جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا
ایران از همکاری تا منازعه با آمریکا
![ایران از همکاری تا منازعه با آمریکا](/mag/i/2/f91pm.jpg)
● آشنایی اولیه
آشنایی ایرانیان با آمریکاییها به پیش از برقراری روابط سیاسی بین ایران و آمریکا باز میگردد. با ورود اولین هیئت مذهبی آمریکا به کشور ایران، در سال ۱۲۰۸ شمسی این ارتباط آغاز گردید. هیئت تبشیری پروتستانی به ارومیه رفت و فعالیت خویش را عمدتا بین آسوریهای آن دیار شروع کرد. سپس چهل و یک سال بعد در سال ۱۲۵۱ هجری شمسی، در تهران و نه سال پس از آن، در سال۱۲۶۰ شمسی در تبریز و پس از آن در همدان مراکزی را برای تبلیغ و ترویج مسیحیت پروتستانی از نوع آمریکایی آن تاسیس کردند. آمریکاییها به تدریج دامنه فعالیتهای خود را از حوزه مسیحیان ایران خارج کرده، به مسلمانان روی آوردند که در درجه اول هدف آنها کردها بودند، ولی توفیق چندانی در این زمینه به دست نیاوردند. به ناچار روش خود را تغییر دادند و اقدام به تاسیس مراکز خیریه در نقاطی مثل مشهد، رشت، کرمانشاه و سنندج نمودند. براساس یک تحلیل - که چندان هم غیر منطقی نیست- هدف اصلی آمریکاییها از تبلیغ در بین آسوریها و تبدیل آنها از یک شاخه مسیحیت ارتودوکسی بازمانده کلیسای بیزانس به مسیحیت اصلاح طلب پروتستانی از نوع آمریکایی و توسعه تبلیغات به مناطق کردی، تشکیل یک کشور مسیحی از نوع وابسته به آمریکا در بین کشورهای اسلامی خاورمیانهای و ایجاد یک مستعمره و منطقه نفوذ در برابر مناطق نفوذ روس و انگلیس بود. این اقدام برگرفته از تجربه مشابه آنها در فیلیپین و لیبریا بود. به عنوان استثنایی بر دکترین مونروئه آمریکاییها در فیلیپین، اسپانیاییها را بیرون راندند و به جای آنها نشستند و در موزامبیک که مستعمرات انگلیس و فرانسه در غرب آفریقا بود، جایی برای خویش بین گینه فرانسه و سیرالئون انگلیس یعنی در لیبریا باز کردند. آمریکاییها البته در ایران موفق به این کار نشدند، ولی زمینههای آشنایی با محیط ایران را پیدا کردند.
● مناسبات دو کشور در دوران قاجار و پهلوی
آمریکاییها در اوایل دوره قاجار (ناصرالدین شاه) و اولین بار توسط امیرکبیر با ایران ارتباط رسمی برقرار کردند. این مسئله باعث شد تا آنها کمکم متوجه کشوری همچون ایران باشند و این مناسبات روز به روز شکل تحول یافته و جدیدتری به خود گرفت. دولتمردان و مستشاران آمریکایی پس از حضور نسبی خود دریافتند که کشور ما میتواند از جنبههای مختلفی برای آنها سودمند باشد. لذا با توجه به خوی استعمارگریشان و همچنین ضعف منوط پادشاهان قاجار، نفوذ رسمی خود را با استفاده از مجراهای سیاسی و اقتصادی گسترش دادند. آنها به این نتیجه رسیدند برای بهرهبرداری و استعمار منابع عظیم نفتی و همچنین ارائه گسترده کالاهای آمریکایی در داخل ایران بایستی به نوعی در ایران دارای حضور سیاسی شوند تا بتوانند با بهرهگیری از کلیه ابزارهای موجود منافع خود را حفظ نموده، به منافعی افزونتر دست یابند. از این هنگام عصر نفوذ عناصر سیاسی آمریکایی در ساختار اداری و اجتماعی ایران آغاز میشود. در یک جمعبندی کلی میتوان دیدگاه باری دوربین در خصوص سیاستهای آمریکا را در ایران طی دوره قاجار تائید کرد، وی معتقد است که اصولا آمریکا در این دوره، سیاست خارجی خود در قبال ایران را تابعی از سیاست بریتانیا میدانست.
در دوران پهلوی اول و بعد از کودتای رضاخان، تا شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران توسط متفقین، روابط ایران با آمریکا از گستردگی برخوردار نبود که دلیل عمده آن، مربوط به سیاست خارجی آمریکا و وابستگی شدید رضاخان به سیاستهای انگلستان بود، اما این روابط در چند موضوع اثر داشت از جمله:
- فعالیت مسیحیون مذهبی آمریکایی در شمال غرب کشور
- تلاش شرکتهای نفتی آمریکایی برای اخذ امتیاز نفت شمال
- فعالیت باستانشناسی و حفاری آنان در ایران
- تلاش ایران برای اخذ کمک فنی
- روابط تجاری
در دوران بعد از شهریور ۱۳۲۰ حضور بهرهجویانه و استعمارگرانه آمریکا روز به روز اوج پیدا میکند و در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به بالاترین نقطه آن میرسد که طی آن آمریکاییها به زور اسلحه بر مردم بیپناه ایران سلطه مییابند. از این دوران به بعد به خوبی وابستگی لایههای اداره کشور و کارگزاران دربار محمدرضا شاه به آمریکا کاملا مشخص است و در واقع روند اداره کشور براساس منافع و مصالح این قدرت استعماری پیش میرود.
● دوران انقلاب اسلامی و پس از آن
پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) اگرچه در روابط ایران و آمریکا تغییرات فراوانی را پدید آورد، لیکن این تحول نیز نتوانست در تغییر سیاست مداخله جویانه آمریکا نسبت به ایران چرخش ایجاد کند. سیاست خارجی آمریکا و تعامل آن با ایران در دو دهه گذشته (۱۹۷۹ تا به امروز را میتوان به پنج دوره مشخص تقسیم کرد:
۱) طلوع انقلاب اسلامی تا آغاز جنگ تحمیلی ایران
۲) از جنگ تحمیلی تا صدور قطعنامه سازمان ملل متحد
۳) از رحلت امام خمینی (ره) تا پایان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی
۴) از دوم خرداد ۱۳۷۶ تا پایان ریاست جمهوری خاتمی
۵) از ۳ تیر ۱۳۸۴ تا به امروز
قبل از هر چیز باید اشاره کرد که مطالعات و بررسی و پژوهشهای دو دهه گذشته به خوبی نشان میدهد که به استثنای عدهای انگشت شمار، اغلب نظرهای کارشناسان و نخبگان آمریکا در مورد انقلاب اسلامی ایران و نظام جمهوری اسلامی با سیاست خارجی دو حزب حاکم بر آمریکا یعنی جمهوریخواهان و دموکراتها هماهنگ است. در دهه ۱۹۷۰ و در آستانه انقلاب اسلامی ایران دولتمردان و کارشناسان آمریکا نه تنها به امکان و احتمال یک انقلاب اسلامی در ایران معتقد نبوده، بلکه آن عده از دست اندرکاران و ایران شناسان که از بحران وضع سیاسی و اقتصادی ایران آگاهی داشتند، از مشکلات رژیم پهلوی سخن گفته نظام دیکتاتوری را تحلیل میکردند و هرگز تصور نمیکردند که خیزش اسلامی در ایران به چنین موفقیتی دست خواهد یافت.
این نظریه کم و بیش با دیدگاههای کاخ سفید سیاست خارجی آن روز آمریکا مطابق بود. با همه این شرایط در واقع سیاستهای ایالات متحده بعد از پیروزی انقلاب با مداخله جویی و آشفته نمودن اوضاع داخلی کشورمان شکل گرفت. بعد از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ به نظر میرسد ایالات متحده بزرگترین ضربه سیاسی و بینالمللی را در تاریخ خود متحمل شد طوری که عملیاتی نظامی برای براندازی حکومت ایران طراحی کرد که به طرز اعجاب آوری با شکست روبرو شد. ( عملیات دلتا) بعداز پایان بحران گروگانگیری و آغاز تجاوز عراق به ایران صحنه برای دخالت آمریکا به شیوههای جدید فراهم گردید. سیاست آمریکا درباره ایران که از جنگ تحمیلی شروع شده و تا قطعنامه سازمان ملل و درخواست آتش بس ادامه پیدا میکند متشکل از سیاست تضعیف نظام و براندازی آن از طریق جنگهای خارجی و منطقهای است هر چند آمریکا در طول ۸ سال از هیچ تلاشی برای مداخله در ایران فروگذار نمیکند اما رهبر و ملت ایران با روحیه قوی و تلاشی به یادماندنی در مقابل این سلطه جوییها سدی عظیم و غیرقابل نفوذ ایجاد میکنند. بعد از پایان جنگ و با فروپاشی نظام شوروی و وقوع جنگ خلیج فارس،تحریم و فشار هرچه بیشتر اقتصادی آمریکا بر ایران شروع میشود. این استراتژی از رحلت امام (ره) تا پایان ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی ادامه پیدا میکند. پس از صدور قطعنامه سازمان ملل و پس از استقرار محکم رهبر جدید انقلاب، سیاستگذاران آمریکا به طور شگفت انگیزی تحت تاثیر دو جریان نظام قرار میگرفتند یکی توانایی فوقالعاده انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران در بسیج نظامی و ملی و مذهبی در دفاع از کشور و دیگری انتقال سریع و بلامانع و شروع قدرت رهبری و تحکیم نهاد ولایت فقیه .
این دو پدیده استراتژی آمریکا را در مورد ایران تغییر داد. توانایی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در بسیج عمومی علیه تجاوزات خارجی و تثبیت و مشروعیت نهاد ولایت فقیه به عنوان اصلیترین نشانه انقلاب بزرگترین نگرانیهای آمریکا را تا امروز تشکیل داده است . وسعت گیری و جهانی شدن انقلاب اسلامی ایران یک دردسر بزرگ و یک آلترناتیو در مقابله با ایدئولوژی یک قطبی یا تک قطبی آمریکا و از آغاز یکی از بزرگترین نگرانیهای آمریکا بوده و هست.
بعد از برگزاری انتخابات دوم خرداد در سال ۱۳۷۶ شمسی آمریکاییها سعی نمودند تا وانمود کنندکه دولت جدید ایران به دنبال ایجاد اصلاحاتی بر مبنای خواستههای آنها میباشد . آنها نتایج انتخابات را نشانههایی از نارضایتی مردم علیه جمهوری اسلامی ایران تعبیر کرده و به این نتیجه رسیدند که سیاست تضعیف ایران باید به سیاست براندازی نظام از طریق اصلاحات بنیادین بر مبنای نظر آمریکاییها تبدیل شود. بدین ترتیب بود که روندهای جدیدی از سیاستهای خود را توسط برخی از متفکران و عوامل وابستهشان در کشور ما به اجرا گذاشتند.
اما علیرغم مانورهای رسانهای و سرمایهگذاریهای مختلف به منظور تغییر هرچه بیشتر محیط داخلی ایران بر اساس مطامع خودشان وهمچنین فعالیتهای برخی از افراد در داخل کشور مبنی بر برقراری ارتباط مجدد با ایران با توجه به استحکام سیاستهای قطعی نظام و نفرت بیش از اندازه مردم کشور از سیاستهای آمریکایی این مسئله به وقوع پیوست.
بعد از پایان عمر دولت هشتم و روی کارآمدن دولت نهم در سوم تیرماه ۱۳۸۴ سیاستهای قطعی نظام در مقابل دولت آمریکا مجددا احیا شد و با محوریت گفتمان عدالت طلبی و استکبار ستیزی این بار دولت و نظام ایالات متحده بود که توسط مسئولین اجرایی کشورمان به چالش کشیده شدند. ایستادگی در برابر مداخلههای آمریکا در قضیه هستهای ایران وهمچنین توجه دادن افکار عمومی جهان به جنایتهای جنگی آمریکا در عراق و افغانستان خصوصا در صحن عمومی سازمان ملل متحد ( توسط رئیس جمهور) موجب شد تا کابینه بوش و نومحافظه کاران آمریکایی در موضع انفعال قرار بگیرند و سعی کنند با اعمال تحریمها و قطعنامههای پی در پی ایران را از حرکتهای پویا و فعالانه خود بازدارند. گویی که تحقق آن برای سیاستمداران آمریکایی در طول سه سال گذشته محال و دور از دسترس به نظر میرسد.
امیر محمد تدریسی حسنی
منابع :
-۱ یک قرن ارتباط( پیشینه ارتباط ایران و آمریکا در سده گذشته و تاثیر تحولات جهانی بر این رابطه) ، دکتر علی اکبر ولایتی ،کانون اندیشه جوان
-۲ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران،دکتر منوچهر محمدی، نشر دادگستر
-۳ سیاست صدور انقلاب اسلامی، علی فلاح نژاد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
منابع :
-۱ یک قرن ارتباط( پیشینه ارتباط ایران و آمریکا در سده گذشته و تاثیر تحولات جهانی بر این رابطه) ، دکتر علی اکبر ولایتی ،کانون اندیشه جوان
-۲ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران،دکتر منوچهر محمدی، نشر دادگستر
-۳ سیاست صدور انقلاب اسلامی، علی فلاح نژاد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست