پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا
پا تو کفش دیگران!
اصولا هنرهایی مثل بازیگری، خوانندگی و... برای خیلیها نوعی وسوسه مدام به حساب میآیند. اینکه هر کس خودش را در قالب کس دیگری ببیند و بتواند برای مدتی – هر چند کوتاه نقش دیگری به جز نقش هر روزه خود در زندگی را بازی کند؛ بسیاری را به سمت هنرپیشگی سوق داده. موسیقی و آواز هم تجربهای است که معمولا از زمزمههای زیردوش(!) شروع میشود و گاه تا مراحل جدیتر و حرفهای پیش میرود. بهنظر میرسد این وسوسه برای سلبریتیها بیش از دیگران وجود دارد. چرا که آنها بسته به حرفه اصلی خود (سینما، موسیقی، فوتبال و...) روابطی با آدمهای شاغل در رشتههای دیگر دارند که همین زمینهساز وسوسه برای آزمودن تجربههایی دیگر میشود. اصطلاحاتی چون «ناخواننده» و... از همین جا در آمد! همانطور که هنرمندان سینما و موسیقی احساس کردند که بازی کردن کاری ندارد و تیم فوتبال و سپس والیبال هنرمندان تشکیل شد، فوتبالیستها هم در موقعیتهای گوناگون شانس خود برای حضور در پروژههای سینمایی و تلویزیونی را امتحان کردند. علی پروین، احمدرضا عابدزاده، جواد زرینچه، علی انصاریان، علیرضا نیکبختواحدی، حمید استیلی و... از جمله محبوبترین ورزشکارانی بودند که در نقش خودشان یا دیگران جلوی دوربین رفتند و فیلمهایی سینمایی چون «فوتبالیستها»، «مثلث آبی»، «تله فیلم انتقال» و... به علاوه سریالهای طنز تلویزیونی میزبان این چهرهها شد. پای این ستارهها به موسیقی هم باز شد. از فوتبال، نیما نکیسا آمد و کمپانی «رامشه موزیک» آلبومی با صدای او منتشر کرد. نکیسا حتی یکی، دو بار هم در کنسرتهای گروهی خوانندگان این شرکت (با حضور امیر عبدالله، مجید رضازاده و...) به روی صحنه رفت. از سینما هم عده زیادی پا توی کفش موسیقی کردند!
این ماجرا فقط مختص ایران نیست و در همه جای دنیا چنین وسوسههایی برای سلبریتیها وجود دارد. نمونه این اتفاقات را در هالیوود به وفور میبینیم: ویل اسمیت، دیوید بووی، نیکول کیدمن، مدونا، بیانسه، جیمی فاکس (که در نقش «ری چارلز» اسطوره سیاهپوست موسیقی آمریکا، جایزه اسکار را هم از آن خود کرد)، اسکارلت یوهانسن، فیفتیسنت، لوراکریس، تیم رابینز و ... تنها تعدادی از این ستارهها هستند که از سینما به موسیقی یا بالعکس کوچ کردهاند. هواکین فینیکس (بازیگر نقش امپراتور جوان در فیلم «گلادیاتور») نیز چندی پیش نقش جانی کش را در فیلم «Walk the line» بازی کرده بود و اخیرا اعلام کرده که میخواهد از دنیای سینما خداحافظی و فعالیت خود را بر روی موسیقی متمرکز کند. اما آیا باید دلیل اصلی این ماجرا را در همان وسوسهها جستوجو کرد؟ بدون شک بخش عمدهای از این داستان را promoterها و تهیهکنندگان سینما و موسیقی هدایت میکنند که حضور این چهرهها را تضمین کننده موفقیت پروژه خود میدانند
در ایران هم ستارههای زیادی از سینما و تلویزیونی صدای خود را به گوش علاقهمندانشان رساندهاند. از برزو ارجمند و حامد بهداد گرفته تا غزل شاکری، هنگامه قاضیانی، امید زندگانی، جواد رضویان، رضا عطاران و... البته مهران مدیری که سرشناسترین فرد این جمع و موفقترین چهره در هر دو زمینه است. مدیری هم احتمالا کارش را با همان زمزمههای زیر دوش شروع کرده و بعد کمکم از صدایش خوشش آمده و در جاهای بزرگتر و برای آدمهای بیشتری خوانده تا بالاخره صدایش را فردین خلعتبری میشنود و او را تشویق به خواندن میکند. مدیری اولین و تنها آلبومش را با آهنگسازی خلعتبری (و نیز دو آهنگ از مرحوم بابک بیات) در سال ۷۹ منتشرکرد: «از روی سادگی» که چندان مورد توجه مردم قرار نگرفت. اما ترانه تیتراژ سریالهایی که برای تلویزیون خواند (سریالهای خودش یا دیگران از جمله مهدی فخیمزاده) به شدت با استقبال مردم مواجه شد. مثل سریال «همنفس» فخیمزاده و از همه مهمتر «شبهای برره» و «باغ مظفر» خودش. مهران مدیری برای «شبهای برره» یک ترانه فولکلور قدیمی با تنظیم مجدد بهرام دهقانیار خواند که به خوبی حال و هوای «دهاتی» کارش را تکمیل میکرد. (توجه: «دهاتی» یک فحش نیست!!) «بیابریم دشت، کدوم داشت/ همون دشتی که خرگوش ها داره/ های بله...» او برای «باغ مظفر» هم انتخاب خوب دیگری کرد که بیانگر حس و حال پروژه و قدیمی بودن آن بود. او برای این کار تصنیفی قدیمی «زمن نگارم» را (همچنان با تنظیم مجدد بهرام دهقانیار) خواند؛ اثری به یادماندنی از ملکالشعرای بهار و درویشخان که پیش از این توسط بزرگانی چون محمدرضا و همایون شجریان (در آلبوم «آهنگوفا» و... نیز اجرا شده بود.
مهران مدیری پیش از این در سال ۸۳ کنسرت بزرگی در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران و به رهبری فردین خلعتبری اجرا کرده بود. او در این کنسرت به همراه ارکستر بزرگ ۶۰ – ۵۰ نفره (بخشی از ارکستر سمفونیک تهران) ترانههای آلبوم «از روی سادگی»اش را اجرا کرد و کنسرت هم با استقبال خوبی از سوی مردم روبهرو شد. اما کار با یک ارکستر بزرگ به این حجم آنقدر برای او طاقتفرسا بود که او تصمیم گرفت همان آخرین تجربه او باشد: «به خودم لعنت فرستادم اگر بخواهم یک بار دیگر این کار را امتحان کنم! لااقل با آن حجم و گستردگی.» اما موفقیت ترانههایی که او پس از آن خواند و البته همان وسوسه کذایی، بار دیگر مهران مدیری را قلقلک داد تا بخواهد روی صحنه موسیقی آفتابی شود و قولش را زیر پا بگذارد! این وسوسه این بار با دیدن فیلم کنسرت گروه دارکوب (خرداد و تیر ۸۷ در سالن اریکه ایرانیان) به وجود آمد.
مدیری فیلم کنسرت را در منزل همایون نصیری (سرپرست دارکوب و نوازنده پرکاشن همان کنسرت قبلی مهران مدیری در سالن میلاد) دید و خود شخصا از بچههای گروه خواست تا به آنها ملحق شود! دارکوب پیش از این نیز با ستارههای دیگری همکاری کرده بود. آنها سال گذشته رضا گلزار را در ترکیب خود داشتند و اگر چه کنسرتشان بارها در تهران کنسل شد، توانستند تنها یک بار آن هم در استادیوم تنیس Aviation club دوبی (به همراه حمید عسکری) کنسرت بدهند. پس از آن گلزار به دلایلی از گروه جدا شد و برای کنسرت اریکه حامد بهداد (که صدای او در کنسرتهای قبلی دارکوب به صورت پلیبک پخش میشد) با دارکوب به روی صحنه آمد. این ماجراها موجب شده بود که برخی دارکوب را متهم به استفاده از نام این ستارهها کنند. انتقادی که لااقل در مورد مهران مدیری نمیتواند صحیح باشد. چرا که او با پیشنهاد خودش به گروه پیوست، نه با پیشنهاد دارکوب. اما همایون نصیری در پاسخ به این انتقادها دوستی دیرینه با این ستارهها را دلیل عضویتشان در دارکوب میداند و از آن مهمتر تواناییهای موسیقایی هر یک را: «ضمن اینکه سیاست ما در دارکوب از روز اول برپایه تکیه بر «موسیقی» بوده و حتی بخش عمده کار دارکوب بدون کلام است. هنرمندانی مثل مهران مدیری و حامد بهداد هم صرفا بر اساس قابلیتهای شخصیشان در ترکیب دارکوب حضور دارند تا به عنوان خواننده در برخی قطعات خلأ حضور کلام را پر کنند.»
مهران مدیری و گروه دارکوب چندی پیش در جریان کنسرت گروهی پاپ به نفع یونیسف و حمایت از UNAIDS در تالار بزرگ کشور و در کنار هنرمندانی چون علیرضا عصار، مانی رهنما و رضا یزدانی به روی صحنه رفتند. محبوبیت مهران مدیری را میتوان به خوبی در این اجرا شاهد بود. او نبض جمعیت سه هزار نفری را به خوبی در دست داشت و آنقدر آنها را بازی داد تا به هر چه که او میخواست عمل کردند و آنقدر سوت و جیغ زدند تا او راضی شود! این دیگر ثابت شده که مردم بسیار باهوشاند و صرف حضور این نامها در یک پروژه نمیتواند آنها را گول بزند؛ کسانی هم که این نکته را درک نکند بازندهاند! همین مردم مهران مدیری را پذیرفتهاند و کارش را دوست دارند. چه وقتی با لوله مقوایی بر سر بازیگرانش بکوبد و چه وقتی با لهجه خراسانی در دارکوب بخواند: «کدوم کوه و کمر بوی تو داره یار / کدم مه جلوه روی تو داره یار....»
این ماجرا فقط مختص ایران نیست و در همه جای دنیا چنین وسوسههایی برای سلبریتیها وجود دارد. نمونه این اتفاقات را در هالیوود به وفور میبینیم: ویل اسمیت، دیوید بووی، نیکول کیدمن، مدونا، بیانسه، جیمی فاکس (که در نقش «ری چارلز» اسطوره سیاهپوست موسیقی آمریکا، جایزه اسکار را هم از آن خود کرد)، اسکارلت یوهانسن، فیفتیسنت، لوراکریس، تیم رابینز و ... تنها تعدادی از این ستارهها هستند که از سینما به موسیقی یا بالعکس کوچ کردهاند. هواکین فینیکس (بازیگر نقش امپراتور جوان در فیلم «گلادیاتور») نیز چندی پیش نقش جانی کش را در فیلم «Walk the line» بازی کرده بود و اخیرا اعلام کرده که میخواهد از دنیای سینما خداحافظی و فعالیت خود را بر روی موسیقی متمرکز کند. اما آیا باید دلیل اصلی این ماجرا را در همان وسوسهها جستوجو کرد؟ بدون شک بخش عمدهای از این داستان را promoterها و تهیهکنندگان سینما و موسیقی هدایت میکنند که حضور این چهرهها را تضمین کننده موفقیت پروژه خود میدانند
در ایران هم ستارههای زیادی از سینما و تلویزیونی صدای خود را به گوش علاقهمندانشان رساندهاند. از برزو ارجمند و حامد بهداد گرفته تا غزل شاکری، هنگامه قاضیانی، امید زندگانی، جواد رضویان، رضا عطاران و... البته مهران مدیری که سرشناسترین فرد این جمع و موفقترین چهره در هر دو زمینه است. مدیری هم احتمالا کارش را با همان زمزمههای زیر دوش شروع کرده و بعد کمکم از صدایش خوشش آمده و در جاهای بزرگتر و برای آدمهای بیشتری خوانده تا بالاخره صدایش را فردین خلعتبری میشنود و او را تشویق به خواندن میکند. مدیری اولین و تنها آلبومش را با آهنگسازی خلعتبری (و نیز دو آهنگ از مرحوم بابک بیات) در سال ۷۹ منتشرکرد: «از روی سادگی» که چندان مورد توجه مردم قرار نگرفت. اما ترانه تیتراژ سریالهایی که برای تلویزیون خواند (سریالهای خودش یا دیگران از جمله مهدی فخیمزاده) به شدت با استقبال مردم مواجه شد. مثل سریال «همنفس» فخیمزاده و از همه مهمتر «شبهای برره» و «باغ مظفر» خودش. مهران مدیری برای «شبهای برره» یک ترانه فولکلور قدیمی با تنظیم مجدد بهرام دهقانیار خواند که به خوبی حال و هوای «دهاتی» کارش را تکمیل میکرد. (توجه: «دهاتی» یک فحش نیست!!) «بیابریم دشت، کدوم داشت/ همون دشتی که خرگوش ها داره/ های بله...» او برای «باغ مظفر» هم انتخاب خوب دیگری کرد که بیانگر حس و حال پروژه و قدیمی بودن آن بود. او برای این کار تصنیفی قدیمی «زمن نگارم» را (همچنان با تنظیم مجدد بهرام دهقانیار) خواند؛ اثری به یادماندنی از ملکالشعرای بهار و درویشخان که پیش از این توسط بزرگانی چون محمدرضا و همایون شجریان (در آلبوم «آهنگوفا» و... نیز اجرا شده بود.
مهران مدیری پیش از این در سال ۸۳ کنسرت بزرگی در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران و به رهبری فردین خلعتبری اجرا کرده بود. او در این کنسرت به همراه ارکستر بزرگ ۶۰ – ۵۰ نفره (بخشی از ارکستر سمفونیک تهران) ترانههای آلبوم «از روی سادگی»اش را اجرا کرد و کنسرت هم با استقبال خوبی از سوی مردم روبهرو شد. اما کار با یک ارکستر بزرگ به این حجم آنقدر برای او طاقتفرسا بود که او تصمیم گرفت همان آخرین تجربه او باشد: «به خودم لعنت فرستادم اگر بخواهم یک بار دیگر این کار را امتحان کنم! لااقل با آن حجم و گستردگی.» اما موفقیت ترانههایی که او پس از آن خواند و البته همان وسوسه کذایی، بار دیگر مهران مدیری را قلقلک داد تا بخواهد روی صحنه موسیقی آفتابی شود و قولش را زیر پا بگذارد! این وسوسه این بار با دیدن فیلم کنسرت گروه دارکوب (خرداد و تیر ۸۷ در سالن اریکه ایرانیان) به وجود آمد.
مدیری فیلم کنسرت را در منزل همایون نصیری (سرپرست دارکوب و نوازنده پرکاشن همان کنسرت قبلی مهران مدیری در سالن میلاد) دید و خود شخصا از بچههای گروه خواست تا به آنها ملحق شود! دارکوب پیش از این نیز با ستارههای دیگری همکاری کرده بود. آنها سال گذشته رضا گلزار را در ترکیب خود داشتند و اگر چه کنسرتشان بارها در تهران کنسل شد، توانستند تنها یک بار آن هم در استادیوم تنیس Aviation club دوبی (به همراه حمید عسکری) کنسرت بدهند. پس از آن گلزار به دلایلی از گروه جدا شد و برای کنسرت اریکه حامد بهداد (که صدای او در کنسرتهای قبلی دارکوب به صورت پلیبک پخش میشد) با دارکوب به روی صحنه آمد. این ماجراها موجب شده بود که برخی دارکوب را متهم به استفاده از نام این ستارهها کنند. انتقادی که لااقل در مورد مهران مدیری نمیتواند صحیح باشد. چرا که او با پیشنهاد خودش به گروه پیوست، نه با پیشنهاد دارکوب. اما همایون نصیری در پاسخ به این انتقادها دوستی دیرینه با این ستارهها را دلیل عضویتشان در دارکوب میداند و از آن مهمتر تواناییهای موسیقایی هر یک را: «ضمن اینکه سیاست ما در دارکوب از روز اول برپایه تکیه بر «موسیقی» بوده و حتی بخش عمده کار دارکوب بدون کلام است. هنرمندانی مثل مهران مدیری و حامد بهداد هم صرفا بر اساس قابلیتهای شخصیشان در ترکیب دارکوب حضور دارند تا به عنوان خواننده در برخی قطعات خلأ حضور کلام را پر کنند.»
مهران مدیری و گروه دارکوب چندی پیش در جریان کنسرت گروهی پاپ به نفع یونیسف و حمایت از UNAIDS در تالار بزرگ کشور و در کنار هنرمندانی چون علیرضا عصار، مانی رهنما و رضا یزدانی به روی صحنه رفتند. محبوبیت مهران مدیری را میتوان به خوبی در این اجرا شاهد بود. او نبض جمعیت سه هزار نفری را به خوبی در دست داشت و آنقدر آنها را بازی داد تا به هر چه که او میخواست عمل کردند و آنقدر سوت و جیغ زدند تا او راضی شود! این دیگر ثابت شده که مردم بسیار باهوشاند و صرف حضور این نامها در یک پروژه نمیتواند آنها را گول بزند؛ کسانی هم که این نکته را درک نکند بازندهاند! همین مردم مهران مدیری را پذیرفتهاند و کارش را دوست دارند. چه وقتی با لوله مقوایی بر سر بازیگرانش بکوبد و چه وقتی با لهجه خراسانی در دارکوب بخواند: «کدوم کوه و کمر بوی تو داره یار / کدم مه جلوه روی تو داره یار....»
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست