چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
هنر برای مردم سینما برای سینماگران
سینمای امروز ایران به غیر از تعداد انگشتشماری فیلمهایی که بیشتر میان آثار مستند یافت میشوند، چنان دچار خودشیفتگی شده است که بیش از پیش از متن اجتماع فاصله میگیرد.
شاید یکی از اتهامات سینمایی برخی از کارگردانان ایرانی، رویکرد روشنفکرانه است که باعث دوری هنر سینما از سطح انتظارات و درک عام مردم میشود، ولی اوج فاجعه زمانی است که این زبان روشنفکرمآبانه راوی مسائل حاشیهای درون سازمانی این هنر شود.
● وقتی همه خوابیم
فیلم «وقتی همه خوابیم» در دومین روز از جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت. جدیدترین اثر بهرام بیضایی از ریزترین منظر (نقش آفرینی مجید مظفری به عنوان تهیه کننده که به گونهای حمید اعتباریان یکی از تهیهکنندگان سینما را تداعی میکند) و کلانترین دیدگاه، روایت پشت صحنه سینمای امروز ایران است.
خواه این روایت بهرام بیضایی از سینمای فعلی ایران درست باشد یا نادرست، به نظر ساخت چنین فیلمی برای سینما، در حکم این است که هزینه و زمان خود و دیگران را برای بازگویی آنچه همه میدانند، لحاظ کرده است. اینکه بازیگران به مدد پارتی و پول وارد عرصه بازیگری میشوند، مساله غریبی نیست که بخواهیم آن را با بازیهای ایستا وجملات قالبی۱ و شسته رفته روی پرده سینما ببینیم. آیا این سینما برای اثبات خود، تداعی کننده بوروکراسی عجیبی نیست که در تاروپود فرهنگ ما رخنه کرده است؟
● ماجرای ساختار و مضمون
بهرام بیضایی، بیشتر درباره فیلم تازهاش در جایی گفته بود: داستان خطی برای این فیلم در نظر نگرفتهام، اما باید بگویم در دل این فیلمنامه ژانرهای مختلفی مثل ژانر اجتماعی جا میگیرد و مضمون فراگیری دارد که میتواند هر ژانری را دربرگیرد. و این کارگران در نشست پرسش و پاسخ بعد از اکران فیلم در جشنواره فیلم میگوید: «منتقدان باید تصمیم بگیرند چه [فیلمی] پر ارزش است و چه چیز کم ارزش [است] و این مسالهای نیست که نتوان در مورد آن صحبت کرد. من هم می توانم بگویم اگر موضوع سینما اینقدر بیارزش است که نباید من درباره آن فیلم بسازم، چرا شما درباره این سینمای کمارزش مینویسید؟»
ولی این گفته بیضایی جای تعجب دارد. منتقدان سینما، بنابر نامی که بر پیشانی کار خود دارند، باید برای سینما بنویسند، چگونه میتوان این مقام و مسئولیت را با کارگردان سینما مقایسه کرد؟ آیا کارگردان سینما چون کارگردان «سینما» است باید مضمون فیلمهایش درباره سینما باشد؟! در هم تنیدگی ژانرهای مختلف در آثار بزرگ دنیا جالب و قابل تامل است، ولی فیلم اخیر بیضایی، آن چنان از هر دری سخن گفته است که حتی در مجلس پرسش و پاسخ نیز یکی از بینندگان فیلم پای در بیراهه گذاشت و البته جواب خود را از کارگردان فیلم «وقتی همه خوابیم» شنید.۲
آشفتگی این فیلم در بیان مقصود خود، آن چنان است که خود کارگردان در جلسه پرسش و پاسخ اذعان میکند که: «من این فیلم را صددرصد تائید نمیکنم اما وقتی همه خوابیم، بهترین فیلمی است که در حال حاضر میتوانستم بسازم. فکر کردم در آن حداقل راجع به سینما میتوانم صحبت کنم.»
● درنگی کوتاه
سه مرد سیاهپوش با اتوموبیل خود در منطقه پر رفت و آمد شهر، در یکی از مناطق جنوبی تهران ویراژ میدهند. پس از گذشت چند دقیقه کشدار و طولانی، آنها سرانجام به محل گذر زنی معتاد میرسند. نقاب بر صورت میکشند و در برابر بهت و حیرت تماشاگران خیابانی و مردم کوچه و بازار، زن را با ضربات متعدد چاقو مورد حمله قرار میدهند. پس از وارد کردن این ضربات، چند لحظه به جنایتی که انجام دادهاند مینگرند و به صورتی هارمونیک و هماهنگ نقابها را برمیدارند (در ملأ عام! پس چرا نقاب زدند؟!) و چون پلیس سوت زنان آنها را تعقیب میکند۳ ما با زنی غرق در خون مواجه میشویم که درباره وجود کاغذی در جیب و رونوشتی همراه با صدای خود در منزلاش صحبت میکند و جوانی که پیش از این قصد کشتن خواهر این زن را داشت به او اظهار عشق میکند و...
بله این قسمتی از فیلم فارسی ۴ دهه پیش نیست بلکه قسمتی از سکانسهای پایانی وقتی همه خوابیم، است.
● ستاره میشود
فیلم سینمایی «ستاره میشود» به کارگردانی فریدون جیرانی هم درباره روابط درونی سینما است.
هر چند این فیلم در مجموعه آثار جشنواره امسال جایی ندارد، ولی منظور این است که فیلمی در این رابطه شاید برای یک بار نصیب کارنامه هنری یک کارگردان در طول زندگی هنریاش بشود ولی در مجموع رویکرد فیلمسازی یکی دو سال اخیر نظیر ساخت فیلم «شیرین» کیارستمی که به گونهای درباره سینما است و فیلم تهمینه میلانی به نام «سوپر استار» و وقتی همه خوابیم، معنادار است. آیا کشتی سینمای ایران به گل نشسته است؟ شاید سینما به عنوان یک ابزار انتقال پیام و مفاهیم، آن چنان دچار خودفرورفتگی شده است که نه تنها نمیتواند مفهومی را به درستی منتقل کند، بلکه در گودالی که خود کنده است فرو میرود و در گیرودار حاشیههایی که در دوروبر خود تنیده است مسکوت و معلول میشود.
موضوعاتی که در این فیلمها به صورت مستقیم و با طعنه به کار رفته است، میتوانست در قالبهای سمینار، اطلاعیه، مقاله، یادداشت و حتی رفتارهایی در قالب سندیکای کارگردانان اثر بهتری بر سینمای ایران بگذارد. به نظر میآید ساخت فیلم و گفتن از اینکه ساخت فیلم در این شرایط عذابآور است، پدیدهای پارادوکسیکال و نقض غرض باشد. اگر ساخت فیلم سینمایی در شرایط موجود ـ بنابر آنچه در فیلم «وقتی همه خوابیم» مشاهده شد ـ بیمار است و مسموم، پس آنچه را که بر پرده سینما از آقای بیضایی دیدیم چه بود؟ و اگر شرایط اندکی نقص دارد، پس چرا به تعبیر این کارگردان گرانقدر، وقت و هزینه را به پای این مقاله تصویری ریخت؟ آیا جای این مقاله تصویری جز در بولتن جشنواره است؟
کارگردانان شاید حق داشته باشند در کارنامه خود فیلمی درباره سینما بسازند، اما فیلم وقتی همه خوابیم بنا بر فضایی که تماشاگر و بازیگر نقش اول آن (مژده شمسایی) در آن تنفس میکنند، دنباله نهمین فیلم بیضایی به نام «سگ کشی» است۴.
جالب اینجاست که در یک دیالوگ بین بازیگر زن فیلم بیضایی با فرزندش وقتی در جواب فرزندش که از او میپرسد: «مامان بازم سمینار و دروس داری؟» میآید: «سینما دوبله ولی حواشی اون رو دوس نداریم؟»
آیا این فیلم بیضایی لغزش در ورطه حواشی سینما نیست و آیا اصولاً این اثر سینمایی میتواند با توده مردم پیوندی معقول و مبارک داشته باشد؟
● خودزنی سینمایی به روایت تهمینه میلانی
در سومین روز جشنواره، فیلمی از تهمینه میلانی به نام «سوپر استار» روی پرده سینما رفت.
بدون مقدمه رجوع میکنم به جلسه پرسش و پاسخ فیلم که در آن تهمینه میلانی درباره فیلم میگوید: «تک تک صحنههایی که از فیلم مشاهده میشود حاصل ذهن من است و من مدرکی ندارم که استاری (هنرپیشهای) در ایران باشد و از او دختری نامشروع به وجود آمده باشد و حتی در داستان «هرمان هسه»۵ نیز چنین چیزی وجود نداشته است و تمام موارد قصه زائیده ذهن من است.»
اما چرا تهمینه میلانی که تاکنون با گفتار و رفتار سینمایی خود ثابت کرده است که آثارش منظر و دریچهای برای نقد روابط اجتماعی است، فیلمی با این مضمون ساخته است؟
مسیر فیلمساز این کارگردان زن، حتی آن زمانی که براساس شخصیت ابراهیم گلستان۶، فیلمی به نام «نیمه پنهان» را ساخت، آیا برآیند دیدگاه او از اجتماع کلان بود یا تحولات خاص و پشت پرده؟
این کارگردان به صورت ضمنی درباره جهتگیری و مسیریابی فیلمسازی خود گفته است: «مسیر آینده فیـــلمســـازیام بستگی به این دارد که چــــه کسی مسئول سینمای آینده باشد، چرا که هر بار مسئولان سینمایی عوض شدهاند، سلیقه من هم تغییر کرده است.
هرچند صراحت لهجه و صداقت گفتار این کارگردان شیرین است، ولی تلخی این واقعیت را دوباره در ذهن تداعی میکند که سینمای ایران، در بستر بیماری خودشیفتگی و مسائل درونی خود، دست و پا میزند.
هومن ظریف
پی نویس:
۱) بیضایی درباره گفتگوهای فیلم خود این چنین گفته است: «نمی دانم کسانی که فکر میکنند دیالوگهای من قلابی (قالبی) است، احتمالا دوست دارنـد شخصیــتهای من شل و ول و لاتی صحبت کنند، در حالی که این عوامل فیلم را واقعی نمیکند.» در صورتیکه یکی از نقاط ضعف فیلم او، ادای جملات به صورت غلو شده و کاملاً نمایشنامهای است. جملاتی شسته و رفته و عصا قورت داده و منظم که هیچگاه نمیتوان در بهترین محافل فرهنگی و رسمی نمونهای واقعی آن را در جامعه امروز جست.
۲) بیضایی درباره مضمون فیلم میگوید: «صحبت ما در این فیلم راجع به زیرآب زدن است» و این کارگردان در برابر پرسشی که در مورد ارتباط این فیلم با مساله ستارهسازی و نقد آن سئوال شد، میگوید: «شاید عدهای فیلم را غلط فهمیدهاند؛ فیلم در مورد ستارهسازی نیست و این موضوع تنها بخشی از این فیلم است.
۳) گمان می کنم دهه ۴۰ یا ۵۰ بود که پلیسها برای جلب دزد سوت اخطار میزدند!
۴) هرچند آقای بیضایی عنوان کرده است که فیلم سومین قسمت از یک سه گانه در مورد سینما است که اولین قسمت آن «اعتراض» نام دارد، دومی «لبه پرتگاه» و سومی «وقتی همه خوابیم».
۵) سوپـــراستار، اقتبـــــاسی از داستــــان «آگوستوس» نوشته «هرمان هسه» است.
۶) رجوع شود به کتاب «گفتهها» اثر ابراهیم گلستان که در متن سخنرانی او در دهه چهل شباهتهای زیادی بین سخنرانی سکانسهای نخست فیلم با آن دیده میشود.
پی نویس:
۱) بیضایی درباره گفتگوهای فیلم خود این چنین گفته است: «نمی دانم کسانی که فکر میکنند دیالوگهای من قلابی (قالبی) است، احتمالا دوست دارنـد شخصیــتهای من شل و ول و لاتی صحبت کنند، در حالی که این عوامل فیلم را واقعی نمیکند.» در صورتیکه یکی از نقاط ضعف فیلم او، ادای جملات به صورت غلو شده و کاملاً نمایشنامهای است. جملاتی شسته و رفته و عصا قورت داده و منظم که هیچگاه نمیتوان در بهترین محافل فرهنگی و رسمی نمونهای واقعی آن را در جامعه امروز جست.
۲) بیضایی درباره مضمون فیلم میگوید: «صحبت ما در این فیلم راجع به زیرآب زدن است» و این کارگردان در برابر پرسشی که در مورد ارتباط این فیلم با مساله ستارهسازی و نقد آن سئوال شد، میگوید: «شاید عدهای فیلم را غلط فهمیدهاند؛ فیلم در مورد ستارهسازی نیست و این موضوع تنها بخشی از این فیلم است.
۳) گمان می کنم دهه ۴۰ یا ۵۰ بود که پلیسها برای جلب دزد سوت اخطار میزدند!
۴) هرچند آقای بیضایی عنوان کرده است که فیلم سومین قسمت از یک سه گانه در مورد سینما است که اولین قسمت آن «اعتراض» نام دارد، دومی «لبه پرتگاه» و سومی «وقتی همه خوابیم».
۵) سوپـــراستار، اقتبـــــاسی از داستــــان «آگوستوس» نوشته «هرمان هسه» است.
۶) رجوع شود به کتاب «گفتهها» اثر ابراهیم گلستان که در متن سخنرانی او در دهه چهل شباهتهای زیادی بین سخنرانی سکانسهای نخست فیلم با آن دیده میشود.
منبع : روزنامه اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست