جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


نباید عاطفی برخورد کنیم


نباید عاطفی برخورد کنیم
تعریف ما از هنرمند داخل کشور یک تعریف سیال است؛ به دلیل اینکه شکل‌های مختلفی از نگرش را در داخل کشور داریم که تقریبا بدون استثنا به دلیل نبود برنامه‌ریزی اقتصادی تدوین شده یا پشتوانه حمایتی مالی مستمر در جامعه مانع از رسیدن ما به تعریف اقتصادی روشنی شده است.
چه در بین گالری‌دارها که مطلع‌ترین افراد در هنرهای تجسمی به حساب می‌آیند، چه در بین کسانی که هنرمند هستند و یا کسانی که به عنوان مسوولا‌ن دولتی در این زمینه فعالیت می‌کنند، شاهد این قضیه هستیم. بعضی‌ها موافقند و بعضی‌ها هم ناراحت، ناراحت از اینکه چرا آثار داخلی به خارج از ایران می‌رود یا اینکه ما چرا در این حراج‌ها نیستیم!؟
نبود خودشان را با گفتن عبارت‌ها و کلمات دیگری مطرح می‌کنند. طبیعی است که برای خیلی‌ها حسادت برانگیز است. دلیل این امر آن است که بی‌مهری‌های زیادی نسبت به هنرمندان هنرهای تجسمی شده، هنرمندان و دست‌اندرکاران این عرصه را در موضع احساسی قرار داده و از زاویه کاملا‌ عاطفی به قضیه نگاه می‌کنند و حق هم دارند. ‌
دلیل عدم حضور همه هنرمندان ایرانی در این حراج این است که نمی‌توانند تعداد بیشتر از آثار هنرمندان ایرانی را ارسال کنند و نهایتا این حراج نمی‌تواند همه هنرمندان ایران را دربرگیرد، چون فاکتورهایی که برای انتخاب آثار این هنرمندان در نظر گرفته‌اند کاملا‌ شناخته شده است.
البته بعضی از این فاکتورها سلیقه‌ای و بعضی نیز مانند انتخاب آثار محمداحصایی و پرویز تناولی و نصرتالله مسلمیان تعریف حرفه‌ای دارد و کاملا‌ شناخته شده است. برخی آثار نیز شاید اسپانسرها و حامیانی دارند و از پیش برای بالا‌ بردن قیمت آنها اقدام می‌‌شود و آثار برخی هنرمندانی که قبلا‌ خریداری شده، در این رقابت با قیمت بالا‌یی به فروش می‌رسد.
‌ این صحبت‌ها به این معنا نیست که اگر قیمت هر کاری بالا‌ رفت آن قیمت کاذب است. وقتی خریدار را پیگیری کنیم و پی ببریم که خریدار از حامیان هنرمند نیست، این کار قیمت کاذبی خواهد داشت، ولی اگر خریدار کسی است که در این زمینه تخصص دارد و اثر را انتخاب و خریداری کرده، قیمت کار هنرمند را نشان می‌دهد. این قیمت‌ها برای برخی شگفت‌انگیز است، ولی باید گفت که هنوز آثار ایرانی به قیمت واقعی خودش نرسیده است. ‌
نقاش ایرانی آهسته‌آهسته جایگاه خود را در میان نقاشان درجه یک دنیا تثبیت می‌کند، چون ایران کشوری با پشتوانه غنی فرهنگی است و متاسفانه برخی هنوز باور ندارند که هنرمندان ایرانی در چه جایگاهی قرار دارند. البته تلقی بعضی‌ها هم این است که هنرمندان ما بهترین‌های دنیا هستند. باید در بازار اقتصاد آهسته‌آهسته این غربال صورت گیرد تا در چند سال پیاپی جایگاه نقاشی ایران مانند کشورهای چین و هند در آسیا تعریف شود.
همه کشورها، جایگاه فرهنگی و اقتصادیشان تعریف شده و فقط ایران است که تا به حال جایش خالی بوده، بر فرض اینکه جایگاه هنرمندان سوریه،عراق، هند و پاکستان مشخص شده است اما اگر ایران بتواند اثر هنری متفاوت و جدیدی را در این مجموعه ارائه کند، ممکن است به قدری توجه‌برانگیزد که به جای اینکه خریداران، کارهای پاکستانی‌ها، اعراب و هندی‌ها را انتخاب کنند آثار ایرانی را خریداری کنند و این رقابت بین کلکسیونرها و خریداران اصلی این آثار تعیین تکلیف می‌کند که در آینده جایگاه اصلی هنرهای تجسمی ایران کجاست! به قول آقای آغداشلو به دلیل این جابه‌جایی که در این چند دوره حراج رخ داده و قیمت برخی آثار بالا‌ یا پایین رفته، غربال صورت گرفته و هنرمندانی مثل احصایی که به عنوان قطب نقاشی -خط معاصر ایران شناخته می‌شوند، قیمت آثارشان بالا‌تر می‌رود و پایین‌تر نمی‌آید. ما باید این دوره را طی کنیم و بیاموزیم.
طبیعی است که برای هر تغییر و تحول و جابه جایی که مثل یک انقلا‌ب است، برخی مرتکب تجربه و خطا شوند؛ منتها باید با هوشمندی و درایت فارغ از قضاوت‌های عاطفی و حسی در این مجموعه کار را جلو ببریم، چرا که تا زمانی که بحث خلا‌قیت است، شاید عقلا‌نیت، حاکم بر جریان نباشد ولی وقتی بحث اقتصاد به میان می‌آید عقلا‌نیت در راس آن قرار می‌گیرد. باید خیلی عاقلا‌نه تصمیم گرفت. در این بازی کسانی که عاطفی برخورد می‌کنند آسیب می‌بینند. ‌
اگر بخواهم خودم را با پرویز تناولی مقایسه کنم شکست خورده‌ام؛ چون اثر تناولی ۲ میلیون و خرده‌ای به فروش رفته و اثر من ۴۵ هزار دلا‌ر خریداری شده، این نگاه غلط است اگر بخواهم خودم را با پرویز تناولی مقایسه کنم، صحیح نیست. تا زمانی که ما نقاشان و هنرمندان در حوزه قضاوت خود و دوستانمان هستیم تصور می‌کنیم که بهترینیم. وقتی آثار وارد میدانی می‌شود که باید به ازای آنها پول بپردازند اینجا ما تعیین‌کننده نیستیم، باید با این اتفاق برخورد عقلا‌یی کنیم تا خیلی مسائل برای ما روشن شود. این اجزای ریز به هم پیوسته باید برای نقاش و گالری‌دار معاصر ما شناسایی شود و زحمت شناختش را به عهده بگیریم والا‌ آهسته‌آهسته نظریه پردازی‌های ما حرف‌های بی‌پایه و اساس می‌شود.باید یادآوری کنم، کسانی که در حاشیه این حراج‌ها قرار دارند و نگران سیاستگذاری‌های کلا‌ن فرهنگی کشور هستند، بدانند به هر صورت یا باید بستر اداره اقتصاد هنر ایران را برعهده گیرند و یا اگر نگیرند باعث می‌شوند این ارتباط بین‌المللی هر روز پررنگ‌تر شود.
در این میان ما تعیین کننده نیستیم حتی ما نمی‌دانیم در میان آثار به نمایش گذاشته ما، چه آثار دیگری به نمایش گذاشته می‌شود و اگر بدون اقتدار و ضعیف عمل کنیم به عنوان گروهی که با ترس وارد این جریان شود مطمئنا تلفات اقتصادی زیادی می‌دهیم. هرچقدر با اقتدار بیشتری جلو برویم، موفق‌تر خواهیم بود
حسین خسروجردی
منبع : روزنامه اعتماد ملی