پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

رویکردهای سیاسی صدراعظم


رویکردهای سیاسی صدراعظم
حامیان آنگلا مرکل مدعی هستند که او به عنوان صدراعظم (از اواخر ۲۰۰۵) هنوز سیاستمدار موفق در آلمان و بخش زیادی از اروپاست.
استناد این افراد به نظرسنجی های تأیید نشده ای است که نشان می دهد بیش از ۶۰درصد از آلمانی ها به او رأی می دهند، در حالی که تنها ۱۰ درصد از کورت بک رهبر سوسیال دموکرات ها که مرکل قدرت را با وی تقسیم کرده است، حمایت می کنند. اما نظرسنجی ها گمراه کننده است. تفاوت فراوانی میان مرکل صدراعظم و مرکل رهبر حزب محافظه کار اتحادیه دموکرات مسیحی وجود دارد.
ولفگانگ بوسباخ از قانونگذاران فدرال و معاون رهبر دموکرات مسیحی ها می گوید: «حزب در وضعیت خوبی قرار ندارد. نباید تنش ها را کم اهمیت پنداشت، بویژه اختلاف میان اعضای سنتگرای حزب که آرزوی بازگشت به سالیان گذشته را دارند.»
بلوک محافظه کاران که اتحادیه سوسیال مسیحی در ایالت باواریا را هم شامل می شود وضعیت فجیعی درنظرسنجی ها دارد. این بلوک در انتخابات آینده حدود ۳۷ درصد آرا را از آن خود می کند که ایجاد ائتلاف با هر یک از احزاب مشابه (مانند آنچه پس از انتخابات ۲۰۰۵ رخ داد) را بیش از اندازه دشوار می سازد.
در آن انتخابات محافظه کاران و سوسیال دموکرات ها، دو حزب بزرگ مردمی آلمان، عملکرد بسیار بدی داشتند به گونه ای که وادار به تشکیل یک ائتلاف بزرگ ناخواسته شدند. مرکل برای حفظ اتحاد دولتش مجبور به مصالحه های پی درپی شده است. صرفنظر کردن از ادامه اصلاحات بلندپروازانه ای که سلف سوسیال دموکراتش گرهاردشرودر با هدف کاهش بیکاری از طریق کاستن از امتیازات رفاهی خاص در پیش گرفته بود ازجمله این مصالحه هاست.
مرکل از ایده تشکیل یک ائتلاف بزرگ دیگر پس از انتخابات سال آینده بیمناک است. مشاوران و مسئولان انتخاباتی وی برای جلوگیری از تکرار این ائتلاف در تلاش هستند تا علت اختلاف فاحش در محبوبیت بالای وی به عنوان صدراعظم و عملکرد ضعیفش در نقش رهبری حزب را بیابند.
گرد لانگوت زندگینامه نویس مرکل و استاد علوم سیاسی در دانشگاه بن می گوید: آلمانی ها از این خرسند هستند که زنی برای نخستین بار کشوری را اداره می کند که به دلیل محافظه کاری در مسئله ارتقای شغلی زنان به مناصب بلندپایه بدنام شده است.
مرکل وجهه آلمان در اروپا و امریکا را بهبود بخشید و روابط با واشنگتن را که در دوران شرودر لطمه دیده بود ترمیم کرد. شرودر در مبارزات انتخاباتی اش در سال ۲۰۰۲ برای تأکید بر مخالفتش با حمله احتمالی امریکا به عراق از شعارهای ضدامریکایی استفاده کرد.
مرکل در مقام صدراعظم، سیاست خارجی برلین در قبال روسیه و چین، دو شریک تجاری بزرگ آلمان را تغییر داده است. شرودر در دوره ۷ساله حکومت اش روابط دوستانه ای با ولادیمیر پوتین برقرار کرد و برای کمک به شرکت های آلمانی در روسیه و چین هر کاری که می توانست انجام داد. او در سال های صدراعظمی اش به ندرت از حقوق بشر سخن می گفت.
حامیان مرکل مدعی هستند سیاست را از منافع اقتصادی متمایز سازد و از ارزش های دموکراتیک و حقوق بشر سخن گفته است. رهبری روسیه و چین این رویکرد را گردن فرازی برلین قلمداد می کنند.
زمانی که مرکل در سپتامبر گذشته در دفترش با دالایی لاما رهبر معنوی تبعیدیان تبت دیدار کرد انتقادات زیادی از سوی پکن، صنایع آلمانی و فرانک والتر اشتاین مایر وزیر خارجه آلمان (که پیشتر رئیس ستاد کارکنان شرودر بود) صورت گرفت. اشتاین مایر علناً از موضع مرکل درباره حقوق بشر انتقاد کرد و گفت: این شیوه ای بی ارزش است که مرکل برای کسب آرا به بهای روابط اقتصادی با چین در پیش گرفته است.
واقعیت آن که، موضع مرکل در قبال حقوق بشر، تجارت با روسیه و چین را مختل نکرده است. نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که مردم آلمان از نگرش های مرکل نسبت به روسیه، چین و تبت رضایت دارند.
در بعد سیاست خارجی نیز همانگونه که اسکار نیدرمایر استاد دانشگاه آزاد برلین می افزاید: «برخی سران حزب دموکرات مسیحی به مرکل اعتماد دارند. او آنها را سراسیمه نمی کند.» اما چرا این موفقیت صدارت عظمایی در کشور منعکس نشده است یک دلیل این است که اتحادیه دموکرات مسیحی مرکل، حزبی محافظه کار با رویه های قوی پوپولیستی است. این حزب که پس از ۱۹۴۵ شکل گرفت در پی دخالت دولت برای بهبود عدالت اجتماعی، همبستگی و ارزش های خانواده بوده است. مرکل هم دراین ارزش ها سهیم است. اما وی به عنوان فردی که در آلمان شرقی کمونیست رشد کرده هوادار دخالت اندک دولت است.
وی قبولاندن چنین رویکردی به حزبش را دشوار یافته است. این در حالی است که پوپولیسم رشد فزاینده ای داشته و درخواست ها برای دخالت دولت بیشتر شده است. برای نمونه سروزیران ایالت های راین شمالی، وستفالیا و باواریا که از حزب محافظه کار مرکل هستند خواستار از سرگیری کمک هزینه های ویژه معیشتی و حقوق بالاتر برای مستمری بگیران شده اند. بوسباخ اظهار می دارد که مرکل نمی تواند مستمری بگیران را نادیده بگیرد زیرا بیش از نیمی از ۵۳۷ هزار عضو اتحادیه دموکرات مسیحی بالای ۶۰ سال سن دارند. با این همه، این اقدامات پوپولیستی جایگاه حزب را در نظرسنجی بهبود بخشیده است.
نسل قدیمی تر محافظه کاران به آنچه که ارزش های لیبرالی یا حتی نولیبرالی مرکل می دانند بدبین است. مرکل بسیار دیر و در جریان مبارزات انتخاباتی ۲۰۰۵ به این شکاکیت پی برد. در آن هنگام وی وعده داد که تغییری بنیادین در نظام مالیاتی به وجود آورد و اصلاحات دیگری با هدف کاهش نقش دولت ایجاد کند اما دریافت که رأی دهندگان محافظه کار چنین چیزی را نمی خواهند. از آن زمان، اصلاحات بزرگ مالیاتی متوقف شده و مرکل حتی نقش دولت را می ستاید که موجب ناامیدی نسل جوانتر شده است.
مرکل همچنین با شالوده ایدئولوژیکی دیگری در حزبش دست و پنجه نرم کرده است؛ خانواده. او به کمک «اورسولا فون درلین» وزیر خانواده در کابینه اش قوانینی را برای تشویق زنان شاغل و حرفه ای تر به داشتن بچه و سپس بازگشت به کار تصویب کرده است. این قوانین ایجاد مراکز مراقبت های روزانه برای بیش از ۷۵۰ هزار کودک را دربر می گیرد. نیدرمایر ادامه می دهد: «سیاست های مرکل درباره خانواده بسیاری از محافظه کاران بویژه در بخش های جنوب غربی آلمان را برآشفته کرده است. در این منطقه برخورد و تصادم میان ارزش های لیبرالی و محافظه کاری حزبش را می توانید ببینید.» به تبع آن، حزب دچار شکافی شده است به گونه ای که برخی خواهان تداوم اصلاحات مرکل هستند و برخی دیگر هیچ تغییری نمی خواهند.
این عدم تجانس حزبی و دولت ائتلافی سازش ناپذیر، فضای مانور مرکل را در ماه های آینده کاهش می دهد. حامیان وی بیم آن دارند که ائتلاف تا پس از انتخابات کاری از پیش نبرد. بوسباخ می گوید: «مرکل در ماه های آینده باید کشتی را به ساحل بازگرداند و برای حزبش مبارزه کند.»
مرکل در چهارسالی که از انتخابش به عنوان نخستین صدراعظم زن در آلمان می گذرد زنجیره ای از موفقیت ها و ناکامی ها را در سیاست خارجی کشور به ثبت رسانده است.
وی به واسطه دیداری که هفته جاری با باراک اوباما کاندیدای دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری امریکا دارد بر چشم انداز سیاسی اروپا سایه افکنده است. مرکل و اوباما در نظر دارند در برلین دورنمای تازه ای از تجدید همکاری های امریکا و اروپا ارائه دهند.
دولت مرکل تلاش کرد با مشارکت در تبادل اسرا میان اسرائیل و حزب الله خود را به عنوان نیروی محرکه در حل یکی از دشوارترین مسائل دنیا معرفی کند. البته جامعه بین المللی چنین توفیقی در مبادله اسرا را به نام حزب الله ثبت کرده است ، ضمن آن که آلمان در کنار سازمان ملل نقش یک میانجی ساده را داشته است .
اما متحدان آلمان در ناتو از خودداری مرکل از اعزام سربازان آلمانی به جنوب افغانستان برای مبارزه با طالبان عصبانی هستند. توجیه وی آن است که بیش از ۶۵درصد آلمانی ها شدیداً با اعزام نیرو به جنوب افغانستان مخالف هستند.
ترجمه: هرمز برادران
منابع: اینترنشنال هرالدتریبون، ایندیپندنت
منبع : روزنامه ایران