چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

۲۵ سال پرتلاطم در مروری سریع از جمهوری اسلامی ایران


۲۵ سال پرتلاطم در مروری سریع از جمهوری اسلامی ایران
در مقاله‌ای كه پیش رو دارید، نگاهی اجمالی و گذار بر تاریخچه ۲۵ ساله انقلاب اسلامی افكنده شده است و به گونه‌ای موجز و البته مفید تاریخ جمهوری اسلامی ایران وقایع شماری گردیده است. از زمینه‌سازی برای تحقق انقلاب اسلامی تا به امروز كه مردم ایران نمایندگان خود را برای هفتمین دورهٔ مجلس شورای اسلامی روانه صحن مجلس می‌كنند تا از مطالبات بیست و پنج ساله آنها دفاع كنند و ایده‌آلهای نظام را محقق سازند، راهی بس طولانی و پرفراز و نشیب طی شده است كه در تاریخ كمتر سرزمینی ثبت شده است. به امید آنكه مردم و مجلس پا به پای هم با نگاهی ژرف و گامهائی استوار دولت و ملت سربلند و پیروزی را در نمودار سالهای آینده كشور ترسیم كنند.
شگفت انگیزترین انقلاب جهان در قرن گذشته به طور یقین انقلاب اسلامی ایران است كه به رهبری مردی بزرگ با شخصیتی كم نظیر به وقوع پیوست. وی آیت الله العظمی حاج سید روح الله خمینی فرزند آیت الله حاج سید مصطفی بود كه از سال ۱۳۴۲ عملا به صحنه مبارزات سیاسی ایران وارد شد. او كه در مقام مرجعیت شیعه قرار داشت، نیم قرن تدریس علوم اسلامی و ۱۵ سال تبعید در‌تركیه و عراق را پشت سر گذاشته بود. او علاوه بر رهبری ایرانیان در انقلابی برپایه اعتقادات دینی تشیع توانست با ایجاد وحدت بی سابقه در بین ملت ایران از همه موانع و مشكلات عبور كرده و‌در بیرون از سرزمین ایران مسلمانان عمدتا محروم و ستمدیده جهان را در راه مبارزه با استكبار جهانی استوار و هم پیمان سازد. بنابراین در این گفتار سعی داریم به صورت گذرا مروری بر مهمترین حوادث و رخدادهای ایران پس از پیروزی این انقلاب بزرگ و شكوهمند تاكنون داشته باشیم. امام خمینی از ۱۲ بهمن ۵۷ كه با استقبالی بی سابقه از پاریس به میهن اسلامی بازگشت تا ۲۲ بهمن كه دهه فجر نام‌گرفت و پیروزی تحقق یافت از میلیونها ایرانی در مدرسه رفاه دیدار كرده و بیعت‌گرفت. وی شورای انقلاب را پیش از ورود و دولت موقت را پس از آن تشكیل داد. به نظر می رسید حكومت نظامی به عنوان آخرین نمود سلطنت شاه كه توسط سران ارتش و تحت نفوذ آمریكا اداره می‌گردید در تدارك كودتا بر علیه انقلاب باشد كه با فراست امام وحضور و فداكاری ملت این حركت بی اثر ماند و سرانجام رژیم كهن سلطنتی با سرعت غیر قابل تصوری فرو ریخت.
همزمان حوادث لحظه به لحظه انقلاب به وسیله صدها خبرنگاری كه برای گزارش این تحول بزرگ در تهران گرد آمده بودند به دنیا مخابره می شد.در مساجد كمیته‌هایی از مردم شكل گرفت تا امنیت و نظم را برقرار سازند. زندانهای سراسر كشور‌گشوده شد، زندانیان سیاسی وسپس با عفو عمومی بسیاری از زندانیان عادی آزاد شدند. عوامل سازمان امنیت وگارد شاهنشاهی از ترس جان یا انتقام مردم، در‌كمین بودند تا برای مدافعان و نگهبانان انقلاب خطر آفرین باشند و یا به طریقی از كشور خارج شوند. درحالیكه حزب جمهوری اسلامی با شركت بعضی از پیش روان انقلاب شكل می‌گرفت، نمایندگی اسرائیل در‌تهران تعطیل و به جای آن سفارت فلسطین دایر‌گردید. ایران از پیمان نظامی سنتو نیز خارج شد.
رهبر انقلاب از دهم اسفند ۵۷ در قم اقامت‌گزید و مردم را به حمایت از دولت موقت فراخواند اما این توصیه امام كه: (( رئیس دولت موقت می بایست بدون عنوان حزب،گروه و دسته ای خاص وزراء را انتخاب كند)) هرگز رعایت نشد. نوروز سال ۵۸ برای ملت مفهوم پیروزی و آزادی نیز داشت. صمیمیت و دوستی خاصی همه طبقات و سطوح جامعه را در برگرفته بود. اولین رفراندوم انقلاب در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ صورت گرفت و با نظر موافق اكثریت ۲/۹۸ درصد رای دهندگان حكومت جمهوری اسلامی پذیرفته شد. همه ناظرین جهانی می‌دیدند كه انقلاب با شركت توده مردم و با رهبری واحد امام خمینی با سرعت پیش می رود و هیچ گروه، دسته و حزب با سابقه یا بی سابقه‌ای در آن نقش تعیین‌كننده ندارد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از افراد سیاسی و گروهها كه در رژیم پهلوی در خارج متواری بودند و یا احتمالا در زندان بسر می بردند و اثر مبارزاتی چندانی نداشتند در پرتو انقلاب و آزادی بیش آمده، فعالیت سیاسی خود را شروع كردند. انواع روزنامه و مجلات با شكل های‌گوناگون توسط آنان منتشر شد و مجامع، كانونها و انجمن های زیادی را به دلخواه تشكیل دادند و هر كدام خود را چنان‌ مطرح می ساختند ‌كه‌گویا پیروزی انقلاب محصول كار آنها بوده است. در نتیجه فریبكاری این عده حوادثی دركردستان، تركمن صحرا، آذربایجان و حتی‌ تهران به وجود آمد كه ریشه در خارج داشت. این مسایل را می‌توان اولین نبرد در مقابل انقلاب دانست كه درایت رهبر انقلاب و حضور ملت در تمام موارد به ماجراهای پیش آمده با سرعتی‌كه ناشی از ایمان مردان ساخته انقلاب بود خاتمه داد. در ادامه تحولات كشور، مجلس خبرگان با حدود ۸۰ عضو بر اساس انتخابات و آیین نامه مصوب شورای انقلاب در ۲۸ مرداد ۵۸ افتتاح شد تا قانون اساسی حكومت اسلامی را تدوین، تصویب و به ملت ارائه نماید. این مجلس به هنگام افتتاح با دریافت پیام رهبر انقلاب پیش نویس پیشنهادی دولت موقت را كنار گذاشت و با تركیباتی كه خود تصویب نمود، طی سه ماه قانون اساسی را تنظیم كرد. این قانون پس از تائید رهبر در همه‌پرسی۱۲ آذر ۱۳۵۸ از جانب ملت نیز پذیرفته شد.
در قانون اساسی مصوب كه ۱۷۵ اصل داشت ولی فقیه دارای مقام مرجعیت، با پذیرش ملت یا به انتخاب مجلس‌خبرگان در راس هرم حاكمیت قرارگرفته فرماندهی كل قوا را در اختیار داشت و سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه می بایست تحت نظر او وظایف خود را انجام می دادند. مجلس خبرگان وظیفه دارد تا رهبر به همان ترتیبی كه قانون اساسی مقرر داشته وظایفش را انجام دهد. در صورت از دست دادن شرایط رهبری یا ناتوانی جسمانی و روانی تعیین جانشین در وضع پیش بینی شده به عهده مجلس خبرگان قرار داده شد. مطابق با قانون اساسی انقلاب فقهای شورای نگهبان، رئیس دیوانعالی كشور و دادستان كل كشور و همچنین فرماندهان نظامی منتخب رهبرند. طبق اصل ۴ قانون اساسی تمام قوانین بدون استثناء باید در چارچوب موازین اسلام باشند كه تشخیص این مساله برعهده شورای نگهبان قرار‌گرفت. در قانون اساسی اصل براین قرار داده شد كه حقوق و آزادیهای افراد ملت در حدود موازین اسلام تضمین‌گردد. با آغاز سال ۵۸ جهت مقابله با انقلاب اسلامی ترفند دیگری از سوی مخالفان شروع شد كه ترور عناصر موثر در انقلاب را دربرداشت. در۱۲ اردیبهشت همان سال آیت ا… مطهری متفكر و فیلسوف اسلامی، چندی بعد دكتر مفتح روحانی پیوسته به دانشگاه، عراقی مبارز با سابقه و قاضی طباطبایی امام جمعه تبریز به شهادت رسیدند اما هاشمی رفسنجانی روحانی برجسته دیگر از برنامه ترورها جان سالم به در برد. قبل از این جمع، سپهبد قرنی‌كه در مقابله با آشوبهای اولیه مخالفان انقلاب ایفای نقش كرده بود هدف قرار گرفت. درگذشت آیت ا… طالقانی ‌كه از جانب رهبر از ۵/۵/۵۸ ماموریت اقامه نماز جمعه در دانشگاه تهران را یافته بود واقعه تلخ بعدی بود. تشكیل كمیته امداد امام كه تاكنون بخش عمده ای از محرومین را زیر پوشش دارد، جهاد سازندگی كه می بایست آبادانی سریع روستاها را به انجام می رساند، سپاه پاسداران به عنوان نگهبان انقلاب، بنیاد مسكن جهت خانه دار كردن محرومین، نهضت سواد آموزی به منظور ریشه‌كن ساختن بیسوادی و بنیاد شهید انقلاب اسلامی برای حمایت از خانواده شهدا از جمله اقدامات اولیه سران انقلاب جهت سامان دادن به امور مردم بود.
جهت تعیین سرنوشت سران رژیم‌گذشته، دادسراها و دادگاههای انقلاب‌كه بلافاصله پس از پیروزی نهضت اسلامی شكل گرفته بود وظایف خود را دنبال می‌كردند. این مركز در چند نوبت عناصر اصلی رژیم ساقط شده را كه متهم به ارتكاب جنایاتی بودند به اعدام محكوم نمودند. اموال وابستگان و اعضای خاندان سلطنتی كه در داخل كشور قابل دسترسی بود مصادره و در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت. از دیگر اقدامات می توان ملی كردن بانكها و شركتهای بیمه را نام برد. آمریكا كه بیش از دیگر كشورها در جریان انقلاب اسلامی از شاه و سلطنت او حمایت كرده بود و با سوابقی كه دركودتا‌های مختلف از جمله كودتای سال ۱۳۳۲ ایران داشت، به شدت مورد سوء ظن مردم و رهبری انقلاب قرار داشت. ورود شاه مخلوع به آمریكا به بهانه معالجه با اشغال سفارت آمریكا و گروگانگیری اعضای آن بوسیله دانشجویان پیرو خط امام روبرو شد. اسناد به دست آمده از این سفارت خانه حاكی از دشمنی طولانی آمریكا و توطئه آن علیه ایران در سالهای متمادی بود. رهبری انقلاب درحالی این اقدام را مورد حمایت قرار داد‌كه دولت موقت راه دیگری را در پیش‌گرفته بود. مساله تصرف سفارت آمریكا دركنار عدم توانایی در ادامه زمامداری، در نهایت دولت موقت را به استعفاء كشاند. دولت جانشین به سرعت و با تركیبی از اعضای شورای انقلاب و با نخست وزیری آیت ا… مهدوی كنی از روحانیت مبازر تهران ادامه كار را عهده دار شد. اولین انتخابات ریاست جمهوری در ۵ بهمن ۵۸ و انتخابات مجلس شورای اسلامی در ۲۴ اسفند همان سال صورت‌گرفت. در ادامه فقهای شورای نگهبان از جانب رهبر و حقوقدانان با پیشنهاد شورای عالی قضایی و به وسیله مجلس برگزیده شدند. آمریكا كه نمی خواست مراحل شكل گیری حكومت اسلامی تحقق پیدا كند و منافع منطقه ای خود را در خطر می دید جهت تشدید اقدامات خصمانه علیه جمهوری نوپای اسلامی، در فروردین ۱۳۵۹ قطع رابطه سیاسی با ایران را اعلام كرد و متعاقبا دارایی‌های دولت ایران در این كشور با دستور رئیس جمهور آمریكا توقیف گردید.
ابوالحسن بنی صدر،اولین رئیس جمهور ایران كه در انتخاب نخست وزیر با مجلس اختلاف داشت با بعضی گروههای مخالف خط رهبری در قبضه قدرت به توافق رسیده بود. تجاوز نظامی آمریكا به ایران و شكست معجزه آسای آن در صحرای طبس مردم دنیا را به شگفتی واداشت و بعد الهی حكومت اسلامی در این جریان تجسم یافت. قبل از آنكه مسولین ایران از تجاوزآمریكا و نقشه طرح شده اطلاع یابند شكست این عملیات از جانب رئیس جمهور آمریكا اعلام گردید. در ۱/۳/۵۹ محاصره اقتصادی آمریكا علیه ایران آغاز گردید. عقیم ماندن توطئه كودتای نوژه در تیر ماه همان سال شكست دیگری بر سیاست آمریكا تحمیل كرد. مرگ شاه در مصر امید كمرنگ معدود سلطنت طلبان را به یاس مبدل ساخت و در عین حال نشان داد سلطنت در ایران در تمام قرن بیستم با عاقبت وخیمی همراه بوده است. ۱
دانشگاهها و مراكز آموزشی عالی كه با رسوخ افراد نفوذی و فعالیت و تبلیغات آنها به مراكز ضد انقلاب مبدل شده بود با اعلام انقلاب فرهنگی در اردیبهشت ۵۹ تعطیل و ستاد انقلاب فرهنگی مامور تنظیم آموزش عالی گردید.
امواج انقلاب اسلامی‌كه با انواع توطئه‌های طرح شده از سوی دشمنان روبرو بود همچنان راه خود را با قدرت طی می‌كرد به نحویكه برای دیگر ملت ها به شكل الگوی قابل پیروی محسوب می شد. مردم بعضی از كشورهای اسلامی‌كه قطع نفوذ ابرقدرتهای شرق و غرب را مانند ایران طلب می كردند تحت فشار قرارگرفتند. برهمین اساس عراق، كشوری كه اكثریت ساكنان آن شیعه بودند بیشتر خطر آفرین جلوه می‌كرد. با توطئه آمریكا در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تهاجم سنگین نظامی عراق به بهانه لغو قرارداد مرزی ۱۹۷۵ الجزایر ولی با قصد براندازی انقلاب و تصرف خوزستان شروع شد. این تجاوز در زمانی كه ایران آمادگی جنگی نداشت تمام مسایل را در كشور تحت الشعاع قرار داد اما رهبری بیدار انقلاب اسلامی با تقویت روحیه ملت و امید دادن به جوانان جبهه های جنگ را مستحكم ساخت.از سوی دیگركارتر در انتخابات ریاست جمهوری آمریكا از ریگان جمهوری خواه شكست خورد و در همین زمان مساله گروگانها كه محكومیتهایی را در مجامع بین المللی برای ایران باعث شده بود به عهده مجلس شورای اسلامی‌گذاشته شد. سرانجام ‌ بدون شناخت مصائب ملت ایران و سوابق سیاست آمریكا با وساطت دولت الجزایر و براساس بیانیه ای درآستانه زمامداری ریگان كه به تشكیل دیوان داوری ایران و‌آمریكا در لاهه منجر شد به پایان رسید، اما آمریكا به تعهداتی كه در قبال آزادی گروگانها كرده بود پایبند نماند. اولین رئیس جمهور ایران كه اینك عملا در مقابل نهادهای انقلاب قرار گرفته بود و در جنگ از تجهیز نیروهای مردمی امتناع داشت در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ از جانشینی فرماندهی كل قوا و سپس با رای عدم كفایت سیاسی مجلس و به فرمان امام از ریاست جمهوری خلع شد. وی سرانجام پس از چند روز اختفاء به پاریس فراركرد. در ۷ تیر ۱۳۵۹ دفتر حزب جمهوری اسلامی به وسیله عوامل نفوذی بیگانه با كارگزاری بمب منفجر شد. در این انفجار آیت ا … دكتر سید محمد بهشتی رئیس دیوانعالی‌كشور و از شخصیتهای فعال انقلاب به همراه هفتاد و چند نفر از مسولان كشور به شهادت رسیدند.
