جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به زندگی و شعر جان .و.دیکسون ؛ تماشاگر بیدهای مجنون


نگاهی به زندگی و شعر جان .و.دیکسون ؛ تماشاگر بیدهای مجنون
● درباره شاعر:
«جان.و.دیكسون» متولد ۱۹۱۶ در شیكاگوست. نخستین شعرهایش را در مدرسه سرود و این كار را بعدها یعنی زمانی كه دانشجوی دانشگاه فرمن در كارولینای جنوبی شد هم به صورت جدی تر ادامه داد.
جنگ جهانی دوم بهانه ای شد تا «دیكسون» كار در روزنامه ای نظامی را تجربه كند و پس از جنگ در كنار شعر، به صورت حرفه ای به نوشتن داستان كوتاه نیز بپردازد. مارتا فولی در كتاب «بهترین داستانهای كوتاه سال» از دیكسون و داستانهایش یاد كرده است. «دیكسون» همچنین شعرهای بسیاری را در مجلات عمومی، تخصصی و آنتولوژیها منتشر كرده است.
جراحی شعر
مسأله این بود
او را بیش از حد تنها می گذاشتند
تا از كتابها تغذیه كند و خواب عشق ببیند.
تماشاگر بیدهای مجنون بود
با سایه های رقصان
آن سوی رود گل آلود...
به جای شادمان دویدن
و با دیگر دختران از هیچ و پوچ حرف زدن
صورتش زرد شده بود
دلی خسته داشت
و لاغری اش شكلی مرگ بار به خود می گرفت.
ساعتها فكر می كرد
به چیزهایی مثل برف كنار پنجره
و یا انگشتهای ضعیف و ناتوان راهبه ای پیر، سوار بر اتوبوس.
ضعیف تر از قبل به نظر می رسید
و از دردی مهیب در سینه اش شكوه می كرد.
تا دیروقت آن شب كه او را شتابان به بیمارستان رساندند
و در بخش فوریتهای پزشكی ساعتها بر بالینش مشغول به كار شدند
و- شعر- غده عظیم الجثه ای را از بدنش درآوردند
آن قدر هولناك
كه حتی پرستارها از دیدنش به تهوع افتادند.
تا مدتها البته
از محل بخیه ها چرك بیرون می زد
و تا همین اواخر هم
گهگاه چند حرف الفبا قاطی آن بود.
سرانجام جراحت به طور كامل بهبود یافت
اگر چه هنوز هم
در محل شكافها
داغ زخم بزرگی به چشم می خورد
و هنوز هم
هر گاه به چیزهایی مثل مرغكی بر شاخسار خیره می شود
یا به سایه برگها بر شنزار
و یا بالك پروانه ای رانده شده با دست آب به ساحل
آن داغ زخم
صورتی رنگ و یا ارغوانی می گردد
و تو در شگفت می مانی
كه آیا آنان
در بهبودی آن جراحت موفق بوده اند؟
منبع : روزنامه قدس