شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


کاف مثل [...] مثل کارشناس مذهبی!


کاف مثل [...] مثل کارشناس مذهبی!
● قالب جدید- در نسخ کهن اینگونه توضیح داده شده:
ـ نوعی من درآوردی مدرن- و به اصطلاح معناگرایانه سریال های تولیدی ماه رمضان کارگردانان را مجبور کرده است تا برای موجه ساختن مجموعه خود و دوری از هرگونه شخصی سازی و اعمال نظر غیردینی، تنها به ذکر نام مشاور مذهبی که اکثرا از جامعه روحانیت انتخاب می شوند، در تیتراژ پایانی فیلم، بسنده کنند و هر اتفاق دینی و به اصطلاح معنوی فیلم را چه خوب و چه بد به حساب مشاور مذهبی بگذارند و بسازند و بدهند به خورد ملت، قبول ندارید، به گفتگوهای خودم با برخی کارشناسان توجه بفرمائید...
● بی توجهی یا کم سوادی، مسئله این است...
بدسلیقگی در ارائه مفاهیم دینی و به عبارتی عدم تخصص و دانش کافی در ارائه مضامین معنوی و انتزاعی در برنامه های تلویزیونی در میان فیلم نامه نویسان، کارگردانان، ناظران و مسئولان پخش و برخی از مدیران شبکه ها ، از دلایلی است که برای توجیه استفاده از مشاور مذهبی در فیلم ها، کافی به نظر می رسد.
جواد گلی که رکورددار حضور در چندین مجموعه تلویزیونی با مضامین دینی، به عنوان کارشناس و کارشناس مذهبی است، خودش در تعریف کارشناس مذهبی می گوید: «کارشناس (مشاور) مذهبی کسی است که با شناخت از دو ساحت موضوعات دینی و رسانه، گام به گام تلاش می کند موضوعات دینی به خوبی در فیلم نامه بنشیند نه اینکه فقط یک مجموعه موضوعات را از فیلم نامه نویس طلب کند.»
تعریفی این چنین زیبا و کلیشه ای از وظایف کارشناسان مذهبی، همه را امیدوار می کند تا به آنها به عنوان فرشته نجاتی نگاه شود که آمده اند تا فیلم را به صورتی هنرمندانه، صبغه ای مذهبی و دینی بدهد و با استفاده از ظرفیت های رسانه بویژه قابلیت های سینما و جادوی سینما، گام هایی برای تبلیغ مفاهیم دینی بردارند اما تعریف حجت الاسلام گلی با آنچه در سینما و تلویزیون ایران در حال وقوع است، فاصله ای از زمین تا آسمان دارد چرا که آنچه در خروجی آثار دیده می شود نه تنها هیچ نشانه ای از وجود کارشناس مذهبی ندارد که تا مدت ها پس از پخش این گونه مجموعه ها، می توان بازتاب آنرا که منجر به اعتراض های شدید عالمان و فاضلان دینی است در جامعه مشاهده کرد.
میثم حسنی سعدی، که خود از کارشناسان مرکز پژوهش های صداوسیما است، ضرورت حضور کارشناس مذهبی را اینگونه توصیف می کند: وقتی اسم فیلم یا مجموعه مذهبی شد یا مجموعه مناسبتی، ناگزیر هستیم که از کارشناس مذهبی هم استفاده کنیم. اما اینجا به یک کارشناس میان رشته ای نیاز داریم که هم متخصص و عالم در دین باشد و هم مهارت و دانایی کافی از رسانه و قابلیت های آن داشته باشد.
او معتقد است که کارشناسان به وظیفه اصلی خود عمل نکرده اند و می گوید:
ـ اگر بخواهیم بگوییم که چقدر کارشناسان به وظیفه خود عمل کرده اند باید بگوییم که هیچ... بیشتر و بزرگترین دلیل این کم کاری هم در این است که کارشناسان مذهبی ما بیشتر در همان بحث دینی و مذهبی متخصص هستند، اما در بحث برنامه سازی و رسانه آنقدر خبره نیستند که بتوانند مبانی دینی را در عرصه رسانه متجلی کنند.
اگر چه این کارشناس، بی سوادی کارشناسان را در بی سوادی رسانه ای آنها خلاصه می کند، اما از سوی دیگر برخی هم معتقدند ضعف اصلی این کارشناسان را باید در بی سوادی دینی و مذهبی آنها هم جستجو کرد. حجت الاسلام محمد آراد نیک، ضعف کارشناسان مذهبی را تنها در علم رسانه ای آنها نمی داند و معتقد است: وقتی کسی می خواهد به عنوان متخصص در کنار یک کار تخصصی حضور داشته باشد، باید تخصص آن حوزه را به تمام معنا در خود داشته باشد که متأسفانه کارشناسان مورد استفاده در مجموعه های مذهبی ما نه تنها از ضعف رسانه ای، که حتی از عدم علم دینی و مذهبی عمیق نیز برخوردارند.
● تزریق دین با قرص و آمپول!
گویی برای برخی مدیران، مذهب یک عنصر خارجی است که هر زمان خواستیم به مجموعه تزریقش می کنیم مثل تیتراژ سریال روز حسرت که بعد از پخش چهار قسمت یک آیه قرآن به ابتدای تیتراژ اضافه می کنیم و تمام!
یک فیلم نامه نویس اظهار نظر صریح تری نسبت به وضعیت کارشناسان مذهبی دارد. وی می گوید: کار مشاوران مذهبی، ظاهرا این است که یک مفهوم دینی را به یک فیلمنامه تزریق کنند! یا اینکه فیلمنامه ای را که در آن مفهومی دینی آمده، مطالعه و مراقبت کنند! یا اینکه در کنار فیلمنامه نویس، کمبودهای سواد دینی او را جبران کنند و یک مفهوم دینی را بدهند به یک فیلمنامه نویس و از او بخواهند تا حول آن مفهوم، یک سریال مناسبتی بنویسد. این فیلم نامه نویس که خواست نامش فاش نشود، تصریح می کند: برخلاف ادعای نوشته ها و تیتراژ سریال ها، اوضاع سرشکن شدن آن مفاهیم دینی، وخیم تر از آن است که بشود با آوردن نام یک مشاور مذهبی، روغن ریخته را به نفع صدا و سیما جمع کرد، یا آب رفته را به جوی جام جم بازآورد!
● بی میلی و بی هنری بعلاوه دستور مدیریتی
نبود رغبت اغلب برنامه سازان به ساخت مجموعه های تلویزیونی مذهبی را نیز باید از دیگر دردسرهای این مجموعه ها دانست که این بی میلی نه تنها خود برنامه ساز که کارشناس و دیگر عوامل را هم تحت تأثیر قرار می دهد. در واقع منشاء بی هنری و بدسلیقگی در ارائه مفاهیم دینی را می توان تا حدودی در این عامل جستجو کرد. یک عضو مرکز پژوهش های صداوسیما با تأیید این نکته در ضعف برنامه های مذهبی معتقد است:
ـ البته این بدان معنا نیست که برنامه سازان انسان های بی دینی هستند، اما معتقدم که برنامه ساز مذهبی باید به کاری که در حال ساخت آن است اعتقاد و اعتماد راسخ داشته باشد. اما لازم و ضروری است که علاوه بر جلوگیری از سفارشی شدن مجموعه های تلویزیونی مذهبی، کسانی به ساختن مجموعه تلویزیونی در این حوزه وارد شوند که خود علاقه و علم خاصی به مباحث دین داشته باشند که این مسئله شامل همه عوامل است، از تهیه کننده تا بازیگر و دیگر عوامل...
«حسنی» دلیل دیگر خروجی ضعیف در سریال های مذهبی را عدم رغبت و تمایل کارگردانان و فیلم نامه نویسان به حضور کارشناس مذهبی عنوان می کند:
ـ «سیستم استفاده از کارشناسان الان اینطور نیست که کارگردانان و فیلم نامه نویس ابتدا برای مشاوره و استفاده از نظرات یک کارشناس مذهبی به سوی او بروند، بلکه حالتی دستوری و فرمایشی دارد.»
کارشناس ارشد مرکز پژوهش های صداوسیما در تشریح وضعیت فوق می گوید: فیلم نامه های مذهبی که برای تصویب به شورای فیلم نامه سازمان ارسال و تصویب می شوند، بنابر نظر دستوری مدیران باید از نظرات کارشناسان مذهبی استفاده کنند و نظرات آنها را جویا شوند. اگر همین الان این سؤال از مدیران صداوسیما مطرح شود که نقش کارشناس در ساخت مجموعه های تلویزیونی مذهبی چیست! حتما خواهند گفت که: خب، حضور دارند. اما آیا اطلاع دارند که وقتی کار نظارت کارشناس مذهبی و استفاده از نظرات او، دستوری و فرمایشی شد آن تهیه کننده و کارگردان یا نظرات و تغییرات مورد نظر کارشناس مذهبی را اعمال نمی کند و یا اگر هم اعمال کند، طوری اعمال می شود که نظرات و ایده های خود را هم در نظر داشته باشد.
● از هفت دولت آزاد...
خیلی جستجو کردیم تا بفهمیم و بدانیم که نظارتی هم بر کار کارشناسان مذهبی مجموعه های تلویزیونی صورت می گیرد یا خیر. تنها نتیجه ای که دستمان را گرفت این بود که دبیر شورای معارف سیما دو سال پیش مثل ما از وضعیت این کارشناسان گله مند بوده و گفته که باید دستورالعملی برای نظارت و بهینه سازی کارشان تهیه و تنظیم شود که متأسفانه «تاکنون» هیچ خبری از آن نشده و ظاهرا که در مراحل پیش تولید! به سر می برد.
حجت الاسلام آراد نیک، نبود نظارت بر کار این کارشناسان را عادی توصیف می کند و می گوید: وقتی برنامه ای برای استفاده از کارشناس نداریم و فقط با حالت دستوری می خواهیم رفع تکلیفی صورت گرفته باشد که در حد اسم از کارشناس در تولید یک مجموعه مذهبی استفاده کرده باشیم، نه تنها نظارتی نخواهد بود، بلکه هیچ وقت به فکر تربیت یک کارشناس کارآزموده برای تولیدات خاص خود در حوزه دین نخواهیم بود.
آرادنیک عدم وجود سازوکارها و انتظارات درست و بجا از کارشناسان را عاملی مهم برای انحراف از مسیر اصلی در راه ساخت مجموعه های مذهبی عنوان می کند و ادامه می دهد: به خاطر همین خلأهاست که متأسفانه مشاهده می شود برنامه سازان برای سهولت در کار خود و رسیدن به اهدافشان، کسانی را برای این کار پیدا می کنند که هم سهل الوصول باشند و هم سهل الهضم که با استفاده از این ویژگی ها، او را دور زده و در نتیجه، آن بازدهی و انتظاری که از کارشناس وجود دارد هیچ وقت عملی نخواهد شد.
ماجراهای الیاس و پژوهان و نرجس خانوم...
با همه این تفاسیر و ادعاها که کارشناس و مشاور مذهبی داریم، شاهد بودیم مجموعه تلویزیونی و مناسبتی اغما که سعی در انگاره سازی شیطان داشت، از جمله سریال هایی بود که اعتراض های زیادی را برانگیخت تا آنجا که مدیران سیما در یک نشست مشترک با طلاب حوزه علمیه قم مجبور به پاسخگویی همراه با معذرت خواهی شدند و نتوانستند از میزان خشم و ناراحتی منتقدین نسبت به این مجموعه تلویزیونی بکاهند. تا آنجا که ریاست سازمان صداوسیما اخیرا در گفتگویی اعلام کرده بود: هنوز هم درباره الیاس جواب می دهم(!) عده زیادی از منتقدین در همان زمان معتقد بودند که یقینا کارشناسان و مشاوران مذهبی به وظیفه اصلی خود حداقل در مورد این مجموعه عمل نکرده اند. چرا که اگر کارشناس مذهبی در تیم تولید مجموعه قرار دارد، پس اینگونه اعتراض های جدی آن هم از سوی علمای دین که خود دستی بر دین پژوهی دارند، چه معنایی جز کم کاری و کوتاهی آنان دارد. این اعتراضات که هنوز هم وجود دارد این گمانه را بیشتر از این تقویت می کند که مشاوران مذهبی نه در جایگاه مشاوره و کارشناسی که در جایگاه «نامی برای سرپوش گذاشتن بر نقصان های مذهبی فیلم ها» مورد استفاده قرار می گیرند.
● مرکز پژوهش ها... پر!
یکی از فیلترها و مکان هایی که می تواند خلأ حضور فعال(!) کارشناس مذهبی را پر کند و آب رفته را به جوی بازگرداند، همین مرکز پژوهش های صداوسیماست که در خلال گزارش از نظر کارشناسانش استفاده کردیم. عده زیادی از کارشناسان همین مرکز معتقدند که یافته ها و نظرات مرکز هیچ اهمیتی برای مدیران و برنامه سازان رسانه ملی ندارد، چرا که تاکنون در مورد بسیاری از فیلم ها و مجموعه ها اظهارنظر کرده اند اما هیچ تاثیری در روند تولید آن اثر نداشته و در حد یک نظر شخصی(!) باقی مانده است.
یکی از کارشناسان این مرکز می گوید: تا به حال طرح و فیلم نامه های زیادی به مرکز رسیده است که علی رغم مخالفت های کارشناسان کارآزموده مرکز، هیچ گونه اهمیتی به نظرات کارشناسی این مرکز داده نشده که به عنوان مثال یکی از فیلم های تایید نشده مرکز، هم اکنون در حال پخش از تلویزیون می باشد. در کنار این اظهار نظر، یک منبع آگاه در صدا و سیما هم اظهار نظر جالبی نسبت به وضعیت مرکز دارد و می گوید: مرکزی که می تواند خود عهده دار و متولی نظارت بر مجموعه های مذهبی باشد آن هم نه از نوع تشریفاتی اش و به جایگاهی برسد که نیاز به کارشناس مذهبی مجموعه های تلویزیونی را تامین کند و بازار مجموعه های مذهبی را از این آشفتگی نجات دهد، امروزه به یک موسسه تقریبا بی رمق تبدیل شده است... متاسفانه مدیران ارشد نگاه کاربردی به این مرکز ندارند و وجود چنین دیدگاهی در این سازمان، باعث شده است که تحقیقات و دیدگاه های کارشناسی کارشناسان مرکز پژوهش ها، در حد جزوات در کتابخانه ها باقی بماند.
این منبع آگاه، با بیان این مطلب که مرکز پژوهش ها از ابتکارات لاریجانی در دوران مدیریتش می باشد، تاکید می کند: ایشان در آن زمان تشخیص شان این بود که باید مرکزی برای تغذیه مذهبی و دینی برنامه سازان وجود داشته باشد، که همین دلایل باعث تاسیس مرکز شد اما امروز تبدیل شده است به مکانی برای تشکیل جلسات و گردهمایی هایی که به رغم مفید و کارسازبودن، هیچ کاربرد عملی در تصمیمات و برنامه سازی های مدیران ندارد.
وی ادامه می دهد: البته عدم استفاده از نظرات کارشناسان این مرکز، بی هزینه نبوده است. به عنوان مثال، مشکلات و ابهامات موجود در جریان تولید و پخش مجموعه های تلویزیونی به اصطلاح مذهبی، همه ناشی از این بی توجهی ها بوده است...
با این حال تقریبا مطمئن هستیم (!) که سال دیگر و یا محرمی که در پیش است باز هم همین آش و همین کاسه به موضوع اصلی رسانه ها تبدیل می شود و چند روزی درصدر اخبار می ماند و بعد هم... در واقع دیگر عادت کرده ایم!
حمید برقبانی
منبع : روزنامه کیهان