پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
فرشتهای با بالهای خیس
نویسنده : تبریزیان - اکبر
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۰/۰۴/۰۹
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۲۲۶
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۶۹۷۴-۳۱-۷
کتاب شامل سه داستان از 'اکبر تبریزیان 'است با این عناوین' :فرشتهای با بالهای خیس', 'آن خدا بیامرز 'و 'نوشخوار .'داستان نخست, مرحله گذار دختری است از کودکی تا 'زن شدن 'که طی آن راوی از فضای دوره کودکی, ویژگیهای روحی ـ روانی, سنت رایج خانوادگی و دوره بالندگی با همه فراز و فرود آن سخن میگوید .او در داستان همواره از پدر و خواهر خود ـ 'لیا 'ـ یاد میکند ; برای نمونه' :لیا بر عکس من مورد توجه و علاقه فامیل بود .وقتی دور هم جمع میشدیم به شوخی میگفتند لیا و بهروز مال هم هستند .خاله که همیشه خودش را از مدعیان سرسخت نشان میداد ورد زبانش بود 'لیا فقط مال رضاست....'فقط لیا نبود که از جن میترسید خود من به مراتب وحشتی بیش از او داشتم, لیا فقط در شرایطی که من میآوردم میترسید, شرایطی که به شکل دیگر تکرار نمیشد, اما وحشت برای من مفهومی وسیعتر داشت ...تا آن زمان از هر مردی دوری میکردم, حتی از فکر کردن به پسری که در خیابان یا مهمانی دیده بودم احساس ناراحتی میکردم .و فراتر از آن ازدواج کردن به نظرم فقط برای دیگران بود, اما در مورد من حتی نمیتوانست ایجاد تداعی کند, چه رسد به آن که موجبی برای اندیشیدنم باشد .'
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۰/۰۴/۰۹
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۲۲۶
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۰۰۰
شابک : ۹۶۴-۶۹۷۴-۳۱-۷
کتاب شامل سه داستان از 'اکبر تبریزیان 'است با این عناوین' :فرشتهای با بالهای خیس', 'آن خدا بیامرز 'و 'نوشخوار .'داستان نخست, مرحله گذار دختری است از کودکی تا 'زن شدن 'که طی آن راوی از فضای دوره کودکی, ویژگیهای روحی ـ روانی, سنت رایج خانوادگی و دوره بالندگی با همه فراز و فرود آن سخن میگوید .او در داستان همواره از پدر و خواهر خود ـ 'لیا 'ـ یاد میکند ; برای نمونه' :لیا بر عکس من مورد توجه و علاقه فامیل بود .وقتی دور هم جمع میشدیم به شوخی میگفتند لیا و بهروز مال هم هستند .خاله که همیشه خودش را از مدعیان سرسخت نشان میداد ورد زبانش بود 'لیا فقط مال رضاست....'فقط لیا نبود که از جن میترسید خود من به مراتب وحشتی بیش از او داشتم, لیا فقط در شرایطی که من میآوردم میترسید, شرایطی که به شکل دیگر تکرار نمیشد, اما وحشت برای من مفهومی وسیعتر داشت ...تا آن زمان از هر مردی دوری میکردم, حتی از فکر کردن به پسری که در خیابان یا مهمانی دیده بودم احساس ناراحتی میکردم .و فراتر از آن ازدواج کردن به نظرم فقط برای دیگران بود, اما در مورد من حتی نمیتوانست ایجاد تداعی کند, چه رسد به آن که موجبی برای اندیشیدنم باشد .'
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست