چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

قیمت تمام شده


قیمت تمام شده
قیمت تمام شده یکی از دغدغه های اصلی مدیران در بنگاههای اقتصادی است . البته چند سالی است که در کشور ما این مقوله جزو دغدغه ها شده است و قبل از ان مخصوصا در شرکتهای دولتی شاید تنها چیزی بود که به ان توجه نمی شد . حالا هم که به این مهم توجه می شود بعضا و شاید بهتر است بگویم غالبا به راه خطا می روند . اول از همه بحث محاسبات ان است که شاید بتوان به قاطعیت گفت ۹۰ در صد از بنگاههای اقتصادی ما نتوانسته اند روشی در ست برای محاسبه قیمت تمام شده پیدا کنند . و در نهایت باز بعد از کلی پروژه تعریف شده توسط مشاوران مالی و رفت و امد های بسیار آنچه حاصل می شود اینکه مدیر بنگاه اقتصادی باز با همان روش چرتکه اندازی و سرانگشتی به قیمت تمام شده اش دست پیدا می کند . یکی از دلایل اینکار این استکه بخش مالی ما متناسب با دیدگاههای جدید مدیریت در کشور رشد نکرده است و باز در قید و بند همان تکنیکهای قدیمی خود است . البته شاید انها هم بی تقصیر باشند چراکه دفتر و حساب کتابی که باید دارایی ببیند همان منطق ۱۰۰ سال پیش را دارد . یکی دیگر از مشکلات دیدگاهی در این باره اینستکه سهم دستمزد فارغ از هر نگاه و محاسبه و برآوردی بسیار بالا فرض می شود که این مطلب بیشتر در بخشهای خصوصی ما مشاهده می شود . چیزی استکه دم دست است و خیلی به چشم می آید . و صاحبان بنگاههای اقتصادی ما مثل کودکی که با انداختن یک پارچه بر روی توپ آن را گم می کنند و گریه سر می دهند مسائل اصلی سازمان را نمی بینند و آدمی را می بینند که حی و حاضر جلویشان ایستاده است . و هزینه های سرسام آور دیگر را که بعضا بخاطر روشهای غلط مدیریتی خودشان است را مشاهده نمی کنند یا هزینه هایی که بواسطه عدم ثبات قوانین به انها تحمیل می گردد و…. از همه عریانتر دستمزد نیروی انسانی است و بعضا مشاهده می شود که هزینه واقعی دستمزد دو تا سه در صد است ولی دستمزد می شود علت اصلی هزینه های زاید و اینگونه می شود که بیسواد و تحصیلکرده را حداقل حقوق می دهند و نارضایتی شغلی بوجود می آورند و در یک دور تکراری هزینه ها افزایش می یابد . هزینه های آموزش می شود هزینه زاید و باید حذف شود . سرویس برای کارکنان گذاشته نمی شود . و سازمان دارای نیروهایی می شود که ناراضی هستند . فقط بخاطر اجبار کار می کنند و منتظر فرصتی می مانند تا شغل خود را عوض کنند هیچ پیوند سازمانی ندارند و مسلم است که بهره وری با چنین نیروهایی چه خواهد شد . خلاصه هر چه ندانم کاری و سوءمدیریت است راه گم کردن آن در کاهش نیروی انسانی و کاهش دستمزد و کم کردن هزینه های آموزش و رفاهی است . همیشه بدنبال راحت ترین راه و دم دست ترین راه حل هستیم در صورتیکه همیشه این نوع راه حلها بهترین راه حل نیستند .
منبع : خاطرات یک مدیر


همچنین مشاهده کنید