دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
شکوهمند و پر راز
در این محل دو طاق وجود دارد كه ارتفاع یكی با دیگری تفاوت دارد. طاق بزرگتر با شصت متر ارتفاع و پنجاه متر عرض، دارای آرایش بیشتری است ونقش و نگارهای حك شده در آن بسیار ظریف و در نهایت مهارت ساخته شده است.در طاق كوچكتر دو نقش كه دارای كتیبهیی به خط پهلوی است، نقوش كمتری وجود دارد. در قسمت شرقی این دو طاق كتیبه برجستهیی دیده میشود كه از روزگار ساسانیان باقی مانده است. در خارج طاق، روی سنگ بالای قوس آن، چهره دو فرشته حجاری شده كه تاجی را با دستهای خود از دو طرف گرفتهاند. دیواره عقب نیز دو طبقه دارد. در قسمت تحتانی صورت سوارهیی حجاری شده كه نیزه در دست و زره بر تن دارد. در طبقه فوقانی صورت سه نفر دیگر مشاهده میشود كه معلوم است نفر وسط آنها پادشاه است و در دو طرفش نقوش برجستهیی است كه میدان شكار را نشان میدهد. در دیوار سمت غربی تصویر پادشاهی حك شده كه در قایقی نشسته و گرازی را با تیر شكار كرده است و چند مطرب مشغول نواختن ساز هستند، از طرف دیگر جمعی به كندن پوست شكارها مشغولند. نقوش تمام نشده طرف راست، شكارگاه آهورا نشان میدهد كه شاه بر اسب سوار است و چند نفر از اهل حرم در طرف راست بر تختی نشستهاند.
باید گفت نقشهایی كه در طاق كوچك حجاری شده به اهمیت نقشهای طاق بزرگ نیست و گفته میشود كه این كتیبهها در زمان بهرام پسر شاپور حجاری شده است.
نقش دیواره راست این طاق چهره شاه را نشان میدهد كه پا بر روی سینه اسیری گذاشته است، مرحوم محمد حسن خان صنیعالدوله در مرآتالبلدان میگوید: «طاق بستان عبارت است از دو ایوان و طاق متصل به هم، در كوهی كه حد شمالی صحرای كرمانشاهان و به عبارت دیگر در دنباله كوه بیستون و مسافت آن تا شهر كرمانشاهان كمتر از دو فرسخ كه در قسمت شرقی این شهر واقع است.»
به اعتقاد این نویسنده، حجار طاق بستان یك معمار یونانی بوده و به علت اینكه نمای ساختمان هیچ نسبتی به حجاریهای داخل طاق ندارد و از این قبیل صورت حجاری شده در اغلب معابد و ساختمانهای قدیم یونان دیده میشود.گفته میشود وقتی عربها به ایران حمله كردند، این یادگار بزرگ را ناقا كردند. اما هنوز هم بسیاری از حجارها از این حجاری متحیر میشوند. زیرا با كمال دقت موهای یال و دم اسب و حلقههای زره سوار حجاری شده، به اعتقاد برخی، این سوار، رستم است اما برخی دیگر بر این باورند كه سوار، خسروپرویز است. بالای سر سوار سه صورت دیگر نقش شده اگرچه این سه صورت محو شده و چیزی جز خطوط و حدود آنها معلوم نیست ولی باز چیزی كه پدیدار میشود این است كه لباس شخا وسطی مرصع به مروارید و كمربندی از چهار رشته مروارید و بند شمشیرش نیز مروارید است و از جواهر و زینتی كه در سروبر دارد و تركیب هلالی كه بالای تاج اوست و زلفهای بلند كه بر شانههایش آویخته و قد بلندتر بودن از دو نفر دیگر مشخا میكند كه این صورت، صورت پادشاه است.
شخصی كه در طرف چپ او ایستاده است، یك دست او نیز وصل به این تاج است، لباس او نسبت به نفر اول بسیار سادهتر است و صورتش را نیز عربها در حمله خود درهم شكستهاند. از وضع لباس او معلوم میشود كه این صورت، متعلق به زنی بوده است. شخا سومی نیز به سر تاجی دارد، موهای بلند به شانه او آویخته، جبه بلندی به دوش اوست شبیه به جبههای یونانی و در هر دو دستش كاسهیی دارد اما كاسه در دست چپ او معلق است مثل اینكه بخواهد به كسی شراب بدهد و اینكه آب از كاسه جاری باشد. در دیوارهای این طاق بزرگ، صورت شكارگاههایی رسم شده است. در یك سمت در باتلاقی، شكارگاهی حجاری شده كه صید ماهی و شكار مرغابی و گراز انجام میشود.
قایق زیادی در این باتلاق دیده میشود و گویی كسانی كه در این قایق نشستهاند، گروهی زن هستند. در مقابل این شكارگاه بحری، شكارگاه بری است كه شكارچیها برخی بر فیل و بعضی دیگر بر اسب سوارند و در پی آهوها میدوند تا آنها را شكار كنند.
جالب است بدانید دو لوح به خط پهلوی در دو طرف، دو صورت حجاری شده كه در سمت راست شاپور دوم معروف بهذوالاكتاف پسر هرمز دوم و در طرف چپ نیز بهرام پسر شاپور است. «سیلوستر دساسی» كه از شرقشناسان مشهور فرانسوی است و در خواندن خط پهلوی مهارت كامل دارد این خط را خوانده و ترجمه كرده و به واسطه ترجمه او مشخا شده كه این دو صورت شبیه شاپور ذوالاكتاف و بهرام پسر اوست و یكی از دو ترجمه این است: این صورت بنده خدای شاپور عزیز، شاهنشاه ایران و انیران است كه از سلسله آسمانی پسر بنده خدای هرمز عزیز، شاهنشاه ایران و انیران از سلسله آسمانی پسر بزرگ شاهنشاه نرسی عزیز است.میگویند فرشی از جواهر بر كف طاق بوده كه هنگام حمله اعراب میان فرماندهان آنها تقسیم شده است. طاق بستان از دیرباز مورد حمله مهاجمان به ایران بوده و در زمان حضور نیروهای روسی و انگلیسی خساراتی به آن وارد شده اما همچنان شكوهمند و پرغرور است.
مورخان و جغرافینویسان دوره اسلامی از طاق بستان با نامهای متفاوتی یاد كردهاند بطوری كه ابن فقیه و ابن رسته این مكان را «شبدیز» و یاقوت حموی آن را «قصر شیرین» نامیده است. همچنین حمدالله مستوفی از طاق بستان با نام طاق وسطام نام برده است. اهالی محل نیز محوطه را با نام «طاق وسان» و طاق بستان میشناسند زیرا «سان» در لفظ محلی به معنی سنگ است و به این ترتیب طاق وسان یعنی طاقی كه در سنگ كنده شده باشد. در پایان باید گفت در خصوص پیدایش و زمان ساخت طاق بستان سه نظریه مختلف وجود دارد: دیدگاه اول مربوط به قرن چهارم قبل از میلاد است. دیدگاه دیگری میگوید كه این ایوان در قرن ششم میلادی ساخته شده است. محقق دیگری نیز معتقد است كه طاق بستان همراه با نقوش دیوار انتهای آن در زمان پیروز یكم ساخته شده است. ولی صحنههای شكارشاهی در دیوارهای جانبی ایوان متعلق به زمان خسروی دوم است. امروزه دیدگاه سوم در محافل ایران شناسی طرفداران بیشتری دارد. در هر صورت اگر در سفرهای تابستانیتان به غرب كشورمان و بویژه استان كرمانشاه سفر كردید حتما از بنای طاق بستان بازدید كنید.
باید گفت نقشهایی كه در طاق كوچك حجاری شده به اهمیت نقشهای طاق بزرگ نیست و گفته میشود كه این كتیبهها در زمان بهرام پسر شاپور حجاری شده است.
نقش دیواره راست این طاق چهره شاه را نشان میدهد كه پا بر روی سینه اسیری گذاشته است، مرحوم محمد حسن خان صنیعالدوله در مرآتالبلدان میگوید: «طاق بستان عبارت است از دو ایوان و طاق متصل به هم، در كوهی كه حد شمالی صحرای كرمانشاهان و به عبارت دیگر در دنباله كوه بیستون و مسافت آن تا شهر كرمانشاهان كمتر از دو فرسخ كه در قسمت شرقی این شهر واقع است.»
به اعتقاد این نویسنده، حجار طاق بستان یك معمار یونانی بوده و به علت اینكه نمای ساختمان هیچ نسبتی به حجاریهای داخل طاق ندارد و از این قبیل صورت حجاری شده در اغلب معابد و ساختمانهای قدیم یونان دیده میشود.گفته میشود وقتی عربها به ایران حمله كردند، این یادگار بزرگ را ناقا كردند. اما هنوز هم بسیاری از حجارها از این حجاری متحیر میشوند. زیرا با كمال دقت موهای یال و دم اسب و حلقههای زره سوار حجاری شده، به اعتقاد برخی، این سوار، رستم است اما برخی دیگر بر این باورند كه سوار، خسروپرویز است. بالای سر سوار سه صورت دیگر نقش شده اگرچه این سه صورت محو شده و چیزی جز خطوط و حدود آنها معلوم نیست ولی باز چیزی كه پدیدار میشود این است كه لباس شخا وسطی مرصع به مروارید و كمربندی از چهار رشته مروارید و بند شمشیرش نیز مروارید است و از جواهر و زینتی كه در سروبر دارد و تركیب هلالی كه بالای تاج اوست و زلفهای بلند كه بر شانههایش آویخته و قد بلندتر بودن از دو نفر دیگر مشخا میكند كه این صورت، صورت پادشاه است.
شخصی كه در طرف چپ او ایستاده است، یك دست او نیز وصل به این تاج است، لباس او نسبت به نفر اول بسیار سادهتر است و صورتش را نیز عربها در حمله خود درهم شكستهاند. از وضع لباس او معلوم میشود كه این صورت، متعلق به زنی بوده است. شخا سومی نیز به سر تاجی دارد، موهای بلند به شانه او آویخته، جبه بلندی به دوش اوست شبیه به جبههای یونانی و در هر دو دستش كاسهیی دارد اما كاسه در دست چپ او معلق است مثل اینكه بخواهد به كسی شراب بدهد و اینكه آب از كاسه جاری باشد. در دیوارهای این طاق بزرگ، صورت شكارگاههایی رسم شده است. در یك سمت در باتلاقی، شكارگاهی حجاری شده كه صید ماهی و شكار مرغابی و گراز انجام میشود.
قایق زیادی در این باتلاق دیده میشود و گویی كسانی كه در این قایق نشستهاند، گروهی زن هستند. در مقابل این شكارگاه بحری، شكارگاه بری است كه شكارچیها برخی بر فیل و بعضی دیگر بر اسب سوارند و در پی آهوها میدوند تا آنها را شكار كنند.
جالب است بدانید دو لوح به خط پهلوی در دو طرف، دو صورت حجاری شده كه در سمت راست شاپور دوم معروف بهذوالاكتاف پسر هرمز دوم و در طرف چپ نیز بهرام پسر شاپور است. «سیلوستر دساسی» كه از شرقشناسان مشهور فرانسوی است و در خواندن خط پهلوی مهارت كامل دارد این خط را خوانده و ترجمه كرده و به واسطه ترجمه او مشخا شده كه این دو صورت شبیه شاپور ذوالاكتاف و بهرام پسر اوست و یكی از دو ترجمه این است: این صورت بنده خدای شاپور عزیز، شاهنشاه ایران و انیران است كه از سلسله آسمانی پسر بنده خدای هرمز عزیز، شاهنشاه ایران و انیران از سلسله آسمانی پسر بزرگ شاهنشاه نرسی عزیز است.میگویند فرشی از جواهر بر كف طاق بوده كه هنگام حمله اعراب میان فرماندهان آنها تقسیم شده است. طاق بستان از دیرباز مورد حمله مهاجمان به ایران بوده و در زمان حضور نیروهای روسی و انگلیسی خساراتی به آن وارد شده اما همچنان شكوهمند و پرغرور است.
مورخان و جغرافینویسان دوره اسلامی از طاق بستان با نامهای متفاوتی یاد كردهاند بطوری كه ابن فقیه و ابن رسته این مكان را «شبدیز» و یاقوت حموی آن را «قصر شیرین» نامیده است. همچنین حمدالله مستوفی از طاق بستان با نام طاق وسطام نام برده است. اهالی محل نیز محوطه را با نام «طاق وسان» و طاق بستان میشناسند زیرا «سان» در لفظ محلی به معنی سنگ است و به این ترتیب طاق وسان یعنی طاقی كه در سنگ كنده شده باشد. در پایان باید گفت در خصوص پیدایش و زمان ساخت طاق بستان سه نظریه مختلف وجود دارد: دیدگاه اول مربوط به قرن چهارم قبل از میلاد است. دیدگاه دیگری میگوید كه این ایوان در قرن ششم میلادی ساخته شده است. محقق دیگری نیز معتقد است كه طاق بستان همراه با نقوش دیوار انتهای آن در زمان پیروز یكم ساخته شده است. ولی صحنههای شكارشاهی در دیوارهای جانبی ایوان متعلق به زمان خسروی دوم است. امروزه دیدگاه سوم در محافل ایران شناسی طرفداران بیشتری دارد. در هر صورت اگر در سفرهای تابستانیتان به غرب كشورمان و بویژه استان كرمانشاه سفر كردید حتما از بنای طاق بستان بازدید كنید.
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست