یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

گله - The Herd


سال تولید : ۱۹۷۸
کشور تولیدکننده : ترکیه
محصول : گونی فیلم
کارگردان : زکی اوکتن
فیلمنامه‌نویس : یلماز گونی
فیلمبردار : عزت آکای
آهنگساز(موسیقی متن) : زولفو لیوانلی.
هنرپیشگان : تارک آکان، ملیک دمیراگ، تونسل کورتیز و مرال نیرون.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸ دقیقه.


خانواده «هالیلان» برای پایان دادن به کینه دیرینه‌شان با خانواده «ویسی کان»، دخترشان، «بریوان» (دمیراگ) را به عقد پسری از «ویسی کان» به نام «سروان» (آکان) در آورده‌اند. «بریوان» بیمار است و «سروان» به برادرانش اجازه نمی‌دهد با او صحبت کنند. پدر «سروان»، «هامو» (کورتیز)، «بریوان» را سرزنش می‌کند، کتک سختی از «هامو» می‌خورد همان شب، «سروان» از همسرش دفاع می‌کند، کتک سختی از «هامو» می‌خورد. همان شب، «سروان» از همسرش دفاع می‌کند، کتک سختی از «هامو» می‌خورد. همان شب، «سروان» به «بریوان» التماس می‌کند که با او حرف بزند («بریوان» از زمان مرگ سومین نوزادش، حرف نزده) و بعد کتکش می‌زند. «سروان» دکتر مشهوری را به عیادت «بریوان» می‌آورد، ولی «بریوان» اجازه معاینه را به این مرد غریبه نمی‌دهد. تلگرامی از یک سلطه به دست «سروان» می‌رسد که چطور گله گوسفندان‌شان را به آنکارا ببرند (پول تعدادی از گوسفندها را قبلاً گرفته‌اند). «سروان» برای همراهی در این سفر، ده‌هزار لیر می‌خواهد، به شرطی که «بریوان» را هم همراهش بیاورد. در اولین شهر سرراه، با شنیدن صدای تیراندازی، گله وحشت‌زده متفرق می‌شود. «هالیلان»ها گله را دوباره جمع می‌کنند، ولی «هامو» اجازه نمی‌دهند؛ که «بریوان» آنها را ببیند. گوسفندها را در واگن‌های آلوده به د.د.ت. جای می‌دهند؛ خیلی از گوسفندها می‌میرند، و تعدادی را هم دزدان می‌برند. «هامو» هم دوباره «سروان» و «بریوان» را سرزنش می‌کند. در آنکارا، «ویسی کان»ها گله را به بازار می‌رسانند (و «سروان»، «بریوانِ» بیمار را روی دوش می‌برد). اما واسطه می‌گوید که به‌دلیل تأخیر آنها ضرر کرده، و «هامو» هم پولی را که به «سروان» قول داده، نمی‌پردازد. «سروان» و «بریوان» پیش دوستان‌شان می‌روند، ولی باز هم در بیمارستان، «بریوان» نمی‌گذارد معاینه‌اش کنند. همان شب، «بریوان» در خواب می‌میرد، و «سروان» پدرش را مقصر می‌داند. وقتی یکی از گوسفندفروش‌ها می‌گوید مرگ یک زن اهمیتی ندارد، «سروان» به او حمله می‌کند. پلیس «سروان» را می‌برد. «هامو» زیر بار کفن و دفن «بریوان» نمی‌رود و دنبال «هالیلان»ها می‌فرستد. کوچک‌ترین پسر «هامو»، «سیلو» ترکش می‌کند، و «هامو» در خیابان‌های آنکارا تنها می‌ماند.
* گفته می‌شود که یلماز گونی از داخل زندان جزئیات ساخت این فیلم را، براساس فیلم‌نامه‌ای نوشته خودش، کنترل کرده است و سینمائی در استانبول که فیلم را نمایش می‌داده بمب‌گذاری شده است. خلاصه آنکه فیلم ابزاری سیاسی به شمار می‌آید و مثل تمام آثار دیگر گونی در آن سیاسیت و تمثیل‌ها اجتماعیِ دست چپی حرف اول را می‌زنند. اگرچه که منتقدان غربی آن را هم از جهت سیاسی و هم هنری یک پیروزی به شمار می‌آوردند.


همچنین مشاهده کنید