چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
نگاهی به چالشهای مدیریت مخازن نفت و گاز
پروسه تولید و توسعه مخازن نفت و گاز شامل متغیرهای پیچیده و درهمتنیدهای است که کنترل نظامیافته و برنامهریزی هوشمندانه آنها منجر به بهرهبرداری صحیح و حداکثری از آنها خواهد شد. بدون شک شناسایی، دستهبندی و کشف ارتباط فیمابین این متغیرها نقش مهمی در مدیریت این پروسه خواهد داشت.
در این میان رویکردهای مختلفی نسبت به مدیریت این پروسه به چشم میخورد: برخی مدیریت این فرآیند را همان "مهندسی مخزن" میدانند و مدیریت موفق یک میدان را مهندسی موفق آن میدانند. برخی دیگر مدیریت موفق مخزن را بهرهبرداری موفق از آن میدانند و مدیریت مخزن را همان "مدیریت تولید" میدانند. اما عدهای دیگر بر این باورند که مدیریت مخازن شامل برخی متغیرهای خارجی و محیطی است که آن را فراتر از صرف مهندسی مخزن میبرد. در این رویکرد مدیریت مخازن شامل متغیرهای انسانی، تکولوژیکی، سیاسی، اقتصادی، زیستمحیطی و.... میباشد. مدیریت مخازن در این نگاه، مدیریت سیستمی بههم پیوسته از این متغیرها است که برخی تابع و برخی مستقلاند. در این نگاه تنها شرط موفقیت مدیریت مخزن، مهندسی موفق آن نیست بلکه توفیق در این مسیر مستلزم وجود زیرساختهای مختلف انسانی، مدیریتی و... میباشد.
در امتداد این نگاه نظریاتی بدیع و تحولساز رخ مینماید. از جمله اینکه مدیریت موفق مخزن مستلزم وجود "مدیریت هوشمندانه تکنولوژی" در بنگاه و در سطح کلان است (در این مورد میتوان به سند استراتژی تکنولوژی برای مدیریت مخازن RTRMدر کشور نروژ اشاره نمود). همین نگاهها و تعاریف مختلف است که ساختارهای مختلفی را در مدیریت این پروسه رقم میزند و آغازگر مناقشات و مباحث مختلفی در حوزه ساختار مدیریت مخازن در کشور است.
بر این اساس برخی از صاحبنظران، مدیریت موفق مخازن در کشور را مستلزم ایجاد تحولی بزرگ در ساختار مدیریت مخازن در کشور میدانند.
از سویی دیگر، تحولات سریع در صنعت و اقتصاد جهانی، ساختارهای مدیریتی را از حالتی عمودی به ساختارهایی تخت تغییر داده است. ساختار مدیریت مخازن نیز امروزه در کشورهای پیشرفته از حالت سنتی و وظیفهمحور (functional)، به حالت یکپارچه و تیمی (team-work) تغییر پیدا کرده است. در این شرایط نیازمند نیروهایی با مهارتهای مختلف هستیم که فراخور شرایط بتوانند به سرعت تغییر نقش بدهند. این چرخش شغلی نیازمند سامان اداری و سازمانی متناسب خود است که البته در برههای از زمان در ساختار مدیریت مناطق نفتخیز جنوب(اوسکو ) به اجرا در آمده و بسیاری از مجربین امروز صنعت نفت کشور پرورشیافتگان آن سیستم هستند. نوع خاص مخازن نفت و گاز در کشور ما نیز تمهیدات خاصی را در برنامهریزی مدیریت مخازن در کشور ضروری میسازد. اکثر مخازن کشور از نوع "کربناته شکافدار" هستند و برای مدیریت این نوع مخازن ناگزیر باید زیرساختهای متناسب آن را فراهم کرد. شناخت تاثیرات این نوع خاص از مخازن در ابعاد مختلف مدیریتی آنها از جمله امر سازماندهی، برنامهریزی، نظارت و ... یکی از ضروریات کامیابی و بهرهبرداری صحیح و حداکثری از این نوع از مخازن است.
از جمله عوامل موثر دیگری که بر برنامه و ساختار مدیریت مخازن تاثیر میگذارند نیروی انسانی و عامل تکنولوژی است؛ در این راستا به خصوص باید عامل "تکنولوژی" را از عامل "مدیریت تکنولوژی" تفکیک کرد. ارنست براون در کتاب "ارزیابی تکنولوژی" آورده است : جملهای معروف وجود دارد که جنگ مهمتر از آن است که به ژنرالها سپرده شود. در مورد تکنولوژی نیز باید گفت که تکنولوژی مهمتر از آن است که به تکنولوژیستها سپرده شود. بر این اساس، آنچه باعث توسعهٔ تکنولوژی و همراستا نمودن آن با رشد و توسعه اقتصاد و صنعت و دستیابی بنگاههای اقتصادی به اهداف از پیش تعیینشدهشان میباشد، "مدیریت تکنولوژی" است. در حوزه بالادستی نفت نیز بر این نکته تاکید میشود که: مدیریت موفق مخازن، مستلزم "مدیریت موفق تکنولوژی" است. از این روی درک صحیح از مفهوم تکنولوژی و ابعاد مختلف مدیریتی آن- از جمله انتقال تکنولوژی، تحقیق و توسعه، نوآوری و... – و بررسی تاثیر و جایگاه آن بر برنامه و ساختار مدیریت مخازن در کشور بسیار ضروری است.
آموزش نیروی انسانی نیز از عوامل مؤثر و به تعبیر بهتر از زیرساختهای مهمی است که به نوبه خود نقش مؤثری در مدیریت موفق مخازن دارد. در این زمینه نیز ضعفهای شدیدی در کشور وجود دارد که متاسفانه باید گفت ضعفهای به جا مانده از دورههای قبل از انقلاب نیز به دلیل عدم توجه به ابعاد فراگیر "مدیریت مخازن"، تاکنون جبران نشده است و هنوز از نظر نیروی متخصص ضعف جدی داریم.
نکته مهم دیگر، نامناسب بودن سازوکارهای تصمیمسازی و سیاستگذاری در این حوزه میباشد. سازوکارهای سیاستگذاری و استراتژیپردازی نیز بایستی متناسب با تحولات و الزامات این صنعت تغییر مییافتند. سیاستگذاری به زبان ساده از سه بخش:
۱) شناسایی وضع موجود،
۲) شناسایی آیندههای ممکن و مطلوب
۳) در نهایت مشخص کردن راههای رسیدن از وضع موجود به آینده ممکن و مطلوب تشکیل شده است. سیاستگذاری امری بسیار پیچیده و حساس است و تصمیمسازی و تدوین سیاستهای مناسب، به تفکری سازمانیافته نیاز دارد که بتواند با جمعآوری اطلاعات مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آنها ایدههایی نو و عمیق بیافریند. متاسفانه تجربه سیاستگذاری و خطمشیگذاری کلان در حوزه انرژی نیز در کشور ما چندان موفق نبوده است.
البته بر اساس آماری که توسط مدیر کل پژوهشی وزارت علوم منتشر گردید، از میان ۱۶۰ شورای عالی که تاکنون در کشور تشکیل شده است تنها ۳۰ شورا فعال است، اما در این میان تجربهٔ "شورای عالی انرژی" بایستی با توجه بیشتری مورد بررسی قرار گیرد چرا که ابعاد بسیاری کلانی داشته و نیاز به هماهنگی فرابخشی و اتخاذ تصمیمات استراتژیک در این حوزه بیشتر به چشم میخورد ؛ بگذریم از اینکه تصمیمات استراتژیک حوزه بالادستی نفت، حتی از محدوده وظایف شورای عالی انرژی نیز فراتر بوده و لازم بوده است ستاد تصمیمسازی، در سطحی فراتر و با سازوکاری بسیار سریع و چابک بتواند در مواقع لزوم تصمیمات استراتژیکی اتخاذ کند و همه ملاحظات کلان مدیریت مخازن کشور را در آن مراعات نماید؛ نه اینکه افراد معدودی با ملاحظات بخشی خود تصمیم بگیرند.
البته چندی است ساختاری به نام "شورای عالی مخازن" در حوزه برنامهریزی شرکت نفت مشغول به کار شده است که ضمن آنکه بایستی نقش مراجع فرادست شرکت نفت را نیز در یک سازوکار تصمیمگیری جامع و چابک ببینیم، امیدواریم حداقل همین شورا بتواند با قوت، ایفای نقش نموده و بتواند در کنار وظیفه تصویب و اصلاح نتایج مطالعات میادین نفتی، به عنوان مرجع سیاستسازی شرکت ملی نفت نیز نقش آفرینی کند.
در کنار سازوکارهای سیاستگذاری، بایستی جایگاه اندیشکدهها و کانونهای تفکر را نیز در نظر داشت. کانونهای تفکر حلقه مفقوده سیاستگذاریها و تصمیمگیریهای دولتی هستند. نخبگان اجرایی باید دریابند که به تنهایی قادر به درک و تحلیل تمامی فرصتها و موقعیتهای تصمیم و برنامهریزی نیستند و باید افراد زبده و اندیشمند گرد آمده در کانونهای تفکر، که کارشان تحلیل اوضاع و خلق ایدههای نو است در انجام امور یاریشان دهند. کانونهای تفکر نهادهای پشت پردهای هستند که در کل فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری مدیران و رهبران (قبل از وقوع مسئله، در حین مواجهه، زمان خلق گزینهها و راهکارها، موقع تصمیمگیری و بعد از آن در برخورد با پیامدها) آنان را همراهی مینمایند. برخی از اندیشمندان، کانونهای تفکر را جذابترین نوآوری فکری عصر ما توصیف میکنند. به عنوان نمونه در حوزه نفت و گاز می توان به مؤسسه یوروگیف در اروپا و og۲۱ در نروژ اشاره کرد که به عنوان مؤسسات سیاستپژوهی، از صنایع نفت و گاز کشور خود پشتیبانی فکری میکنند.
منبع : اندیشکده اعتلای صنعت نفت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست