یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا
معجزههای دعا و نیایش
زمانی كه دوره كارآموزی را در بیمارستان «پاركلندمموریال» واقع در شهر دالاس (ایالت تگزاس) سپری میكردم، نخستین بیمارم را كه دچار سرطان كشندهای در هر دو ریهاش شده بود، زیرنظر گرفتم و وی را از شیوههای درمانی آگاه كردم و گفتم:
- چندان امیدوار نیستم كه بهبود یابی!
او با شنیدن این سخن تلخ و نومیدكننده، زیر بار هیچ نوع معالجهای نرفت. با این همه، هر وقتبه كنار تختش میرفتم، عیادت كنندههایی را میدیدم كه از كلیسا آمده و دورش حلقه زده بودند ،برایش آواز مذهبی میخواندند و دعا میكردند. با خود میاندیشیدم:
- كار خوبی است چون همین روزها باید آماده شوند تا در مراسم به خاك سپاریش آواز سردهند و دعا و نیایش كنند. سال بعد كه محل كارم عوض شده بود، یكی از دوستان و همكاران پیشینم در بیمارستان یادشده تلفنی پرسید: میخواهی بیمار قدیمیات را ملاقات كنی؟
- او را ببینم؟!
هیچ نمیتوانستم باور كنم كه هنوز زنده باشد. وقتی عكس پرتونگاری سینهاش را دیدم، غرق حیرت شدم. ریههای او كاملا سالم بود و هیچ نشانهای از سرطان در آنها دیده نمیشد!
پرتوكار (رادیولوژیست) كه به عكس مینگریست، گفت:
- درمانش معجزه بوده است!
با خودم گفتم:
- معالجه؟ معالجهای در كار نبوده جز اینكه دعاها اثر كرده باشند!
قضیه را به دو تن از استادان دانشكده پزشكی گفتم. هیچ كدام نخواستند تایید كنند كه بهبودی بیمار معجزه بوده است! یكی از آنها گفت:
- این روند عادی بیماری است .
دیگری شانههایش را با بیاعتنایی بالا انداخت و گفت: از این چیزها زیاد اتفاق میافتد. من ایمان و اعتقاد قلبی دوران كودكیام را از دست داده و اكنون به توانایی پزشكی جدید ایمان آورده بودم. دعا را یك تشریفات ظاهری و اختیاری فرض میكردم. به همین جهت، این رخداد را فراموش كردم. سالها گذشت و مرا به عنوان مدیر داخلی یكی از بیمارستانهای بزرگ شهری منصوب كردند. خبر داشتم كه در آنجا شمار زیادی از بیماران دستبه دعا میشوند، ولی من كوچكترین اعتقادی به این كار نداشتم. آن گاه در اواخر دهه ۸۰ با پژوهشهایی كه قسمت اعظمشان بر اثر آزمایشهایی به اثبات رسیده بودند، روبهرو شدم كه نشان دادند دعا موجب بروز تحولات چشمگیری در دگرگونی شرایط جسمی و روحی آدمی میگردد.
شاید مستندترین بررسیها در سال ۱۹۸۸ به وسیله دكتر «راندولف بیرد» متخصص قلب و عروق انجام پذیرفته باشد. رایانه، وجود ۳۹۳ مریض بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیماران قلبی [سی. سی. یو] بیمارستان عمومی سانفرانسیسكو را اعلام كرد. عدهای برای گروهی از آنها دعا میكردند و در حق دستهای دیگر دعایی نمیشد. هیچ كس نمیدانست كه این بیماران در زمره كدام گروه بودند. تنها اسم كوچك مریضها به انضمام شرح مختصری از مریضیشان در اختیار دعاكنندگان نهاده شد. از آنها خواستند تا زمان مریض شدن بیماران از بیمارستان، هر روز برایشان دعا كنند. ولی در مورد اینكه چگونه به این عمل بپردازند و چه بگویند، توصیهای نشده بود.
موقعی كه این پژوهش پس از گذشت ده ماه كامل شد، بیمارانی كه درباره آنان دعایی شده بود، از چندین حیثسود بردند:
آنها پنجبار كمتر از گروهی كه دعایی در موردشان نشده بود، نیاز به پادزیست (آنتی بیوتیك) پیدا كردند.
۵/۲ دفعه كمتر دچار افت نبض شدند.
ایست قلبی، كمتر به سراغشان میرفت.
چنانچه در پیشرفتهایی كه تاكنون در دانش نوین پزشكی پدید آمده است، به جای دعا، داروی جدید یا شیوههای جراحی وجود میداشت، احتمالا به منزله یك عامل بهبودی قلمداد میگشت. حتی شخص بیدین و بیایمانی همچون دكتر «ویلیام نومن» كه شك و تردیدش درباره ارزش و اعتبار شفای ایمانی را در كتابی آورده، معترف است: اگر این مطالعه معتبر باشد، ما پزشكان باید در نسخههایمان بنویسیم: «روزی سه مرتبه دعا كن.» ولی دانشمندان و در ضمن پزشكان پیوسته با موارد مبهمی برخورد میكنند كه گویی یكی از آنها همین قدرت دعا باشد.
از آن زمان من طبابتم را وقف پژوهش و نگارش درباره دعا و كیفیت تاثیر آن بر بهبودی بیماران كردم. مطالعات زیادی حاكی از آن است كه دعا تاثیر به سزایی در بهبود پرفشاری خون، جراحات، سردردها و نگرانی دارد. در ذیل مواردی از یافتههایم را یادآور میشوم:
اثر دعا
طی بررسیهایی كه داشتهام، دعا نه تنها در مواقعی كه افراد برای تقاضای مشخصی دستبه دعا برداشتهاند سودمند بوده، بلكه زمانی هم كه چیز خاصی طلب نكردهاند، نتیجه داشته است. به واقع مشاهدات من حاكی از آن است كه دعای سادهای همچون[ای خداوند! ]«آنچه اراده تست، شدنی است،» از لحاظ كمی بسیار اثر بخشتر از دعاهای شخصی و طلب نیازهای شخصی است. در بسیاری از موارد ظاهرا یك حالت دینباوری - احساسی سرشار از دینداری و حس همدردی، فریادرسی، نیكوكاری و دلسوزی، زمینه را برای بهبود یافتن انسان فراهم میسازد.
دعا همراه با عشق
عشق، قدرت افسانهای دارد. این توان، آداب و رسوم همگانی، احساس مشترك و تجربیات روزانه را شكل میدهد. عشق، شهوت را از بین میبرد. به نحوی كه سرخ روی شدن و ضربان شدید قلب عاشقان بیدل، گواه این مدعاست. به طور كلی، همواره اندیشه مهر و دوستكامی، عنصری ارزشمند در شفای بیماران به شمار میرفته است. در حقیقت، آماری كه از دههزار مرد مبتلا به بیماریهای قلبی در «مجله پزشكی آمریكا» درج شده، حاكی است كسانی كه به آماس گلو دچار بودند و همراهشان را پشتیبان و هواخواه خویش میپنداشتند، تقریبا ۵۰ درصد از این بیماری بهبود یافتند.
اصولا تمامی شفایافتگانی كه از ایمان كافی برخوردار و به دعا و نیایش معتقدند، در این نكته اتفاقنظر دارند كه عشق، قدرتی است كه حصول بهبودی را برایشان امكانپذیر میكند. هرچند بین آن ما [محب و محبوب] فاصله باشد، حس همنوایی و صمیمیت چنان استوار میشود كه ایشان واقعا آن را «یكی شدن» با شخص دعاشونده میانگارند. «اگنس سانفورد» بر این باور است كه فقط عشق و محبت قادر استشعله شفا را برافروزد.
دعاگویان هرگز نمیخوابند
یكی از شگفت انگیزترین موعظههایی [كه در] دوران كودكی [خطاب به] من اظهار میشد این بود: همیشه دعا كن.
آنقدر بزرگ شده بودم كه مفهوم «همیشه» را دریابم. با این حال، علیرغم تمام تلاشهایم در این راه به آسانی نمیتوانستم دعاخوانی همیشگی باشم و همواره شبها در رختخواب، جذبه خواب، تلاشم را نقش بر آب میساخت. به فكرم نمیرسید كه دعاگویی «نیمه هوشیارانه» هم شدنی است. امروزه، ما دعا را تا حدودی با آگاهی و هوشیاری یكی میدانیم. چنانچه دعا حتی در موقع خواب، در ضمیر ناخودآگاه ما بروز كند، بیمعنی به نظر میآید و احتمال اینكه ضمیر ناخودآگاه ما بهتر از ذهن هوشیارمان دعا كند، به آسانی در اندیشه جای نمیگیرد.
دعا، ضامن سلامتی است
دكتر «هربرت بنسون»: استاد دانشكده هاروارد یكی از اولین پژوهندگان پزشكی بود كه پیرامون فواید دعا و نیایش مطالعاتی انجام داد. وی متوجه شد كه در بین مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و كاتولیكها از عبارتهایی چون: «پروردگارا، به ما رحم كن» استفاده میشود. یهودیان درود صلح «شالوم» میفرستند و پروتستانها غالبا نخستین سطر دعای آفریدگار را در آغاز «سرود بیست و سوم» برمیگزینند. استاد یادشده به رابطه میان اعمال و دعا پی برد. وی به قهرمانان دو پیام داد: هنگام دویدن، بیندیشند و مشاهده كرد به این ترتیب، بدنشان ورزیدهتر میشود.
تحقیقات وی نشان داد كه نه تنها دعا برای بدن اثر دارد، بلكه شیوه دعاگویی افراد بشر هم با یكدیگر بسیار متفاوت است. انتخاب راه كاری ویژه دعا كردن چه بسا مردم را محدود میكند و نتیجه چیزی جز دست كشیدن از این عمل نخواهد بود.
دعا باید آزادانه انجام پذیرد
بیشتر مردم خود را ناچار میبینند كه دعایشان را با قصد و هدفمندانه بر زبان جاری سازند. ولی پژوهشها نشان میدهد درخواستی كه آزادانه صورت گیرد نیز میتواند چارهساز باشد. در عبارات دعایی همانند: هر چه آفریدگار بخواهد، آنچه تو اراده كردهای، همان است. بگذار چنین باشد. بهترین مقدرات را تعیین كن.
دعاگزاران خود را به طلب معینی محدود نمیكنند. یا دعای مبهم و پیچیده نمیكنند. شاید مقصود برخی از اشخاص كه عبارت «بگذر و به خدا واگذار كن» را به كار میبرند، همین باشد. بسیاری از افراد در دعاهای خویش حالت تسلیم و بیدخالتی را تمیز میدهند و از پیامدهایش چنین بهرهمند میگردند.
پیام دعا
یكی از بیماران در حال جان سپردن بود. روز پیش از مرگ، با زن و بچههایش كنار تختخوابش نشسته بودم. میدانست آفتاب عمرش لب بام است و در حالی كه، صدایش گرفته بود، جملههای خود را با احتیاط به زبان میآورد. هرچند آدم مذهبی نبود، ولی معلوم بود كه راز و نیاز آغاز كرده است.
از وی سؤال كردم: برای چه چیزی دعا میكنی؟ با احتیاط جواب داد: دعایم به خاطر چیزی نیست.
آری، راز و نیاز اینگونه است. دعا و توسل، یادآور سرشتبیپایان ماست، بخشی از وجود ما شمرده میشود كه محدود به زمان و مكان معینی نیست.
منبع: مجله ریدرز دایجیست ۱۹۹۸
Parkland Momarial
ترجمه: امیر دیوانی
- چندان امیدوار نیستم كه بهبود یابی!
او با شنیدن این سخن تلخ و نومیدكننده، زیر بار هیچ نوع معالجهای نرفت. با این همه، هر وقتبه كنار تختش میرفتم، عیادت كنندههایی را میدیدم كه از كلیسا آمده و دورش حلقه زده بودند ،برایش آواز مذهبی میخواندند و دعا میكردند. با خود میاندیشیدم:
- كار خوبی است چون همین روزها باید آماده شوند تا در مراسم به خاك سپاریش آواز سردهند و دعا و نیایش كنند. سال بعد كه محل كارم عوض شده بود، یكی از دوستان و همكاران پیشینم در بیمارستان یادشده تلفنی پرسید: میخواهی بیمار قدیمیات را ملاقات كنی؟
- او را ببینم؟!
هیچ نمیتوانستم باور كنم كه هنوز زنده باشد. وقتی عكس پرتونگاری سینهاش را دیدم، غرق حیرت شدم. ریههای او كاملا سالم بود و هیچ نشانهای از سرطان در آنها دیده نمیشد!
پرتوكار (رادیولوژیست) كه به عكس مینگریست، گفت:
- درمانش معجزه بوده است!
با خودم گفتم:
- معالجه؟ معالجهای در كار نبوده جز اینكه دعاها اثر كرده باشند!
قضیه را به دو تن از استادان دانشكده پزشكی گفتم. هیچ كدام نخواستند تایید كنند كه بهبودی بیمار معجزه بوده است! یكی از آنها گفت:
- این روند عادی بیماری است .
دیگری شانههایش را با بیاعتنایی بالا انداخت و گفت: از این چیزها زیاد اتفاق میافتد. من ایمان و اعتقاد قلبی دوران كودكیام را از دست داده و اكنون به توانایی پزشكی جدید ایمان آورده بودم. دعا را یك تشریفات ظاهری و اختیاری فرض میكردم. به همین جهت، این رخداد را فراموش كردم. سالها گذشت و مرا به عنوان مدیر داخلی یكی از بیمارستانهای بزرگ شهری منصوب كردند. خبر داشتم كه در آنجا شمار زیادی از بیماران دستبه دعا میشوند، ولی من كوچكترین اعتقادی به این كار نداشتم. آن گاه در اواخر دهه ۸۰ با پژوهشهایی كه قسمت اعظمشان بر اثر آزمایشهایی به اثبات رسیده بودند، روبهرو شدم كه نشان دادند دعا موجب بروز تحولات چشمگیری در دگرگونی شرایط جسمی و روحی آدمی میگردد.
شاید مستندترین بررسیها در سال ۱۹۸۸ به وسیله دكتر «راندولف بیرد» متخصص قلب و عروق انجام پذیرفته باشد. رایانه، وجود ۳۹۳ مریض بستری در بخش مراقبتهای ویژه بیماران قلبی [سی. سی. یو] بیمارستان عمومی سانفرانسیسكو را اعلام كرد. عدهای برای گروهی از آنها دعا میكردند و در حق دستهای دیگر دعایی نمیشد. هیچ كس نمیدانست كه این بیماران در زمره كدام گروه بودند. تنها اسم كوچك مریضها به انضمام شرح مختصری از مریضیشان در اختیار دعاكنندگان نهاده شد. از آنها خواستند تا زمان مریض شدن بیماران از بیمارستان، هر روز برایشان دعا كنند. ولی در مورد اینكه چگونه به این عمل بپردازند و چه بگویند، توصیهای نشده بود.
موقعی كه این پژوهش پس از گذشت ده ماه كامل شد، بیمارانی كه درباره آنان دعایی شده بود، از چندین حیثسود بردند:
آنها پنجبار كمتر از گروهی كه دعایی در موردشان نشده بود، نیاز به پادزیست (آنتی بیوتیك) پیدا كردند.
۵/۲ دفعه كمتر دچار افت نبض شدند.
ایست قلبی، كمتر به سراغشان میرفت.
چنانچه در پیشرفتهایی كه تاكنون در دانش نوین پزشكی پدید آمده است، به جای دعا، داروی جدید یا شیوههای جراحی وجود میداشت، احتمالا به منزله یك عامل بهبودی قلمداد میگشت. حتی شخص بیدین و بیایمانی همچون دكتر «ویلیام نومن» كه شك و تردیدش درباره ارزش و اعتبار شفای ایمانی را در كتابی آورده، معترف است: اگر این مطالعه معتبر باشد، ما پزشكان باید در نسخههایمان بنویسیم: «روزی سه مرتبه دعا كن.» ولی دانشمندان و در ضمن پزشكان پیوسته با موارد مبهمی برخورد میكنند كه گویی یكی از آنها همین قدرت دعا باشد.
از آن زمان من طبابتم را وقف پژوهش و نگارش درباره دعا و كیفیت تاثیر آن بر بهبودی بیماران كردم. مطالعات زیادی حاكی از آن است كه دعا تاثیر به سزایی در بهبود پرفشاری خون، جراحات، سردردها و نگرانی دارد. در ذیل مواردی از یافتههایم را یادآور میشوم:
اثر دعا
طی بررسیهایی كه داشتهام، دعا نه تنها در مواقعی كه افراد برای تقاضای مشخصی دستبه دعا برداشتهاند سودمند بوده، بلكه زمانی هم كه چیز خاصی طلب نكردهاند، نتیجه داشته است. به واقع مشاهدات من حاكی از آن است كه دعای سادهای همچون[ای خداوند! ]«آنچه اراده تست، شدنی است،» از لحاظ كمی بسیار اثر بخشتر از دعاهای شخصی و طلب نیازهای شخصی است. در بسیاری از موارد ظاهرا یك حالت دینباوری - احساسی سرشار از دینداری و حس همدردی، فریادرسی، نیكوكاری و دلسوزی، زمینه را برای بهبود یافتن انسان فراهم میسازد.
دعا همراه با عشق
عشق، قدرت افسانهای دارد. این توان، آداب و رسوم همگانی، احساس مشترك و تجربیات روزانه را شكل میدهد. عشق، شهوت را از بین میبرد. به نحوی كه سرخ روی شدن و ضربان شدید قلب عاشقان بیدل، گواه این مدعاست. به طور كلی، همواره اندیشه مهر و دوستكامی، عنصری ارزشمند در شفای بیماران به شمار میرفته است. در حقیقت، آماری كه از دههزار مرد مبتلا به بیماریهای قلبی در «مجله پزشكی آمریكا» درج شده، حاكی است كسانی كه به آماس گلو دچار بودند و همراهشان را پشتیبان و هواخواه خویش میپنداشتند، تقریبا ۵۰ درصد از این بیماری بهبود یافتند.
اصولا تمامی شفایافتگانی كه از ایمان كافی برخوردار و به دعا و نیایش معتقدند، در این نكته اتفاقنظر دارند كه عشق، قدرتی است كه حصول بهبودی را برایشان امكانپذیر میكند. هرچند بین آن ما [محب و محبوب] فاصله باشد، حس همنوایی و صمیمیت چنان استوار میشود كه ایشان واقعا آن را «یكی شدن» با شخص دعاشونده میانگارند. «اگنس سانفورد» بر این باور است كه فقط عشق و محبت قادر استشعله شفا را برافروزد.
دعاگویان هرگز نمیخوابند
یكی از شگفت انگیزترین موعظههایی [كه در] دوران كودكی [خطاب به] من اظهار میشد این بود: همیشه دعا كن.
آنقدر بزرگ شده بودم كه مفهوم «همیشه» را دریابم. با این حال، علیرغم تمام تلاشهایم در این راه به آسانی نمیتوانستم دعاخوانی همیشگی باشم و همواره شبها در رختخواب، جذبه خواب، تلاشم را نقش بر آب میساخت. به فكرم نمیرسید كه دعاگویی «نیمه هوشیارانه» هم شدنی است. امروزه، ما دعا را تا حدودی با آگاهی و هوشیاری یكی میدانیم. چنانچه دعا حتی در موقع خواب، در ضمیر ناخودآگاه ما بروز كند، بیمعنی به نظر میآید و احتمال اینكه ضمیر ناخودآگاه ما بهتر از ذهن هوشیارمان دعا كند، به آسانی در اندیشه جای نمیگیرد.
دعا، ضامن سلامتی است
دكتر «هربرت بنسون»: استاد دانشكده هاروارد یكی از اولین پژوهندگان پزشكی بود كه پیرامون فواید دعا و نیایش مطالعاتی انجام داد. وی متوجه شد كه در بین مسلمانان، مسیحیان، یهودیان و كاتولیكها از عبارتهایی چون: «پروردگارا، به ما رحم كن» استفاده میشود. یهودیان درود صلح «شالوم» میفرستند و پروتستانها غالبا نخستین سطر دعای آفریدگار را در آغاز «سرود بیست و سوم» برمیگزینند. استاد یادشده به رابطه میان اعمال و دعا پی برد. وی به قهرمانان دو پیام داد: هنگام دویدن، بیندیشند و مشاهده كرد به این ترتیب، بدنشان ورزیدهتر میشود.
تحقیقات وی نشان داد كه نه تنها دعا برای بدن اثر دارد، بلكه شیوه دعاگویی افراد بشر هم با یكدیگر بسیار متفاوت است. انتخاب راه كاری ویژه دعا كردن چه بسا مردم را محدود میكند و نتیجه چیزی جز دست كشیدن از این عمل نخواهد بود.
دعا باید آزادانه انجام پذیرد
بیشتر مردم خود را ناچار میبینند كه دعایشان را با قصد و هدفمندانه بر زبان جاری سازند. ولی پژوهشها نشان میدهد درخواستی كه آزادانه صورت گیرد نیز میتواند چارهساز باشد. در عبارات دعایی همانند: هر چه آفریدگار بخواهد، آنچه تو اراده كردهای، همان است. بگذار چنین باشد. بهترین مقدرات را تعیین كن.
دعاگزاران خود را به طلب معینی محدود نمیكنند. یا دعای مبهم و پیچیده نمیكنند. شاید مقصود برخی از اشخاص كه عبارت «بگذر و به خدا واگذار كن» را به كار میبرند، همین باشد. بسیاری از افراد در دعاهای خویش حالت تسلیم و بیدخالتی را تمیز میدهند و از پیامدهایش چنین بهرهمند میگردند.
پیام دعا
یكی از بیماران در حال جان سپردن بود. روز پیش از مرگ، با زن و بچههایش كنار تختخوابش نشسته بودم. میدانست آفتاب عمرش لب بام است و در حالی كه، صدایش گرفته بود، جملههای خود را با احتیاط به زبان میآورد. هرچند آدم مذهبی نبود، ولی معلوم بود كه راز و نیاز آغاز كرده است.
از وی سؤال كردم: برای چه چیزی دعا میكنی؟ با احتیاط جواب داد: دعایم به خاطر چیزی نیست.
آری، راز و نیاز اینگونه است. دعا و توسل، یادآور سرشتبیپایان ماست، بخشی از وجود ما شمرده میشود كه محدود به زمان و مكان معینی نیست.
منبع: مجله ریدرز دایجیست ۱۹۹۸
Parkland Momarial
ترجمه: امیر دیوانی
منبع : بنياد انديشه اسلامي
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان دولت چهاردهم محمدجواد ظریف ایران پزشکیان دولت سیزدهم دولت رئیس جمهور انتخابات مجلس شورای اسلامی ظریف انتخابات ریاست جمهوری
تهران هواشناسی پشه آئدس سازمان هواشناسی شهرداری تهران قتل وزارت بهداشت گرمای هوا پلیس گرما پلیس راهور شهر تهران
واردات خودرو مالیات خودرو قیمت خودرو برق حقوق بازنشستگان مایکروسافت قیمت طلا قیمت دلار بازنشستگان بازار خودرو مسکن
تلویزیون سریال عاشورا سینمای ایران کربلا امام حسین (ع) رسانه ملی سینما موسیقی امام حسین
فناوری اختلال جهانی ورزشکاران
یمن رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه دونالد ترامپ آمریکا روسیه تل آویو جو بایدن ترامپ چین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر ایران نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات لیگ برتر لیگ برتر باشگاه استقلال علی علیپور تراکتور سپاهان
همستر کامبت فیلترینگ امنیت سایبری ویندوز ناسا سامسونگ گوگل موبایل تبلیغات
مغز افسردگی دیابت گرمازدگی کاهش وزن بارداری سلامت روان