یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
مجله ویستا


ستنوری برای تحریم انتخابات نواخت؟


ستنوری برای تحریم انتخابات نواخت؟
همواره حاشیه انتخابات بسیار قابل تامل و در عین حال قابل توجه و تحلیل بوده است. صف بندی ها و موضع گیری های حزبی در برخورد با پدیده انتخابات نه تنها قابل پیش بینی بلکه اجتناب ناپذیر بوده است. احزاب و گروهای سیاسی مختلف با خط مشی ها و موضع گیری های متفاوت از قبل از برگزاری انتخابات برای برخورد با این پدیده خود را آماده می کنند.
صرف نظر از گروههایی که خنثی هستند و کاری به این کارها ندارند مابقی احزاب و دسته های سیاسی بطور کلی در دو دسته اصلی موافق و مخالف شرکت در انتخابات قرار می گیرند و برای ترغیب مردم به نظر خود از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نمی کنند.
در بین احزاب موافق شرکت در انتخابات نیز هرچند که همواره اختلاف سلیقه و جناح بندی های سیاسی وجود داشته (که ذات انتخابات وجود رقیب است) اما در برخی از مواقع گروهی از جریانات و طیف های سیاسی برای پیروزی بر حریف ناخودآگاه آب به آسیاب دشمن ریخته و در واقع با جناح مخالف شرکت در انتخابات همسو می شوند.
نمونه بارز آن هم استفاده دوم خردادیها از برخی از شعارهای مخالفین و معاندین نظام در انتخابات ها بوده است که همواره خواسته یا ناخواسته تقویت اندیشه و شعار آنها را به همراه داشته است که شاهد مثال آن نیز استفاده از ادبیات مبارزه با اختناق و خشونت و تحجرگرایی در همین انتخابات مجلس و یا موارد اینچنین در انتخابات ریاست جمهوری گذشته بوده است که نه تنها با اخلاق اسلامی و اخلاق سیاسی منافات دارد بلکه بیشتر تقویت مخالفان نظام و همسویی با آرای معاندین و منافقین را نشان میدهد که در غیر اینصورت اگر هدف واقعی مشارکت حداکثری مردم و در نهایت میزان رای مردم است چه دلیلی برای ایجاد نا امیدی در مردم و تخریب و توهین رقیبان جود خواهد داشت؟!
اما نکته جالب توجهی از حاشیه انتخابات امسال در فعالیت جناح های سیاسی از بهره گیری از شرایط و اوضاع مملکت به سود خود، داستان فیلم سینمایی علی سنتوری و توزیع غیر مجاز آن بوده است.
داریوش مهرجویی کارگردان فیلسوف ماب سینمای ایران که دغدغه های شخصی به ظاهر فلسفی و تکراری اش در آثار سینمایی او به تدریج از مخاطبانش می کاست با تغییر روش و موضوع و پرداختن به مسائل اجتماعی (هرچند باز هم با همان دغدغه های فلسفی شخصی اش) و استفاده از توان خوب فیلمسازی در فیلم سینمایی میهمان مامان دوباره بر میزان مخاطبان آثارش افزود و نوید فیلمهایی با رویکرد جدید و مخاطب محورتری را از او می داد.
اما فیلم سینمایی علی سنتوری هر چند باز هم به اصطلاح با رویکرد پرداختن به مسائل اجتماعی ساخته شد اما تاسف دوباره اهالی هنر متعهد را برانگیخت که این بار مهرجویی از این طرف بام افتاده است و گویی تجربه خوب فروش میهمان مامان به ذائقه مهرجویی خوش آماده و با سرمایه گزاری و تهیه کنندگی خودش صرفا به سراغ گیشه رفته است!
علی سنتوری حتی به اذعان خود دوستداران و مخاطبان آثار مهرجویی نیز، چیزی در نمایش ابتذال و توهین به مخاطب و جامعه ایرانی کم نگذاشته است.
اما نکته قابل توجه و مهم اینکه چرا پس از گذشت یک سال از توقیف فیلم و ندادن مجوز برای اکران آن تازه سروصدای همه در آمده است! و مهمتر اینکه چرا به تازگی نسخه خانگی فیلم با کیفیت عالی! در تمام کوچه و بازار پخش شده است و دست به دست گشته است؟!
آیا قاچاقچیان فرهنگی منتظر دادن مجوز اکران به فیلم بودند که خدای نکرده اگر همان وقت بصورت غیر مجاز آن را توزیع می کردند و بعد فیلم مجوز نمایش می گرفت تهیه کننده محترم که کارگردان فیلم نیز هست متحمل ضرر می شد؟! و به همین خاطر صبر کردند تا در صورت عدم دریافت مجوز و پس از گذشت یکسال به تکثیر و توزیع فیلم روی آورند و اتفاقاً نسخه اصلی فیلم را هم توانسته اند بدست بیاورند و باز هم اتفاقا همزمان با روزهای انتخابات شده بود و باز هم اتفاقاً تهیه کننده و کارگردان فیلم از این بابت بسیار ناراحت شدند و برای جلوگیری از این ضرر بزرگ مالی شماره حساب خود را به مردم غیور اعلام کردند تا کمی التیام بخش باشد و هنرمندی در این کشور ضرر نکند که خدای نکرده سرخورده شود و مثل قهرمان فیلم از سیاست های این مملکت خشن معتاد شود! اصلا مگر علی سنتوری تا بحال اولین فیلمی بوده که توقیف شده؟
این مساله برای تمام اهالی سینما واضح است که ممیزی وزارت ارشاد بر مبنای شئونات اسلامی و اجتماعی و... همواره وجود داشته است و این مساله گریبانگیر کارگردانان مطرحی چون حاتمی کیا و فیلم به رنگ ارغوان او و دیگر کارگردانان سینمای ایران هم بوده است و همه اهالی سینمای ایران قبول دارند که باید بر اساس شرایط اجتماعی، فرهنگی و مذهبی جامعه ایران فیلم ساخت و در غیر اینصورت مسلما با آن برخورد خواهد شد.
اصلا آیا همین دوستانی که امروز سنگ علی سنتوری و توقیف آن را به سینه می زنند اگر فیلم مجوز نمایش می گرفت به محتوا و نمایش ابتذال در ان انتقاد نمی کردند و وزارت ارشاد اصولگرا را زیر سوال نمی بردند که چرا به چنین فیلمی مجوز نمایش عمومی داده است؟!
شاید توجه به محتوای فیلم و نمایش غلو آمیز و بزرگ نمایی مشکلات هنرمندان که بواسطه سیاست های حاکمیت سرخورده می شوند و از بین می روند، کمک بیشتری به فهم این ماجرا کند.
در کنار هم قرار گرفتن همه این مسایل که فیلم پس از یکسال به شبکه غیر قانونی توزیع راه یافته و کیفیت قابل توجه آن! و اعلام شماره حساب از سوی تهیه کننده برای حمایت و کمک مالی از این اثر هنری در برابر سیاست های غلط وزارت ارشاد حاکمیت (که خود باب جدید و قابل تاملی را در سینمای ایران باز کرده است که از این به بعد باید به تماشای تبعات بعدی آن در دیگر آثار سینمایی باشیم که گویا روش خوبی برای سود بیشتر است که اگر فیلم اکران می شد به چنین فروشی نمی رسید!) و اتفاقاً همزمانی با ایام انتخابات و نزدیکی شعارها و مفهوم فیلم با این شرایط، کمی جالب توجه و قابل تامل بنظر می رسد.
حال اینکه این پروژه از پیش تعریف شده از چه سمتی هدایت و پشتیبانی شده است، بماند ولی گروهی که اینک به فکر گرفتن ماهی از این آب گل آلود هستند و حمایت از این جریان را در راستای منافع و شعارهای انتخاباتی خود می بینند، اگر نگوییم هدایتگر و پشتیبان این جریانات بوده اند، باید بدانند که ساز علی سنتوری را به نفع جریان مخالف و معاند نظام کوک کرده اند، هرچند که ادعای ایشان دغدغه برای اصلاح است و ضدیتی با نظام ندارند اما باید چشم و گوش خود را باز کنند و سر خود را از برف بیرون آورند که برای رسیدن به اهداف خود چه آرمانهایی را قربانی میکنند و بر طبل چه شعارها و سیاست هایی می کوبند.
محمد محسنی تنکابنی
منبع : رجا نیوز