جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
بازیچه عشق - Fool For Love
سال تولید : ۱۹۸۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : کانن
کارگردان : رابرت آلتمن
فیلمنامهنویس : سام شپارد، برمبنای نمایشنامهای نوشته خودش.
فیلمبردار : پییر مینیو
آهنگساز(موسیقی متن) : جرج برت
هنرپیشگان : شپارد، کیم بیسینگر، هاری دین استنتن، رندی کوائید، مارتا کرافورد، سورا کاکس، دبورا مکناتن و جاناتان اسکینز.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۸ دقیقه.
نیو مکزیکو. «می» (بیسینگر) متلی رادر کناره صحرای موخاوه اداره میکند. تنها فرد ساکن در آنجا «پیرمردی» (استنتن) است که در تریلر متروک خود در پشت متل زندگی میکند. غروب یک روز، مردی بهنام «ادی» (شپارد) از راه میرسد. «می» سعی میکند پنهان شود اما «ادی» وارد اتاق او میشود و پس از کشمکشهای بسیار، «ادی» ادعا میکند که برای مراقبت از «می» به آنجا آمده است. «می» او را بهخاطر روابط متعددش با زنان، بهخصوص زنی بهنام «کنتس» (مکناتن)، سرزنش میکند. «ادی» به «می» پیشنهاد میکند به مزرعه او در وایومینگ بیاید و «می» از طرفی مجذوب این پیشنهاد شده و از طرف دیگر از «ادی» دلگیر است. در این زمان خانوادهای - پدر، مادر و دختر جوانشان - به متل میرسند و در آنجا اقامت میکنند. پدر پس از مدت کوتاهی خانوادهاش را ترک میکند. «می» برای تحریک حسادت «ادی» وانمود میکند منتظر مردی است که قرار است بیاید. «پدر خانواده» پس از مدتی باز میگردد و وقتی میخواهد با همسرش در اتاق تنها باشد، دختر نزد «می» میرود و در همین زمان «ادی» از آنجا میرود. بهزودی نیز همه اعضای خانواده اسباب خود را جمع و با عجله متل را ترک میکنند. «پیرمرد» که از قرار معلوم پدر «می» است، واقعه مضحک مشابهی را از زمانی که او، «می» و مادرش (کرافورد) را به سمت یوتای جنوبی میبرده، بهخاطر میآورد. «ادی» پس از مدتی برمیگردد و به کوشش خود برای برقراری رابطه با «می» ادامه میدهد، در حالی که همگی منتظر مسافر «می» هستند. نخستین کسی که وارد میشود «کنتس» است که به متل شلیک میکند و میرود. عاقبت «مارتین» (کوائید)، مردی که «می» منتظرش بود، از راه میرسد. «ادی» ابتدا مسخره میکند و بعد ناگهان درباره رابطهاش با «می» اعتراف میکند و میگوید اگرچه دلباخته او است، اما آن دو در واقع خواهر و برادر ناتنی هستند و این که پدرشان (پیرمرد) در یک زمان با دو خانواده را ترک میکرده است. روزی پدر، «ادی» را که پسر بالغی شده بود به ملاقات خانواده دیگری میبرد و در آنجا «ادی» در یک نگاه دلباخته «می» میشود. در همین زمان «می» صحبت «ادی» را قطع میکند و تعریف میکند که چگونه مادرش که تحمل دوری پدرش را نداشته، با شنیدن واقعیت ماجرا، خودکشی میکند. زمانی که «پیرمرد» سر میرسد و میگوید روایت هر دوی آنان از واقعیت به دور است، «کنتس» دوباره به سمت متل میآید و این بار همهجا را به آتش میکشد. «می» چمدانش را برمیدارد و محل را ترک میکند و پیرمرد که به سمت تریلر سوختهاش میرود، ناپدید میشود.
* بهنظر میرسد شپارد یک سال پس از پاریس، تکزاس (ویم وندرس، 1984)، کارش را در بازیچه عشق ادامه داده است؛ پیرمرد صاحب تریلر، همان «تراویسِ» اینک پیر شده و جدا از خانواده پاریس، تکزاس است. اما بهدلیل ویژگیهای متن اصلی، حتی کارگردانی آلتمن نیز نوشته از این نمایشنامه چیزی بیش از یک تآتر تلویزیونی از کار در بیاورد: با حرف زدن درباره سفر نمیتوان یک فیلم ملودرام جادهای ساخت!
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
هلال احمر یسنا آتش سوزی قوه قضاییه پلیس تهران بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش فضای مجازی سازمان هواشناسی
حقوق بازنشستگان بانک مرکزی قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار بازار خودرو خودرو دلار سایپا ایران خودرو کارگران تورم
سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه فلسطین حماس اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس ایالات متحده آمریکا یمن
استقلال فوتبال علی خطیر پرسپولیس سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه