جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
نحوه انعکاس نبرد حزبالله و اسراییل در رسانههای آمریکا
![نحوه انعکاس نبرد حزبالله و اسراییل در رسانههای آمریکا](/mag/i/2/f5x19.jpg)
اگر ما در شرایطی عادی قرار داشتیم، تصویر آمریكایی درگیریهای اخیر در لبنان (بین حزبالله و اسراییل) ممكن بود شبیه پخش صحنههای خیابانهای مناطق حومه شهر «دیترویت» باشد. در شهر «دییربورن»، شهری كه زادگاه شركت خودروسازی فورد است و بزرگترین منطقه اسكان آمریكاییهای عربتبار در آن قرار دارد، بیش از هزار نفر، روزهایی متوالی به خیابانهای این شهر آمدند تا اعتراض خود را نسبت به درگیریها و زد و خوردهای ارتش اسراییل علیه مردم لبنان و كشتار مردم عادی این كشور اعلام نمایند.
یكی از راه پیماییها كه در روز ۳۰ جولای، با حضور ۱۵۰۰۰ نفر برپا شده بود – این تعداد تظاهراتكننده، نیمی از كل شهروندان عرب این منطقه را شامل میشد – نشان میداد كه در دریایی از پرچمهای لبنان و انبوه شعارهای ضداسراییل، چگونه مخالفان جنگ در خاك ایالات متحده، نظرات خود را اعلام مینمایند، اما اگر تنها چند مایل به سمت شمال حركت كنیم، در منطقه یهودینشین «سوثفیلد» جایی كه جمعی از یهودیان علیه سیاستهای آمریكا و اسراییل تظاهراتی برپا كرده بودند، رسانههای جمعی، این تجمع را در حمایت از بقای دولت اسراییل و نه مردم لبنان، منعكس نمودند، ولی تجمع اعراب را تجمعی ضدجنگ و خشونت (و نه ضدّ اسراییلی) نشان دادند.
این اتفاقی عادی در سرزمینی است كه به عنوان جامعهای آزاد و دارای حق آزادی بیان شناخته میشود.
اما از سوی آمریكاییهای عرب تبار، باید دانست كه بسیاری از آنان حمایت خود را از جنبش حزبالله لبنان اعلام كردند، هرچند این گروه در فهرست سازمانهای تروریستی دولت ایالات متحده قرار دارد. البته آنان به دلیل اعلام قانونی بودن كنترل و شنود مكالمات تلفنی و پستهای الكترونیكی شهروندان آمریكایی، نمیتوانند در اتاقهای گفتوگو و یا سمینارها، آزادانه به تبلیغ نظرات خویش بپردازند، زیرا دولت آمریكا در چارچوب «جنگ علیه تروریسم»، كنترل هرگونه ارتباطات شخصی افراد را قابل شنود میداند.
به علاوه باید بدانید كه مسلمانان مقیم آمریكا نمیتوانند آزادانه كمكهای مالی خود را به قربانیان غیرنظامی حملات ارتش اسراییل در لبنان اهدا نمایند، چرا كه از زمان حوادث ۱۱ سپتامبر تاكنون مؤسسات خیریه عربی و اسلامی فعال در آمریكا، با محدودیتهای امنیتی و اطلاعاتی فراوانی روبهرو شدهاند. دولت جرج بوش تاكنون ۴۰ مؤسسه خیریه را در سراسر دنیا به عنوان حامیان مالی جریانهای تروریستی معرفی كرده است و تاكنون دهها هزار نفر از دستاندركاران مقیم این مراكز در خاك آمریكا را دستگیر و یا اخراج نموده است.
اما از سوی دیگر، تشكلهای خیریه یهودیان ایالات متحده نظیر «انجمن یهودیان متحد» (UJC) توانستهاند در هفتههای اخیر در حدود ۳۰۰ میلیون دلار جهت كمك به خانوادههای آسیب دیده در حملات موشكهای كاتیوشا جنبش حزبالله كه در شمال خاك اسراییل ساكن بودهاند، جمعآوری نمایند. در حالی كه كمكهای ارسالی به مردم جنوب لبنان، به دلیل محدودیتهای امنیتی دولت، بسیار اندك بوده است.
همچنین اگر از گزارشهای رسانهها در مورد اعتراضات صورت گرفته در شهر دیترویت و چند شهر دیگر بگذریم، در میان سایر اخبار رسانهها اثری از جانبداری از یكی از طرفین مخاصمه نمیبینیم، چرا كه اكثر گردهماییها تنها به محكوم نمودن جنگ اكتفا كردند. البته شهروندان عرب و مسلمان ساكن آمریكا نیز از بیم مسایل امنیتی، طرفداری خود از جنبش حزبالله را مخفی نگه میدارند. به علاوه، رسانههای آمریكایی حتی از نشان دادن پلاكاردهایی كه در آنها ستاره داوود پرچم اسراییل با صلیب شكسته جنبش نازی تعویض شده بود، امتناع میكنند.
رسانههای ما به صورتی گسترده، تردید اندكی را در اذهان اكثریت مخاطبان آمریكایی رسانههای جمعی این كشور باقی گذاشتهاند كه مردم اسراییل، انسانهایی خوب و قربانیانی مظلومند، در حالی كه جنبش حزبالله تجسم واقعی شیطان و حتی مسئول تخریب برجهای تجارت جهانی نیویورك میباشد. سازمانی مخفی و بدون عاطفه كه میتواند در راستای تأمین منافعش، كلیه ویرانیها و حملات اسراییل به خاك لبنان و شهروندان غیرنظامی آن را توجیه كند.
البته نكته اصلی این نیست كه دیدگاه مطرح شده در بالا لزوماً اشتباه است. بلكه این نكته همان چیزی است كه ایالات متحده را از سایر كشورهای غربی، از لحاظ دیدگاه نسبت به درگیریهای لبنان و سایر مناطق دنیا، متمایز میكند.
رسانههای آمریكایی همواره این جنگ را بینتیجه، غیرضروری و مشكوك ارزیابی میكردند.
در این میان، شبكههای خبری كابلی ۲۴ ساعته آمریكایی، بیشترین حملات و تحریفها را به مخاطبان خود تحمیل میكنند. شبكه فاكس نیوز كه به رابرت مردوخ تعلق دارد، خبرنگارانش را به دنبال شلیك هر راكت به نقاط مختلف شمال خاك اسراییل گسیل میداشت تا به ارسال گزارشهای خود اقدام كنند. اما مخاطبان این شبكه به ندرت تصویر، خبر و یا گزارشی از حملات و ویرانیهای انجام شده در آن سوی مرزهای اسراییل مشاهده كردند. البته در سایر شبكههای خبری هم اوضاع به همین ترتیب است. ما در این شبكهها هرگز شاهد حضور و گفتوگوی كارشناسان سیاسی در مورد ابعاد ویرانیهای لبنان نبودیم، اما در این هفتهها ما شاهد حضور افرادی نظیر مایكل ایوانس در برنامههای مربوط به حوادث خاورمیانه بودیم كه اصولاً چنین افرادی صلاحیت علمی لازم را جهت اظهارنظر در مورد این اتفاقات ندارند.
ما مایكل ایوانس را در دو شبكه MSNBC و FOX به عنوان كارشناس مسایل خاورمیانه به همراه آن كولتر نویسنده كتب ساسی پرفروش مشاهده میكردیم. البته به یاد داشته باشید كه كولتر پس از واقعه ۱۱ سپتامبر چنین گفته بود: «به خاورمیانه حمله كنید، كشورهایشان را اشغال كنید، رهبرانشان را بكشید و آیین همه آنان را به دین مسیح تغییر دهید!»
در اغلب برنامههای مربوط به حوادث لبنان، ما شاهد برنامههایی جنونآمیز و نفرتانگیز بودیم.مثلاً در روزهای پس از بمباران «قانا»، تعدادی از وبلاگنویسان طرفدار «اسراییل»، شروع به انتشار داستانی دروغین كردند كه براساس این خیالپردازیها، كل این ماجرا از سوی حزبالله تدراك دیده شده بود و یا آنان با قرار دادن اجساد تعدادی كودك مرده در میان آوارهای ساختمانی، قصد فریب رسانههای جمعی را داشتهاند. همچنین اولیور نورث، كه در دوره ریاست جمهوری رونالد ریگان، یكی از دستاندركاران اصلی رسوایی «ایران – كنترا» به شمار میرفت، به عنوان یكی از میهمانان راستگرای برنامههای رادیویی – تلویزونی، در كنار میشل مالكین كه یكی از مهمترین افراد حامی دولت بوش به شمار میرود، در شبكه فاكس نیوز حضور یافتند تا فاجعه قانا را تا حد یك صحنهسازی دروغین پایین بیاورند؛ هرچند پس از مدت كوتاهی، با پذیرفتن مسئولیت این جنایت از سوی ارتش اسراییل، حداقل تا حد زیادی به ابهامات پاسخ داده شد.
همزمان با اوج گرفتن درگیریهای لبنان نیز، تفسیرهای رسانههای غربی از این جنگ تغییر یافت. هرچند در مجموع، نظرات كارشناسان میهمان و مفسران این شبكه انطباق زیادی با موضعگیریهای دولت بوش و حامیان نومحافظه كارش داشت، چرا كه تقریباً همگی آنان معتقد بودند كه جنبش حزبالله بخشی از یك شبكه تروریستی بزرگ ضداسراییلی و ضدآمریكایی است كه در كنار حماس، القاعده، دولتهای ایران و سوریه و در نهایت شورشیان عراقی قرار دارد. به علاوه تلاش بسیار اندكی صرف این موضوع شد كه تمایزات بین این گروهها مطرح و بررسی گردد و حتیالامكان اهداف هر یك از آنان ارائه شود. آنان این جنگ را جنگی مستقیم و بیواسطه بین خیر و شر نامیدند كه در آن، منافع ایالات متحده در كنار منافع دولت اسراییل، تقریباً به صورت كامل برهم منطبق میباشد.
در همان روزها هنگامی كه جان دینگل یكی از نمایندگان ایالات میشیگان در پارلمان – در این ایالت تعداد زیادی از شهروندان عربتبار زندگی میكنند – در مصاحبهای، از موضعگیری دولت آمریكا در این جنگ به جای بیطرفی و كمك به برقراری صلح انتقاد نمود، بلافاصله وی به طرفداری از حزبالله متهم شد.
همچنین نیوت گینگ ریچ سخنگوی سابق كاخ سفید، وی را به دلیل عدم تمایز بین حزبالله و اسراییل مورد سرزنش قرار داد.
از سوی دیگر، راش لیمباك كه یكی از كاشناسان معروف برنامههای تلویزیونی است دینكل را همچون روزنامه نیویورك تایمز متهم به بیاطلاعی نمود تا جایی كه دینكل مجبور شد رسماً علاوه بر محكومیت حزبالله، كلیه عوامل دیگر خشونت را نیز محكوم كند.
البته باید بدانید كه به دلیل برگزاری انتخابات پارلمانی ایالات متحده در سال جاری، موج محكومیت اقدامات حزبالله در سراسر خاك آمریكا روندی صعودی یافته است، هرچند سیاستهای داخلی این كشور نیز همواره در تضاد با اهداف جنبش حزبالله است. در این میان، جمهوریخواهان به دنبال رسوا كردن ترور سناتور معروف دمكراتها جو لیبرمن كه از حامیان اصلی جنگ عراق بود، هستند. به علاوه، با این كار، اهداف ضدیهودی و ضداسراییلی آنان را رسوا كرده تا در نهایت امنیت ملی ایالات متحده، چندی پیش، ترور لیبرمن را كه حتی در نوارهای ارائه شده از سوی گروه القاعده به آن اشاره شده است، به نوعی، تلاش در جهت ناكام گذاشتن آرزوهای مردم آمریكا دانست. اما باید دانست كه ضارب لیبرمن یعنی ندلامونت، یكی از اعضای قدیمی سازمانهای مستقر در سواحل شرقی بوده كه بیشتر عمر خود را در عضویت احزاب جمهوریخواه گذرانده است، حقیقتی كه دیك چینی در سخنانش عمداً آن را نادیده میگیرد.
در سال جاری، برخی از استراتژی سیاسی احزاب جمهوریخواه، تهاجم علیه هر رسانه خبریای است كه از دولت بوش انتقاد میكند و یا اخباری افشاكننده از ناكامیهای داخلی و بینالمللی آن منتشر میكند. لذا به عنوان مثال، پس از اینكه خبرگزاری رویترز عكسی از بیروت پوشیده از دود منتشر كرد، به دلیل فشارهای زیاد مجبور شد اعلام كند كه این عكس از سوی طراحان وبسایت، با تغییر در رنگ و پردازش رایانهای، به این شكل و در نهایت تیرهتر از واقعیت درآمده است.
باید دانست كه مدیران خبرگزاری رویترز تنها به دلیل فشارهای فراوانی خارجی، دست به این عذرخواهی زدند. به علاوه این اقدام كوچك باعث شد كه حتی یكی از سرمداران حزب جمهوریخواه، خبرگزاری رویترز را با برچسب «یك خبرگزاری حامی جنبش حزبالله لبنان» متهم كند.
البته این نماینده زن، تنها كسی نبود كه چنین موضعی اتخاذ كرد، چرا كه سیاستمداران حاكم بر آمریكا و حتی افراد لیبرال نیز با وی همراهی كردند. مثلاً تیم روتن نویسنده و منتقد لیبرال لس آنجلس تایمز، چندی پیش در سرمقاله خود چنین نگاشته بود: «امروز اكثر رسانههای اروپایی و نشریات جهان، مواضعی ضد دولت اسراییل اتخاذ میكنند.»
البته روند حمایت روزافزون نشریات از دولت اسراییل، تنها به رسانههای خاك آمریكا محدود نمیشود. بلكه كنگره ایالات متحده نیز به دلیل حمایتهای خود از این دولت، كاملاً شناخته شده است. به علاوه، از دیرباز سیاستمداران آمریكایی دریافتهاند كه هرگونه انتقاد از دولت اسراییل، آینده فعالیتهای آنان را با مخاطرات زیادی روبهرو خواهد كرد. مثلاً زمانی كه آنتونیو دیلاراگوسا شهردار دمكرات لسآنجلس در یكی از سخنرانیهایش در مورد مسایل و بحرانهای خاورمیانه، پشتیبانی زیادی از دولت اسراییل كرد، مجبود شد مدتی بعد عذرخواهی خود را از مسلمانان مقیم لس آنجلس و رهبران عرب منطقه اعلام كند. به علاوه باید دانست، ترس از هرگونه انتقاد عمومی از سیاستهای دولت اسراییل در خاك ایالات متحده، در واقع حتی از خود كشور اسراییل هم بیشتر است.
البته این وضعیت را نمیتوان تنها به دلیل قدرت آمریكاییهای یهودیتبار كه البته بیش از آنچه در رسانهها گفته میشود، تضاد فكری دارند، دانست. به علاوه، لابیهای حامی اسراییل نظیر «كمیته فعالیتهای سیاسی آمریكایی – اسراییلی» نیز فاقد چنین نفوذی هستند. پس به نظر میرسد، ریشه این نفوذ وسیع را باید در میان یهودیان لیبرالی نظیر میشل لرنر كه یكی از خاخامهای سانفرانسیسكو و مدیر یكی از گروههای فعال ضدجنگ به نام تیكون میباشد، جستوجو كرد. وی سالهاست كه در فعالیتهای خود به دنبال اثبات این امر است كه تأمین كامل منافع دولت اسراییل، تنها در گروی اسكان صلحآمیز مردم منطقه است و تنها اعراب اهریمنی منطقه خاورمیانه نظیر تروریستها، افرادی مخالف صلح و آرامش و دشمن یهودیت هستند.
البته باید بدانید كه اگرچه لزمر برای همه آمریكاییهای یهودیتبار صحبت میكند، اما امروزه فقط نیمی از آنان در مؤسسات حامی دولت اسراییل عضو هستند.
به هر حال، شرایط اسراییل به گونهای تغییر یافته است كه حتی در جلسات غیررسمی حامیان اسراییل هم، تصمیمگیریها با هم رأیی اكثریت همراه نیست، هرچند تقریباً اكثر آنان متفقند كه باید از حملات حزبالله جلوگیری كرد.
امروزه، رسانههای آمریكایی به دلیل سیاستهای خود در وضعیتی قرار گرفتهاند كه مخالفان اسراییل و حتی منتقدان این دولت، به ندرت میتوانند در برنامههای رسانههای جمعی این كشور، نظرات خود را بیان كنند.
لرنر اخیراً گفته است: «امروزه حتی تأمین حقوق اولیه شهروندان فلسطینی و یا صحبت كردن از آنان به عنوان انسانهایی در جامعه بشریت، در اندیشههای سیاسی سیاستمداران آمریكایی، جایگاهی ندارد. چرا كه مؤسسات و انجمنهای یهودی، آیین یهودیت را برای همه ما در قالب دولت اسراییل ترسیم كردهاند و البته تفاوتی ندارد كه این دولت چه سیاستهایی را در قبال مردم لبنان و فلسطین اتخاذ میكند؛ و این مورد دقیقاً همسو با بخشی از انجیل مقدس است كه مؤمنان را از قدرت گرفتن زیاد دولتها و پادشاهان، برحذر میدارد.
نویسنده: آندرو گومبل
منبع: ماهنامه سیاحت غرب
منبع: ماهنامه سیاحت غرب
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست