چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
اصطلاح نامه چیست؟
اصطلاحنامه مجموعهای از واژگان کنترل شده و منظم است. واژگان کنترل شده زیرمجموعهای از زبان اصلی است مشتمل بر اصطلاحات خاص. اما همانگونه که در تعریف بیان شد این واژگان کنترل شده هستند. کنترل واژگان با ایجاد روابط مختلف بین آنها انجام میگیرد که درباره آن توضیح داده خواهد شد.
هدف اصطلاحنامه ایجاد یکدستی در نمایهسازی اسناد و سهولت در کاوش اطلاعات میباشد. منظور از یکدستی ایجاد معیارهایی برای انتخاب واحد از بین چند انتخاب است.
وظیفه اصطلاحنامه تهیه نقاط دسترسی مؤثری است که از طریق آن نقاط موضوع موردنظر بازیابی میشود. بین هدف و وظیفه اصطلاحنامه رابطه نزدیکی وجود دارد؛ اصطلاحنامه زمانی میتواند به هدف خود برسد که وظیفه خود را به نحو مؤثر انجام دهد. در غیر این صورت وجود «نقاط مؤثر دسترسی» مفهومی نخواهد داشت.
اصطلاحنامه وسیلهای اساسی است برای نمایهساز که در هنگام نمایهسازی در دسترس اوست. نمایهساز برای انتخاب واژههای کلیدی مدارکی که نمایهسازی میکند باید اصولی را رعایت کند که این اصول فقط با وجود ابزار کار یعنی اصطلاحنامه رعایت میشود. آیا جستجوگر قادر نخواهد بود موضوع جستجو را با ترکیب اصطلاحاتی که نمایهساز انتخاب کرده است، پیدا کند؟ آیا اصطلاح انتخاب شده دارای جامعیت و مانعیت کافی است؟ آیا اصطلاح انتخاب شده تأکید کننده موضوع مدرک میباشد؟ رعایت این اصول و سایر اصول نمایهسازی منوط به وجود ابزاری مناسب میباشد که همان اصطلاحنامه است.
همچنین اصطلاحنامه یک ابزار اساسی است برای بازیابی اطلاعات. کاوشگر برای رسیدن به موضوع مورد کاوش خود نیز باید قواعدی را به کار ببرد. جستجوی نظامیافته مسلماً دسترسی سریع و صحیحی را به مدارک موردنیاز به وجود خواهد آورد. اصطلاحنامه به کاوشگر کمک میکند تا بتواند صحیحترین اصطلاح را برای بازیابی مدارک موردنیاز خود به کار ببرد تا گرفتار جامعیت و مانعیت ناخواسته نشود.
● ساختار اصطلاحنامه
▪ آشنایی با اصطلاحات
ـ توصیفگر: اصطلاح ارائه دهنده مفاهیم
ـ اصطلاح برگزیده: اصطلاح انتخاب شده برای بیان موضوع
ـ اصطلاح نابرگزیده: اصطلاح انتخاب نشده
ـ یادداشت دامنه: تعریف، توضیح و یا توصیف اصطلاح
ـ اصطلاح اعم: اصطلاح عامتر
ـ اصطلاح اخص: اصطلاح خاصتر
ـ اصطلاح وابسته: اصطلاحی که به اصطلاح برگزیده به نوعی ارتباط دارد
ـ اصطلاح به کار ببرید: ارجاع از اصطلاح نابرگزیده به برگزیده
ـ اصطلاح به کار ببرید به جای: ارجاع به اصطلاح نابرگزیده که با اصطلاح برگزیده مترادف است. (برای اطلاع از اصطلاح نابرگزیده)
ـ توصیفگرها: توصیفگرها اصطلاحاتی هستند که در اصطلاحنامه وجود دارند و مفاهیم را ارائه میدهند. توصیفگرها چه برگزیده باشند و چه نابرگزیده در ردیف الفبائی خود قرار میگیرند.
● یادداشت دامنه
معمولترین نوع راهنمایی برای به کار بردن اصطلاحات در اصطلاحنامهها یادداشت دامنه است. اطلاعاتی که در یادداشت دامنه ارائه میشود باید هم برای نمایهسازان و هم برای کاوشگران مفید باشد. یادداشت دامنه چند وظیفه مهم را به عهده دارد.
▪ شرح دامنه یک اصطلاح:
یادداشت دامنه حوزه و وسعت کاربرد اصطلاح موردنظر را باید بیان نماید. این تحدید ممکن است در دامنه اصطلاح باشد و یا خارج از دامنه اصطلاح. برای مثال:
احزاب
ی.د. فقط احزاب سیاسی
که از نوع اول است و محدودیت استفاده از توصیفگر را با محدود کردن دامنه اصطلاح بیان نموده است.
ـ بازیابی اطلاعات
ی.د. روشهای دستی را شامل نمیشود.
که از نوع دوم است و محدودیت استفاده از توصیفگر «بازیابی اطلاعات» را با اشاره به مفهومی که از دامنه موضوع خارج است، بیان نموده است.
▪ از بین بردن شک و ابهام در مفهوم یک اصطلاح:
در صورتی که مفهوم اصطلاح به کار برده شده متضمن شک و ابهام باشد برای از بین بردن آن از یادداشت دامنه استفاده میشود. برای مثال:
نوزادان
ی.د. کودکان تا سن ۴ هفته.
▪ ارائه تعریف
یادداشت دامنه ممکن است برای بیان مفهوم دربرگیرنده یک اصطلاح، آنرا تعریف کند. به عبارت دیگر یک اصطلاح در اصطلاحنامه باید به یک مفهوم مفرد اشاره داشته باشد. برای مثال:
ـ اطلاعرسانی
ی.د. جمعآوری، سازماندهی، بازیابی و اشاعه اطلاعات
اما یادداشت دامنه زیر که دربرگیرنده تعریف اصطلاح «فهرستنویسی» است صحیح نیست زیرا دو معنای متفاوت از «فهرستنویسی» ارائه داده است.
ـ فهرستنویسی
ی.د. توصیف مشخصات فیزیکی و تحلیل محتوای کتاب؛ بیان مشخصات کتاب در قالب کلمات کلیدی.
هدف یادداشت دامنه از تعریف یک اصطلاح آگاهیبخشی است. بنابراین ارائه یک تعریف ساده با تکرار خود اصطلاح برای مدخل نامفهوم مفید نخواهد بود.
▪ یادداشت دامنه
ممکن است دستورالعملهای اضافی به نمایهسازان بدهد و سایر انواع اصطلاحاتی را که میتوانند تخصیص دهند، یادآوری کند. برای مثال:
ـ آمادهسازی
ی.د. در صورت امکان برای آمادهسازی مواد و منابع خاص اصطلاحات دیگری را به کار ببرید این یادداشت دامنه به نمایهساز پیشنهاد میدهد که در صورتی که ماده خاصی را آمادهسازی میکند، اصطلاح خاص آن نوع آمادهسازی را به کار ببرد. برای مثال؛ «مونتاژ».
از آنجا که یادداشت دامنه وظیفه مهم آگاهیبخشی به نمایهساز و یا کاوشگر را دارد باید به خوبی شکل داده شود. عاری از غلطهای املایی باشد، دستور زبان و خط کاملاً در آن رعایت شود و حتیالامکان از عبارتهای اسمی استفاده گردد. برای مثال:
ـ نمایهسازی
ی.د. اختصاص دادن اصطلاحات زبان طبیعی به اسناد
این یادداشت دامنه از عبارت فعلی استفاده کرده است که بهتر است از عبارت اسمی استفاده گردد و در نتیجه یادداشت دامنه به صورت زیر تغییر میکند.
ـ نمایهسازی
ی.د. تخصیص اصطلاحات زبان طبیعی به اسناد
ادامه بررسی ساختار اصطلاحنامه را ضمن بیان روابط در اصطلاحنامه دنبال میکنیم.
● روابط در اصطلاحنامه
اصطلاحنامه با وجود روابط معین بین اصطلاحات است که معنا پیدا میکند و میتواند به هدف خود برسد و وظایف خود را انجام دهد. در واقع مهمترین مبحث در اصطلاحنامهها مشخص بودن روابط دقیق و تعریف شده بین اصطلاحات است. باید تمام روابط منطقی و مرتبط با اصطلاح را در اصطلاحنامه به کار برد. اصطلاح ممکن است فقط دارای یک ارجاع باشد. برای مثال:
تعلیم و تربیت
بک آموزش و پرورش
و یا ممکن است بیشتر از یک ارجاع داشته باشد. برای مثال:
پزشکی
بج طب
ا.ع. علوم عملی
ا.خ. پزشکی کودکان
ا.و. روانشناسی
روابط در اصطلاحنامه به سه دسته تقسیم میشوند:
۱) روابط همارز
۲) روابط سلسله مراتبی
۳) روابط مصداقی
هر کدام از این سه رابطه به نوبه خود به روابط فرعی تقسیم میشود.
▪ روابط همارز
روابطی هستند که بین اصطلاحات مترادف و یا شبهمترادف برقرار میشود. این روابط همچنین بین اصطلاحاتی که همارز تعریف شدهاند برقرار است. نشانه رسمی بین دو اصطلاح همارز «بک» و «بج» است. برای مثال:
تعلیم و تربیت
بک آموزش و پرورش
آموزش و پرورش
بج تعلیم و تربیت
جدول شماره ۱. اختصارات فارسی و معادل لاتین آن را نشان داده است.
روابط همارز روابطی دوسویه است. که بین دو اصطلاح برگزیده و نابرگزیده برقرار میباشد. به این معنا که وقتی بین اصطلاح نابرگزیده و اصطلاح برگزیده از طریق «بک» رابطه برقرار میشود لازم است که بین همان اصطلاح برگزیده و نابرگزیده از طریق «بج» نیز رابطه برقرار گردد و بتوان به هر دو اصطلاح در ردیف الفبایی خود دسترسی داشت.
اصطلاحات مترادف۱۳ اصطلاحاتی هستند که در قالب املایی متفاوت، معنای یکسانی را ارائه میدهند، مانند پزشک و طبیب؛ ردهبندی و طبقهبندی. اصطلاحات مترادف هرچند از نظر املایی با یکدیگر متفاوتند اما به یک مفهوم اشاره میکنند که از میان آنها یکی به عنوان اصطلاح برگزیده انتخاب میشود.
اصطلاح مترادف در قالبهای متفاوتی قرار میگیرد. از جمله:
- یک کلمه که چند املاء دارد. مانند: تهران و طهران.
- دو کلمه که با املای متفاوت دارای معنی یکسان هستند. اینگونه مترادفها ممکن است مشتق از یک زبان طبیعی باشند مانند پژواک صوت و بازتاب صورت و یا ممکن است مشتق از دو زبان طبیعی باشند مانند نمابر و فاکس، هواپیما و طیاره
- نامهای عام و نامهای علمی مانند نمک و هیدرات سدیم
اصطلاحات شبهمترادف۱۴ به چند دسته تقسیم میشود.
۱) اصطلاحاتی که همپوشانی معنایی دارند مانند تیزهوش و زیرک.
۲) اصطلاحاتی که یکی دیگری را دربرمیگیرد مانند فلز و استیل.
۳) اصطلاحاتی که هرچند دارای معنای متضاد هستند اما به عنوان دو اصطلاح همارز محسوب میشوند. زیرا مفهوم موجود در یکی همارز با پرسشها برای دیگری است. مانند خوردگی و ضدخوردگی.
۴) اصطلاح اسمی و فعلی. مانند فهرستنویسی و فهرستنویسی کردن.
انتخاب یک اصطلاح برگزیده از بین دو یا چند مترادف بستگی به نوع، هدف، وظیفه و کاربرد اصطلاحنامه دارد. آیا اصطلاحنامه علمی است یا عمومی؟ آیا اصطلاحنامه حوزه خاصی از یک رشته علمی را دربر میگیرد و یا نسبت به آن رشته علمی عام است؟ برای مثال: اصطلاحنامه پزشکی و یا حوزه خاصی از پزشکی مثلاً دندانپزشکی.
از آنجا که یکی از مهمترین روشهای کنترل واژگان در یک اصطلاحنامه استفاده از اصطلاحات برگزیده است، در انتخاب آنها دقت لازم باید اعمال شود. در اینجا بعضی از اصول انتخاب اصطلاح برگزیده از میان چند مترادف بیان میشود.
۱) کاربرد. مثال: ردهبندی بجای ردهبندی کردن
۲) وسعت. مثال: پلاستیکها بجای پولیاتیلن
۳) عدم ابهام. مثال: هواپیمای ملی ایران بجای هما (هما ممکن است برای مفاهیم دیگری به کار رود)
۴) نزدیکی. مثال: ایستگاه راهآهن بجای ایستگاه قطار
۵) اجمال(به کاربردن یک کلمه بجای دو یا چند کلمه). مثال: یونسکو بجای «سازمان علمی- فرهنگی ملل متحد»
۶) جمع اصطلاحات قابل شمارش. مثال: کتابها بجای کتاب
۷) وحد داخلی. یکدستی و پیوستگی در انتخاب و کاربرد قواعد در اصطلاحنامه. برای مثال در جمع کلمات
۸) وحدت خارجی. هماهنگی با سایر اصطلاحنامهها
گفتیم که رابطه بین اصطلاح برگزیده و نابرگزیده یک رابطه دوسویه است. یعنی زمانی که اصطلاح برگزیده را با اختصار «بج» بجای یک اصطلاح نابرگزیده به کار میبریم. از طرف دیگر اصطلاح نابرگزیده را نیز با اختصار «بک» به اصطلاح برگزیده مرتبط میکنیم. این رابطه دوسویه را از این جهت در اصطلاحنامه به کار میبریم تا به کاربر کمک کنیم تا اصطلاح برگزیده مناسب را پیدا کند و از طرف دیگر دامنه اصطلاح برگزیده را تشخیص دهد.
▪ روابط سلسله مراتبی
روابطی است که بین دو اصطلاح برقرار میگردد تا عامتر یا خاصتر بودن آن دو اصطلاح را نسبت به یکدیگر مشخص کند. به کاربردن رابطه سلسله مراتبی از این جهت اهمیت دارد که چنانچه در یک موضوع اصطلاحات متعددی داشته باشیم و تمام آن اصطلاحات را با یک اصطلاح برگزیده بیان کنیم، آن اصطلاح برگزیده دربرگیرنده فهرست بزرگی از آن موضوع خواهد بود و چنین اصطلاح برگزیدهای برای کاوش مناسب و مفید نیست. بنابراین برای بیان موضوعات تحت پوشش موضوع اصلی باید از اصطلاحات خاصتری سود برد. در این حالت از ارجاع سلسله مراتبی عام و خاص استفاده میکنیم. برای مثال پرندگان زیرمجموعه بزرگی را دربر دارد و چنانچه بخواهیم تمام آن زیرمجموعه را تحت اصطلاح برگزیده پرندگان وارد کنیم در هنگام جستجوی پرندگان خاص مثل عقاب، گنجشک، پرستو جستجوی ما از جامعیت زیادی برخوردار است که جوابگو نخواهد بود. بنابراین برای مفید بودن کاوش برای کاوشگر از اصطلاحات برگزیده خاصتر استفاده میکنیم.
نکتهای که در به کار بردن اصطلاح اخص مهم است این است که اصطلاح اخص باید حالت خاصی از اصطلاح اعم باشد و قادر باشد خصوصیات اصطلاح اعم را به ارث ببرد. برای مثال درست نیست که «اتوبوسها» را مانند یک اصطلاح اخص تحت اصطلاح «وسایل نقلیه دیزلی» آورد؛ هرچند بعضی از اتوبوسها دیزلی هستند.
برای نشان دادن رابطه اعم و اخص بین اصطلاحات از اختصارات «ا.ع» به معنای «اصطلاح عامتر» و «ا.خ» به معنای «اصطلاح اخصتر» استفاده میکنیم. برای مثال:
پرندگان
ا.خ. عقاب
پرستو
قناری
و
عقاب
ا.ع. پرندگان
قناری
ا.ع. پرندگان
که هرکدام در ردیف الفبایی خود قرار میگیرد.
ارتباط بین «ا.ع.» و «ا.خ.» یک رابطه معکوس است. به عبارت دیگر اگر «الف» اصطلاح اعم «ب» باشد، پس «ب» اصطلاح اخص «الف» است. یعنی
الف
ا.خ. ب
و
ب
ا.ع.الف
برای مثال:
نوشتافزار
ا.خ. مدادها
و در اینجا کاوشگر انتظار دارد که مدخل زیر را نیز در اصطلاحنامه بیابد:
مدادها
ا.ع. نوشتافزار
سه نوع رابطه سلسله مراتبی وجود دارد که عبارت است از:
ـ رابطه و جنس و نوع
ـ رابطه کل و جزء
ـ رابطه مصداقی
۱) رابطه جنس و نوع
این رابطه میان یک جنس و انواع آن به کار برده میشود. برای مثال:
گربهسانان
ا.خ. ببرها
اصطلاح «الف» در صورتی نسبت به اصطلاح «ب» عامتر است (و برعکس) در صورتی که تمام عناصر مشتمل در «ب» در «الف» موجود باشد. به عبارت دیگر «ب» زیرمجموعه الف است. (شکل ۱)
در مثال بالا تمام ببرها زیرمجموعه گربهسانان هستند و نه بعضی از آنها.
در بعضی از اصطلاحنامهها رابطه سلسله مراتبی جنس و نوع را با علائم اختصاری «ا.ع.ج.» و «ا.خ.ج.» نشان میدهند. برای مثال:
خزندگان
ا.خ.ج. مارها
و
مارها
ا.ع.ج. خزندگان
برای تشخیص این مطلب که آیا رابطه سلسله مراتبی بین دو اصطلاح از نوع «جنس و نوع» است یا نه میتوان سئوال «آیا ... است؟» را به صورت زیر آزمایش نمود:
آیا .... نوعی از .... است؟ برای مثال:
آیا فیل نوعی از حیوانات عظیمالجثه است؟ چنانچه جواب مثبت است رابطه سلسله مراتبی بین «فیل» و «حیوانات عظیمالجثه» رابطه جنس و نوع میباشد.
۲) رابطه کل و جزء
در این رابطه جزء قسمتی از کل است. اصطلاح «الف» نسبت به اصطلاح «ب» کل است (و برعکس) در صورتی که عناصر مشتمل در «ب» جزئی از «الف» باشد. برای مثال: «چشم» جزئی از «سر» است.
در این نوع رابطه نیز اصطلاح جزء باید در زیرمجموعه اصطلاح کل قرار گیرد (شکل ۱). بنابراین اصطلاح «جنگلها» اصطلاح کلی «درختها» نیست. زیرا هر درختی جزئی از جنگل نیست. برای تشخیص این مطلب که آیا رابطه سلسله مراتبی بین دو اصطلاح رابطه کل و جزء است یا نه از پرسش آیا ... بخشی از .... است؟ استفاده میکنیم. برای مثال:
آیا بینی بخشی از سر است؟
آیا انگشت بخشی از دست است؟
چنانچه جواب به این سئوال مثبت باشد رابطه بین دو اصطلاح رابطه کل و جزء است. رابطه کل و جزء تنها مرتبط با اعضای بدن نیست، بلکه حوزههای دیگر را نیز دربر میگیرد. از جمله مناطق جغرافیایی. برای مثال ایران جزئی از خاورمیانه است و خاورمیانه کلی ایران است.
ایران
ا.ع. خاورمیانه
و
خاورمیانه
ا.خ. ایران
اما از طرف دیگر ایران اصطلاح عامتر دریای کاسپین نیست. زیرا تنها بخشی از دریای کاسپین جزء ایران است.
۳) روابط مصداقی (موردی)
در این رابطه اصطلاح خاص مصداقی و موردی از عام است. برای مثال:
کوهها
ا.خ. کوه الوند
در یک رابطه مصداقی کل تنها دارای جز است و نه بیشتر.
برای تشخیص این مطلب که آیا رابطه سلسله مراتبی دو اصطلاح از نوع مصداقی است یا نه از پرسش آیا .... مصداقی از ... است؟ استفاده میکنیم. برای مثال:
آیا خیابان ولیعصر مصداقی از خیابانها است؟ چنانچه جواب به این سئوال مثبت باشد رابطه سلسله مراتبی از نوع مصداقی است.
یک اصطلاح ممکن است دارای چندین اصطلاح اعم باشد و این بدان معناست که یک اصطلاحنامه ممکن است چند سلسله مراتبی۲۶ باشد. برای مثال:
روانشناسی اجتماعی
ا.ع. روانشناسی
جامعه شناسی
چند سلسله مراتبی متضمن دو برداشت است. یکی اینکه سلسله مراتبها همه در یک سطح هستند دیگر اینکه سلسله مراتبها در بیشتر از یک سطح قرار دارند. در مثال بالا و اصطلاح عامتر نسبت به یکدیگر در یک سطح قرار دارند. اما در مثال:
کبوترها
ا.ع. پرندگان
جانوران
دو اصطلاح عام نسبت به یکدیگر در دو سطح قرار دارند.
تعیین یک سطحی بودن و یا چند سطحی بودن سلسله مراتبها بستگی به خطمشی تهیهکنندگان اصطلاحنامه دارد.
در یک اصطلاحنامه ممکن است اصطلاحی وجود داشته باشد که اصطلاح عام نداشته باشد. چنین اصطلاحی ارجاع «ا.ع.» ندارد. برای مثال اصطلاح «ورزش» در یک اصطلاحنامه ورزشی. به چنین اصطلاحی«اصطلاح راس۲۷» گفته میشود.
روابط وابسته
این رابطه اصطلاحاتی را دربر میگیرد که همپوشانی معنایی دارند. این اصطلاحات هیچ گونه رابطه سلسله مراتبی و موردی با یکدیگر ندارند، اما از نظر مفهومی وابسته به یکدیگرند. به این معنا که وقتی یکی از آن دو اصطلاح بیان میشود، دیگری نیز به یاد آورده میشود. برای مثال: زمانی که از «پرندگان» صحبت میشود اصطلاح «پرواز» نیز به ذهن خطور میکند. و هر چند اصطلاح «پرواز» و «پرندگان» هیچ گونه رابطه سلسله مراتبی و مصداقی با یکدیگر ندارند اما وابسته هستند. یعنی:
پرندگان
ا.و. پرواز
رابطه دو اصطلاح وابسته رابطهای است دو جانبه. یعنی اگر «الف» اصطلاح وابسته «ب» باشد، «ب» نیز اصطلاح وابسته «الف» است. برای مثال:
خوشنویسی
ا.و. مدادها
و
مدادها
ا.و. خوشنویسی
برای نشان دادن وابستگی بین دو اصطلاح از اختصار «ا.و.» یعنی اصطلاح وابسته استفاده میکنند.
تشخیص و تصمیم در مورد اینکه رابطه وابستگی بین دو اصطلاح وجود دارد یا نه با آزمایش زیر مشخص میشود: وقتی که نمایهساز یا کاوشگر اصطلاح «الف» را به کار میبرد آیا اصطلاح «ب» به ذهن وی خطور میکند؟
چنانچه پاسخ به سئوال بالا مثبت بود رابطه وابستگی بین دو اصطلاح «الف» و «ب» وجود دارد. و چنانچه جواب منفی بود رابطه وابستگی بین دو اصطلاح «الف» و «ب» وجود ندارد.
مقولههای معنایی متعددی تحت پوشش وابستگی قرار میگیرند. بعضی از این مقولهها عبارتند از:
۱) زمان. مثال: مطالعه در اوقات فراغت
ا.و. اوقات فراغت
۲) مکان. مثال: زبانهای خارجی
ا.و. آزمایشگاههای زبان
۳) محصول. مثال: کشتیسازی
ا.و. کشتیها
۴) علت. مثال: جنگ خلیج فارس
ا.و. نفت
۵) عامل. مثال: مربیگری
ا.و. مربی
۶) وسیله. مثال: نقاشی
ا.و. قلمموها
۷) کاربرد. مثال: رایانه
ا.و. واژهپردازی
۸) مکمل. مثال: والدین
ا.و. فرزندان
● دستور زبان و خط اصطلاحنامه
به دلیل اینکه هدف و منظور این مقوله آشنایی با ساختار اصطلاحنامه است و نه اصول تولید اصطلاحنامه لذا در این بخش از تفصیل کلام احتراز کرده و به قدر نیاز بحث میشود.
از نظر دستور زبان و دستور خط، اصطلاحات باید از ویژگیهای خاصی برخوردار باشد. این ویژگیها از قواعد مدون شده هر زبان مشتق میشود. بیان کامل این قواعد خارج از بحث این مقاله است اما بعضی از این اصول که به طریق اولی آگاهی از آنها ضرورت دارد، بیان میشود.
تا آنجا که ممکن است توصیفگر باید اسم و یا عبارت اسمی باشد و از به کار برده شدن فعل و عبارت فعلی و صفت خودداری شده باشد. برای مثال «کشتیسازی» و نه «کشتی ساختن» یا «ریسندگی» و نه «ریسیدن»
توصیفگرهای قابل شمارش به صورت جمع به کار برده شده باشد. مثل: کتابها؛ عقابها.
اسم جمع را به صورت جمع به کار نبرده باشد. مثل: انسان؛ گله و نه انسانها و گلهها
فرآیندها، خواص و شرایط به صورت مفرد باشد. مثل: جلوگیری از حادثه، وزن، قدرت.
توصیفگرها به صورت مقلوب به کار برده نشده باشد. برای مثال: «مدیریت دانشکده» و نه «دانشکده، مدیریت»
برای بیان مفاهیم که با یک واژه قابل بیان نیست چگونه عمل شده است؟ مثلاً مفاهیم «موتورهای دیزلی»، «مدیریت کتابخانه»، «شترمرغ» اصطلاحات مرکبی هستند که برای بیان موضوعها به کار برده میشود. اصطلاح «مدیریت کتابخانه» را به همین صورت مرکب وارد اصطلاحنامه کنیم؟ و یا اینکه آن را به عوامل تشکیلدهنده آن یعنی «مدیریت» و «کتابخانه» تجزیه کنیم؟
از نظر دستور زبان فارسی از آنجا که کلمات مرکب مفاهیم جدیدی را مستقل از عوامل بسیط خود ایجاد میکنند باید به صورت ترکیبی به کار برده شوند. مثلاً ترکیب اضافه «مدیریت کتابخانه» از دو اصطلاح «مدیریت» و «کتابخانه» تشکیل شده است که هیچ کدام به تنهایی مفهوم «مدیریت کتابخانه» را دربر ندارد. اما به کار بردن این اصطلاح مرکب به صورت دو کلمه بسیط از نظر قواعد اصطلاحنامهای بستگی به خطمشی اولیهای دارد که تدوینکنندگان اصطلاحنامه مشخص میکنند.
از نظر دستور خط نیز قواعدی بر اصطلاحنامه حاکم است که براساس آن قواعد املایی توصیفگرها مشخص میشود. در اینجا به طور اختصار بعضی از این قواعد بیان میشود.
در صورتی که علامت جمع «ها» صورت مفرد کلمه را گنگ میکند بهتر است جدا نوشته شود. کلمه مرکبی که در حالت ترکیب با یک پسوند ساخته شده است و اتصال آن دو صورت ظاهر کلمه را نامانوس میکند باید جدا نوشته شده باشد. برای مثال: «زیستشناسی» که بهتر است به صورت «زیستشناسی» نوشته شود. پیشوند به کلمات مرکب نمیچسبد.
● نمایش اصطلاحنامه
نمایش اصطلاحات در اصطلاحنامه از نظر ترکیب و از نظر شکل حائز اهمیت میباشد. اصطلاحنامه در هنگام نمایش باید تمام روابط بین اصطلاحات را نمایان سازد. این روابط ممکن است فقط یک رابطه باشد. مانند:
تعلیم و تربیت
بک آموزش و پرورش
و یا ممکن است چندین رابطه باشد. مانند:
اطلاعرسانی
ا.ج. جمعاوری اطلاعات
سازماندهی
اشاعه اطلاعات
ا.و. توسعه
پژوهش
در بعضی از اصطلاحنامهها برای نشان دادن ارجاعات یک توصیفگر از نقطه استفاده میکنند. برای مثال:
.. جانداران
. گیاهان
گلها
. گل سرخ
. گل ناز
بعضی از اصطلاحنامهها برای نشان دادن اصطلاحات نابرگزیده روشهای خاصی را به کار میبرند. برای مثال ممکن است اصطلاح نابرگزیده را با حروف کج بنویسند و یا از حروف کمرنگتر استفاده کنند. که این یک روش مکمل است برای نمایش اصطلاحات.
معمولاً در نمایش اصطلاحات ارجاعات به اندازه چند فاصله به داخل برده میشوند.
برای مثال:
خوردگی
ا .ع. شیمی
ا.خ. خوردگی در آب دریا
ا.و. جلوگیری از خوردگی
از نظر ترتیبی اصطلاحات به سه طریق در اصطلاحنامه قرار میگیرند. بعضی از اصطلاحنامهها ممکن است فقط یکی از این سه حالت را داشته باشد و بعضی دیگر ممکن است هر سه روش را اعمال کند. این سه روش عبارت است از: الفبایی، نظام یافته و ترسیمی
۱) الفبایی:
در این روش اصطلاحات مدخل به صورت الفبایی قرار میگیرد و ارجاعات در زیر آنها نمایش داده میشود. هر ارجاعی نیز به نوبه خود در ردیف الفبایی قرار میگیرد.
۲) نظامیافته:
در این روش حوزهها مشخص میشوند و اصطلاحات همراه با روابط آنها در زیر مربوطه قرار میگیرد. این نوع ترتیب باید دارای یک نمایه الفبایی نیز باشد و ارتباط این نمایه با بخش نظامیافته به طریقی مشخص شود تا دسترسی به اصطلاحات آسان بشود.
۳) نمایش ترسیمی:
این نوع نمایش معمولاً همراه با یکی از دو روش بالا میآید و حالت مکمل را دارد. در این روش توصیفگر و ارجاعات مرتبط با آن از طریق نشانهروها مشخص شدهاند.
● ویرایش اصطلاحنامه
اصطلاحنامه پایانی ندارد. اکتشافات و اختراعات جدید، تفاسیر جدید و دوباره آنچه قبلاً شناخته شده، همپوشانی علوم همه و همه بیانگر این است که اصطلاحات جدید متولد میشوند و این اصطلاحات باید به اصطلاحنامه اضافه شوند، اصطلاحات موجود تغییر یابند و توضیح داده شوند و حتی حذف شوند. با توجه به این موضوع اصطلاحنامهای که به طور دورهای مورد ویرایش قرار نگیرد یک اصطلاحنامه مرده است.
اصطلاحات در حالات زیر مورد حک و اصلاح قرار میگیرند.
- تعریف معنی اصطلاح و دامنه آن
- اضافه شدن یادداشت توضیحی
- تبدیل شدن به یک اصطلاح برگزیده
- نیاز به حذف
- تغییر املای اصطلاح
- هماهنگی با ویرایش قبلی
● مدیریت اصطلاحنامه
برای مدیریت و نگهداری اصطلاحنامه شخص یا اشخاصی باید مسئول باشند. اصطلاحنامه بعد از ایجاد نیاز به مدیریت دارد. مدیر اصطلاحنامه دارای وظایفی به شرح زیر میباشد:
۱) دوره ویرایش اصطلاحنامه را مشخص کند.
۲) هماهنگ نمودن طراحی اصطلاحنامه با اصول نوین اطلاعرسانی
۳) رد یا قبول اصطلاحات جدید پیشنهادی نمایهسازان
۴) انتشار تکملهها در دورههای زمانی مشخص
۵) درهم کردن متن اصلی و تکملهها در پایان هر سال
۶) تقسیم اصطلاحات با ارجاعات طولانی به اصطلاحات اخصتر
مدیریت تخصصی و خوب اصطلاحنامه این اطمینان را ایجاد میکند که اصطلاحنامه در طول زمان متناسب و قابل استفاده باشد. همچنین مدیریت صحیح اصطلاحنامه باعث تداوم ساختار ساده اصطلاحنامه بوده و برای نمایهساز و کاوشگر رضایتمند و قابل استفاده میباشد.
● نتیجهگیری
اصطلاحنامه مجموعهای از سرعنوانهای موضوعی با ارتباطات سازماندهی شده است.
اصطلاحنامه تسبیحی است زرین از واژههای انتخاب شده که به سه گروه از متخصصین کمکهای شایانی میکند. اول به نمایهسازان برای سرعت و دقت در نمایهسازی مدارک و انتخاب سرعنوانهای موضوعی مناسب و صحیح. دوم به کاوشگران به منظور تدارک راهبرد صحیح و دقیق کاوش و دسترسی جامع و خاص به موضوع موردنظر. سوم به نویسندگان به منظور بیان دقیقتر پیامهای خود.
اصطلاحنامه وظایف خود را با ایجاد روابط معنایی همارز، سلسله مراتبی و وابسته میان توصیفگرها، انجام میدهد.
رعایت قواعد دستوری و املایی نه تنها در شکیل بودن و یکدستی اصطلاحنامه موثر است، بلکه دسترسی موضوعی را نیز تسهیل میکند.
برای رسیدن به اهداف اصطلاحنامه دو اصل باید بر آن حاکم باشد.
۱) ویرایش اصطلاحنامه در طول زمان
۲) مدیریت تخصصی
ویرایش دائم اصطلاحنامه تازگی و همگامی آن را با دانش روز بیمه میکند و مدیریت تخصصی و صحیح هماهنگی اصطلاحنامه و طراحی آن را با اصول نوین اطلاعرسانی تحقق میبخشد.
تهیه و تنظیم : اصغر موسایی (کارشناسی ارشد کتابداری)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست