یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا
عروسکخانه
نسخهای از چاپ اول «خشم و هیاهو»ی «ویلیام فاکنر» با ترجمهی «بهمن شعلهور» در بین کتابهایام دارم که در سال ۱۳۳۸شمسی منتشر شده است. مترجم کتاب در این سال هنوز بیست سال هم نداشته و من تا مدتها دنبال پاسخ این سئوال میگشتم که چهطور ممکن است چوناین ترجمهی خوبی از کتابی چوناین دشوار را یک جوان با این سن و سال انجام داده باشد! چند سال طول کشید تا پاسخام را از زبان «نجف دریابندری» در کتاب گفتوگویاش با «ناصر حریری» (این کتاب) گرفتم.
«دریابندری» در آن گفتوگو اشاره کرده بود که: «ترجمهی شعلهور به دست شخص دیگری جمله به جمله با اصل مقابله و اصلاح شده بود، بهطوری که سهم اصلاحکننده از سهم مترجم بیشتر بود که کمتر نبود... [این شخص] منوچهر انور [بود]. انور آن موقع سردبیر یا به اصطلاح امروز سرویراستار موسسهی فرانکلین بود و مدت زیادی وقت صرف این کار کرد...». (۱)
تا به حال نام «منوچهر انور» را روی جلد هیچ کتابی ـ نه تالیف، نه ترجمه – ندیده بودم و به هماین خاطر وقتی کتاب «عروسکخانه»ی «هنریک ایبسن» را دیدم و نام «انور» را هم بر تارکاش، درنگ نکردم و آنرا خریدم؛ گو اینکه مدتها بود میخواستم سراغ ترجمهی «دکتر مهدی فروغ» از این کتاب بروم که سالها پیش انتشارات «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» آنرا با عنوان «خانهی عروسک» چاپ کرده بود و فرصت نیافته بودم بخوانماش.
باری، «هنریک ایبسن» در ایران نام ناشناختهای نیست، بهخصوص برای اهالی تئاتر؛ تعداد زیادی از نمایشنامههای او را در سالهای گذشته بهخصوص دو انتشارات «فردا» و «تجربه» چاپ کردهاند. «عروسکخانه» هم که دیگر جای خود را دارد و میشود گفت مشهورترین بازی ایبسن است؛ نمایشنامهای تقریبن کمپرسوناژ و در سه پرده.
«توروالد هلمر» وکیل دادگستری که اخیرن به ریاست یک بانک برگزیده شده، به همراه همسرش «نورا» که زنیست در غایت زیبایی، مهر و وظیفهشناسی، یک زندهگی خوشبخت کلیشهای دارند. توروالد در ابتدای زندهگی زناشوییشان بیمار شده و برای بازیابی سلامتیاش نیاز به یک سفر تفریحی به جنوب ایتالیا داشته.
نورا برای تامین هزینهی این سفر بهطور پنهانی مبلغی را از «کروگستاد» به ربا گرفته و حالا سالها بعد اتفاقاتی رخ داده است که به زودی این «راز سر به مهر» را «به عالم سمر» (۲)خواهد کرد. (داخل پرانتز بگویم که این «کروگستاد» بیشباهت نیست به «گوبسک رباخوار» انوره دو بالزاک (+) و ماجرای پیش آمده برای نورا هم خیلی شبیه است به اتفاقات آن کتاب، البته از نوعی دیگر؛ «گوبسک رباخوار» در سال ۱۸۴۲ منتشر شده و «عروسکخانه» در ۱۸۷۹.)
نورا به دروغ به توروالد گفته است که این پول را از پدرش به امانت گرفته و چون ماجرا را حتا از پدر محتضرش هم پنهان کرده بوده، امضای او را جعل کرده است. جعل امضا جرم بزرگیست و اگر ماجرا عیان شود، موقعیت توروالد شدیدن به خطر میافتد.
سیر اتفاقات به سمتی پیش میرود که خودخواهی و برخورد «توروالد» که برخلاف انتظار «نورا» به معجزه شباهتی ندارد، نهایتن به عصیان «نورا» ختم میشود. او به این نتیجه رسیده که: «خونهی ما فقط جای بازی بوده. من اینجا «عروسک – زن» ِ تو بودهم، هماونجور که تو خونهی بابا، «عروسک – بچه»ش بودم. بچههاام به نوبهی خودشون عروسکای من بودهن. من خوشام میومد وقتی تو با من بازی میکردی، هماونجور که اونا خوششون میومد وقتی من باهشون بازی میکردم. این بوده زن و شوهری ما توروالد...». (۳)
«وقت بازی تموم شده» و نورا همهچیز را ترک میکند، توروالد، خانه، بچهها و ... تا به جستوجوی خود برود. خود حقیقیاش که در این سالها نه آن را شناخته و نه قصد داشته که بشناسد اما حالا دیگر وقتاش رسیده که برای فرار از «عروسکبودن» معمایاش را حل کند.
«عروسکخانه، ایبسن شاعر و چند اشاره به چالش ترجمه» ـ همآنطور که از اسماش بر میآید ـ سه کتاب است در یک کتاب و «ایبسن شاعر» یادداشتیست در ۱۱۰ صفحه که بسیار دقیق و جامع دربارهی «هنریک ایبسن»، زندگی و آثارش و هماین نمایشنامهی «عروسکخانه» شرح و تفسیر ارائه کرده است؛ چون تمام شناخت من نسبت به «ایبسن» محدود به مطالعهی این کتاب است، هر چه بگویم تکرار مکررات است.
ترجیح میدهم جز ارائهی پیشنهاد خواندن نمایشنامهی بینظیر «عروسکخانه» با ترجمهی بسیار روان و بدون اغراق، بینقص استاد «منوچهر انور» حرفی نزنم و فقط چند کلمهای دربارهی بخش دوم کتاب، یعنی «چند اشاره به چالش ترجمه» سخن بگویم.
«چند اشاره به چالش ترجمه» ـ بر خلاف ظاهر غلطاندازش! ـ مباحثی را مطرح کرده که نه اصولن چندان ربطی به ترجمه و چالشهای آن دارد و نه حتا ـ به علت سلیقهای بودن بیش از حد ـ چندان حائز اهمیت و علمیاند.
تمام حرف استاد انور در این کتاب درواقع بیان مکرر یک نکته یا پیشنهاد است که دروقع کش آمده و به طرق مختلف در این نزدیک شصت صفحه بیان شده است. «منوچهر انور» معتقد است که ما فارسیزبانان باید مرز کاذبی که بین زبان گفتار و زبان نوشتار ایجاد شده است را تا جای ممکن از میان برداریم تا زبانمان مثل زبانهای اروپایی پویا و باطراوت شود و بتوانیم از همهی قابلیتهای زبان بهره بگیریم. به عنوان مثال مطرح میکند که بهتر بود در روی تابلوهای راهنمایی به جای «از سرعت خود بکاهید» نوشته میشد: «یواش»! تا ساختار کتابتی به یک عبارت گفتاری تحمیل نشده باشد!
من آن بخش از سخنان او را میپذیرم که تاکید میکند در ضبط دیالوگها، استفاده از زبان محاوره بسیار کارآمد است، اما نحوهی آوانویسی دیالوگهای محاورهای و پارهای دیگر از بحثهای مطرح شده در این کتاب به نوعی کاملن سلیقهای و بیتوجهه به زیر و بمهای مقولهی پیچیدهی زبان است.
با اندک آشنایی با آرای «فردینان دو سوسور» (پدر زبانشناسی نوین) به راحتی میتوان دریافت که بسیاری از ایرادهایی که «منوچهر انور» مطرح کرده، ناشی از تمایز جوهرهی گفتار و نوشتار است و بخش عمدهای از ناهمآهنگیهای بین زبان گفتار و زبان معیار ـ که استاد انور اصرار بر لزوم برطرف کردن آنها دارند ـ در همهی زبانها وجود دارد و بهنوعی خاصیت ماهوی آنهاست و برای اصلاح دشواریها و کاستیهای فارسی، تمهیداتی بسیار فراتر از آنچه ایشان مطرح کردهاند، نیاز است.
به هر حال بررسی دقیق مواردی که «منوچهر انور» در این کتاب مطرح کرده، میطلبد که یادداشتهای مفصلتر به قلم اهالی فن و زبانشناسان نوشته شود که امیدوارم با توجه به مدت کمی از انتشار این کتاب میگذرد، بهزودی این مباحث مطرح شوند.
«نشر کارنامه» ناشر گزیدهکاریست و هر کتابی منتشر نمیکند، اما اگر کتابی منتشر کند از نظر کتابآرایی و زیبایی بینظیر است. «عروسکخانه، ایبسن شاعر و چند اشاره به چالش ترجمه» هم از این قاعده مستثنا نیست و اگر قیمت نسبتن بالایاش ـ شش هزار تومان ـ را نادیده بگیریم، کتابیست که هم ظاهر و هم باطن شکیل و جذابی دارد و میتواند پیشنهاد خوبی باشد برای علاقهمندان به کتاب.
هنریک ایبسن
منوچهر انور
ارجاعات:
(۱) ن. ک به «یک گفتوگو» (ناصر حریری با نجف دریابندری)، نشر کارنامه، ۱۳۷۶، ص ۶۳.
(۲) اشاره به بیت اول غزل معروفی از «حافظ»: ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود، وین راز سر به مهر به عالم سمر شود...
(۳) عروسکخانه، صفحهی ۲۸۲
منوچهر انور
ارجاعات:
(۱) ن. ک به «یک گفتوگو» (ناصر حریری با نجف دریابندری)، نشر کارنامه، ۱۳۷۶، ص ۶۳.
(۲) اشاره به بیت اول غزل معروفی از «حافظ»: ترسم که اشک در غم ما پردهدر شود، وین راز سر به مهر به عالم سمر شود...
(۳) عروسکخانه، صفحهی ۲۸۲
منبع : حماسه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست