یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا


آیا اَرَتْ خاستگاه تمدن سومری است


این سنگ تزیینی با ارزش _ که طی هزاره های سوم تا اول ق.م در سر تا سر آسیای غربی، به ویژه بین النهرین و مصر، در مجسمه سازی، ترصیع و ساختن زیورآلاتی مانند گوشواره، دستبند و گردنبند کاربرد فراوان داشت _ از معادن عظیم واقع در کوه های سرسنگ بدخشان در افغانستان استخراج شده و به صورت ماده خام به شهر بزرگی که امروز شهر سوخته نامیده می شود و شاید هم به مراکز شهری و صنعتی دیگری که تا به امروز شناسایی نشده اند وارد شده و پس از پاکسازی در کارگاه ها به صورت سنگ لاجورد ناب از راه کرمان و فارس به شوش و از آنجا به شهرهای جنوبی بین النهرین و دورتر، به مصر در قاره افریقا، منتقل می شد. از شواهد دیگر بر وجود ارتباط میان فرهنگ های شرقی ایران و بین النهرین و دورتر به سمت غرب تولید اشیا و ظروف از سنگ صابون در کارگاه های صنعتی مراکز شناخته شده ای مانند تپه یحیی و توزیع آن در سر تا سر منطقه بوده است. اشیای ساخته شده از سنگ صابون از مهره های ساده کوچک گرفته تا کاسه های تزیینی، در سر تا سر دنیای باستان، از «مهنجودارو» مرکز مشهور تمدن «هاراپا» در دره سند تا ماری در بخش میانی رود فرات در بین النهرین، در منطقه ای به طور تقریبی ۲۵۰۰ کیلومتر پراکنده شده بود. وجود ظروف ساخته شده از سنگ صابون تقریبا در تمامی محوطه های باستانی بین النهرین در دوره های دوم و سوم سلسله های قدیم گزارش شده است. شناخته شده ترین این ظروف سنگی در بین النهرین، که گمان می رفت در نوع خود یگانه باشد، کاسه استوانه ای سنگ صابونی منقوش از «خفاجه» در دره «دیاله» است که به دوره دوم سلسله های قدیم نسبت داده می شود. در تزیین این کاسه نقش مردی را می بینیم که یک بار بر پشت دو گاو کوهاندار پشت به هم نشسته و دو رشته آب به دست دارد و یک بار در حالت ایستاده گردن دو مار را گرفته است.
بخش دیگری از تزیین این ظرف شیر و عقابی را نشان می دهد که به گاو کوهاندار و از پشت بر زمین افتاده ای حمله کرده اند. نوع تزیین این ظرف سنگی و برخی عناصر تزیینی مانند خرسی که بر دو پای خود بلند شده و قصد خوردن خرما از نخل دارد و به ویژه نقش گاو کوهاندار در هنر بین النهرین کاملا بیگانه است. از آنجا که خاستگاه گاو کاوهاندار شرق ایران و سرزمین های واقع در شرق و جنوب شرق ایران است، بسیاری در انتساب این ظرف و ظروف تزیینی مشابه به هنرمندان سومری تردید و خاستگاه این ظرف و اشیای تزیینی دیگر از نوع مشابه از سنگ صابون را معمولا به جای کارگاه های هنرمندان سومری به کارگاه های واقع در شرق ایران مانند یحیی منتسب می کردند؛ زیرا علاوه بر دلایل سبک شناسانه، می دانیم که بین النهرین فاقد منابع کانی از جمله سنگ صابون بوده است.
حال آن که، برای مثال، در شعاع ۲۵ کیلومتری تپه یحیی چهار محل برای استخراج سنگ صابون شناسی شده است. افزون بر آن، از لایه های متعدد دوره IVB در تپه یحیی (۲۵۰۰ _ ۳۰۰۰ ق.م) علاوه بر تعداد زیادی کاسه و مهره از سنگ صابون در مراحل گوناگون تولید، قطعات بزرگ این سنگ نیز به دست آمده است. وجود شمار زیادی الواح گلی از نوع پروتو _ ایلامی با علایم عددی، دو مهر استوانه ای، شمار فراوان اثر مهر استوانه ای که نقش آنها شباهت فراوان به نقش مهرهای همزمان در شوش دارد، و کاسه های لبه واریخته، ساغرهای ته کلفت و خمره های انباری از نوع آغاز نگارش در تپه یحیی یک بار دیگر نشان می دهد که این مرکز صنعتی شرق ایران در اواخر هزاره چهارم و اوایل سوم ق.م با شوش و بین النهرین ارتباط مستقیم داشته است.
با شناسایی «تل ملیان»در استان فارس به عنوان ایالت «انشان» به دست باستان شناسان و زبان شناسان طی سال های ۱۳۵۱ و ۱۳۵۳ و با توجه به نظریه ای که خود من درباره محل و موقعیت ایالت «اَرَتّ»، دولت شهر همسایه انشان در سال ۱۳۵۵ مطرح کردم، احتمال انطباق پادشاهی «اَرَتّ» با تمامی یا دست کم بخش هایی از استان کنونی کرمان به وجود آمد. اما، با فروکش کردن فعالیت های باستان شناختی ایران در طول دو دهه نخستین انقلاب اسلامی و جلوگیری از ادامه کار باستان شناسان غیر ایرانی در ایران روند رو به رشد بررسی های باستان شناختی ایران یک باره متوقف شد و تحقیقات جدی به کلی رنگ باخت. «شهداد» فقط مدتی کوتاه به ویژه در کنگره بین المللی باستان شناسی و هنر ایران در شهر آکسفورد انگلستان کانون توجه و بحث و گفت و گوی هنرشناسان و باستان شناسان قرار گرفت و متاسفانه گزارش نهایی آن، که سرانجام با کوشش دکتر منصور سجادی منتشر شد، به دلیل تاخیر بسیار، زمانی در دسترس قرار گرفت که ایران شناسان بزرگی مانند شادروان «هلن کنتور» و «ایدت پرادا» در میان ما نبودند و کارهای تحقیقاتی سنگین به دلیل کهولت برای محققانی همچون «پی یر امیه» مقدور نبود. خوشبختانه طی چهار پنج سال اخیر باستان شناسی ایران به تدریج جان تازه ای گرفته و حفریاتی در سر تا سر ایران و از جمله کرمان انجام می گیرد.
اگر چه برخی از این حفریات اطلاعات ارزشمندی در بازسازی گذشته ایران در اختیار ما قرار می دهد، طی بهمن ماه سال گذشته آثاری باورنکردنی در ارتباط با هنر سومری از کناره هلیل رود در منطقه جیرفت کرمان به دست آمد که می تواند تغییرات شگرفی در دیدگاه های ما درباره خاستگاه هنر و شاید هم فرهنگ و تمدن سومری به وجود آورد. البته این اطلاعات نه از طریق حفریات باستان شناختی، بلکه در یک سلسله حفریات غیر قانونی به دست آمده است. چند ماهی بود که اخباری از حفریات غیر قانونی تعدادی از اهالی جیرفت در کناره هلیل رود در استان کرمان در چهار محوطه باستانی «کنار صندل» و «ریگ انبار» و «مطوط آباد» و «نظم آباد» در منطقه ای به وسعت تقریبی ۲۰ کیلومتری شنیده می شد که در زیر حدود ۳ متر از لایه های رسوبی در جنوب شهر جیرفت قرار داشت. نیروهای نظامی و پلیس منطقه هم به طور تمام وقت سرگرم مبارزه با قاچاق تریاک و مواد مخدری بودند که حکومت طالبان بی وقفه از طریق ایران به مقصد نهایی کشورهای اروپایی و امریکایی سرازیر می کرد. سرانجام با سرنگونی طالبان و در پی آن فروکش کردن نسبی قاچاق مواد مخدر، این نیروها توانستند بخشی از توجه خود را از جنگ با حاملان مواد مخدر به جنگ با قاچاقچیان آثار باستانی معطوف کنند و با دستگیری تعدادی از آنها بخش هایی از آثاری را که به قصد خروج از کشور حمل می شد بازیابند. تعداد این اشیای بازیافته تا آنجا که نگارنده دیده است به حدود ۵۰۰ قطعه می رسد.
بیشترین و زیباترین این اشیا در حال حاضر در اختیار نیروهای پاسدار و دادگاه های شهرهای بردسیر و جیرفت قرار دارد که پس از طی مراحل قانونی به سازمان میراث فرهنگی تحویل خواهد شد. بیشتر این اشیا ظروف تزیینی از سنگ صابون است، و در صد کمتری را نقوش تزیینی از سنگ صابون برای سنگ نشانی و اشیای دیگری از جنس سنگ لاجورد، مجسمه انسان و جانورانی مانند شیر و گاو نر و ظروفی از جنس مس و مفرغ و نیز ظروف سفالی تشکیل می دهد. من در اینجا خواهم کوشید به معرفی نمونه هایی از انبوه این اشیا و شباهت های فراوانشان با هنر سومری بپردازم. در ظروف جیرفت تقریبا تمامی چشم ها اعم از چشم انسان یا جانور سنگ نشانی شده است. در این سنگ نشانی چشم ها در جانوران وحشی و گوشت خوار مانند عقاب، مار، پلنگ و شیر، گرد اما در جانوران اهلی و گیاهخوار مانند بز کوهی و گاو و همچنین انسان بیضی است.سنگی که در چشم ها نشانده شده از جنس سنگ مرمر یا آهکی سفید یا فیروزه است. در نمونه هایی سفیدی چشم پلنگ ها از سنگی به رنگ اخرا و سیاهی با فیروزه کار شده و این در حالی است که در نقوش برجسته سومری و به طور کلی در بین النهرین در هیچ یک از نقش مایه های انسانی و جانوری از تزیین سنگ نشانی استفاده نشده است. در پیکره های جیرفت همانند پیکره های سومری، بالاتنه همه انسان ها برهنه و دامن با شال بزرگی به کمر محکم شده است. با این تفاوت که در اینجا همه انسان ها بدون استثنا گردنبندی با آویز بزرگی از فیروزه به اشکال هندسی گرد یا بیضی به گردن دارند. آنها بدون استثنا موی بلندی دارند که از پشت تا انتهای کمر ادامه یافته است تزیین سنگ نشانی همچنین در نوار یا تلی که بالای پیشانی بر گیسوان انسان _ عقرب بسته شده و نیز در گلبرگ های درختانی که بزها قصد خوردن شاخ و برگ هایشان را دارند، اجرا شده است. در یک ظرف پایه دار بسیار زیبا دو موجود انسانی را می بینیم که هر کدام با هر دست، پلنگی را از دم گرفته و آن را به هوا بلند کرده اند. یکی از آنها دامنی بلند بر تن دارد، اما دیگری ترکیبی است از بالاتنه انسان و پایین تنه گاونر. سه تزیین سنگ نشانی به رنگ های فیروزه ای و اخرایی به احتمال فراوان لکه های بدن گاو نر را نشان می دهد. این نقش که بی تردید گاو _ مردی است شال پهنی به دور کمر و مچ بندهایی بر مچ پاها دارد. مچبندها و دستبندهای این گاو _ مرد و دستبندهای انسان در سمت دیگر ظرف در اصل سنگ نشانی شده بوده که همه آنها از میان رفته است. افزون بر آن، دامن مرد در این ظرف که راه راه نشان داده شده است در اصل به کمک یک یا چند رنگ سنگ نشانی شده بوده که همه آنها نیز از میان رفته است. در کاسه ای دیگر بالاتنه انسان به جای گاو نر با پایین تنه شیری که از چنگال ها و دم بلند آن مشخص است ترکیب شده است . نقش مایه سلطان جانوران که گفته می شود از ویژگی های هنر بین النهرین بوده و از دوران دوم سلسله های قدیم بر مهرهای استوانه ای ظاهر می شود، نه فقط به وفور در تزیین ظروف سنگی جیرفت به کار رفته، بلکه همان گونه که در بالا اشاره شد در ترکیب های انسان _ گاو نر و انسان _ شیر نیز مشاهده می شود. در نمونه های ارایه شده در این مقاله این شخصیت های انسانی و ترکیبی، جانوران گوناگونی مانند پلنگ ها ، مارها و انسان _ عقرب ها را در کنترل دارند. یکی دیگر از نقش مایه های متداول در هنر سومری رویارویی دو جانور وحشی با گردن های بلند به هم پیچیده است که فقط بر مهرهای استوانه ای دوره «اوروک» پدیدار می شود، حال آن که در بسیاری از نمونه های یافته شده در جیرفت دو جانور خشمگین _ دو شیر ، یک پلنگ و یک مار _ با دهان باز رو در روی هم قرار گرفته اند. از دیگر صحنه های بسیار شناخته شده ای که نقش آن همواره به سومری ها نسبت داده می شود، دو بز کوهی است که به حالت قرینه دو سوی درختی ایستاده یا بر پاهای عقبی بلند شده اند و به صورت نمادین قصد خوردن برگ ها و شاخه درخت را دارند. گفته می شود که کهن ترین نمونه آن مهری استوانه ای است از دوران «اوروک» با نقش پادشاهی که در دو سوی خود دو بز کوهی را با شاخه های گیاهی که در دست ها دارد تغذیه می کند. اما نمونه واقعی این صحنه در اثری به صورت مجسمه از گورستان پادشاهان «اور» به دست آمده است که در آن بزی در برابر درختی روی دو پا ایستاده است که البته درباره آن و این که آیا کار دست هنرمندان «اَرَتّ» ای است یا سومری در ادامه بحث خواهیم کرد. حال آن که نماد درخت زندگی و بزهای کوهی بر ظروف سنگی جیرفت در طبیعی ترین و زیباترین شکل ممکن بارها و بارها ظاهر می شود: «بزی که بر هر چهار پایش بر زمین قرار دارد و خمیدگی شاخ هایش رو به بالاست ؛ بزی که روی دو پای عقب ایستاده و یکی از پاهای پیشین را تا نزدیکی پوزه بالا آورده است ؛ دو بز کوهی پشت به هم در دو سوی یک درخت که سرهایشان را برای خوردن شاخ و برگ درخت به عقب برگردانده اند ؛ و سرانجام بزها و گوساله هایی که در دو ردیف از راست به چپ و از چپ به راست در حالت های گوناگون از شاخ و برگ درختانی می خورند که در برابرشان قرار دارد . اگر چه استادی و مهارت به کار رفته در تزیین همه این ظروف و اشیای یافته شده جیرفت یکسان نیست و آشکارا نشان می دهد که در کارگاه های متعدد و به دست استادانی با درجاتی متفاوت از استادی و مهارت ساخته شده، در مقایسه با نقوش برجسته سنگی سومری چه از لحاظ سبک، چه از لحاظ هنری که در آفرینش آنها به کار رفته است، در سطحی به مراتب بالاتر قرار دارد. در این راستا، و با در نظر داشتن یافته های جدید، اگر چه در انتساب کاسه سنگی «خفاجه» به سنگ تراشان «ارت» جای هیچ گونه تردیدی نیست، میان این کاسه و ظروف جیرفت تفاوت هایی وجود دارد که ناخودآگاه شخص را وادار به نتیجه گیری هایی آزمایشی می کند. نخست این که کیفیت کار روی کاسه «خفاجه» در مقایسه با ظروف خوش ساخت تر جیرفت به گونه ای آشکار در سطح پایین تری قرار دارد، و دیگر این که به عکس نقوش جیرفت چشم ها در هیچ یک از نقوش انسان ها و جانوران سنگ نشانی نشده است. این تفاوت ها ممکن است نشان دهد که: ۱. این ظرف را استادی تزیین کرده که مهارت زیادی نداشته ۲. تولید کننده آن استادی بوده از «ارت» که در بین النهرین می زیسته و با حذف جزییاتی مانند سنگ نشانی در چشم و بدن مارها، و نیز حذف گردنبند با آویز فیروزه می خواسته اثر خود را با ویژگی های هنر متداول در سومر انطباق دهد. ویژگی های زیر تعلق کاسه «خفاجه» به هنر «ارت» را به خوبی ثابت می کند: در کاسه «خفاجه» مردی بر کفل دو گاو نر پشت به هم نشسته و جریان دو رشته آب را به دست گرفته است. اما این مرد بر ظرفی از جیرفت به فاصله ای بر بالای کفل دو گاو نر پشت به هم به حالت ایستاده نشان داده شده است . بدیهی است که اشکال نشسته و ایستاده صرفا به دلیل کوتاهی کاسه خفاجه و بلندی ظرف جیرفت بوده است. اگر چه در تزیین ظرف جیرفت تمامی نقش مایه های کاسه خفاجه نشان داده نشده، اما از آنها در تزیین بسیاری از ظروف جیرفت استفاده شده است. این نقش مایه ها عبارت اند از: نقش گاوی که از پشت بر زمین افتاده و عقابی از هوا به آن حمله ور شده است ؛ نقش مایه عقرب ؛ و مردی که دو مار را در دو سو به دست دارد . علاوه بر کاربرد فراوان نقش مایه های مار، عقرب، عقرب _ انسان، و پلنگ در تزیین ظروف، از نقش برخی از این موجودات، یعنی عقرب ، عقرب _ انسان و عقاب در تزیین سنگ نشانی نیز استفاده شده است. در پشت تمامی این نوع نقش مایه ها سوراخ هایی ایجاد شده که بی تردید برای ثابت ماندن آنها بر سطح زمین بوده است.
صحنه گاو از پشت بر زمین افتاده و عقابی در حال فرود آمدن به سمت آن در کاسه خفاجه و ظروف متعدد از جیرفت انسان را بی اختیار به یاد اسطوره «اِتَنَ» می اندازد. داستان پادشاهی از سلسله افسانه ای کیش که به دلیل نداشتن فرزند ظاهرا چاره ای جز صعود به آسمان و دستیابی به گیاه زایایی در آنجا ندارد. مساله صعود به آسمان به کمک عقابی بر طرف می شود. عقابی که به دوست خود مار خیانت کرده و فرزندان او را بلعیده و مار در صدد انتقام در شکم گاو مرده ای خزیده و منتظر در کمین اوست. هنگامی که عقاب برای خوردن از جسد گاو فرود می آید مار او را به حد مرگ مصدوم می کند. اِتَنَ عقاب را که در گودالی افتاده و به انتظار مرگ است نجات می دهد و عقاب در ازای آن وی را به پروازی تماشایی و هوس انگیز بر بال های خود به آسمان می برد.
نقش عقاب و گاو از پشت بر زمین افتاده در بین النهرین فقط یک بار، آن هم بر کاسه وارداتی خفاجه ظاهر می شود، حال آن که در تزیین ظروف سنگی جیرفت عقاب به کرات ظاهر می شود و بر یکی از این ظروف زیباترین حالت تزیینی را دارد. افزون بر آن، در مواردی چند در جایی که ردیف گاوها نشان داده می شود بر بالای هر یک از آنها عقابی در پرواز است، و همان گونه که در بالا اشاره کردیم در میان یافته های جیرفت دو عدد پیکره بسیار زیبا از دو عقاب با تزیین سنگ نشانی سنگ صابونی در دست است که یکی از آنها در این مقاله معرفی شده است.

دکتر یوسف مجیدزاده
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی