جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

God Hand


God Hand
آخرین ساخته ی شرکت قدرتمند Clover Studios هم عرضه شد، گفتن این جمله برای ما واقعا سخت بود چون این شرکت با وجود اینکه فقط دو عنوان بازی را تا بحال عرضه کرده بود اما هم از سوی گیمر‌ها هم از سوی منتقدین مورد تشویق فراوان قرار گرفته بود. Viewtiful Joe بازی ای بود که قصد تمسخر فیلم‌های مشهور تاریخ سینما را داشت و البته در سبک اکشن دو بعدی عرضه شد که در سال‌های اخیر تا حدودی فراموش شده است، با این وجود این بازی با پرداخت عالی و یک گیم پلی شاهکار تمام سر‌ها را بسوی خودش برگرداند تا سازندگان دیگر بدانند که برای ساخت یک بازی عالی چیز‌های مهمتر از گرافیک پر زرق و برق هم وجود دارد. بازی دیگر این شرکت هم Okami بود که بدون شک هنری ترین بازی تاریخ محسوب می شود و نیاز به توضیح نمی بینم چرا که همه چیز این بازی در حسی خلاصه شده که هر گیمر بعد از بازی کردنش بدست می آورد نه تعریف‌هایی که از دیگران می شنود.وضعیت God Hand مقدار زیادی با دو کار قبلی Clover Studios متفاوت است، این بازی همه چیز را یک جا دارد.
سبک این بازی تلفیقی از بازی‌های وسترن و تخیلیست. (تخیلی هم از نوع جادوگری و قدرت‌های خارق العاده ی اساطیری و هم از نوع آینده ی دور) منتها این بازی نه اکشن اول شخص است نه ماجرایی بلکه سبک آن به اصطلاح “همه رو بزن” em up(پ )Beat است که در دنیای بازی‌های سه بعدی تا به امروز نتوانسته است حس و حال دوران کنسول‌های ۸ و ۱۶ بیتی را داشته باشد. حالا که نوبت به God Hand رسیده باید بگوییم که این سبک کاملا نو و زنده شده و با اینگونه روایت اگر دنباله رو‌هایی پیدا کند مطمئنا باید منتظر زنده شدن مجدد این سبک و هجوم نسخه‌های سه بعدی بازی‌های قدیمی این سبک باشیم. (البته خبر ساخته شدن Golden Axe برای ۳۶۰X مدتیست که به گوش می رسد و خبرهایی هم از ساخته شدن نسخه‌های جدیدی از Street Fighters در محافل مختلف رد و بدل می شودGod Hand) در یک نگاه کلی یک بازی خوش ساخت است و در نگاه ریزتر هم اشکالات موجود در آن باعث نمی شود که شما از بازی بدتان بیاید چرا که از انجام لذت می برید، گرافیک بازی برای یک بازی سریع و البته سوم شخص بسیار خوب است. از طرفی سیستم مبارزه ی آن دست کمی از سیستم مبارزه بازی‌های قدرتمند سبک y-ActionzCra مثل DMC یا GOW ندارد و از همه مهمتر موسیقی متن و صدا گذاری بازیست که بهترین قسمت بازی محسوب می شود. البته طنز موجود در بازی هم یکی از نقاط قوت آن محسوب می شود، طنزی که در بعضی از جاها باعث می شود که احساس درد به شما دست بدهد!! بازی تمام این خوبی‌ها را مدیون نامی بزرگ در صنعت بازی سازی یعنی شینجی میکامی است که هر وقت اسمی از Resident Evil می برید ناخود آگاه اسم او وارد ذهنمان می شود. داستان بازی مربوط به افسانه ای می شود که در آن یک جنجگوی قدرتمند و قهرمانی بزرگ جهان را از شر شیطان خلاص کرده و قدرت او را در دستش حبس کرده است و از آن به بعد به نام God Hand شناخته شده است. این قدرت‌ها در دست او به او توانایی‌های زیادی در زمینه ی هنر‌های زرمی داده که به واسطه ی همین قدرت‌ها توانسته سال‌ها از زمین محافظت کند. نکته منفی ای که این قدرت دارد نفس بد موجود در آن است که اگر کسی توانایی کنترل آن را نداشته باشد به جای اینکه آن را در راه خیر به کار ببندد تبدیل به مرید شیطان می شود و می تواند از قدرت God Hand در راه‌های پلید استفاده کند.حالا بعد از سال‌ها این قدرت در وجود جوانی به نام جین حلول کرده (در دست راست او) و او وظیفه دارد که از این قدرت محافظت کند و البته در مقابل خلافکاران هم بایستد، اینکه چطور به این قدرت می رسد هم کمی بی مزه به نظر می رسد که بهتر است خودتان در هنگام بازی به آن پی ببرید. باید قبول کرد که این داستان زیادی ساده است یا لااقل از فردی مثل میکامی انتظار داستان بهتری می رفت، اما باید توجه داشته باشیم که این بازی در محدوده ی سبکی قرار دارد که خط داستانی آن‌ها فقط برای این ساخته شده که شما لااقل پیش خودتان تصور کنید که هدفی هم برای انجام بازی در کار است و در God Hand این هدف مراقبت از زمین در برابر بدی‌هاست که هدف خوبی به نظر می رسد. در کل اگر دنبال یک داستان پر و پیچ و خم و رمز آمیز هستید که هر لحظه شما را غافل گیر کند مسلما آخرین انتخاب شما باید God Hand باشد چرا که این بازی برای اینکه طنز موجود را بیشتر کند از کلیشه‌های معروف داستان‌های مختلف بهره می برد.
شخصیت پردازی معنای آنچنانی ای در God Hand ندارد غیر از اینکه باید بگوییم که جین یک قهرمان دوست داشتنی، کلیشه ای و کاملا باور کردنی برای بازی ای مثل God Hand است اما هیچ کدام از شخصیت‌های این بازی در ذهن شما باقی نخواهند غیر اینکه در یادتان بماند دشمنان بخت برگشته ی شما چه وضعیتی داشتند؛ زمانی که آن ضربه‌های خنده آور دردناک را بر آن‌ها وارد می کردید. گیم پلی بازی نه خیلی چیز جدیدی در بر دارد نه خیلی چیز ویژه ایست. هر چیزی که در این چند ساله در سبک em upپ Beat دیده ایم با یک روح سه بعدی در قالب این بازی ظهور کرده اند اما نکته ای که برای گیم پلی یک بازی لازم است در این بازی وجود دارد و آن هم چیزی نیست جز “جذابیت”. جذابیت و لذتی که در مبارزات بازی وجود دارد شما را راغب تر به پیشرفت و یادگیری بیشتر در بازی می کند. من که خیلی بازی را دوست داشتم و کیفی که موقع انجام بازی می کردم را با هیچ کدوم از بازی‌هایی که همزمان درگیرشان بودم عوض نمی کردم و همواره جاذبه ی این بازی برای من موقعی که می خواستم به بازی کردن بپردازم، بیشتر از بازی‌های دیگر بود.
منبع : روزنامه هدف و اقتصاد