شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

راه و رسم‏ استفاده از قرآن


راه و رسم‏ استفاده از قرآن
سیاست (قرآن بر نیزه کردن) سیزده قرن است که کم و بیش میان‏ مسلمین رائج است . درسی که از اینجا باید آموخت :
باید کوشش کنیم طرز استنباطمان از قرآن صحیح‏ باشد . قرآن آنگاه راهنما و هادی است که مورد تدبیر صحیح واقع شود ، عالمانه تفسیر شود ، از راهنمائیهای اهل قرآن که راسخین در علم قرآنند بهره گرفته شود . تا طرز استنباط ما از قرآن صحیح نباشد و تا راه و رسم‏ استفاده از قرآن را نیاموزیم از آن بهره‏مند نخواهیم گشت . سودجویان و یا نادانان گروهی قرآن را می‏خوانند و احتمال باطل را دنبال می‏کنند همچنان که از زبان نهج البلاغه‏ شنیدید آنها کلمه حق را می‏گویند و از آن باطل را اراده می‏کنند . این ، عمل به قرآن و احیاء آن نیست بلکه اماته قرآن است . عمل به قرآن آنگاه‏ است که درک از آن درکی صحیح باشد .
قرآن همواره مسائل را به صورت کلی و اصولی طرح می‏کند ولی استنباط و تطبیق کلی بر جزئی بسته به فهم و درک صحیح ماست . مثلا در قرآن ننوشته‏ در جنگی که در فلان روز بین علی و معاویه در می‏گیرد حق با علی است . در قرآن همین قدر آمده است که :
« و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احدیهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفی‏ء الی امر الله ». (حجرات/۹)
اگر دو گروه از مؤمنان کارزار کردند ، آشتی دهید آنان را و اگر یکی‏ بر دیگری سر کشی و ستمگری کند با آنکه ستمگر است نبرد کنید تا به سوی‏ فرمان خدا برگردد .
این قرآن و طرز بیان قرآن . اما قرآن نمی‏گوید در فلان جنگ فلان کس حق‏ است و دیگری باطل .
قرآن یکی یکی اسم نمی‏برد ، نمی‏گوید بعد از چهل سال یا کمتر و یا بیشتر مردی به نام معاویه پیدا می‏شود و با علی جنگ می‏کند شما به نفع علی وارد جنگ شوید . و نباید هم وارد جزئیات بشود . قرآن نباید موضوعات را شماره کند و انگشت روی حق و باطل بگذارد . چنین چیزی ممکن نیست . قرآن آمده است تا جاودانه بماند پس باید اصول‏ و کلیات را روشن کند تا در هر عصری باطلی رودرروی حق قرار می‏گیرد مردم‏ با معیار آن کلیات عمل کنند . این دیگر وظیفه خود مردم است که با ارائه‏ اصل &#۰۳۹; « و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا ». . . چشمشان را باز کنند و فرقه طاغی را از فرقه غیر طاغی تشخیص دهند و اگر واقعا فرقه‏ سرکش دست از سرکشی کشید بپذیرند و اما اگر دست نکشید و حیله کرد و برای اینکه خود را از شکست نجات دهد تا فرصت جدیدی برای حمله به دست‏ آورد و دوباره سرکشی کند و به ذیل آیه که می‏فرماید :
« فان فائت فاصلحوا بینهما ».
متمسک شود ، حیله او را نپذیرند .
تشخیص همه اینها با خود مردم است . قرآن می‏خواهد مسلمانان رشد عقلی و اجتماعی داشته باشند و به موجب همان رشد عقلی مرد حق را از غیر مرد حق‏ تمیز دهند . قرآن نیامده است که برای همیشه با مردم مانند ولی صغیر با صغیر عمل کند ، جزئیات زندگی آنها را با قیمومیت شخصی انجام دهد و هر مورد خاص را با علامت و نشانه حسی تعیین نماید .
اساسا شناخت اشخاص و میزان صلاحیت آنها و حدود شایستگی و وابستگی‏ آنها به اسلام و حقایق اسلامی خود یک وظیفه است و غالبا ما از این وظیفه‏ خطیر غافلیم .
علی علیه‏السلام می‏فرمود :
« انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفوا الذی ترکه » (نهج البلاغه، خطبه ۱۴)
هرگز حق را نخواهید شناخت و به راه راست پی‏نخواهید برد مگر آن کس‏ که راه راست را رها کرده بشناسید .
یعنی شناخت اصول و کلیات به تنهائی فائده ندارد تا تطبیق به مصداق و جزئی نشود ، زیرا ممکن است با اشتباه درباره افراد و اشخاص و با نشناختن مورد ، با نام حق و نام اسلام و تحت شعارهای اسلامی بر ضد اسلام و حقیقت و به نفع باطل عمل کنید .
در قرآن ظلم و ظالم و عدل و حق آمده است اما باید دید مصداق آنها کدام‏ است ؟ ظلمی را حق ، و حقی را ظلم تشخیص ندهیم و بعد به موجب همین‏ کلیات و به حکم قرآن - به خیال خودمان - سر عدالت و حق را نبریم .

استاد مطهری/جاذبه و دافعه علی (ع)
کیوان داور
منبع : مطالب ارسال شده