در دومین انتخابات ریاست جمهوری در اول مرداد ۱۳۶۰ محمد علی رجایی كه پیش از آن سمت نخست وزیری را عهده دار بود به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد. وی دكتر باهنر؛ روحانی جوان انقلابی را به عنوان نخست وزیر معرفی كرد و از مجلس رای اعتماد گرفت اما یك ماه بعد با انفجار دفتر نخست وزیر به وسیله عوامل نفوذی هر دو به شهادت رسیدند. سومین انتخابات ریاست جمهوری در دهم مهر ۱۳۶۰ انجام شد كه در نتیجه آن سید علی خامنه ای روحانی مبارزی كه به تازگی از یك سوء قصد نجات یافته بود به ریاست جمهوری انتخاب‌گردید. صحنه دفاع در مقابل تهاجم عراق نیز با حذف اولین رئیس جمهور و تكیه بر نیروهای انقلابی به نفع ایران تغییر یافت و با تلاشهای تمامی قوای مسلح و با فرمان امام حصر آبادان در ۵ مهر ۶۰ شكسته شد.
با انجام چند عملیات دیگر منطقه وسیعی از جنوب كشور و متعاقب آن خرمشهر آزاد شد. مقامات آمریكا صراحتا اعلام‌كردند (( پیروزی های ایران به نفع آمریكا نخواهد بود)) و فورا كمكهای حیاتی خود به بغداد را افزایش دادند. دیگر متحدین آمریكا در غرب نیز همین راه را دنبال نمودند. اتحاد شوروی نیز خود را هم پیمان با عراق و متعهد در تجهیز قوای نظامی آن كشور می دانست، با ارسال حجم انبوهی از تسلیحات توان نظامی عراق را به نحو بسیار چشمگیری افزایش داد. در‌كنار تحولات جنگ پاره ای از مسولان نظام اسلامی كه انقلاب را متكی به شخصیت امام می دانستند، با توجه به سن بالای رهبر از آن بیم داشتند‌كه در آینده انقلاب از این ناحیه در موضع ضعف و خطر قرار گیرد، لذا یكی از شخصیتهای روحانی را به قائم مقامی رهبری برگزیدند تا برای نظام مصونیت ایجاد نمایند. با وجود تایید این امر از سوی خبرگان این اقدام با قانون اساسی سازگاری نداشت (نویسنده درآن هنگام این امر را مثل بسیاری از تخلفات دیگر نسبت به قانون اساسی یادآوری نمود.) بعدها مشخص شد كه مساله قائم مقامی راه عملی و تدبیر صحیحی نبوده است.
حمله به اماكن غیر نظامی و شهرها و شرایط جبهه ها، ایران را ناگزیر ساخت تا در اواخر سال ۶۴عملیاتی را در منطقه فاو، اجرا نماید. فتح فاو نمایانگر تحول عظیم نظامی و سیاسی در منطقه بود و از آن پس آمریكا درحالیكه ظاهرا بیطرف می نمود به رویارویی مستقیم و عملی با ایران پرداخت. ایالات متحده در منطقه و دنیای غرب این نگرانی را گسترش می داد‌كه پیروزی ایران در جنگ خطرات بزرگی را برای آنان به همراه دارد. غرب به سركردگی آمریكا و همچنین اتحاد شوروی كه نگرانی عمیقی از پیشرفت ایران و تبلور عملی اسلام داشتند به یاری همه جانبه عراق متجاوز پرداختند. هفتمین سال جنگ، با استفاده بیشتر عراق از سلاحهای ممنوع كشتار جمعی از جمله سلاحهای شیمیایی توام بود. افشای ماجرای مك فارلین نیز در ۱۳ آبان ۱۳۶۵ تحولات سیاسی- نظامی جنگ را تحت تاثیر قرار داد و اوضاع را بیش از پیش برای ایران دشوار‌كرد. این جریان حامیان منطقه ای ایالات متحده را متزلزل ساخت و بحران سیاسی بزرگی در این كشور به وجود آورد. آمریكا برای خروج از این وضعیت و كسب اعتماد مجدد متحدین خود در منطقه، فشار به ایران را تشدید نمود. از سوی دیگر حملات هوایی عراق به مراكز صنعتی و اقتصادی ایران،حمله به نفتكش ها، پایانه های نفتی و كشتی های تجاری وضعیت تجاری ایران را مختل كرد و قیمت نفت را به كمتر از ده دلار در هر بشكه رساند. شرایط نامساعد اقتصادی و تحریمهایی كه برخی كشورهای قدرتمند علیه ایران در نظر‌گرفته بودند وضعیت بسیار سختی را همراه به داشت. قطع برق، جیره بندی بنزین، بازار سیاه كالاهای اساسی، افزایش قیمت ها و تورم از‌آن جمله بود. عراق برای جبران شكست در جبهه‌های جنگ حملات هوایی به شهرها و مردم بی دفاع را آغاز كرد. ایران نیز متقابلا بغداد را زیر حملات موشكی قرار داد. مجموعا از بهمن ۶۴ تا بهمن ۶۵ كوشش ایران برای حفظ برتری و تلاش عراق برای تغییرآن استوار بود. به تدریج تعادل قوا به نحو قاطع به نفع ایران تغییر می‌كرد. برپایه همین ملاحظات نوعی باز بینی در برنامه نظامی كشورهای عربی و شوروی در مورد جنگ پدید آمد و این امكان را برای عراق فراهم ساخت تا با هدف بین المللی كردن جنگ حمله به نفت كش ها، پایانه های نفتی، مراكز صنعتی و اقتصادی ایران را آغاز نماید. جرج شولتز وزیر خارجه وقت آمریكا به ایران هشدار داد: ((كه ایران جنگ را پایان دهد در غیر اینصورت با اقدامات شدید و مقتضی روبرو خواهد شد.)) در همین زمان كه جنگ به خلیج فارس‌كشیده شده بود، ایران سیاست امنیت در خلیج فارس برای همه یا هیچكس را دنبال می نمود. با حمایت گسترده نظامی- اطلاعاتی آمریكا از عراق و به كارگیری سلاح شیمیایی از سوی رژیم بعثی، برتریهای سیاسی جغرافیایی و نظامی ایران تحت الشعاع قرار گرفت. جمهوری اسلامی ایران كه جنگ را با هدف رفع تجاوز، اعلام آغازگر ‌جنگ و پرداخت خسارت از سوی متجاوز دنبال می نمود با وساطت پاره ای كشورها كه فقط توقف جنگ را می خواستند موافق نبود. عراق كه رسیدن به اهداف اولیه را غیر ممكن می دانست در فریب افكار عمومی سخن از صلح داشت. دكوئیار نیز به عنوان دبیر كل سازمان ملل تلاش خود را جهت آتش بس آغاز كرد و در این راه قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت صادر شد. حاكمان عراق در طول جنگ با سكوت یا تایید غرب بارها برخلاف موازین بین المللی، از سلاح كشتار جمعی نظیر سلاحهای شیمیایی و گازهای سمی استفاده كردند و به این ترتیب سدی در برابر پیشروی ایران به وجود‌آوردند. شورای امنیت كه به هنگام پیشروی عراق در خاك ایران فقط توقف جنگ بدون بازگشت به مرزهای رسمی را اعلام می‌كرد، به هنگام پیشروی ایران در جبهه ها، وضع معكوسی را پیش می‌گرفت. در آغاز سال ۱۳۶۷ آمریكاییها به دو سكوی نفتی ایران در خلیج فارس حمله كردند. همزمان با آن عراقی ها پس از حمله گسترده شیمیایی به خطوط پدافند ایران و با دریافت اطلاعات از هواپیماهای جاسوسی آمریكا با سپاهی مجهز به فاو یورش آورده و این بندر را پس از دو سال و سه ماه كه دراختیار ایران بود متصرف شدند. عراق در تهاجمی دیگر شلمچه را نیز تصرف كرد. امكانات فوق العاده، تجهیزات پیشرفته، كاربرد سلاحهای غیر متعارف مانند سلاحهای شیمیایی و گسترش سازمان ارتش عراق امكان موفقیت فوق را برای عراق پیش می‌آورد. در واقع دو ابر قدرت نظامی شرق و غرب و دول بزرگ اروپایی و سلاحهای مدرن آنها، با كمك دلارهای كشورهای نفت خیز عربی متحد شده بودند تا جمهوری اسلامی را از كسب پیروزی باز داشته و مجبور به تسلیم نمایند. در این وضعیت كاملا نگران كننده نیروی دریایی آمریكا هواپیمای مسافر بری ایران را با ۴۰۰ مسافر برخلاف تمامی موازین و حقوق بین الملل برفراز آبهای خلیج فارس سرنگون كرد. این اقدام پیام روشن و قاطع آمریكا مبنی بر تشدید جنگ و اقدامات ضد بشری با تمام قوا علیه ایران بود. ریگان بلافاصله پس از این عملیات اعلام كرد: (( این فاجعه ضرورت دستیابی به برقراری صلح را با حداكثر شتاب، دو چندان ساخته است.)) بنابر ملاحظات جدید و احتمال هجومهای عراق، همچنین تشدید فشار بین المللی علیه ایران، هزینه سنگین جنگ و وضع نامطلوب اقتصادی، رهبری انقلاب با تصمیمی كه قابل تصور نبود و شرایط خاص نظامی و اقتصادی ضرورت آنرا ایجاب كرده بود، قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت. امام خمینی (ره) درحالیكه پذیرش قطعنامه را لازم می دانست آن را به سركشیدن جام زهر‌تشبیه‌كرد. هنوز ارتش عراق متعاقب برقراری صلح به طور كامل تا خطوط مرزی عقب نرفته بود كه در تاریخ ۳/۵/۶۷ گروهی با اسم جعلی مجاهد كه در طول جنگ همه نوع همراهی را با صدام علیه جمهوری اسلامی نموده بودند با كمك ارتش عراق هجوم خود را با شكلی جدید از طریق مرزهای غربی آغاز كردند.آنان كه در طول جنگ با جاسوسی عراق را یاری می كردند عملیات خود را با نام فروغ جاویدان و با هدف براندازی نظام آغاز كردند. اما یورش آنها توسط نیروهای مردمی و قوای مسلح تحت عنوان عملیات مرصاد درهم شكست و قوایشان متلاشی شد. در همین ایام حضرت امام در خصوص نویسنده كتاب آیات شیطانی (سلمان رشدی) پیشاپیش همه علمای كشورهای اسلامی فتوای قتل وی را صادر كردند و این موضوع ضمن ایجاد بعد جدیدی در سیاست خارجی ایران، مبنای سلسله تحولاتی با كشورهای اروپایی و آمریكا گردید. امام خمینی(ره) در دیماه سال۱۳۶۷ با ارسال پیامی خاص برای گورباچف رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی شكست كمونیسم را اعلام كرد و این كشور را به جای تمایل به غرب به تفكر در اسلام دعوت نمود. حدود یكماه بعد شواردنادزه وزیر امور خارجه شوروی پاسخ رهبر شوروی را تسلیم حضرت امام نمود كه درآن تنها برحسن روابط دو كشور تاكید شده بود.گویا زمامداران شوروی به نكته اصلی پیام امام توجه نكرده بودند تا خود را با آن آشنا سازند.
مساله عزل و استعفای قائم مقام رهبری با آن همه تبلیغاتی كه پیرامون آن شده بود یكی از ضربات سختی بود كه در این زمان به جمهوری اسلامی وارد آمد. اوایل خرداد ۶۸ به ناگاه خبر عمل جراحی امام اعلام شد و در حالیكه مراسم دعا در سراسر كشور ادامه داشت و مردم در تدارك مراسم سالگرد قیام ۱۵ خرداد بودند به ناگاه گوینده رسانه جمعی با صدایی سوزان و لرزان درگذشت رهبر بزرگ انقلاب را اعلام‌كرد. بلافاصله میلیونها نفر به سوی جماران به حركت درآمده و در مراسم تشییع كه به مدت سه روز ادامه داشت شركت كردند. وصیت نامه سیاسی- الهی هشتاد و چند صفحه ای امام در اجتماعی از اعضای شورای نگهبان، مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی به وسیله رئیس جمهور قرائت گردید كه درآن امام راحل برای حفظ جمهوری اسلامی راه آینده را ترسیم و همه طبقات را به ادامه مبارزه و پیمودن راه اسلام دعوت نموده بود. درحالیكه فقدان امام تاثیر عمیقی بر همه مردم گذاشته بود، انتخاب رهبر جدید برخلاف انتظار دشمنان خارجی و داخلی با سرعت انجام گرفت و نظام جمهوری اسلامی با همان شیوه پر صلابت(ره) امام ادامه یافت.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جمعی از یاران امام و مسولین نظام فكر می‌كردند كه رهبری امام به نحوی پیش رفته كه همه انقلاب و نظام به وجود امام پیوند خورده و با توجه به سن بالای امام خطری بزرگ از این ناحیه انقلاب اسلامی و كشور را تهدید می‌كند. این عده فكر می كردند اگر روزی امام نباشد انقلاب به چه سرنوشتی دچار خواهد شد؟ بنابراین باید چاره ای اندیشید كه با فقدان امام، نظام اسلامی همچنان پایدار بماند.كشورها و زمامدارانی كه نابودی نظام اسلامی را آرزو می‌كردند مترصد بودند كه در این لحظات پایان آنرا ببینند. اما با قرائت وصیت نامه سیاسی-‌الهی امام به وسیله رئیس جمهور، مجلس خبرگان برای تعیین تكلیف تشكیل گردید. در ابتدا تصور می شد این مجلس توان انتخاب رهبر بعد از امام را به لحاظ عقاید مختلف موجود در آن نداشته باشد. برخی نیز می پنداشتند همچنانكه در قانون اساسی پیش بینی شده بود، شورایی از سه یا پنج نفر از فقها برای امر رهبری شكل گیرد. اما در مدت كوتاهی مجلس خبرگان به این نتیجه رسید كه فقیه مبارز و قدرتمندی كه سالها ریاست جمهوری را عهده دار و با امور جهانی آشنا بود صلاحیت این امر را دارد. نظر مجلس خبرگان در مدت كوتاهی در انتخاب آیت ا … سید علی خامنه ای به رهبری، نگرانیهای داخل كشور را برطرف ساخت. به این ترتیب امید كسانیكه در خارج یا احتمالا درون كشور مترصد ایجاد خلا رهبری در ایران بودند به یاس مبدل گشت. مجلس خبرگان پس از تصویب اصلاحیه قانون اساسی یكبار دیگر این انتخاب را تایید كرد. هرچند شخص منتخب به مقام رهبری داوطلب پذیرش چنین مسولیت خطیر و سنگینی نبود و ترجیح می داد مجلس خبرگان به نتیجه دیگری برسد اما هنگامیكه به صورت تكلیف این مقام به او محول شد تمام تلاش و زندگی خود را وقف اجرای وظایف تام و‌تمام رهبری نمود و از هر جهت راه و رسم رهبر فقید انقلاب اسلامی را پیشه خود ساخت. متعاقب انتخاب رهبر جدید، اصلاحات قانون اساسی در همان مسیری كه امام راحل خواسته بود از طرف هیات ۲۵ نفره انجام گرفت و به همراه انتخابات جدید ریاست جمهوری در ۶ مرداد ۱۳۶۸ به همه پرسی گذاشته شد. در اصلاحات ایجاد شده مرجعیت از شرایط رهبری كنار گذاشته شد و اختیارات رهبر افزایش یافت. همچنین پست نخست وزیری از قوه مجریه حذف و اختیارات آن به رئیس جمهور واگذار گردید. در قوه قضائیه هم یك نفر به جای شورای عالی قضایی در راس قرار گرفت و ترتیب شورایی حذف شد. مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز با اعضای ثابت و متغیرآن كه منتخب رهبری‌اند جهت حل اختلافات مجلس وشورای نگهبان پیش بینی‌گردید. هاشمی رفسنجانی كه سالها ریاست مجلس را عهده دار بود در انتخابات ریاست جمهوری پیروز گشت و بازسازی كشور پس از جنگ را در برنامه عمرانی پنجساله اول گنجاند.
صدام حسین حاكم عراق كه از جنگ طولانی با ایران به جز خسارت سنگین و تلفات انسانی دو كشور نتیجه ای نگرفته بود و ماجراجویی دیگری را با همسایه جنوبی در سر می پروراند، مكاتباتی را با رئیس جمهور ایران شروع نمود. او در آخرین نامه پذیرفت كه قرار داد الجزایر در مورد اختلافات دو كشور به مورد اجرا درآید، به سرعت مناطق اشغالی را ترك و اسراء را آزاد سازد و بدین شكل تصریح نمود كه تمامی خواسته های ایران را پذیرفته است. در این روند دهها هزار اسیر دو طرف مبادله و قوای ایران و عراق در مرزهای بین المللی خود مستقر شدند. اما این پایان ماجراجویهای عراق نبود. حمایت فوق العاده غرب و شرق از عراق در زمینه تسلیحات به خصوص سلاحها و تجهیزات پیشرفته كشتار جمعی و همكاری با این كشور برای دستیابی به سلاحهای غیر متعارف، به همراه جنبه های روانی سران رژیم عراق، قوایی متراكم و تهدید كننده از عراق ساخته بود كه كشورهای منطقه و همجوار را مورد تهدید جدی قرا می داد. در نهایت این موضوع با تجاوز عراق به كویت به وقوع پیوست. این اقدام زمینه ای را فراهم ساخت تا حامیان عراق كه صرفا برای مقابله با انقلاب اسلامی رژیم عراق را با ثروت كشورهای حوزه خلیج فارس تجهیز كرده بودند، مجددا با امكانات همین كشورها همه را منهدم سازند. با این وجود با آزادی كویت، آمریكا و همراهانش صدام را كه در شرف سقوط بود حفظ كردند تا حكومتی هوادار ایران در عراق شكل نگیرد. ایران در این جنگ بیطرف ماند، حتی در صدد انتقام برنیامد و هزاران عراقی برای نجات جان خود به شهرهای ایران پناهنده شدند. در پیگیری قطعنامه ۵۹۸ ، دبیر كل سازمان ملل متحد سرانجام رسما عراق را متجاوز و آغازگر جنگ علیه ایران شناخت اما در مورد مساله پرداخت خسارات كه حدود هزار میلیارد دلار برآورد می‌‌شد ترتیبی داده نشد. از سال ۱۳۷۶ به مدت سه سال ایران ریاست كشورهای عضو كنفرانس اسلامی را عهده دار بود با این حال آنگونه كه انتظار می رفت تحولات بزرگ و عمده ای در این سازمان كه ۵۵ عضو دارد حاصل نشد. پس از پایان دو دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در انتخابات خرداد ۷۶ ، روحانی جوان دیگری كه مدتی وزیر ارشاد نیز بود به این مقام برگزیده شد و به دنبال آن طرفداران وی در انتخابات مجلس ششم به پیروزی رسیدند و موضوعی تحت عنوان((اصلاحات)) را مطرح ساختند.آمریكا كه انتظار گسترش اختلاف در مسولین نظام جمهوری اسلامی را داشت و از قبل مساله حقوق بشر در ایران را مبنای مقابله خود قرار داده بود به صور مختلف به ویژه با دایر نمودن مراكز تبلیغاتی مستقیم و غیر مستقیم فضای مناسب را تدارك می دید. از سوی دیگركارگزاران و مسولین نظام نیز مجبور بودند توجه خود را بیش از مسایل اقتصادی مردم به حفظ نظام و خنثی نمودن عملیات و تبلیغات آمریكا معطوف دارند. آمریكا هر اقدامی را كه در ایران جهت حفظ امنیت صورت می گرفت با تبلیغ گسترده، ضد حقوق بشر معرفی می كرد و تعدادی از نیروهای داخلی نیز تحت عنوان آزادی و حقوق مردم، با رادیوهای تبلیغاتی آمریكا همراهی می نمودند. این عده باعنوان اصلاح طلب كه به خرداد ۷۶ آویزان بودند درحالیكه قدرت اجرایی كشور را به دست آورده بودند، برخی نهاد انقلابی مانند سپاه، شورای نگهبان، قوه قضائیه و صدا و سیما را از جمله موانع پیروزی نهایی خود می شناختند. چالش و تبلیغات مسموم برخی عناصر در داخل سبب شد كه جبهه جدید و ثالثی از خارج به صحنه كشیده شود. اما پشیبانان واقعی انقلاب چه آنها كه در صحنه بودند و یا آنها كه به شكلهای مختلف از مشاغل كنار گذاشته شده بودند، تلاش خود را معطوف به مراقبت از انقلاب كردند. هرچند در این بین سازمانهای مردمی نقش بسیار مهمی داشتند اما آنچه كه انقلاب اسلامی را‌ تاكنون حفظ نموده نیروی فوق بشری است. بنابر اراده خداوند و خواست او مردمی كه سالها رنج برده و بر اجرای احكام الهی پای فشرده بودند، توانایی ایستادگی پیدا كردند. با این وجود بیان این حقیقت به معنای سرپوش گذاشتن برخطاها و اشتباهات درون حكومت نیست. عده ای سودجود تا‌كنون در پوشش های مختلف به این نظام الهی صدمه زده اند. پاره ای به جای خدمت به مردم و صرف وقت در روشنگری و هدایت آنان، تحت تاثیر تبلیغات بیگانه به تخریب ساختارهای نظام پرداخته اند. هزینه های سرسام آوری از این بابت به ملت و بیت المال تحمیل شدند كه با دلسوزی می بایست از صرف چنان هزینه هایی جلوگیری می شد. با وجود اینكه درسالهای پس از رحلت امام خمینی (ره) جناحهای منتقدنیز در نظام شكل گرفتند و دیگر وحدت كاملی در حد پیروزی انقلاب وجود ندارد باز هم آمریكا كه تا سرحد براندازی پیش رفته نتوانسته است به نتیجه ای در این زمینه برسد. البته ملت ایران و مسولین نظام در این مقابله هزینه های هنگفتی را متحمل شده اند. جمهوری اسلامی ایران كه می بایست برای نفت و گاز خود سیاست مستقلی جدای از اوپك داشته باشد و از طریق آن قدرت صنعتی خود را پیش ببرد در این زمینه موفق نبوده است. جمهوری اسلامی باید در‌خلیج فارس و سواحل طولانی آن د‌گرگونی‌هایی نظیر ساخت بنادر و صنایع كشتی سازی ایجاد كند. همچنین جمهوری اسلامی كه می بایست در دریای خزر در مقابل چهار كشور ساحلی حقوق واقعی خود را به مورد اجرا گذارد اكنون تنها به یك تماشاگر تبدیل شده است. جمهوری اسلامی در زمینه صادرات غیر نفتی می تواند به مرحله ای برسد كه چند صد میلیارد دلار درآمد سالانه داشته باشد. مردم ایران كه باید در صحنه اقتصادی و صنعتی با استفاده از منابع خود دستاوردهای مهمی كسب می كردند تاكنون به طور كامل به آرمان خود نرسیده اند. با این وجود حفظ انقلاب و جلوگیری از رسوخ دشمن به آن كار مهمی است كه محرومیت در برخی زمینه ها را تا حدودی توجیه می نماید.
در طرف مقابل آمریكا باید بداند كه دیگر آمریكای ۲۵ سال یا پنجاه سال پیش نیست. اكنون طبل رسوایی آمریكا در همه جا به صدا درآمده و غالب ملتهای جهان نه تنها آمریكا را دیگرطرفدار حقوق بشر نمی داند بلكه این دولت را منشا همه مشكلات و ناقض اصلی حقوق انسانها می دانند. آمریكا اكنون تنها با برخی كشورها تقابل ندارد چراكه این بار تك تك افراد ملتهای ستمدیده جهان عامل ترس و وحشت این دولت هستند. با وقوع حادثه۱۱ سپتامبر و فرو ریختن مركز تجارت جهانی در آمریكا، این كشور راه جدیدی برای سلطه بر جهان در پیش گرفت و در همین راستا مسایل عراق و افغانستان را به وجود آورد. این در حالی است كه ایالات متحده بی چون و چرا از اقدامات ظالمانه اسرائیل حمایت كرده و این رژیم را به عنوان ستون اجرای سیاست خود در منطقه مورد پشتیبانی قرار می‌دهد. آمریكا سالیانه میلیاردها دلار برای حمایت از این حكومت غاصب هزینه می‌كند اما در مقابل كشتار روزانه مردم فلسطین نه تنها عكس العملی نشان نمی دهد بلكه آنها را مستحق نابودی می شناسد. طبعا در چنین فضایی‌آمریكا نمی تواند به عنوان میانجی تلقی شود. یكی از مشكلات عمده آمریكا دراین مسیر ایرانی است كه به تكالیف دینی خود جهت احقاق حقوق ملت فلسطین همچنان پایبند است. ایران در این مورد خواهان رفع تجاوز و انتخاب راه عادلانه ای است كه بازگشت فلسطینیان آواره و انتخابات عمومی در سرزمین فلسطین را نیز در برداشته باشد.
در زمینه مسایل داخلی نیز رهبر انقلاب پس از وقایع تیر ۱۳۷۸ نقش فعال تری در جهت حفظ وحدت و تحكیم نظام داشته و به طرق مختلف نیروهای حافظ نظام را به هم پیوند داده اند. این درحالی است كه برخی نیروهایی كه پس از خرداد ۷۶ به مركز قدرت رسوخ كرده بودند متاسفانه زمزمه تغییرات درساختار اساسی انقلاب را مطرح كردند. با تشكیل مجلس ششم این روند سرعت بیشتری به خود گرفت و مسایلی نظیر برپایی رفراندوم و تغییر قانون اساسی مطرح گردید. در همین حال كه ایالات متحده رسما به حمایت از برخی گروهها كه نام اصلاحات را برخود نهاده بودند پرداخت. این حركت سبب گردید تا ملت ایران به اهداف برخی جریانات كه در صدد سست‌كردن وحدت ملی بودند بیشتر واقف گردند. اوج تضاد بین نیروهای وفادار به انقلاب و تجدید نظر طلبان به انتخابات مجلس هفتم منتهی شد و صف آرایی فشرده ای ظاهر گشت. هرچند مسایل عدیده‌ای در این مدت روی داد كه امكان طرح آنها در این گفتار وجود ندارد، اما باید نتیجه انتخابات اول اسفند ۸۲ را خط بطلانی بر اهداف پنهانی برخی گروهها و شكستی برای آمریكا تلقی كرد. از سوی دیگر باید اذعان نمود نمایندگانی كه كرسی های مجلس هفتم را اشغال نموده اند به مراتب وظیفه سنگین‌تری نسبت به شش مجلس قبلی در تحقق اهداف راستین انقلاب اسلامی دارند.
دكتر جلال الدین مدنی
پی نوشت
۱- سرنوشت تلخ شاهان ایران از ناصرالدین شاه تا وقوع انقلاب اسلامی به این شرح است: ناصر الدین شاه به وسیله میرزا رضا كرمانی به قتل رسید، مظفر الدین شاه با انقلاب مشروطیت قدرت را از دست داد، محمد علیشاه با سقوط استبداد صغیر به تبعید رفت، احمد شاه نیز پس از خلع قاجار مانند پدرش در خارج درگذشت. رضا شاه و محمد رضا پهلوی نیز هردو در خارج مردند.
منبع : ماهنامه زمانه


همچنین مشاهده کنید