پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا
فلسفه تطبیقی و آموزش فلسفه اسلامی

روش آموزش مقایسهای از جمله روشهایی است که میتواند در بحث فلسفه اسلامی مورد توجه قرار گیرد البته این روش با عنوان تطبیقی در فلسفه اسلامی بسیارکاربرد دارد.
● روش آموزش تطبیقی
مفهوم فلسفه تطبیقی برای نخستین بار در سال ۱۹۲۰ در رساله دکترای اورسل ارائه شد و در ایران توسط هانری کربن رایج شد. از نگاهی به روشهای عینی همین دو فیلسوف روشن میشود که فلسفه مقایسهای میتواند گونههای مختلفی داشته باشد زیرا در حالی که اورسل به شیوه تمثیلی و با محوریت فلسفه غرب به مقایسه فلسفی دست میزند، کربن شیوهای پدیدهشناختی اتخاذ میکند و بر اصول فلسفه اسلامی با تکیه بر منابع دست اول تاکید دارد. در هر صورت فلسفه مقایسهای در دهههای اخیر و بهخصوص با گسترش مطالعات بینارشتهای اهمیت ویژهای یافته است.
ممکن است ادعا شود که آموزش و اساسا نگارش فلسفه و فلسفیدن همواره و در طول تاریخ بهصورت مقایسهای صورت گرفته و فلاسفه همیشه در ارائه نظر خود به آرای دیگران گوشه چشم داشتهاند و با بهرهجستن و سنجش آنها، نظرات خود را میگفتهاند. در این معنا فلسفه همواره مقایسهای بوده است اما آموزش فلسفه در روش مقایسهای چیزی بیش از این را در نظر دارد. در این روش استاد با احاطه بر لااقل ۲ سنت فکری و مفاهیم و اصطلاحات آنها، باید بکوشد تا مسائل فلسفی را از نظرگاه این دو سنت (دستکم) بیان کرده و بسنجد.
برای مثال باید بکوشد آرای ابنسینا در مورد تمایز وجود و ماهیت را با درک توماس ازاپن ایده بسنجد و ضمن روشنکردن میزان تاثر توماس از ابنسینا، مایههای اصالت این اندیشه نزد دو فیلسوف را نشان دهد و در نهایت به همراه نشاندادن تفاوتها و منشأ آنها به داوری بپردازد. پس روشن است که شیوه آموزش تطبیقی (مقایسهای) دشوار و نیازمند دانش فلسفی فراوان در حوزههای گوناگون فلسفی و تسلط به لااقل ۲ زبان فلسفی است. همچنین مخاطبان فلسفه مقایسهای باید در سطوح بالای آموزشی باشند و از دانش نسبی لازم نسبت به فلسفههای مورد مقایسه بهرهمند باشند زیرا چنانکه آمد، فضای فلسفه مقایسهای، یکسره ساحت نقد و بررسی است و لازم است دانشجو آنچنان با فلسفه آشنا باشد که خطاها و جهتگیریهای احتمالی استاد را تشخیص دهد و با او در جریان مقایسه بحث و تبادلنظر کند.
در دورههای تحصیلی فلسفه در ایران، در دوره کارشناسی رشته فلسفه یک درس ۲ واحدی اختیاری و در دوره کارشناسیارشد نیز یک درس ۲ واحدی اختیاری بهعنوان «فلسفه تطبیقی» به فلسفه مقایسهای اختصاص یافته است. در دوره دکترای تخصصی همین رشته نیز دو درس «مابعدالطبیعه تطبیقی» هر یک به ارزش ۲ واحد وجود دارد، گرچه بیشتر دروس فلسفی دوره دکتری به شیوه تطبیقی آموزش داده میشوند.
در رشته فلسفه و کلام اسلامی، در دورههای کارشناسیارشد و دکتری ۲ درس «فلسفه تطبیقی» هر یک به ارزش ۲ واحد جهت آموزش فلسفه مقایسهای اختصاص یافته است.
● مزایای شیوه آموزش تطبیقی
چنانکه اشاره شد، شیوه تطبیقی (مقایسهای) روشی نو و مورد اقبال گسترده در محافل علمی و آکادمیک است که نیازمند بررسی و دقیقشدن راهکارها و روشهاست. همچنین این روش علاوه بر تشویق محققان به کوششی در شناخت سنتهای گوناگون فکری به بازنگری انتقادی و بهروز کردن متون کلاسیک فلسفی یاری میرساند. خصوصا اگر مقایسه میان فلسفههای جدید و فلسفه اسلامی رخ دهد، پتانسیل و توانهای فلسفه اسلامی برای پاسخگویی به پرسشهای جدید سنجیده و روح پرسشگری و حیات فکری در این فلسفهها دیده میشود. ضمن آنکه سنت فکری اسلامی از خطر فراموشی نجات مییابد.
● معایب روش آموزش مقایسهای
آموزش مقایسهای در کنار مزایای فراوان، آسیبپذیر است و در ادامه میکوشیم به نقاط آسیبپذیری این شیوه آموزشی اشاره کنیم:
الف) شووینیسم:
افراط و تفریط و پافشاری ناعقلانی بر حقیقتنمایی یک فلسفه و جهتگیریهای ناصواب و غرضورزانه در مقایسه سنتهای گوناگون فکری از آسیبهای جدی و گاهی گریزناپذیر روش مقایسهای است. تعلقخاطر استاد فلسفه به یکی از سنتها و دشواری گسست از این سنت و داوری بیطرفانه همواره موجب میشود که در مقایسه دو سنت فکری سمت و سوی فکر استاد در ارائه درس و آموزش تاثیرگذار باشد.
ب) شکگرایی:
تاکید بیش از حد بر شیوه مقایسهای و تشتت آرا در پاسخ به این پرسش خطر القای روحیه شکباوری و بیاعتمادی در دانشجویان را دارد، بهگونهای که دانشجو بهدلیل سردرگمشدن در اندیشههای متنوع از یافتن حقیقت ناامید میشود و گونهای لاادریگری و شکباوری در او رسوخ میکند.
ج) قیاسناپذیری:
برخی فلاسفه چون فایرابند معتقدند که نظامهای فلسفی سنجشناپذیرند و امکان مقایسه آنها بهلحاظ داوری در مورد صحت و سقم آرا امکانناپذیر است. این امر به دلایلی چون تفاوت پیشفرضها، نحوه گشودگی ذهن فلاسفه به مسائل در سنن گوناگون، تفاوت معنای واژگان و اصطلاحات و اختلاف انتظارات ایشان از پرسشها، مفاهیم و اصطلاحات فلسفی میباشد. این امر گذشته از اختلاف عمیقی است که فضای فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فیلسوفان و فلسفهها ایجاد میکند.
د) جاودانهباوری:
تاکید افراطی بر خوانش یک فیلسوف یا فلسفه ممکن است منجر به گونهای جاودانه دانستن آن و داشتن انتظارات حداکثری از آن فیلسوف یا فلسفه شود. جاودانهباوری خطر بزرگی است که در مطالعات مقایسهای رخ میدهد. بدین معنا که از یک فلسفه انتظارات بیشتری از آنچه در توان دارد، خواهیم داشت و اموری بدان منتسب میداریم که درواقع در آن فلسفه نیست.
منوچهردین پرست
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست