بر مشکلات خانوادگی با همسرش (ماریسا تومی) با کمبود پول نیز مواجه است. اندی با تسلط و تاثیری که بر برادر کوچک تر خود هنک (ایتان هاوک) دارد توانسته وی را به سرقت مجاب کند تا بلکه بتواند مستمری عقب افتاده دختر کوچکش را پرداخت کرده و در مقابل همسر سابقش کم نیاورد. هنک هم با یک سارق خرده پا ارتباط برقرار کرده و از او می خواهد تا در انجام نقشه سرقت با وی همکاری کند.
سرقتی که قرار است به سهولت و آسانی انجام پذیرد اما به دلیل وقایعی غیرقابل پیش بینی در بعدازظهری سگی به فاجعه یی خونبار می انجامد که مادر خانواده (رزمری هریس) را به شدت مجروح کرده و پدر (آلبرت فینی) را به انتقام از مسببان جنایت ترغیب می کند.قصد ندارم بیش از این به بیان داستان بپردازم چراکه اثر اخیر لومت از آن دست فیلم هایی است که خودتان باید به تماشایش نشسته و به زوایای ناپیدای آن پی ببرید. «پیش از آنکه...» داستان شخصیت هایی است که به انحراف کشیده شده اند و جنایتی هولناک گریبانگیر همه آنان شده است و البته حکایت تاثیرگذار خانواده یی است که در برخورد با صخره های سرنوشت از هم پاشیده و فرو می ریزد. در میان فیلم های این روزها «پیش از آنکه...» تنها فیلمی است که می توان آن را با یک نوآر درجه یک یا حتی اثر دیگر لومت «سفر طولانی روز به شب» مقایسه کرد. فیلمی که ثابت می کند نبوغ سیدنی لومت در عرصه های مختلف فیلمسازی پایان ناپذیر است و تاریخ مصرف ندارد.
اون گلیبرمن - اینترتینمنت ویکلی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید