سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
آیا دنیای آنلاین بر روزنامههای چاپی غلبه میکند؟
مدیران رسانههای مهمدنیا از آینده روزنامهها میگویند.
میگویند پایان روزنامهها فرا رسیده است؛ یعنی دیگر کسی روزنامه نمیخواند. نتایج نظرسنجیها در کشورهای پیشرفتهای که اینترنت در آنها فراگیر شده نشان میدهد مردم بیشتر دوست دارند اخبار را در سایتهای خبری آنلاین دنبال کنند تا روزنامههای چاپی و اینکه، دنیای آینده، دنیای روزنامههای آنلاین است.
اما آیا براستی این رسانه دیرپا که پدر اطلاعرسانی محسوب میشود، در حال نابودی است؟ یعنی خریدن روزنامه از کیوسک به یک خاطره در گنجینه افکار پیرمردها تبدیل میشود؟ راستی اگر روزنامهها به محاق بروند چه میشود؟ و اگر این دروغ، راست باشد؟ و اگر شایعه باشد، نه دروغ؛ تا چند سال دیگر تحقق مییابد؟ آیا کسی هست که بگوید ما با یک دروغ طرفیم یا واقعیت؟ آیا روزنامههای آنلاین همه نیازهای ما را جواب خواهند داد و آیا هیچ نیازی باقی نمانده است تا روزنامههای چاپی به آن پاسخ دهند.
تحلیلگران و مدیران رسانهای انگلیس میگویند هنوز روزنامهنگاری با کیفیت را باید در روزنامههای چاپی جستوجو کرد و حتی معتقدند عمده آنچه در اینترنت به نام اخبار ارائه میشود روزنامهنگاری با کیفیت نیست؛ بلکه روزنامهنگاری انگلی است که استقلال و هویت روزنامهنگاری موجود در روزنامههای پر محتوا مثل گاردین، ایندیپندنت و دیلی میل را ندارد.
برخی از کارشناسان رسانهای افت تیراژ روزنامهها را منطقهای و مختص برخی از کشورها از جمله آمریکا و بخشهایی از اروپا میدانند و معتقدند که در سراسر جهان چنین اتفاقی نیفتاده است و بالعکس روزنامهها از رشد خوبی برخوردار بودهاند.
با این همه نمیتوان این حقیقت را نیز نادیده گرفت که عصر پادکستها، بلاگرهای منطقه جنگی و سایر منابع اطلاعاتی بیشمار آنلاین، روزنامهها را حقیقتاً با بزرگترین چالشی که تاکنون داشتهاند مواجه کرده است و اگر روزنامهها فکر درستی برای بقای خود نکنند با آیندهای نامعلوم دست به گریبان خواهند بود.
اما چگونه باید با این چالش کنار آمد؟ آیا آینده محتوم زوال، در انتظار روزنامههای چاپی است و یا اینکه آنها میتوانند مجدداً خود را بازیابند و مورد پسند نسلی قرار گیرند که با تماشای تلویزیون و نشستن پای اینترنت بار آمده است؟
ایان بورل (Ian Burrell) دبیر بخش رسانه روزنامه آنلاین ایندیپندنت انگلستان در پی یافتن پاسخی برای این سؤالها، با چند تن از بزرگان و صاحبنظران رسانهای این کشور به گفتوگو نشسته است. آنچه میخوانید شنیدههای ایان بورل از نامآوران و مدیران رسانهای انگلستان درباره آینده روزنامهها است که در چند قسمت از نظرتان میگذرد.
● پیتر هیل، سردبیر دیلی اکسپرس
روزنامهها باید مخارج خود را به شدت تحت کنترل درآوردند چرا که احتمالاً نمیتوانند مانند برخی دیگر از روزنامهها پول خرج کنند.
مدتها است که برای جذب خوانندگان و تشویق آنها برای خرید دیلی میل به همراه روزنامه یک دیویدی مجانی به آنها میدهیم اما هزینهها آنقدر بالا رفته است که دیر یا زود باید قید این کار را بزنیم زیرا همانطور که همه میدانند تأثیر چندانی در نگهداشتن و حفظ خوانندگانمان ندارد.
من فکر میکنم مشکل اصلی درآمد است؛ یعنی اگر روزنامهها درآمد و سودآوری داشته باشند آیندهای خوب و طولانیمدت در انتظار آنها است. به نظر من این شرایط هم اینک در روزنامههای اکسپرس حاکم است.
میلیونها میلیون روزنامه هر روز فروخته میشوند و در این کشور نیز روزنامهها هنوز محبوب هستند. رقابتهای شدیدی از هر گوشه در جریان است، اما من فکر میکنم روزنامهها همچنان سر حال و قبراق هستند. روزنامهها برای حیات کشور ضروری هستند و من هرگز پایانی برای آنها نمیبینم. مردم همیشه برداشتن و خریدن روزنامه از کیوسک را مثل برداشتن و خریدن کتاب از کتابفروشی دوست دارند. آیا شما دوست دارید یک کتاب را روی اینترنت بخوانید؟ من که فکر نمیکنم.
هیچ چیز برای خواندن تا به حال راحتتر از روزنامه نبوده است، شما میتوانید آن را در خانه، روی تخت، پشت میز، داخل توالت، داخل وان حمام، سوار بر هواپیما یا قطار بخوانید اما برای خواند آنلاین حتماً به مکان مناسبی نیاز دارید. پسر من هشت ساله است و میخواهد یک روز وارد روزنامه شود. مطمئنم تا آن زمان روزنامهها خواهند بود.
● سیمون کلنر، سردبیر روزنامه ایندپندنت
در اکتبر سال ۲۰۰۳ مجموع تیراژ چهار روزنامه مهم و با کیفیت انگلیس دو میلیون و ۱۷۳ هزار و ۲۴۸ (۲.۱۷۳.۲۴۸) نسخه بود.
نباید فراموش کرد که عامل مهمی در بالا رفتن تیراژ این روزنامههای باکیفیت وجود داشته و آن نوآوری بوده است.
در اکتبر ۲۰۰۶ مجموع تیراژ همین چهار روزنامه دو میلیون و صد و نود و هشت هزار و چهار صد و چهل و نه (۲.۱۹۸.۴۴۹) نسخه بوده است بنابراین اگرچه به نظر باور نکردنی میآید، همه پیشبینیها در مورد افول این رسانه، مزخرفی بیش نیست و حقیقت این است که امروزه مردم بیش از هر زمان دیگری بابت روزنامههای باکیفیت پول میدهند.
سایرین البته به این خوبی سودآوری نداشتهاند اما اگر رشد و گسترش روزنامههای رایگان و نحوه وسیع توزیع آنها را در نظر بگیرید متوجه میشوید که مردم بیشتری نسبت به گذشته روزنامه میخوانند و نیز اشتهای بیشتری در بین آگهیدهندگان برای رجوع به این روزنامهها پدید آمده است. نباید فراموش کرد که عامل مهمی در بالا رفتن تیراژ این روزنامههای باکیفیت وجود داشته و آن نوآوری بوده است.
در سپتامبر ۲۰۰۳ روزنامه ایندپندنت با تغییر اندازه روزنامه به تابلوئید، انقلابی در فشردهسازی روزنامه پدید آورد.
این کار بلافاصله توسط روزنامه تایمز که متوجه موفقیت آن شده بود دنبال شد و پاییز گذشته نیز گاردین برای رسیدن به اندازه و قیافه روزنامههای نیم قطع سرمایهگذاری هنگفتی کرد.
پوشش خبری ما بسیار عمیقتر و دقیقتر از رسانههای آنلاین و صنعت پخش است، ما لحن و نگرش مخصوص خود را داریم. در دنیایی که هر کس برای خود یک وبلاگ دارد ارائه تحلیلهای موشکافانه، سبک نگارش ماهرانه و اظهارنظرهای کارگشا، بزرگترین نقطه اتکا و مزیت روزنامهها است.
همه این روزنامهها مزد زحمات و سرمایهگذاری خود را گرفتند و آن، افزایش تیراژ و درآمدزایی بود و این باید سرلوحه کار روزنامههای دیگر باشد. تغییر محتوا، تغییر زاویه دید، تغییر شکل و قیافه همه اینها، چیزهایی است که خوانندگان به آن نیاز دارند و الا اطلاعات و اخبار به صورت آزاد از هر منبع دیگری قابل دسترسی است و هیچ روزنامهای طبیعتاً این روزها، نمیتواند مدعی باشد که تنها منبع خبری یک رویداد است.
ما باید بر روی نقاط قوت و کیفیتهای منحصر به فرد خود تمرکز کنیم. روزنامهها سابقه و نفوذی دارند که جهان آنلاین هنوز راه زیادی تا رسیدن به آن دارد.
پوشش خبری ما بسیار عمیقتر و دقیقتر از رسانههای آنلاین و صنعت پخش است، ما لحن و نگرش مخصوص خود را داریم. در دنیایی که هر کس برای خود یک وبلاگ دارد ارائه تحلیلهای موشکافانه، سبک نگارش ماهرانه و اظهارنظرهای کارگشا، بزرگترین نقطه اتکا و مزیت روزنامهها است. با این حال عمده تلاش و انرژی ما مصرف موضوعاتی کسلکننده خواهد شد: چگونه در حالی که با افزایش هزینه تولید روزنامه دست و پنجه نرم میکنیم مراقب افتادن به ورطه چاپ روزنامه با کیفیت چاپی نامناسب که هزینهای بسیار کمتر دارد و نیز مراقب خرد شدن و از بین رفتن بازار آگهیها باشیم.
● ویل لوئیس، سردبیر دیلی تلگراف
یک دلیل این که ما جهان دیجیتال را میپذیریم و سعی داریم بر آن تسلط پیدا کنیم این است که فکر میکنیم که میتواند روزنامههای بهتری تولید کند. این به آن بستگی دارد که شما شرایط موجود را چگونه ببینید، چه به عمق آن نفوذ کنید - مانند خوانندگان یا آگهیدهندگانی که به سرعت برای خواندن و تماشای محتویاتی خارج از روزنامهها به سمت آن کوچ کردهاند – یا این که صرفاً آن را بپذیرید باید از آن بهره بگیرید. شما میگویید: «کمی صبر کنید، اگر ما یک بسته ورزشی دیجیتالی فوقالعاده خوب ارائه دهیم، آن وقت آیا محتمل نخواهد بود که مردم را به سمت بخش ورزشی فوقالعاده خوب روزنامهمان متوجه کنیم؟»
من کاملاً متقاعد شدهام که این یک دایره بسیار تکامل یافته و قابل قبول است.
روزنامه نگاری آنلاین درخشان و فوقالعاده ما در خلال روز، بدون شک مردم را وامیدارد تا روزنامهنگاری درخشان و فوقالعاده ما در روزنامه را صبح روز بعد پیگیری کنند.
من با خواندن بخش ورزشی روزنامه تلگراف عاشق آن شدم. موضوعی که ما با آن روبهرو هستیم این است که شاید عده زیادی از ۱۵ سالهها دستشان به بخش ورزشی تلگراف نرسد اما همانها پوشش معرکه خبری ما درباره مسابقات کریکت را به صورت آنلاین میبینند و بدون شک میروند و پوشش کاملتر اخبار ورزشی ما در روزنامه را میخوانند. مطمئن باشید اگر شما در طول روز مطلب خوبی در سایت آنلاین خود داشته باشید، همان مطلب مردم را تشویق خواهد کرد تا کاملتر آن را یا مشابه آن را روز بعد در روزنامه چاپی بخوانند. مطمئن باشید که روزنامهنگاری خوب و درخشان در اینترنت برنده است.
وقتی امبروس ایوانز – پریچارد، چیزی در اینترنت مینویسد میلیونها نفر در سراسر جهان برای خواندن آن هجوم میآورند. وقتی سر جان کیگان مطلبی مینویسد به سرعت در رأس پرمخاطبترین مطالب ما قرار میگیرد.
اینترنت هم اینک در خطر احاطه و ملوث شدن به پسزنی الفاظ و تصاویر بیارزش و غیراستاندارد است؛ لذا اگر شما بتوانید از آن دوری کنید، اگر شما بتوانید به همه ثابت کنید که محتوای خوبی تولید میکنید، آنگاه مردم میآیند و از آن استفاده میکنند.
ما کاملاً بر این باوریم که تولید هر روزنامه عالی و بینقصی و در عین حال ارائه یک سری محصولات و خدمات دیجیتالی امکانپذیر است.
● هلن بودن، مدیر خبر BBC
من فکر میکنم چالش اصلی رسانههای سنتی این است که چگونه میتوانند در این دنیای جدید پول دربیاورند. هیچکس تاکنون جواب دقیقی به این پرسش نداده است.
اما اگر شما هم مثل من هر روز در واگن قطار مینشستید و میدیدید که زیر سی سالهها چگونه با اشتیاق تمام مترو را میخوانند و از خوراک اطلاعاتی درون آن ارتزاق میکنند، شک نداشتید که هنوز محتویات روزنامهها، اشتها برانگیز است. مردم همچنان در پی یافتن اطلاعات هستند اما روزنامهها باید راههای جدید و نوآورانهای را برای برآورده کردن این خواسته فراهم کنند.
موضوع دیگر این که از لحاظ جمعیتشناسی این کشور روز به روز در حال پیر شدن است و لذا شما جمعیت انبوهی از مردم را دارید که جزو خوانندگان سنتی روزنامهها هستند و همچنان به عادت گذشته خود در سراسر زندگی ادامه خواهند داد. مشکل اصلی آنجاست که چگونه در حالی که خوانندگان جدیدی را که میتوانند اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع بیشمار دیگری به دست آورند به مخاطبان خود میافزاییم، رضایت خوانندگان سنتی، قدیمی را نیز به منظور همگام نگهداشتن آنها با خود به دست آوریم.
روزنامهها نیز مانند سایر ما در برزخ دو جهان گرفتار شده و در حال انتقال از دنیایی به دنیای دیگر هستند، دنیای آنالوگ و دنیای دیجیتال و یا به عبارتی دیگر روزنامه در برابر پادکست.
به طور قطع روزنامهها در یک دوره کوتاه تا متوسط همچنان در کنار ما خواهند بود و به حیات خود ادامه خواهند داد. اما اگر من روزنامهای داشتم چیزی که نگرانم میکرد چگونگی پول درآوردن با آن بود. ممکن است شما بخش زیادی از اطلاعات و مخاطبان خود را به روی وب کوچ دهید اما چگونه میتوانید از این طریق پول دربیاورید؟ چگونه میتوانید آنقدر پول دربیاورید که بتوانید تحریریه را سرپا نگه دارید؛ حالا سود سهامداران و شرکت به کنار؟
● استیو اوکلند، رئیس بخش روزنامههای رایگان آسوشیتدپرس نیوز پیپرز
اگر به رشد روزنامههای رایگان نگاه کنید و آن را با افت روزنامههای پولی مقایسه کنید به گمانم هنوز در بازی جلو هستیم. تعداد آدمهایی که در لندن هنوز روزنامه به دست دارند و میخوانند نسبت به همین دو ماه پیش، خیلی زیادتر شده است.
به گمانم نهایتاً به نوعی از روزنامههای پاداش محور (دارای ضمایم و لاییهای رایگان) و با کیفیت مثل ساندی تایمز با آن روزنامه دو پوندیاش برسیم که به سمت گرایش محوری حرکت میکند، روزنامههایی که تعریف روشنی دارند و این که تنها آنهایی که در بازار مربوط به خودشان هستند باقی خواهند ماند. روی همین حساب دوست داشته باشیم یا نه روزنامه دیلی میل بازاری بسیار قوی دارد، این روزنامه به شدت راستگرا و متعصب است و به خوبی اهداف خود را تعقیب میکند.
دیلی میل گرایش خود را انتخاب کرده و به خوبی روی آن کار میکند. همین گرایش محوری سبب موفقیت مترو بوده است. مترو روزنامهای شهری و جوانگرا است که مخاطبان آن را مسافرانی تشکیل میدهند که مترو توانسته نیازهای آنها را در زمان و مکان مناسب فراهم نماید.
[به عنوان مسوول مستقیم این روزنامه] ما نه دنبال خوانندگان پیر هستیم، نه خوانندگان خیلی جوان. به این میگویند گرایش محوری.
با توجه به [روزنامههای] آنلاین دیگر قرار نیست ما اولین کسی باشیم که خبری را اعلام میکنیم اما میتوانیم از این هم سریعتر باشیم و به تصویر دقیقی از آن بازار دست یابیم. من این را یک تهدید نمیبینم بلکه تنها آن را راه دیگری میپندارم که از طریق آن میتوانیم کار و حرفه خود را توسعه دهیم.
● تیم بودلر، مدیرعامل جانستون پرس
ما بر این باوریم که این صنعت در بازارهای محلی که ما در آن مشغولیم بسیار خوب جواب داده و رسانهای بسیار حیاتی و لازم است.
منظورم این نیست که روزنامهها میتوانند بدون ایجاد تغییر همچنان باقی بمانند و با وضعیت کنونی انتظار حیات داشته باشند. مشخصاً فضای دیجیتالی جایی است که از موانع کمتری برای ورود برخوردار است و در آنجا رقابت بسیار زیاد است، اما از سوی دیگر نیز بدون شک ما صاحب حرفهای قوی هستیم. ما ارتباطات بسیار نزدیک و خوبی با گروههای هدفمان داریم و از آن گذشته به سطح بسیار بالا و باور نکردنی از اطلاعات محلی و تماس با مشتریانمان دسترسی داریم.
با تجربهای که ما در کار روزنامهنگاری محلی داریم هم اینک با رشد بسیار زیادی در این بخش و کاربران منحصر به فرد آن مواجهیم و به همین دلیل در حال استفاده از امکانات تعاملی برای شکل دادن به محتوای روزنامه هستیم. با تجربیاتی که در اتاق خبر چند رسانهای لانکشایر ایونینگ پست به دست آوردهایم، هم اینک روزنامهنگاران مشتاق زیادی برای گزارشگری در این حوزه جدید از روزنامهنگاری اعلام آمادگی کردهاند.
● نیکلاس کولریج، مدیرعامل شرکت انتشاراتی کنده ناست
روزنامه خواندن برای من خیلی مهم است، در واقع یکی از اصلیترین عادات من در همه عمرم بوده است. اگرچه من اخبار را هم از طریق رادیو و هم از اینترنت پیگیری میکنم اما مادامی که آنها را روی کاغذ چاپی روزنامه نبینم باور نمیکنم.
خواندن روزنامههایی که دارای تحریریهای قوی و توانمند با گرایشهای سیاسی مشخص مثل گاردین، دیلی میل یا دیلی تلگراف هستند را ترجیح میدهم.
جریانسازی سرمقالهها من را آزار نمیدهد، برعکس دوست دارم گرایشات روزنامهها را بدانم. اخبار اینترنتی برای ذائقه من خیلی ساده و عامیانه است. دورنمای جهان بدون روزنامه با آن تحلیلهای سرمقاله ای ناب و ستوننویسان مقتدر که به تحریریهای فوقالعاده متصلند برای من خیلی وحشتناک است. من اغلب روزی شش ساعت روزنامه میخوانم و البته وجود انواع روزنامههای با کیفیت در اینجا یکی از مزایای زندگی در انگلستان است.
روزنامه تلگراف همچنان انتخاب اول من است اگرچه در حال حاضر اندکی درباره آینده آن نگرانم. این روزنامه متأسفانه دیگر مثل گذشته با اقتدار نمینویسد، برخی از ویژگیهای مقتدرانه و پرستیژ همیشگی آن دیگر به چشم نمیخورد و من امیدوارم همه اینها به تلگراف بازگردد.
«مجلهای کردن» روزنامهها در همه جا به چشم میخورد. من اعتراض خاصی به آن ندارم. در واقع انجام دادن این کار برای روزنامهها کار سختی است چرا که کاغذ چاپی روزنامه نسبت به کاغذ مجله از کیفیت پایینی برخوردار است. اما دلیل این که من روزنامه میخرم به خاطر مطالبی نیست که ممکن است یک ماهنامه یا یک مجله هفتگی خیلی بهتر به آن بپردازد. من به خاطر اخبار، روزنامه میخوانم و به خاطر مطالب پشت اخبار و مطالبی که مربوط به آن است، نوشتههای سیاسی، پاورقیها، شنیدهها و مطالب ستوننویسان خوب (مثل چارلز مور و بوریس جانسون).
به نظرم در آیندهای قابل پیشبینی روزنامهها همچنان بازار آگهی و تیراژ خود را از دست خواهند داد. مجلهها برای چهارمین سال متوالی بازار سهام خوبی داشتهاند.
اگرچه من اهل مجله هستم اما این خیلی غمانگیز خواهد بود که جوانان عادت روزنامه خواندن را از دست بدهند، چرا که حقیقتاً متضرر خواهند شد.
● جان گیبی، رئیس شرکت مدیا گروپ، یاهو اروپا
چند روز پیش برای انجام یک پرواز کوتاه در سالن انتظار فرودگاه پاریس نشسته بودم. دو نفر که معلوم بود از یک مهمانی بازمیگردند و به دنبال روزنامههای تابلوئید انگلیسی هستند پشت ویترین مغازه روزنامهفروشی ایستادند.
در این هنگام یکی از آنها به دیگری که درآستانه وارد شدن به مغازه و خریدن یک تابلوئید بود گفت «به خودت زحمت خرید نده. وقتی خانه رسیدیم می توانیم اخبار را آنلاین چک کنیم». این اظهارنظر واقعاً حیرتانگیز بود چون زمانی این اتفاق میافتاد که آنها قصد سوار شدن به هواپیما را داشتند و راحت میتوانستند با اندک پولی با خواندن روزنامه در هواپیما خود را سرگرم کنند.
از خودم می پرسم آیا روزنامهها در وضعیت بحرانی هستند؟ بله، مگر این که خود را بازسازی کنند زیرا خوانندگان به سرعت در حال گریز از نمونه چاپی اخبارند. میگویم آیاروزنامهها آیندهای دارند؟ البته که دارند، اما آیندهای که کاملاً با آنچه قبلاً روزنامهها به آن عادت داشتهاند تفاوت دارد. وقتی شما مجبورید محتوا را به صورت آنلاین ارائه دهید، باید به گونهای عمل کنید که صحت اخبار و روزنامهنگاری با کیفیت در روزنامهها به عنوان رسانهای که دموکراتتر و تعاملیتر است بیشتر شود و آن را از صفحهای خشک و بیروح درآورید.
اما احساس واقعی من این است که اگر یک جوان ۲۱ ساله پرجنب و جوش و مشتاق روزنامهنگاری بودم و از من خواسته میشد که از بین دو شغل خالی موجود یکی کار کردن در یک روزنامه چاپی سنتی و دیگری اشتغال در بخش آنلاین، یکی را انتخاب کنم، مطمئناً بخش آنلاین را انتخاب میکردم و مطمئنم بیشتر مردم نیز دومی را انتخاب میکردند. بهترین راه برای تشخیص این که آیا یک صنعت رو به رکود گذاشته یا نه این است که خود را به جای یک جوان ۲۱ ساله بگذارید و آنگاه ببینید چه کار میکردید؟
● بیل هگرتی، سردبیر بریتیش جورنالیزم ریویو
روزنامههای چاپی در وضعیتی بحرانی به سر میبرند اما به طور قطع آیندهای در انتظار آنها هست و بدون شک چند رسانهای شدن پاسخ مناسبی برای آن است.
به آن سوی آتلانتیک نگاه کنید، به واشنگتن پست و نیویورک تایمز، آیا آنها آیندهای دارند؟ میگویند تلگراف اولین روزنامهای است که دارای اتاق خبر چند رسانهای است؛ این بیشتر به شوخی میماند که به گوییم آیندهای در انتظار آنها نیست.
من چند وقت پیش به اتاق خبر واشنگتن پست و نیویورک تایمز رفتم.
در آنجا هر چیزی که به یک اتاق خبر چند رسانهای مربوط است به چشم میخورد، حتی بسیار بهتر و مجهزتر از آنچه تلگراف دارد؛ رادیو، تلویزیون، آنلاین، روزنامه چاپی و... و همه دوشادوش یکدیگر همراه و همگام کار میکردند.
یک همگرایی چند رسانهای به معنی کامل در واشنگتن پست و نیویورک تایمز در جریان است و همین چیزی است که سایر روزنامهها باید به سمت آن حرکت کنند. اگر به انتشار روزنامه چاپی بسنده شود و کار دیگری صورت نگیرد، بله به طور قطع همین رکود و زوال ادامه خواهد داشت.
● استفانو هتفیلد، سردبیر یکی از روزنامههای نیوز اینترنشنال
من همه سه سال گذشته را در یک بخش بسیار موفق گذراندهام، بخش روزنامههای رایگان که جزیی از جهان روزنامه است. این فکر کاملاً احمقانهای است که خیال کنیم روزنامهها نباید مثل جهان اطرافشان که سراسر پیشرفت و ترقی کرده است رشد کنند.
هیچ چیز وحشتناکتر از این گرایش نیست که به روزهای خوش قدیم بچسبیم و تلاشی برای تغییر نکنیم، هیچ یک از افراد تیم من اینگونه فکر نمیکنند. ما در لحظه زندگی میکنیم و از این که همه چیز را به گونهای متفاوت انجام میدهیم لذت میبریم.
ما کمتر در برج عاج مینشینیم و از آن بالا خوانندگانمان را موعظه میکنیم. ما بیشتر به ارتباطاتی دوسویه با خوانندگان میاندیشیم. ما قصد نداریم افکار و نظریاتمان را در قالب یک روش علمی و روشنفکرانه به خورد خوانندگان بدهیم. در واقع ما به ساختن یک اتحاد و همگرایی میان تحریریه روزنامه و خوانندگانمان میاندیشیم.
مردم همچنان به خواندن روزنامهها ادامه خواهند داد. این درست نیست که بگوییم مردم دیگر روزنامه نمیخوانند، آنها روزنامه میخوانند اما شما باید دقیقاً چیزهای مناسبی را که آنها دوست دارند بخوانند فراهم کنید. من فکر میکنم همیشه اتاقی برای محصولات پولی وجود خواهد داشت اگرچه روزنامههای رایگان بیشتر و بیشتر شوند.● اندرو مار، مدیر سابق اخبار بیبیسی
آیا روزنامهها به محاق میروند؟ قطعاً نه. اگرچه تعداد سایتهای آنلاینی که به گونهای با خبر سر و کار دارند زیاد شده است اما تنها تعداد محدودی از آنها حقیقتاً اطلاعات و رویدادهای واقعی و جدید دارند و تقریباً عمده آنها نوعی از روزنامهنگاری انگلی (Pasitic Journalism) هستند که یا به شبکههای پخش و یا به روزنامهها وابسته هستند.
از این رو شما در اینترنت با مشتی خزعبلات ، یاوهگویی و اظهارنظرهای بیاساس مواجهاید که در ده سال گذشته همین طور روی هم تلنبار شدهاند اما آنچه شما در اختیار ندارید منبع جدیدی از روزنامهنگاری صحیح و با کیفیت است؛ چرا که هزینهبردار است و آدم باید به خاطر آن پول بدهد.
من سایتی را در اینترنت نمیبینم که با منابع مالی زیاد اقدام به جذب نیروی خوب کند حالا گزارشگری خوب، روزنامهنگاری صحیح، روزنامهنگاری تحقیقی، نوشتن و نگارش جدی و قابل تأمل پیشکش.
روزنامههایی که خصوصاً بر روی گزارشگری سخت (مبتنی بر سخت خبر) متمرکز شدهاند روزنامههای برندهای هستند که آینده از آن آنها است چرا که اینترنت قادر به ارائه این نوع از روزنامهنگاری نیست.
● پیرس مورگان، سردبیر سابق دیلی میرور
هر روزنامهای در زمینه آنلاین آینده درخشانی دارد. پایان داستان اینکه ظرف پنج سال آینده همه روزنامهها رایگان خواهند شد و به صورت آنلاین در دسترس عموم قرار خواهند گرفت حتی اگر تمایلی به این کار نداشته باشند نیز این اتفاق خواهد افتاد.
اگرچه در آن زمان نیز همچنان نسخههای چاپی روزنامه وجود خواهند داشت اما تنها برای خوانندگان قدیمیتر و در آن زمان میبینید که همه افراد زیر ۳۵ سال روزنامهها را تنها به صورت آنلاین میخوانند.
تنها روزنامههایی که بیش از دیگران در عرصه آنلاین پویاتر و دینامیکترند برنده خواهند بود.
هر سردبیر، بنیانگذار و مدیر روزنامهای که خیال کند با انتقال محتوای روزنامه چاپیاش به آنلاین، میتواند از این رویکرد بگریزد خود را دفن کرده است.
این گونه افراد دچار یک درک بسیار ناقص هستند. از سوی دیگر اگر روزنامهها متوجه این موضوع شوند و سرمایهگذاری خوبی در زمینه آنلاین بعمل آورند موفق خواهند بود و پول زیادی به دست خواهند آورد.
● کریس وارد، مدیر بازرگانی ام.اس.ان
به طور وضوح دنیای رسانهای در حال تغییر است و به شدت تحت تاثیر رویکرد مصرفکنندگان و مخاطبان به فنآوریهای جدید است.
فنآوریهای جدید در حال تغییر دادن نحوه مصرف مخاطبان رسانه هستند و سخت آنها را در کنترل خود درآوردهاند. امروزه آدمی مثل من نسبت به ده سال پیش انتخابهای رسانهای بیشتری در اختیار دارد.
من روزنامه میخوانم، شبکههای تلویزیونی میبینم و به چند ایستگاه رادیویی گوش میدهم و به عبارتی حالا خیلی خوب میتوانم از همه انواع رسانههایی که دور تا دور مرا فرا گرفتهاند استفاده کنم و برای همه آنها یک برنامه رسانهای بنویسم و وقتم را با برنامههای آنها تنظیم کنم.
روزنامهها قرار نیست نابود شوند اما در عین حال مجبورند دنیای دیجیتال را در آغوش گرفته و از جان و دل بپذیرند. مشخصاً این کار راحتی نیست و نزاع سختی در میان خواهد بود، چرا که روزنامهها همیشه سودآور بودهاند. اما چه میشود کرد وقتی مصرفکنندگان تصمیم به نخواندن روزنامهها میگیرند آگهی دهندگان را با خود از دنیای چاپ به دنیای دیجیتال میکشانند.
و این دقیقاً چیزی است که ما هم اینک با آن مواجهایم. روزنامهها محتویات بسیار خوب و فوقالعادهای دارند اما آنها باید این مطالب را برای مردم در هر کجا که هستند فراهم سازند حتی اگر آنها هم اینک به عنوان مصرفکنندگان دیجیتال محسوب شوند.
اگر روزنامهها برای مهیا کردن و در دسترس قرار دادن محتوایشان به این شکل آمادگی داشته باشند و فکر کردن به مدلهای جدید بازرگانی را به منظور درآمدزایی آغاز کرده باشند، آنگاه امیدی به آینده و بقای آنها هست.
همیشه مردمی خواهند بود که خواهان خرید روزنامه و خواندن آن هستند اما تعداد افرادی که مرتباً روزنامه میخرند به مرور زمان کاهش خواهد یافت و احتمالاً این موضوع ما را به فکر وا خواهد داشت تا چارهای برای آن بیندیشیم، زیرا نادیده گرفتن این میزان از درآمد کار سختی است. من میدانم که روزنامههای خصوصی سال آینده را از لحاظ درآمدهای ناشی از آگهی سال چندان خوبی پیشبینی نکردهاند، در حالی که همین درآمد در بخش آنلاین با رشدی ۵۰ تا ۶۰ درصدی مواجه خواهد بود. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
● آلن راسبریجر، سردبیر گاردین
من بسیار خوشبینم. دو نکته خیلی مهم را باید در خصوص درآمد در نظر گرفت. یکی این که آگهیدهندگان در پی مخاطب میآیند. اگر شما تعداد زیادی از مخاطبان از بافتهای مختلف جمعیتی را که آگهیدهندگان به دنبال آنها هستند در اختیار داشته باشید و همه آنها از اینترنت استفاده میکنند، مطمئناً آگهیدهندگان به آنجا میآیند.
نکته دیگر اینکه گوگل به خوبی نشان داده است که میتوان پول بسیار زیادی از راه فروش آگهی برخلاف محتوا به دست آورد و البته هیچ جای شکایت و ناراحتی از گوگل وجود ندارد. نکته این است که آنها از همه افراد دیگر با هوشتر بودهاند. مشکل اینجاست که ۸۵ درصد از این درآمد متعلق به گوگل است و ما فقط باید برای به دست آوردن بقیه آن تلاش کنیم.
نشانههایی وجود دارد که ثابت میکند مدل خوبی از اقتصاد درازمدت در آنجاست. مشکل این است که از اینجا به آنجا برویم و سختترین قسمت هم همین است.
برای چاپ هیچ کاری از دست من برنمیآید. عمدتاً ترکیبی از سه چیز پدید خواهد آمد: فنآوریها که مردم ابداع میکنند، عادات مخاطبین و اقتصاد صنعت چاپ که من درباره هیچ یک از آنها کاری نمیتوانم بکنم.
به عنوان یک سردبیر وظیفه من این است که مطمئن شوم گاردین در هر یک از اشکالی که مصرفکننده نیاز دارد مهیا و فراهم است. در خلال هفته ما گاردین را در هشت یا نه پلتفورم مختلف توزیع میکنیم که تنها یکی از آنها نسخه چاپی روزنامه است. حالا اگر مخاطبان ما دوست ندارند به سراغ روزنامه چاپی ما بروند کاری از دست من برنمیآید.
با این همه هنوز روزنامههای چاپی مهم هستند و درآمد زیادی در آنها نهفته است. فکر نمیکنم آنها ناگهان در یک نیمه شب ناپدید شوند و از بین بروند اما بر این باورم که شما باید آگاه باشید که آیا همه انرژی خود را مصروف روزنامه چاپی کنید یا خیر. و نکته مهم این که باید بدانیم بار سنگینی را که به دوش میکشیم و همان هزینه تحریریه است؛ در واقع بزرگترین قدرت و توانایی ما است – چیزی که هیچ کس در جهان دیجیتال قصد ندارد آن را در نظر بگیرد.
● گوین اُریلی، رئیس انجمن جهانی روزنامهها (WAN) و مدیر داخلی ایندیپندنت نیوزمدیا
علیرغم این حقیقت که روزنامهها همچنان به طرز مسرتبخشی دومین رسانه بزرگ جهان هستند – از لحاظ جذب آگهیهای بازرگانی و استفاده کاربران – باور این نکته خیلی سخت خواهد بود که شخص مجبور است با همه زوایای منفی این حقیقت که حرفه ما – روزنامه چاپی – یک صنعت در حال مرگ است و همه چیز در حال دیجیتالی شدن و آنلاین شدن است، کنار بیاید.
من فکر میکنم این روزها عدهای از مفسران و تحلیلگران رسانهای از عمد و با غرضورزی مدام روزنامهها را – به نفع جریان آنلاین دیجیتال – مینوازند.
هیچ چیز هیچگاه این چنین در زندگی سیاه و سفید نبوده است و مصرف رسانهای نیز این گونه اختصاصی نیست. اما این فعالیت شدید تبلیغاتی – که متأسفانه تاکنون صنعت من (روزنامه) قادر نبوده است پاسخ مناسب و قانعکنندهای به آن بدهد – همچنان به این معضل دامن میزند.
این جریان حقیقتاً تأثیری منفی بر آگاهی و ادراک سرمایهگذاران در شرکتهای روزنامهای و جریان سرمایه داشته است. از این میگذرم که حتی اعتماد به نفس موجود در مدیران روزنامهها را نیز تحت تأثیر قرار داده است و همین طور که میدانیم اعتماد، اعتماد میآفریند.
به جای پذیرش این دیدگاه فرسوده و نابخردانه که روزنامهها در حال نابودی هستند، باید به خاطر داشته باشیم که ۷۳۹ میلیون نفر هر روز در سراسر جهان روزنامه میخرند. در سال ۲۰۰۵ فروش روزنامهها در سراسر جهان ۵۶ درصد و تا همین حالا نسبت به پنج سال گذشته شش درصد رشد داشته است. ما دومین رسانه بزرگ جهان در جذب آگهیهای بازرگانی هستیم (۳۰.۲ درصد از کل آگهیها) و گوی سبقت را از رادیو – تبلیغات خیابانی، سینما، مجلهها و حتی اینترنت ربودهایم. در پنج سال گذشته بیش از شش میلیارد دلار (۳.۲ میلیارد یورو) در فنآوری روزنامهای سرمایهگذاری شده است.
● ایان ریوز، سردبیر پرس گزت
به طور حتم این یک تقاطع است که البته خروجیهای متفاوتی دارد. تصمیمی که هم اینک ناشران بزرگ اتخاذ میکنند در شکلگیری این صنعت در ۲۰ سال آینده نقش چشمگیری دارد. هیچ کس نمیتواند صددرصد مطمئن باشد که راه انتخاب شده از سوی او راه درستی است و این بزرگترین مشکل است. به نظر من اینها همه به قاپیدن فرصتهایی که فنآوریهای جدید ارائه میکند بستگی دارد.
آن شرکتهایی که پیشبینی خیلی چیزها را میکنند و اجازه میدهند تا افراد مستعدشان شرایط مختلفی را خارج از کار چاپ تجربه کنند، آنهایی هستند که میتوانند حرفه خود را در این میان به بهترین نحو ممکن به پیش برند.
● جان رایدینگ، مدیرعامل تایمز مالی
شکی نیست که ما هم اینک با بزرگترین تغییرات و چالشها در نسلی از صنعت روزنامه و حتی به طور قطع در همه نوزده سالی که من در تایمز مالی بودهام روبهرو هستیم اما از موقعیتی که من دارم و با تکیه بر تجربیات گذشته فکر میکنم همه این اظهارات درباره تیره و تار بودن شرایط، راه به افراط بردهاند.
هم اینک شاهد حرکتهای خوبی هستیم و در واقع به نقطه اوج بازگشتهایم و نسبت به آینده درخشان خود امیدواریم. در دوره بینظمی و زوال صنعت، همه چیز به تعریف دقیق شما از مخاطبان و شفاف بودن درباره این که چه چیزی شما را متفاوت از دیگران و حیاتی میسازد برمیگردد. برای ما جهانی شدن تجارت، نیروی بسیار موثری بوده است ما با این گرایش قدم برداشتیم و این استراتژی هم اکنون در حال جواب دادن است.
این که چه وقت و چگونه مردم به دنبال اخبار میروند به شدت با توسعه آنلاین و شبکهها تغییر کرده است.
از این سو ما سالها است که بر روی روزنامه نگاری با کیفیت سرمایهگذاری کردهایم و هم اکنون محتوا برای ما یک ویژگی و مزیت رقابتی است. آنلاین برای ما به جای این که تهدیدی باشد یک فرصت است چون به ما مجاری مختلفی ارائه میدهد که میتوانیم از طریق آنها با مخاطبانمان ارتباط برقرار کنیم.
● جان رایلی، رئیس اسکای نیوز
آیا روزنامهها آیندهای دارند؟ بله من فکر میکنم دارند. اما وقتی در ساعت ۷:۴۰ صبح در حال سوار شدن به قطار واشنگتن به نیویورک هستم میبینم که نیمی از سی نفری که آنها نیز مثل من منتظر سوار شدن قطار هستند یا با گوشیهای تلفن همراه و یا با کامپیوترهای جیبی خود مشغولاند.
تنها دو نفر از آنها روزنامه میخوانند و همین و بس. یکی تایمز مالی میخواند و آن یکی واشنگتن پست. هر دو خواننده نیز به نظر در اواخر چهل سالگی هستند و برای من به طور کامل تصویری از آینده نمایان میشود.
این تصور که مردم همیشه برای خرید نسخه چاپی روزنامه از کیوسک یا ماشینهای فروش روزنامه، ۷۵ سنت یا حتی یک پوند پول میپردازند و دنبال کار خود میروند برای همیشه وجود نخواهد داشت.
راحت میتوان درباره نابودی و حذف روزنامهها مطلب نوشت اما گمان نمیکنم این اتفاق به این زودیها بیفتد.
روزنامهها ۳۰۰ سال است که در همه جا حاضرند و نقش خود را ایفا میکنند. اما حقیقت این است که تغییری در نحوه به دست آوردن خبر توسط مخاطبان پدید آمده است و آنها برای سر درآوردن از این که در جهان اطرافشان چه میگذرد وسایل دیگری از جمله دنیای آنلاین پیدا کردهاند.
● جان هامفریز، مجری رادیو ۴ بی بی سی و گرداننده برنامه «تودی» (امروز)
تصور جامعهای که بدون روزنامهها به حیات خود ادامه میدهد به نوعی خندهدار و نادرست است. اگر روزی بیاید که روزنامهها دیگر نباشند؛ خوب آن وقت خدا باید به داد همه ما برسد. موضوع این نیست که آنها از بین میروند موضوع این است که آنها باید عوض شوند. آن وقت سؤال اینجاست که آنها چه شکل و قیافه جدیدی به خود میگیرند. و این البته زمان میبرد. اگر در خلال یک آینده قابل پیشبینی آنها شکل کنونی خود را از دست میدادند من سخت متعجب میشدم.
ما عاشق روزنامهها هستیم اما روشن است که ما به اندازه قدیم روزنامه نمیخریم. روزنامهها قبلاً نیز در چنین بحرانهایی بودهاند. الان به درستی یادم نمیآید چه وقت بود که مانند حالا صحبت از نابودی سریع روزنامهها میکردیم، اما چنین چیزی رخ نداد.
اگرچه قبول دارم که دیگر خیلی پیر شدهام اما فکر میکنم هنوز آدمهای زیادی مثل من هستند که از خواندن اخبار آنلاین متنفرند و دوست دارند روزنامه بخوانند. من از باور این که در این احساس تنها هستم سرباز می زنم. بچههای من همگی از خواندن روزنامه لذت میبرند و دوست ندارند اخبار را از طریق آنلاین پیگیری کنند. آنها همه در دهه سی زندگیشان هستند.
دیر یا زود با انفجار وبلاگها مواجه خواهیم شد. تصور اینکه میتوانی با چند کلیک بر روی وبلاگها از آنچه در جهان اتفاق میافتد سردرآوری بسیار ابلهانه و بیمعنی است. خیلی با مزه است! اما چه میشود کرد؛ همین است که هست. من نمیخواهم اطلاعات مورد نیازم را از بلاگها به دست آورم بلکه میخواهم آنها را از روزنامههای به دقت طراحی و چاپ شده به دست آورم. روزنامهها، مانند افرادی هستند که گزارشگرانی استخدام میکنند که بیرون بروند و به دنبال اخبار بگردند. آنها سالهای سال است که این کار را کردهاند و سالهای سال دیگر نیز آن را ادامه خواهند داد.
● تسا جوئل، وزیر فرهنگ، رسانه و ورزش انگلستان
البته فنآوری در حال تغییر دادن زندگی ما است و اینترنت انقلاب بزرگ خود را در زندگی میلیونها نفر از ما پدید آورده است. گاهی اوقات این احتمال هست که در اندازه، سرعت و حتی اشتیاق عمومی ایجاد شده برای یک تغییر مبالغه و زیادهگویی شود. من معتقدم برای سالهای متمادی همچنان اشتها برای روزنامهها وجود خواهد داشت، اشتهایی که به طور فزاینده سبب ارائه اخبار و دیدگاهها به طرز بسیار ویژه و نامحدود توسط روزنامهها خواهد شد طوری که شاید صنعت پخش نیز قادر به رقابت با آن نباشد. چنین تفاوتی به راحتی از سوی بخش وسیعتری از عموم مردم قابل تمیز است. با این وجود نباید تفاوتهای موجود میان نسلها و رقابت برای نوآوری در میان روزنامهها را نایدیده گرفت. هریک از روزنامهها باید از استعداد خلاق خود برای تأثیرگذاری و اطلاعرسانی به نسل جدید استفاده کنند.
● سرمارتین سورل، مدیرعامل گروه رسانهای WPP
به طور قطع روزنامهها آیندهای دارند اما به شرط آن که خود را با انقلاب دیجیتال تطبیق دهند. امروز من نیازهای اطلاعاتیام را درباره اتاق بورس، قیمت سهام و بالا و پایین شدن قیمتها به سرعت از طریق دو سایت اینترنتی Lex و breaking views برطرف میکنم. مثلاً چند سال پیش وقتی من در داوس (Davos) بودم و شرکت Procter، ژیلت را تصاحب کرد بلافاصله تحلیلها و آمار و ارقامی را از (از طریق اینترنت) به دست آوردم که اگر میخواستم همانها را از طریق روزنامه تایمز مالی و یا وال استریت ژورنال به دست آورم باید ساعتها صبر میکردم.
بستگی به این دارد که چگونه روزنامه را تعریف کنید. در کره ohmynews یک روزنامه مبتنی بر روزنامهنگاری شهروندی است. این پایگاه اینترنتی بیشتر از ۲۵ هزار شهروند روزنامهنگار دارد و بابت هر مطلب به آنها ۲۰ دلار میدهد. این پایگاه توسط دو روزنامهنگار سابق و با استفاده از شهروندان روزنامهنگار به پا شد و در چند سال گذشته جزو بزرگترین منابع خبری کره بوده است.
مدتی دیگر همه رسانههای قدیم و جدید با یکدیگر ادغام خواهند شد. از آنجا که سودآوری روزنامهها مورد توجه است باید بگویم شک دارم آنها در آینده به سوددهی حالا باشند. هفته گذشته در نیویورک بودم و شنیدم که شرکت Gannet (جنت) همه سازمانهای سردبیری خود را در هم ادغام کرده و یک اتاق اطلاعات تشکیل داده است که همه رسانههای این شرکت در سراسر کشور را تغذیه میکند
روزنامهها نمردهاند. من فکر میکنم آنها به رشد خود ادامه خواهند داد. نگرانی این است که جوانان مثل سابق روزنامه نمیخوانند اما روزنامهها باید خود را با این موضوع تطبیق دهند. در اینجا سرعت خیلی اهمیت دارد.
● ناتان استول، رئیس جهانی اخبار گوگل (google news)
باید بگویم این موضوع به طور حتم به دردسرسازی فنآوری مربوط است و فکر میکنم به همین خاطر دوران پر چالش و پر از رقابتی را خواهیم داشت. از سوی دیگر اعتقاد شخصی من این است که فنآوری یک تهدید نیست بلکه فرصت است. نظر من این است که روزنامهها همچنان میتوانند حضور داشته باشند اما باید شکل جدید آنها را بیشتر مورد امتحان قرارداد و دید کدام یک از اشکال آنها ماندگارتر است و خوب از کار در میآید.
به پایگاههای اینترنتی مثل ohmynews (اوه مای نیوز یا آه خبر من) نگاه کنید که در همین چند سال اخیر ظهور کرده است و حالا بیش از چهلهزار شهروند روزنامهنگار دارد. یا حتی به نیویورک تایمز و یا وال استریت ژورنال نگاه کنید که به ناچار بخشی از محتوای خود را که سابقا تنها در قبال پول در اختیار میگذاشتند حالا به صورت آنلاین ارائه میدهند.
من قاطعانه بر این باورم که روزنامهنگاری اصیل و با کیفیت هنوز و همیشه موفق خواهد بود.
● لس هینتون، رئیس نیوز اینترنشنال
انتخاب، برای مدیران و سردبیران روزنامهها راحت است: میتوانیم در برابر نوربالای قطار اینترنتی که از روبهرو میآید در جا خشکمان بزند و یا آن را به عنوان یک فرصت نو پذیرا شویم.
دوران پرهیاهو و پرآشوبی است و ما باید مدلهای بازرگانی خود را نوسازی کنیم، اما خبر خوب این است که هیچ رسانهای صرف دسترسی زودتر و بیشتر به مردم قادر به تهیه محتوای غنیتر نیست.
روزنامه تایمز از سال ۱۷۸۵ تاکنون در دسترس بوده، اما روزنامهنگاری آن در هیچ زمانی به این گستردگی در اختیار مردم نبوده است چرا که در عرض یک ماه ده میلیون نفر تنها به صورت آنلاین محتوای آن را میخوانند و روز به روز بر این تعداد افزوده میشود.
اگر شما محتوای خوب و نابی ارائه کنید بدون شک آینده از آن شما است.
● اندی دونکان، مدیرعامل کانال چهار
روزنامهها با چالشهای مهمی روبهرو هستند. چه درباره روزنامهها صحبت کنید و چه درباره صنعت موسیقی، تلویزیون و یا رادیو، همه آنها باید سریعا خود را با محیطی جدید مطابقت دهند.
بزرگترین چالش برای روزنامههای شکاف میان نسل ها است. از یک سن خاصی که بالاتر رویم هنوز وفاداری به خواندن روزنامهها تا لحظه فرا رسیدن مرگ در میان آن ها وجود دارد. مشکل اصلی این است که چگونه نسل جوانتر را به خواندن روزنامه ترغیب کنیم.
من شخصاً درباره آینده روزنامهها چندان ناامید نیستم اما به همین اندازه فکر نمیکنم آنها با این وضعیت موجود چندان دلچسب و راضیکننده باشند.
آن دسته از گروههای روزنامهای که کارشان را بهتر از همه انجام میدهند همانهایی خواهند بود که به طور مؤثر و با موفقیت تمام به سمت پلتفورم جدید نقل مکان خواهند کرد.
ترجمه: محمدرضا نوروزپور
ایان بورل
ایان بورل
منبع : مدیا نیوز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست