جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
مجله ویستا
تاریخچه قلیان و چپق در ایران!

به شهادت تاریخ، سنن غیر ایرانی كه به ایران وارد شده، یا احتمالاً تحمیل گردیده، پس از مدتی آنچنان رنگ ایرانی به خود گرفته، كه صاحبان اصلی آن، توانائی شناختن آنرا نداشته اند. زیرا ایرانی آنرا مطابق ذوق لطیف خود دگرگون ساخته است. این دگرگونی بیشتر در نتیجه ذوق زیباپسند ایرانیان بوده، كه همیشه و در همه حال زندگی را با هنر آمیخته اند.
از مواردی كه می توان بر این موضوع شاهد آورد دخانیات، یعنی توتون و تنباكو، و روش دود كردن آن است.
برای درك بهتر دگرگونی و آمیختگی امر بكار بردن دخانیات، با زیبائی و هنر، بد نیست كه چند قرن به عقب برگردیم، تا بدانیم كه، توتون و تنباكو از كجا وارد تمدن بشر گردیده، و چگونه راه خود را باز و طی كرده است و این کار را همت آقای محمد حسن سمسار به انجام می رساند:
در سال ۱۴۹۲ میلادی وقتیكه كاشف بزرگ ، كریستف كلمب، پس از ماهها تلاش و كوشش، در كنار جزیرهای كه امروز به كوبا مشهور است لنگر انداخت، با جهانی روبرو شد كه تازگیهای فراوانی برای او داشت. او و همراهانش در این جزیره ناشناس دیدنیهای جدیدی مشاهده كردند. آنها «دیدند بومیها لوله ای از برگ خشك گیاهی كه به هم پیچیده اند در دست دارند، شبیه به لوله آتش بازی كه اطفال در عید بازی می كنند. یك سر آنرا آتش زده، و سر دیگر را می مكند، و دود آنرا با هوا استنشاق می كنند. این استنشاق دود، یك نوع مستی و رخوت ایجاد می كرد، و انسان خستگی را حس نمی نمود. این لولهها را بومیان تاباكوس می نامیدند».به این ترتیب دریانوردان اسپانی اولین بار توتون را شناخته و به تقلید از بومیان بكشیدن آن پرداختند. كریستف كلمب هرگز فكر نمی كرد، این لوله های شبیه به اسباب بازی كودكان، روزی همنشین و همدم گروه بسیار زیادی از مردم جهان خواهد گردید.
كریستف كلمب نمی توانست ، در مغز خود مجسم سازد، كه قرنها بعد، این هدیه دنیای جدید، پول و سلامت مردم متمدن را بصورت دود به آسمان خواهد فرستاد. و باز او فكر نمی كرد كه، قرنها پس از او نهضتی عظیم برای جلوگیری از استعمال این هیولای سیاه برپا خواهد گردید. و این لوله شبه به اسباب بازی كودكان «میخ تابوت»لقب خواهد گرفت.
گفتیم كه برای اولین بار اسپانیولیها، در جزیره كوبا با توتون و تنباكو آشنا شدند. بومیان امریكا، با این گیاه بومی سرزمین خود از دیر باز آشنا بودند، و از آن بعنوان وسیله دود كردن استفاده می كردند . طرز استفاده آنها از توتون بدین قرار بود كه، مقداری از آن را در برگ های ذرت می ریختند و نوعی سیگار، شبیه به سیگار برگ می ساختند.
روش دیگری نیز برای كشیدن توتون به كار می بردند، و آن بدین طریق بوده كه، مقداری توتون در نی یا استخوان ریخته آن را آتش میزدند و میكشیدند، و این روشی است كه بعدها سبب ایجاد پیپ در غرب و چپق در شرق گردید.
در اعیاد و یا مراسم دیگر نیز، بومیان بوته های تنباكو را، با برگ و ساقه روی هم انباشته و آتش می زدند، و در اطراف آن بدست افشانی می پرداختند.
احتمالاً تنباكو بعنوان دارو نیز مورد مصرف داشته است. بومیان آمریكا، زهری نیز از تنباكو می گرفتند كه نوك نیزه های خود را با آن زهر آلود می ساختند. این ارمغان دنیای جدید در قرن ۱۶ به اسپانیا برده شد و پس از آن در سایر كشورهای اروپا پراكنده گردید. در سال ۱۵۸۶ سر والتر رالی مشهور به «پدر آمریكای انگلیس»در زمان سلطنت الیزابت اول، كشیدن پیپ را كه در آمریكا با آن آشنا شده بود به انگلستان آورد، و دود كشی با سرعت سرسام آوری در انگلستان و سایر نقاط جهان در قرن ۱۶ رواج یافت. حیرت آور آنكه سر والتر رالی، آنچنان به كشیدن پیپ معتاد شد، كه هنگامی كه در سال ۱۶۱۸ او را به جرم خیانت و شركت در توطئه اعدام میكردند، پیپ در گوش دهان داشت.
كشیدن توتون مانند همه چیز جدید دیگر، با مخالفت شدید عدهای روبرو گردید. در رأس مخالفین دودكشی در اروپا، كشیشان قرار داشتند كه دودكشان را به بیدینی و زندقه متهم ساختند. اما این تهمت نتوانست از توسعه دودكشی جلوگیری كند. به زودی دودكشی چون مرضی همهگیر از اروپا به آسیا و آفریقا سرایت كرد، و در قرن ۱۷ میلادی كشیدن توتون در سراسر مشرق گسترش یافت .اما در شرق نیز دودكشی مواجه با مخالفتهای شدید شد.
سلطان مراد خان چهارم، به فتوای ملایان، هزاران بیگناه را به جرم كشیدن توتون به دیار نیستی فرستاد. دودكشان در سلك مرتدین به حساب آمدند، و در ریختن خون آنها مباح گردید. در مدت سلطنت سلطان مراد خان (۱۰۳۳ ـ ۱۰۴۸) با قساوت هرچه بیشتر، دود كشان امپراتوری اسلامی به زیر تیغ جلاد رفتند. اما نتیجه ای حاصل نشد. پس از مرگ او كشیدن چپق با شدت هرچه تمامتر توسعه یافت و تجارت پر سود توتون رونق گرفت. باین ترتیب مبارزه خونین به سود توتون خاتمه یافت. دولت عثمانی ناچار كشیدن توتون را آزاد كرد و بر تجارت آن مالیات بست.
در روسیه نیز وضع به همین منوال بود و مدتی دودكشی با مخالفت روبرو شد.
● توتون و تنباكو در ایران
تاریخ قطعی ورود تنباكو به ایران را نمی توان تعیین كرد. ولی بی شك توتون و تنباكو همراه با دست اندازی پرتقالیها به خلیج فارس (۹۱۳ هجری قمری) به ایران وارد گردیده است. اما طرز استفاده توتون و تنباكو در ایران تغییر یافت و ایرانیان لوازمی برابر ذوق خود برای دودكشی ایجاد كردند.
وسیلهای كه اروپاییان برای دود كردن به كار میبردند، عبارت بود از پیپهای كوچكی كه از فلز یا سفال یك پارچه ساخته میشد.
در ایران این پیپها اقتباس شد و به صورت چپقهای دسته بلند درآمد. چنانكه در ویژگیهای زندگی ایرانی گفتیم، این وسیله كشیدن توتون نیز با ذوق و هنر ایرانی در هم آمیخت، و پیپ ساده تبدیل به چپق گردید، و در تزیین آن سلیقه خاص ایرانی به كار رفت و چپق های ایرانی با انواع مختلف تزیینات آراسته گردید.
علاوه بر چپق كه تقلیدی از پیپ فرنگی بود، وسیله دیگری برای دود كردن تنباكو به ننام قلیان توسط ایرانیان اختراع و ایجاد گردید.
قدیمترین ذكری كه از قلیان در ادبیات فارسی شده، این رباعیها از اهلی شیرازی است كه در سال ۹۴۲ هجری قمری در گذشته است.
«قلیان ز لب تو بهره ور می گردد» «نی در دهن تو نیشكر می گردد»
«بر گرد رخ تو دود تنباكو نیست» «ابریست كه بر گرد قمر می گردد.»
بنابراین می توان گفت كه در سال ۹۴۲، یعنی ۲۹ سال پس از ورود پرتقالیها به خلیج فارس، قلیان كشیدن در ایران رواج یافته است. شعرای دیگر قرن دهم هجری نیز اشعاری درباره قلیان دارند.
«قلیان كه بر دست چو گل جای نمود» «هر دو بر او شمع نهد سر به سجود»
«گلزار دماغ شعله آشامان را» «سرچشمه آتش است و فواره دود» میر الهی
«كمتر باشد مرا غم تنهایی» «مأیوس شدم به عالم تنهایی»
«صحبت به كسی گو، كه اگر نیست چه باك» «قلیان كافیست همدم تنهایی» باسطی
«من و صد آه و افغان و، نی صد بوسه بر لعلش» «هزاران پیچ و تابم داد از این قلیان كشیدنها»
«با قرچلمی(۱) چو نافه آهو كو» «چون فاخته تا چند زنم كو كو كو»
«در محشر اگر آتش دوزخ بینم» «فریاد برآورم كه تنباكو كو» باقر كاشی
اولین تصویری كه از قلیان به وسیله هنرمندان ایرانی كشیده شده، احتمالاً تصویر نشمی كماندار كار رضا عباسی، نقاش مشهور دربار شاه عباس بزرگ است، كه تا اواخر نیمه اول قرن یازدهم هجری زنده بوده است.
قلیان وسیلهای كاملاً جدید و ابتكاری بود، و اروپاییان از آن هیچ گونه اطلاعی نداشتند. این بیاطلاعی را میتوان از شرحی كه تاورنیه و شاردن از قلیان داده اند درك كرد.
تاورنیه می نویسد: «ایرانیان تنباكو را با دستگاهی كاملاً اختصاصی میكشند. در كوزه گلی دهان گشادی به قطر سه انگشت، تنه قلیانی از چوب یا نقره كه سوراخی در وسط دارد قرار می دهند، و بر سر آن مقدار تنباكوی نمدار با كمی آتش می گذارند، و در زیر قلیان سوراخ ممتدی است كه، در حالی كه نفس را بالا می كشند، دود تنباكو با شدت از امتداد سوراخ پایین آمده و داخل آب كه به رنگهای مختلف میآمیزد(۲) داخل میشود. این كوزه مرتباً تا نصفه آب دارد. دود كه در آب است به سطح می آید و هنگامیكه نفس را بالا می كشند، از نی قلیان دود به دهان وارد میشود. به واسطه آبی كه به قلیان می ریزند دود تنباكو تصفیه می شود و كمتر ضرر می رساند. والا با این همه قلیان كه میكشند، مقاومت برای آنها غیر ممكن است. ایرانیان زن و مرد، به طوری از جوانی عادت به كشیدن تنباكو كرده اند، كه كاسبی كه باید روزی پنج شاهی خرج كند، سه شاهی آن را به مصرف تنباكو میرسانند. میگویند اگر تنباكو نمی داشتیم چطور ممكن بود كیف و دماغ داشته باشیم.»
«ایرانیان چنان به تنباكو عادت كرده اند كه محال است بتوانند از آن صرف نظر كنند. اول چیزی كه در سر سفره میآورند قلیان است و قهوه، كه عیش خود را با آن شروع می كنند.
در ماه رمضان و ایام صوم بزرگ، اول چیزی كه برای افطار حاضر می كنند قلیان است، و بعضیها خود اقرار دارند كه استعمال این قدر دود برای آنها مضر است اما میگویند چه كنیم عادت شده است.»
تاورنیه نوشته است كه شاه صفی خود چپق می كشید و درباره حاكم قم و خشم شاه صفی، و مجازات او می نویسد«پسر آن خان كه جوان متشخصی بود و از مقربین پادشاه، همیشه در حضور بود، و چپق و توتون شاه را بایستی با دست خود به او بدهد، و این از مشاغل خیلی محترم دربار ایران است.» این نوشته تاورنیه میرساند كه از این زمان سمت مخصوصی به نام قلیان دار یا چپق دار در دربار ایران به وجود آمده است.
شاردن در این باره می نویسد:«توتون از ایران به هند صادر می گردد.» «طرز تهیه توتون در ایران برای ممالك ما (اروپا) مجهول می باشد. و دود كردن این نبات، در ایران و هندوستان اصول كاملاً خاصی دارد. هوای این سرزمین (ایران) بسیار گرمتر و خشكتر از اروپا و تركیه است، و افكار و اندیشه های دقیق تر می باشد. لذا اگر بنا بود كه مثل ما تدخین كنند، تنباكو آنها را سرگیجه میآورد. چون ایرانیان مدام دود می كنند، دود را از تنگ آبی عبور می دهند. اینگونه چپقها را قلیان مینامند. چنانكه ملاحظه میفرمائید بالای بطری (كوزه قلیان) سر چپق (قلیان) كه سفالی یا فلزی است، به وسیله لولهای كه منتهیالیه آن داخل آب شده تعبیه گشته است. در زیر كوزه قلیان چهارپایهای وجود دارد كه شبیه زیری بعضی شمعدانها است.
چپق و یا پیپی كه به وسیله آن دود كشیده می شود، به لوله مذكور متصل می شود. هنگامی كه میل تدخین دارند اندكی تنباكو را كه بسیار ریز سائیده شده، خیس می كنند، و در سر قلیان قرار می دهند، تا به سرعت سوخته نشود.
آنگاه دو یا سه قطعه زغال مشتعل كوچك را بر روی آن می گذارند، و دود را می كشند كه داخل آب گردد، و در آن چرخ میخورد، و بلافاصله به دهان وارد می شود. البته هم مطبوع و هم گوارا ، و هم از تندی و خشونت و غلظت تنباكو كاسته شده، و تصفیه گردیده است. مشاهده می شود اشخاصی كه اشتهای خوب دارند غلیان عظیم و غرغر زیادی با كشش هوا در آن قلیان راه می اندازند.این بطریها (كوزه قلیان) را معمولاً برای حسن منظر مملو از گل میكنند، و اقلاً روزی یك بار آب آن را كه در نتیجه تأثیر جوهر تنباكو فاسد و بدبو گشته تعویض می كنند.
من آزمودهام كه، یك قدح از این آب، داروی سریع و بسیار مؤثر قی آوری می باشد. اشتیاق جنون آمیز به توتون و تنباكو یك نوع عادت زشتی است كه تقریباً سر تا سر جهان را گرفته است.»
«مردمان مغرب زمین چنانكه معلوم است به طریق مختلف آن را استعمال مینمایند. دود میكنند، برگ برگ میجوند، به شكل گرد مصرف میكنند. و بعضی از اقوام مانند پرتقالیها مدام بینی خود را با آن پر میدارند (انفیه میكشند(۳)).
خلق های مشرق زمین توتون و تنباكو را فقط دود می كنند. ولی اكثر آنان مخصوصاً ایرانیان، با همان حرص و ولع اروپائیان، مدام لوله قلیان در دهانشان می باشد». این تمایل شدید به كشیدن قلیان به جائی رسید كه در حال سواری نیز قلیان كشیدن مرسوم بوده است. شاردن می نویسد كه «حتی در مدارس استاد و شاگرد هر دو در حین مطالعه عمیق و دقیق خود لوله قلیان را در دهان دارند.»
بنابراین باید گفت كه، چپق و قلیان هر دو در نیمه اول قرن دهم هجری در ایران رواج یافته است. در سلطنت شاه عباس بزرگ كشیدن چپق و قلیان متداول بود
بنابراین باید گفت كه، چپق و قلیان هر دو در نیمه اول قرن دهم هجری در ایران رواج یافته است. در سلطنت شاه عباس بزرگ كشیدن چپق و قلیان متداول بود.
اولئاریوس كه در سال ۱۰۴۶ در ایران بوده مینویسد كه «چندین گونه ظرف قلیان در ایران ساخته میشد. شیشهای، كوزه ای، از جوز هندی (نارگیله)، كدوئی كه تا نیمه آب می شد و گاهی در آن عطر میریختند». شخص شاه عباس از دود قلیان و چپق تنفر داشت، و این موضوع از حكایاتی كه درباره او نقل می كنند پیداست. شاه عباس در موارد متعدد كوشید كه از كشیدن قلیان جلوگیری كند، اما هرگز موفق نگردید.
شاردن در سفرنامه خود مینویسد كه، شاه عباس بسیار كوشید تا از استعمال قلیان در بین مردم جلوگیری كند. برای این كار، روزی در مجلسی رسمی دستور داد كه به جای تنباكو قلیان مهمانان را با پهن چاق كنند، و سپس در حالیكه آنان مشغول كشیدن قلیان خود بودند گفت كه، این تنباكو را كه وزیر همدان برای من فرستاده است و ادعا می كند كه بهترین تنباكوی دنیاست، چگونه است؟ آنان همگی از این تنباكو تعریف كردند. آنگاه شاه خطاب به آنان گفت «مرده شوی چیزی را ببرد كه نمی توان آن را از پهن تشخیص داد». سرانجام كار مخالفت شاه عباس بزرگ با تنباكو به تحریم آن كشید، و هنگامیكه در گرجستان متوجه شد، سربازان او پول خود را صرف كشیدن تنباكو و توتون می كنند آن را ممنوع ساخت، و تجاری را كه توتون و تنباكو به اردوی او آورده بودند با تنباكوی خود یك جا سوختند، و سربازانی كه مرتكب كشیدن توتون و تنباكو می شدند بینی و لبانشان را می بریدند.
پس از مرگ شاه عباس بزرگ دوباره كشیدن قلیان و چپق رونق گرفت. شاه صفی جانشین شاه عباس بزرگ خود چپق می كشید. در زمان او یكبار دیگر مبارزه علیه كشیدن قلیان آغاز گردید. چنانكه او هوس كرده بود كه، از نوشیدن شراب نیز جلوگیری كند. اما مانع عمده این كار در آمد گزافی بود كه از راه مالیات عاید خزانه دولت میشد. در این مالیات اصفهان از بابت توتون و تنباكو در حدود ۴۰۰۰۰ تومان و مالیات تبریز ۲۰۰۰۰ تومان و شیراز ۱۲۰۰۰ تومان بود. با توجه باین ارقام و ارزش تومان صفوی كه چند صد برابر تومان امروز است میتوان به مقدار مصرف توتون و تنباكو در این شهرها پی برد.
درباره علاقه شدید ایرانیان به قلیان و چپق مختصری اشاره شد.
اما در اینجا لازم است گفته شود، ایرانیان در هنگام سواری و مسافرت نیز از این كار فارغ نبودند، و رنج سفر را با كشیدن قلیان بر خود آسان می كردند. معمولاً وقتی یكی از بزرگان به سفر می رفت همراه با سایر خدمه او، خدمتگزار مخصوصی نیز دستگاه (قبل منقل) را با اسب حمل میكرد.
در این دستگاه لوازم مربوط به قلیان حمل میكردند، و در ضمن ظرف مخصوصی كه در آن آتش را در حال اشتعال حفظ میكرد، با خود همراه داشت. وقتی كه ارباب می خواست قلیان بكشد او قلیان را آماده ساخته و در دست خود میگرفت، و نی پیچ را به دست ارباب می داد، تا به آسانی به كشیدن قلیان مشغول شود.
نمونه این وضع قلیان كشیدن را، میتوان در مسافرت محمد رضا بیگ سفیر شاه سلطان حسین به دربار لوئی چهاردهم دید. محمد رضا بیگ در تمام مجالس رسمی قلیان خود را زیر لب داشت، و همیشه دو افسر ایرانی در ركاب او حركت می كردند كه یكی حامل قلیان، و دیگری حامل شمشیر او بود.
در مهمانیهای رسمی ،او به رسم ایرانیان برمخده تكیه میكرد ، و قلیان میكشید ، وحتی این كار را در اپرای مارسی نیز ترك نكرد. نویسنده سفر نامه محمد رضا بیگ مینویسد:
«بامداد ۱۹ فوریه سپهبد مایتون»(۴) و بریتون(۵) برای مشایعت سفیر ایران به مهمانخانه سفیران آمدند، و او را خوشرو و مهربان یافتند. سفیر ایران آنرا مورد تكریم فراوان قرار داد، و خواهش كرد كمی استراحت كنند، تا او جامه تشریفاتی خود را در بر كند، و هنگام سوار شدن بر كالسگه نیز آنرا بر خود مقدم داشت، و با حالتی خوش و چهرهای گشاده در میان آن دو قرار گرفت، و پادری مترجم نیز بر صندلی مقابل نشست، و باین ترتیب موكب سفیر ایران با شكوه بسیار، در میان بانگهای شادی براه افتاد. محمد رضا بیك دستور داد كه كالسگه را قدری آهسته تر برانند، تا بتواند به آسودگی قلیان خود را بكشد، و غلامی كه سوار قلیان او را همراه كالسگه میآورد، لوله پیچ را از پنجره به درون كالسگه تقدیم ارباب خود كرد، و سفیر با آرامش و متانت بسیار بكشیدن قلیان پرداخت.» باین ترتیب سفیر ایران بوسیله كالسگه سلطنتی از پاریس عازم ورسای گردید(۶).
چنانكه گذشت ، دود كشیدن در میان پادشاهان صفوی به كشیدن قلیان معتاد بودند. تصاویر موجود از كریم خان زند وكیل الرعایا و فتحعلی شاه قاجار نشان می دهد كه این دو پادشاه قلیان میكشیدند.كشیدن قلیان در سلامهای رسمی دوره قاجاریه نیز تا مدتی معمول بود، و قلیان سلام شاهان قاجار هم اكنون در موزه جواهرات سلطنتی نگاهداری میشود. در مجالس عادی نیز قلیان كشیدن رواج كامل داشت، و بزرگان و علما هر یك قلیانچی مخصوصی داشتند كه در كلیه مجالس همراه آنها بودند.
در این قبیل محافل به نسبت مقام افراد قلیان آنها را زودتر می آوردند، و جمع بخصوصی در این مورد دارای حساسیتی خاص بودند و چه بسیار رنجشها كه بر اثر همین دیر وزود آوردن قلیان ایجاد میگردید،.(۷)
قبل از اینكه به شرح انواع قلیان و تزئینات مربوط به آن بپردازیم، لازم است قطعات مختلف قلیان را بشناسیم.
قلیان معمولاً از بادگیر، سر قلیان، تنه، میلاب، نی و كوزه تشكیل می شود.
هر یك از این قطعات، از جنسهای مختلف ساخته شده، و تزئیناتی ویژه خود داشت.
قلیان بر حسب نوع مصرف و احتیاج، به اندازهها و اشكال گوناگون ساخته می شد.
قلیانهائی كه معمولاً در منازل مورد استفاده بود، اغلب بزرگتر، بلندتر و سنگینتر از انواعی بود كه به وسیله اشخاص حمل میگردید.
اما از نظر كلی دو نوع مشخص قلیان را میتوان نام برد. اول قلیانهائی كه دارای كوزههای عادی بودند. دوم قلیانهای نارگیله.
نوع اول معمولاً در منازل مورد استفاده بود، و نوع دوم را هم در منازل استفاده می كردند، و هم در هنگام گردش و سواری. به خصوص نارگیلههای كوچك را به سبب سبكی وزن میتوانستند همه جا با خود ببرند.
جنس قلیانها نیز متفاوت بود، گاهی كلیه اجزاء قلیان را از طلا یا نقره میساختند، و آن را دانه نشان میكردند. قلیانهایی كه از سایر فلزات مانند برنج ساخته می شد، اغلب مطلا گردیده یا روی آنرا نقاشی میكردند.
تعداد قلیانهایی كه از جنس، به خصوص فلز ساخته می شد، كمتر بود و بیشتر قطعات قلیان را از جنس های گوناگون میساختند، كه اینك به شرح جنس و نوع تزئینات آنها می پردازیم:
▪ كوزه قلیانها
كوزه قلیانها از جنس شیشه، سفال، چوب، سنگ، كدو، چینی، نارگیل و جز آن ساخته میشد. هر یك از این كوزه قلیانها تزئیناتی ویژه خود داشت.
كوزههای شیشهای، نقاشی شده، سفالی، لعاب داده و نقشدار، چوبی و سنگی كندهكاری شده، و كوزههای فلزی ملیله كاری و طلا كوبی و دانه نشان، یا قلمزده بودند.
▪ تنه قلیان
قسمت دوم قلیان شامل تنه یا بدنه قلیان است، كه از فلز یا بیشتر از چوب ساخته می شد. تنههای فلزی اگر از فلزات گرانقیمت مانند طلا و نقره ساخته شده، و دانه نشان یا ملیله كاری میگردید و اگر از فلزات ارزان، مانند برنج ساخته می شد، آن را مطلا كرده یا روی آنرا نقاشی میكردند.
معمولاً قلیانهایی كه دارای بدنه فلزی بودند سر قلیان و بادگیر آن را چسبیده به تنه می ساختند.
توجه به تزیین قلیان را می توان در تصاویر موجود ملاحظه كرد. تنه قلیان مطلا، علاوه بر آنكه تماماً مشبك ساخته شده، انتهای میلاب آن نیز كه در كوزه، داخل آب قرار می گیرد مینا كاری شده است.
تزئینات تنههای ساخته شده از چوب، به طور كلی شامل كنده كاری است كه اغلب بسیار پر كار و جالب توجه است. نی و میلاب قلیانها اغلب از جنس بدنه قلیان ساخته می شد. نی پیچ نیز به سبب حالت فلزی و نرمش خاص، مورد مصرف بسیار داشت.
▪ سر قلیان
سر قلیان شامل دو قسمت است: قسمتی كه برای اتصال به تنه قلیان است، و قسمت قیف مانند كه جای تنباكو و آتش میباشد. این دو قسمت را گاهی از یك جنس و زمانی متفاوت میساختند.
معمولاً قسمت زیرین از چوب و قسمت بالائی از چینی، سفال و یا فلز است. ولی در هر حال قسمت بالائی در همه سر قلیانها دارای تزییناتی میباشد، و سر قلیانها همگی دانه نشان یا مینا كاری شده و یا كنده كاری شدهاند.
برای تزیین سر قلیانها، اغلب زنجیرهای ظریفی نیز به اطراف آن آویزان می كردند.
بادگیرها به طور كلی از جنس نقره ساخته می شد و اغلب مشبك و كنگره دار بود.
▪ چپق
چپق كه وسیله دیگری برای دود كردن بود، اگر چه در ابتدا حتی بعضی از پادشاهان مانند شاه صفی از آن استفاده میكردند، اما بتدریج از مقام و منزلت آن كاسته شد، و بیشتر مورد استفاده مردم عادی قرار گرفت.
چنانكه این وضع امروز نیز در ایران وجود دارد.
اما نباید تصور كرد كه، چون چپق وسیله دود كردن مردم عادی بود، از تزیین بیبهره ماند. به عكس انواع و اقسام تزیینات در ساختمان چپق به كار رفت. این تزیینات بیشتر شامل چوب چپقها بود، كه گاهی كوتاه و زمانی به بلندی یك متر میرسید.
ساختن چوب چپق و سر چپق نقره، امری عادی بود، و بسیاری از چپقها، دارای سر چپق و چوب نقره قلمزده ،یا كنده كاری بودند. زمانی نیز چپق را از فولاد می ساختند، و روی آنرا طلا كوب یا نقره كوب میكردند.
چوب چپقهای خاتمكاری ، یا منبت كاری نیز معمول و متداول بود.
دانه نشان كردن چپق با سنگهای قیمتی بخصوص فیروزه از دیر باز رواج داشت و هنوز نیز دیده میشود.
با رواج روز افزون سیگار كه از حجم ،وزن و سهولت دود كردن بر چپق و قلیان برتری داشت، روز بروز بر تعداد كسانیكه از این وسیله جدید دود كردن استفاده می كردند افزوده شد. ناچار به مرور از توجه مردم به چپق و قلیان كاسته گردید.
تا جائی كه امروز این دو وسیله تا حدی منسوج شده به حساب میآید. اما برای دود كردن سیگار نیز، ابزار و وسایل زیبای جدیدی ساخته شده. مثلاً چوب سیگارهایی از جنس سنگ تراش دار و یا از نقره ملیله كاری با سری از كهربا ساخته شده.
جعبههای س بتكر (توباكوس) بودند زنده میشدند، قادر نبودند بفهمند كه، این وسیله سر تا پا تزئین شده از طلا و نقره و فیروزه و یا یاقوت برای دود كردن تنباكو است.
توتون واژه ای تركی است بمعنی دود.
چپق تركی شده واژه چوبك فارسی است.
قلیان یا غلیان را بعضی اعتقاد دارند بسبب آنكه حركت آب در كوزه شبیه بقلیان یعنی جوشش است باین نام خواندند.
مرجع : هنر و مردم
پی نوشت:
۱ ـ چلم: سر قلیان یا قلیان
۲ ـ اغلب در قلیان گلاب یا برگ گل می ریختند تا آب خوشبو شود. بعضی نیز برگ گل را برای زیبایی داخل آب كوره قلیان می ریختند، زیرا هنگام قلیان كشیدن این گلها در آب و پایین رفته، منظره ای زیبا ایجاد می كنند. هنوز هم این عادت در میان ایرانیان كه قلیان می كشند وجود دارد.
۳ ـ این عادت بعدها به شرق آمد و در ایران و هند مرسوم شد. ۴و۵ ـ مایتون و بریتون برای اولی از سپهبدان ارتش فرانسه و دومی رئیس تشریفات سلطنتی بود مأمور تنظیم و ترتیب مراسم تشریفاتی محمد رضا بیگ به حضور لوئی چهاردهم بود.
۶ ـ که تصویر آن بوسیله یكی از نقاشان معاصر كشیده شده، اگرچه كاملا با تشریفات شرفیابی سفیر ایران تطبیق نمیكند، ولی تا حدودی آ ن تشریفات را نشان میدهد.
۷ ـ آخرین بار كه در ایران توتون و تنباكو تحریم شد، در سال ۱۲۶۸ زمان سلطنت ناصر الدین شاه بود، كه امتیاز فروش توتون و تنباكو به یك نفر انگلیسی داده شد.
اما بر اثر مخالفت شدید مردم و تحریم مصرف توتون و تنباكو این امتیاز در سال ۱۲۷۰ لغو گردید.
پی نوشت:
۱ ـ چلم: سر قلیان یا قلیان
۲ ـ اغلب در قلیان گلاب یا برگ گل می ریختند تا آب خوشبو شود. بعضی نیز برگ گل را برای زیبایی داخل آب كوره قلیان می ریختند، زیرا هنگام قلیان كشیدن این گلها در آب و پایین رفته، منظره ای زیبا ایجاد می كنند. هنوز هم این عادت در میان ایرانیان كه قلیان می كشند وجود دارد.
۳ ـ این عادت بعدها به شرق آمد و در ایران و هند مرسوم شد. ۴و۵ ـ مایتون و بریتون برای اولی از سپهبدان ارتش فرانسه و دومی رئیس تشریفات سلطنتی بود مأمور تنظیم و ترتیب مراسم تشریفاتی محمد رضا بیگ به حضور لوئی چهاردهم بود.
۶ ـ که تصویر آن بوسیله یكی از نقاشان معاصر كشیده شده، اگرچه كاملا با تشریفات شرفیابی سفیر ایران تطبیق نمیكند، ولی تا حدودی آ ن تشریفات را نشان میدهد.
۷ ـ آخرین بار كه در ایران توتون و تنباكو تحریم شد، در سال ۱۲۶۸ زمان سلطنت ناصر الدین شاه بود، كه امتیاز فروش توتون و تنباكو به یك نفر انگلیسی داده شد.
اما بر اثر مخالفت شدید مردم و تحریم مصرف توتون و تنباكو این امتیاز در سال ۱۲۷۰ لغو گردید.
منبع : خبرگزاری آفتاب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست