پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
چگونه لینوس توروالدز، مدیر بزرگترین طرح دسته جمعی در طول تاریخ شد؟
توروالدز لینوس پا به دنیا ی خاکی نهاد که بنیانگذار یک انقلاب باشد. پدر و مادر وی، از اعضای اصلی دانشگاه Helsinki بودند. پدر او یکی از عضوهای رسمی کمونیست بود که برای انجام مطالعاتی، مدت یک سال به همراه خانوادهی خود به مسکو سفر کرده و توروالدوز ۵ ساله را نیز با خود برد.
از خواندن بیوگرافی وی میتوان دریافت که نخستین عشق توروالدوز یک دستگاه ویژهی طراحی (QL)بوده است. او این دستگاه را زمانی خریده که دانشجوی علوم رایانه بوده است. QL که یکی از اولین box های ۳۲ بایتی بوده، مشوق و عامل انگیزش لینوس برای نوشتن برنامهی لینوکس شده است. او برای رایانهی شخصی خود به سیستم عاملی نیاز داشته که توانایی همچون Unix داشته باشد.
از آنجایی که ادامهی تحصیل رایگان بوده و اجباری برای تمام کردن دورهی دانشگاه در چهار سال وجود نداشته است، وی مصمم میشود که مدتی از ادامهی تحصیل دست کشیده و تمام نیرو و ذهن خود را بر روی آفریدن سیستم عامل جدیدی، متمرکز کند.
در طول بهار و تابستان سال ۱۹۹۱، توروالدز بر روی هستهی اولیهی سیستم کار میکرده است. او تقریبا در انزوا روزها را میگذراند و به ندرت عامل محرک بیرونی، وی را مجبور به گشودن پردهی سیاهی میکرده که ورد نور خیره کننده را به اتاق او منع کرده بود. سرانجام در ۱۷ فوریهی سال ۱۹۹۱ او پیامی به Minix ارسال و اعلام کرد که بخشی از برنامهی وی در سایت دانشگاه، به صورت رایگان قابل استفاده است.
چند ماه پس از معرفی لینوکس، توروالدوز نامهیی دریافت کرد که از او درخواست شده بود تا تدبیری به کار برد که لینوکس با سیستمهایی با حافظههای کمتر نیز کار کند. او برای پاسخ به این تقاضا شبانه روز و حتا روز سال نو، بدون وقفه کار میکرد. وی این مشکل را برطرف کرده و بی درنگ پس از آن نامههای بسیاری از کاربران دریافت میکرد که آنان پیشنهادات خوبی به وی داده بودند که ارزش و اعتبار برنامه را به شدت میافزود. این موفقیت زود هنگام، اعتماد بهنفسی به مخترع جوان داد و او را بر آن داشت تا اجازهی فروش لینوکس را صادر کند.
در سال ۱۹۹۷ تحلیلگران فنآوری برآورد کردند که دست کم سه میلیون رایانه در سراسر دنیا، از لینوکس استفاده میکردهاند.
آن روزها زندگی خصوصی توروالدوز، محور اصلی بحث و گفت و گوی دیگران شده بود. او با یکی از دانشجویان خود ازدواج کرد و هنگامیکه همه با خبر شدند که آنان منتظر به دنیا آمدن نخستین فرزند خود هستند، جامعهی open source با دلی پر از شک و تردید به آنان تبریک گفتند، چه آن که اطمینان نداشتند که توروالدوز بتواند در بین لینوکس و خانوادهی خود، تعادل ایجاد کند. او برای دومین بار، هنگامیکه شغل جدید خود را اعلام کرد، در ذهن همگان سوالهایی برانگیخت. توروالدوز بر آن بود تا با Transmeta یکی از تراشه سازان Santa Clara کار کند. توروالدوز که همیشه از سرما و زمستانهای طولانی فنلاند نفرت داشت، فرصتی به دست آورده بود که در درهی آفتابی Silicon زندگی کند. توروالدوز زمانی به آن جا گام نهاد که دنیای رایانه چشم به راه David جدیدی برای ایستادن در برابر Goliath ، بود.
در سال ۱۹۹۹ شانس به او رو کرده و سهام توروالدوز از یک میلیون دلار به بیست میلیون دلار رسید. پس از تفکر بسیار و خاطر پریشی از قضاوت مردم در بارهی وی، تمام سهام خود را فروخته و تمامی آن را برای بهبود خانه و خودروی خود خرج کرد و امیدوار بود که همیشه در جایگاه مهندس، حقوق خوبی خواهد داشت و خرج کردن پولش در این راه، اشتباه نبوده است.
قدردانیهای انجام شده از مدیر نیکخواه لینوکس و راز موفقیت وی از توانایی در زمینهی فنآوری نبوده و باید آن را نتیجهی شخصیت آرامش بخش وی دانست.
یکی از مدیران ارشد مایکروسافت، بی تردید، لینوکس را به عنوان رقیب اصلی معرفی کرده است. گذشت زمان همبستگی بسیاری در قیمت سهام شرکت و قدرتی که با آن شرکت لینوکس را پذیرفته است وجود دارد. Oracle IBM و Intle سه شرکت از نخستین شرکتهایی که از این سیستم استفاده کردهاند، بیشترین ارزش خود را بر روی Wall Street متمرکز کردهاند.
توروالدوز پدریست که در خانه نیز کار میکند. او وقت نمیکند که به مدیریت خانه رسیدگی کند. خود اعتراف کرده است که بسیار نامرتب است. از پیام صوتی استفاده میکند اما هیچ کدام از پیامها را گوش نداده و تمامی آنها را پاک میکند. حافظهی وی به او کمک نمیکند و حتا قادر نیست به یاد آورد که شش، هشت و یا ده سال داشته است که پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدهاند.
به جرات میتوان گفت که او فرموشکار شده است. هنگامی که با یکی از مهمانان خود خانه را برای خوردن ناهار ترک میکردند، به یاد آورد که همسرش در آن روز قراری داشته و دیرتر از معمول خواهد آمد و اگر او نیز در خانه نباشد کودکانش در پشت در خواهند ماند. و این دلیلی است برای تردید وی برای ریاست لینوکس. او بیشتر به دلیل وفاداری لینوکس را برعهده گرفته است تا به دلایل قانونی. تنها حق اسم این برنامه به لینوس اختصاص دارد و نه چیز دیگری. هر کس میتواند با تغییر خط آخر برنامه، بر آن نام جدید بگذارد.
دان فری، مدیر مرکز فنآوری لینوکس IBM ، که سرپرستی گروه ۳۰۰ نفری را بر عهده دارد، گفته است که توروالدوز تنها زمانی تصمیمی را قطعی میکند که مطمئن باشد آن موضوع روشن، با کیفیت بالا، به آسانی ماندگار و بسیار مهم است. در نخستین گام، اطمینان پیدا میکند که آن برنامه مورد نیاز بیشتر کاربران است.
جالب است بدانید که در سال ۲۰۰۱ او زندگینامهی خود را با جملهی من کودک زشتی بودم آغاز کرده است. او این جمله را فقط برای خنداندن دیگران نگاشته است. داستانی با نام " انقلاب غیر منتظره" که به دست روزنامه نگاران شرکت David Diamond تهیه شده است، در بارهی زندگی وی نگاشته شده است
نویسنده : زهره اشرف
منبع : مرکز توسعه و تبادل دانش فناوری اطلاعات
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست