چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
سینمای آموزشی و فرصت های پیش رو
دست به كار شدن نسبتاً سریع تكنسین های جوان برای كشف و مهار این انرژی افسار گسیخته و استفاده از آن برای خلق تصاویر بومی صفحات جذاب زیادی را در آغاز تاریخ سینمای این مرز و بوم آفریده است و بسیج امكانات دولتی در اولین سالهای استقرار پس از جنگ جهانگیر دوم، برای توسعه منابع مادی و انسانی این شاخه سینمایی نشان از اهمیت به رخ كشنده صنعت تصویر در كاربردهای تبلیغاتی، خبری و آموزشی است.بخش مهمی از برنامه ترویج كمك های خارجی برای توسعه مبادی مصرف كالاهای عمرانی (بازارهای فروش تازه) از قبیل ماشین آلات كشاورزی، كاركرد سموم دفع آفات نباتی، وسایل بهداشتی شخصی و امثال آنها با استفاده وسیع و همه جانبه از فیلم های آموزشی كه در سالهای دهه سی به شكلی گسترده در شهرهای كوچك و روستاهای دور و نزدیك به اجرا درآمد و پیرو آن، بازارهای سنتی روستایی ایران همان شد كه زنده یاد جلال در «ارزیابی شتابزده» عنوان كرده است.با این همه، ده پانزده سالی باید می گذشت تا بضاعت فیلمسازی در كشور به آن اندازه برسد كه تولید انبوه فیلم های آموزشی (عمدتاً با مخاطب بزرگسال) وجود جشنواره ای را اقتضا كند و حركتی فرهنگی به راه بیفتد كه خیلی زود تغییر مسیر داده و با تعویض متولی برگزاری اش - از وزارت فرهنگ و هنر به وزارت آموزش و پرورش - مخاطبین جدیدی با اهداف تازه ای را مدنظر قرار دهد. همان حركتی كه امروز در آستانه سی و پنجمین سال برگزاری اش به همت دفتر تكنولوژی آموزشی - شاخه اجرایی وزارت آموزش و پرورش - هستیم و می كوشیم به یادمان بماند كه این سابقه طولانی توقعات فراوانی را هم از آن پدید می آورد كه می شود جداگانه در باب آن بحث كرد. اما آنچه كه موضوع این نوشته است، چگونگی تعامل چنین حركتی با جریان اصلی یا به اصطلاح بدنه سینمای ایران است و تلاش برای تبیین این واقعیت كه در جهان امروز فرصت ها چندان آسان فراهم نمی شوند كه مجال از كف رفتنشان آسان باشد و برای پرهیز از تجربه های منفرد، دوباره كاری و موازی كاری ها، و ارتقای راهبردهای اهداف استراتژیك لازم است كه تمام پتانسیل های موجود در هر رویداد شناخته شده ومورد استفاده قرار گیرند.جشنواره بین المللی فیلم رشد، فرصتی است برای همگرایی چند شاخه مرتبط در بدنه سینمای كشور به عنوان مغز، ابزار و مخاطب؛ محصولاتی كه با هر هدفی تولید شوند، بدون طی كردن پروسه ساخت و عرضه به تماشاگران، عملاً فاقد مفهوم و هویت خواهند بود.در تمام ایام تحصیلی، یعنی بخش عمده ای از سال، ظرفیت بزرگی از مخاطبان بالقوه محصولات فرهنگی یعنی بیش از ده میلیون دانش آموز مقاطع مختلف تحصیلی، زیر مجموعه مدیریت فرهنگی كلانی هستند كه در چارچوب وزارتخانه مربوطه شكل می گیرد. این وزارتخانه متولی كلان دو بخش مهم تربیت یعنی آموزش علوم و پرورش روان این دانش آموزان است و بدیهی است كه از انواع ابزارهای تكنولوژیك، مثل كتابهای هدف دار، دیاگرام ها، عكس های دو و سه بعدی، نرم افزارهای چند رسانه ای و انواع فیلم های آموزشی استفاده كند. آنچه در این بحث مدنظر ماست توجه به كلیت جامع مفهوم فیلم آموزشی است چرا كه این عرصه گستره ای را در برمی گیرد كه یك طرف آن، تصویربرداری تخت و تدوین شده از یك استاد و تخته سیاه است و سمت دیگرش استفاده كاربردی از فیلم های تجاری روز برای آموزش نكات علمی یا پرورشی (به یاد بیاوریم كه چنین استفاده ابزاری از فیلم های عامه پسند دیریست كه در غرب رواج دارد: در كلاس ها با پرداختن به خطاهای علمی «جنگ ستارگان» فیزیك درس می دهند و بعضی كلیساها محل نمایش فیلم های تبلیغی دینی می شوند)حدواسط این نگاه، استفاده از فیلم های مستند علمی، حیات وحش و قوم نگارانه به عنوان مكمل كتب علوم و جغرافیا است و ایده آل، تولید فیلم های ویژه ای است كه مباحث درسی را به شكلی تصویری و مطابق نیازهای ادراكی مخاطبان خاص خود (دانش آموزان) ارائه كنند. بنابراین یكی از سیاست های كلی و عمومی جشنواره رشد می تواند ترویج استفاده هدفمند و برنامه ریزی شده از منابع سینمایی موجود برای رفع نیازهای فرهنگی یا فوق برنامه زیرمجموعه خود و در كنار آن، تشویق و ترغیب تولیدكنندگان سینمای ایران به تهیه فیلم های خاص آموزشی (مطابق نیازهای سفارش داده شده) باشد. فراموش نكنیم كه به دلایل فراوان از جمله جمعیت زیاد تحت تعلیم، پراكندگی انسانی در موقعیت های خاص اقلیمی، فقدان منابع انسانی و مادی لازم و ده ها مورد دیگر، حركت از سیستم آموزشی سنتی (كلاس درس) به سمت استفاده از فناوری های تكنولوژیكی جدید به شدت مقرون به صرفه است و قطعاً بخشی از اهمیت جشنواره در جذب مواد تصویری لازم و مناسب از سراسر دنیاست.در عین حال، به دلیل آنكه دایره فعالیت های متولی جشنواره (وزارت آموزش و پرورش) صرفاً متوجه دانش آموزان نیست و طیف های مختلفی از بزرگسالان را نیز دربرمی گیرد كه (از والدین اطفال گرفته تا مراجعین به كلاس های شبانه و نیز معلمان رده های مختلف تحصیلی و درسی) همین كاركردهای تصویری / نمایشی را می توان به طرق مختلف برای این رده ها نیز در نظر گرفت (اتفاقاً آرشیو غنی و پربار سینمای ایران مملواز فیلم های داستانی كوتاه و بلندی است كه «درباره كودكان» ساخته شده اند به خوبی می تواند در خدمت گسترش و اشاعه فرهنگ تربیتی موردنظر باشد) شاید مهم تر از آن، ارتقای دیدگاه این بخش از مخاطبان درباره مقوله آموزش دروسی و تربیت نسل آینده كشور باشد كه باید بپذیریم هنوز به شدت متأثر از دیدگاه های سنتی است و خصوصاً با سرعت پیشرفت وسایل ارتباط جمعی و جهش رشد معرفتی نسل جدید، فاصله میان این دو قشر روز به روز بیشتر هم می شود.بنابراین اگر برگزاری و مداومت جشنواره ای مثل جشنواره بین المللی فیلم رشد را مصداق بروز اراده ای بدانیم كه معطوف به تحقق اهداف ذكر شده است، می توان زمینه های فراوانی برای تعامل آن با بدنه اصلی سینمای كشور بدانیم. تعاملی كه هر دو طرف بهره فراوانی از آن خواهند برد: طرف اول این معادله یعنی اصلی ترین سیاستگذار مبانی آموزش و تربیت در كشور، با استفاده از تولیدكنندگان حرفه ای، ضریب تأثیر و كیفیت محصولات تصویری موردنیاز خود را به میزان قابل ملاحظه ای بالا می برد و سوی دیگر معادله یعنی كانون های حرفه ای فیلمسازی نیز از یك طرف ظرفیت اشتغال خانواده سینما را بهبود می بخشند و از طرف دیگر بازار تضمین شده ای برای محصولات عادی خود (فیلم های بلند سینمایی) پیدا می كنند و این حرف بارها گفته شده است كه پرفروش ترین فیلم ها در سراسر تاریخ سینمای ایران حداكثر موفق به جذب سه میلیون بیننده در سراسر كشور شده اند یعنی رقمی كه در صورت تأیید و برنامه ریزی مدون از طرف آموزش و پرورش به راحتی از طریق هدایت مخاطبان دانش آموز قابل حصول است.همچنین می توان سمت و سوهای دیگری را نیز برای استمرار این فعالیت مشترك تعریف كرد: استفاده از فن آوری های پیشرفته علمی و تجربه كار با انواع نرم افزارها و سخت افزارهای صنعتی سینما، می تواند به مدد سرمایه گذاری های علمی / تحقیقاتی وزارتخانه مربوطه برای سینمای ایران محقق شود و هزینه های جاری آن نه تنها از صندوق بودجه تحقیقاتی كه حتی از طریق فروش تولیدات آموزشی به سایر كشورها مستهلك شوند. در همین راستا، تدارك یك بازار فیلم در حاشیه جشنواره رشد و استفاده از تجارب تهیه كنندگان مستقل و دولتی در امر صادرات و فروش محصولات سینمایی دور از انتظار نیست. مجموعه این ابزارها به اضافه دانش استفاده از آنها دستاورد مهمی برای صنعت سینمای كشور به شمار می روند كه با اقتصاد فعلی آن قطعاً دسترسی به آنها غیرممكن است.اما شاید بزرگترین بهره ای كه سینمای ما و خصوصاً آینده آن از این جشنواره ببرد، در یكی از بخش های جنبی تحت عنوان «دانش آموزان فیلمساز» نهفته است. این امكان كه نوجوانان با دوربین های خانگی و كامپیوترهای شخصی فیلم بسازند و تجاربشان در مجموعه ای با اعتبار و اهمیت جشنواره رشد، مورد عرضه و رقابت قرار گیرند، مهم ترین هدیه ای است كه جشنواره و برگزار كنندگانش به خانواده سینما در ایران می دهند. چرا كه زمینه ای مهم برای كشف و تشویق استعدادهای فردا در اختیار آن قرار می دهند و این مهم در حالی كه نوجویی، خلاقیت و كاشتن بذر امید به آینده در مرداب روزمرگی و حساب و كتاب های زودگذر امید چندانی به حیات ندارد، فرصتی است مغتنم برای وزیدن هوای تازه و تنفس رایحه شور و اشتیاق فتح قله های فردا.جشنواره رشد صرفنظر از اهداف تخصصی و كاربردی اش، امكاناتی اینچنین برای تعامل و ارتقای سینمای ایران بسیار دارد. یكی از دیگر دستاورد آن را باید در پیشگامی متولیانش برای تمركززدایی از رویدادهای فرهنگی و برگزار كردن دوره های مختلف جشنواره در استان های مختلف كشور دید. به خاطر داشته باشیم كه یكی از بیماری های مزمن اقتصاد سینمای ایران، پایین رفتن استانداردهای نمایش فیلم و به موازات آن، وفور و رواج رسانه های جایگزین رقیب در ایران است كه خصوصاً در استان ها و شهرستان های محروم بسیار چشمگیر است. سالهاست كه صحبت از ساخت سالن های جدید و مجهز می شود كه ظاهراً طرح آن آماده است اما باید بخش خصوصی یا نهادهای دولتی برای اقدام پا پیش بگذارند. اما به موازات این طرح، همیشه هم ذكر خیر سالن های كم و بیش مجهز ولی پراكنده ای هم بوده كه در اختیار ادارات دولتی هستند و عمدتاً برای برگزاری جلسات سخنرانی و همایش ها مورد استفاده قرار می گیرند. با توجه به سرمایه گذاری كلان آموزش و پرورش در امر تولید و عرضه تكنولوژی های جدید آموزشی - كه نمونه بارز آن خرید و بازسازی سینما فلسطین تهران به عنوان مقر دائمی دبیرخانه جشنواره و یكی از سالن های مجهز پایتخت است - لازمه تحقق این گرایش به گریز از مركز، در اختیار گرفتن و تجهیز موردی امكانات نمایشی استان ها، علی الخصوص ترمیم سالن های نمایش و پروژكتورهای سی و پنج میلیمتری یا جایگزینی شان با ویدیو پروجكشن های جدید است و چه بهانه ای مناسب تر از برگزاری جشنواره ای در ابعاد بین المللی؟ قطعاً اختصاص بخشی از بودجه سالانه جشنواره به ساخت و تحكیم پایه های نمایشی در مراكز استان، اقدامی در خور و مفید است كه حاصل آن برای خود نهاد و سینمای ایران هر دو باقی می ماند. (یعنی ظرفیت نمایش فیلم ایرانی بهبود می یابد و متولی امر هم صاحب درآمدزایی دائمی می شود) و می شود مصداق بارز خیر دنیا و آخرت.در عین حال می توان فایده دیگری نیز از این گشت و گذار مترتب دانست و آن كشاندن اقشار مختلف مردم (دانش آموزان، مربیان، مدیران دولتی و خانواده هایشان) به سینما و ارائه محصولات برتر و متفاوت سینمایی به آنهاست. محصولاتی كه در شرایط عادی كمتر مجال عرضه به تمام اقشار مخاطبان را پیدا می كنند و این خود اهمیت كاركرد فرهنگی جشنواره را صدچندان می سازد.به رغم تمام مواردی كه در بالا ذكر شد و تلاش برای ذكر نقاط قوت و پرهیز از بزرگ نمودن كاستی ها، نمی توان از این مهم آسان گذشت كه چرا مجموعه اهداف فرهنگی بالا در طول سال های اخیر كمتر متحقق شده اند؟ بحث بر سر انتقاد از سیاست های متخذه نیست چرا كه به هر حال طی دو دهه اخیر، جشنواره از حالت یك رویداد داخلی و حاشیه ای بدل به رخدادی فرهنگی در ابعاد فراملی شده است. اما آنچه جای انتقاد دارد را شاید بتوان این گونه خلاصه كرد كه وجه آموزشی جشنواره به تدریج - و شاید حتی ناخواسته - بر جنبه پرورشی اش چربیده است. البته اثبات چنین ادعایی قطعاً نیازمند ارائه ارقام و آمار است اما نگارنده بر مبنای یافته های كلی و بازخوردهای اجتماعی كه در مقوله فیلم های آموزشی مشاهده می شوند دست به این ادعا زده است: مصداق اصلی این مورد را می توان در سیطره نگاه علم فروشانه آموزشگاه های غیر انتفاعی در پرمخاطب ترین آثار تصویری آموزشی ملاحظه نمود كه هنوز بر مبنای حقنه كردن كپسول های فرموله به مخاطبان عمل می كنند و از قضا هر روز هم دامنه مخاطبان خود را وسعت می بخشند. این در حالی است كه لیست فیلم های موجود در آرشیو متولی جشنواره سرگیجه آور است و با برگزاری هر دوره غنی تر هم می شود اما هنوز سامانه ای برای عرضه یا حتی تعریف جایگاه این آثار در مقیاس وسیع برای مخاطبان میلیونی اش دیده نمی شود.فراموش نكنیم كه «رشد» در هر حال هویت خود را از تعریف سینمایی اش می گیرد و برای جشنواره ای با این قدمت و اعتبار و موقعیت، تبیین جایگاهی پایین تر سیاستگذاری و ترویجی كسر شأن خواهد بود.توجه بیشتر به حوزه های پرورشی از طریق طرح مضامین معرفت شناختی در قالب های مناسب دانش آموزان، برجسته كردن جایگاه علوم انسانی و دین در میان مضامین مندرج در فراخوان ها و دعوت از هنرمندان و متخصصان حوزه های گوناگون علوم برای همكاری های مشترك؛ و مواردی از این دست بدیهی ترین راهكارهای خروج از وضع فعلی و تبیین جایگاه واقعی جشنواره بین المللی فیلم رشد در اذهان است. راستی چند جشنواره در دنیا سراغ داریم كه سی و پنج سال قدمت داشته باشند؟
پیمان شوقی
منبع : روزنامه ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست