چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
تاریخچه دویدن در ایران
بشر از قدیمالایام، هنگامیکه در غارها و جنگلها زندگی میکرد، برای بدست آوردن غذا و فرار از خطر، مجبور به راه رفتن و دویدن بوده است. از انسانهای اولیه، آنهایی موفقتر بودند که سریعتر حرکت میکردند و در مصاف با حیوانات بهتر عمل نموده و در صورت لزوم موفق به فرار میشدند. در تمام اعصار، بشر سرعت را دوست داشته است. در روزگاری که بجز پاها، وسیله دیگری برای حرکت نداشت، یگانه عامل برتری انسانها، سرعتشان بود.
براساس نوشتههای مورخین یونانی، در ایران مسابقات دو و پنجگانه انجام میشد. دوندگان در حضور شاه دویده و جوایز خود را از شاه دریافت میکردند.
▪ استرابون مورخ نامی یونان مینویسد:
«... شاه ایران به برندگان دو و فاتحین مسابقات پنجگانه جایزه میدهد...»
▪ او در جای دیگر مینویسد:
«... جوانان ایرانی باید قبل از طلوع آفتاب برخیزند، صدای بوقی از مفرغ آنها را بیدار میکند، بعد آنها در جایی جمع میشوند و آنها را به دستههای پنجاه نفری تقسیم کرده، هریک را به یک پسر پادشاه یا پسر یک والی میسپارند، این شخص که رییس دسته است، دسته خود را ۳۰ تا ۴۰ استاد میدواند.» (هر استاد در حدود ۱۹۳ متر بود.)
پادشاهان و ساتراپها برای اینکه پیامها را ردوبدل کنند، پیک و قاصدانی در دربار و تشکیلات دولتی حاضر و آماده داشتند، و هنگامیکه به طور مخفیانه و دور از چشم این و آن نیاز به ارسال پیامهای محرمانه داشتند از آنها استفاده میکردند.
پیکها و قاصدان تحت تعلیمات بخصوصی بودند. آنها طوری تربیت میشدند که در صورت لزوم میتوانستند روزها و شبها با گرسنگی و تشنگی مقابله کنند. تمرینات مداوم راهپیمایی و دویدن، آنها را ورزیده میکرد. آنها به طور تحسینآمیزی در مقابل خستگی، استقامت و تحمل مینمودند.
در دوران ساسانیان با آنکه از چهارپایان برای سواری و حمل بار استفاده میکردند، اکثر مردم فاصله بین شهرها و دهات را پیاده میپیمودند. در این دوره قاصدان و دوندگانی چابک به اطراف و اکناف کشور فرستاده میشدند. آنها دو وظیفه داشتند: رساندن اخبار و دستورات، و گزارش اطلاعات در بازگشت به مرکز.
در قرون بعد برای ارسال اخبار از دوندگانی استفاده میکردند که شاطر نام داشتند. وظیفه شاطران برقراری ارتباط بین نقاط مختلف ایران بود. با توجه به پهناور بودن ایران، حرفه شاطری اهمیت فوقالعادهای داشت. اهمیت دیگر شاطران به این مسئله مربوط بود که فرستادن قاصدی پیاده و تیزپا به ماموریت، نسبت به سواری که از هر راهی نمیتوانست برود و به آسانی از عهده اختفای خود بر نمیآمد، خطر کمتری داشت.
آداب و آیین شاطری، بعد از اسلام بر همان نسق عیاران بوده است. تقوی، طهارت، صداقت، امانت و جوانمردی شعار آنان بود. به طور کلی عیاری حرفهای غیر از شاطری نبود. این دو در عمل دارای خصوصیات و شیوههای مشترکی با هم بودند. ناگفته نماند شاطران و عیاران هنگام جنگ برای کشف وضعیت و کسب اخبار به پشت اردوی دشمن میرفتند.
شاطران و عیاران بیشتر از هر دوره، در زمان تسلط اعراب بر ایرانیان متحد و هم مسلک بودهاند. در داستانهای عامیانه و نوشتههای تاریخی قبل از عهد صفویه از شاطران کمتر یاد شده است. زیرا در مواقع عادی که مملکت در ثبات سیاسی و اجتماعی بوده، شاطران در سازمانهای منظم و تشکیلات دولتی خدمت میکردند و اوضاعی وجود نداشته که از خود قدرتی نشان بدهند، ولی در مواقع تسلط بیگانگان آنها به جرگه عیاران در میآمدند.
در ادوار مختلف تاریخ، رواج و کثرت حرفههای شاطری و عیاری نسبت معکوس با هم داشتند. هرگاه شاطرپیشگی رواج مییافته عیاری از اعتبار میافتاد و برعکس، هرگاه عیاری رونق پیدا میکرد، شاطری نقش کمرنگتری داشت.
از زمان صفویه به بعد تربیت شاطر اهمیت فراوانی داشت. داوطلبان باید شرایط خاصی داشتند و در یک دوره نسبتاً طولانی، طی تحمل ریاضت، دوندگی و تحمل گرسنگی و تشنگی را میآموختند. پس از طی دوره آموزش، اگر در آزمایش نهایی به رتبه خاصی دست پیدا میکردند به مقام شاطری نایل میشدند. این آزمایش جنبه مقدماتی داشت و شاگردان می بایست مسافت ۱۰ کیلومتری را بروند و برگردند.
یک مسابقه دو نامحدود هم معمول بود. هنگام این مسابقه شاطران با گیوههای سبک و مچپیچ تا زیر زانو و قبای بلند و کلاهی بوقیشکل و کمربندی سخت آماده آزمایش میشدند. آنها کولهباری از نان و مشکی از آب همراه داشتند. و در طول جادهای معین تا زمانی که توانایی در بدن داشتند میدویدند. آنها تیر (تکه چوب کوتاه) سفیدی در دست داشتند که پس از طی دور اول به شخص معینی میدادند و از او تیر سیاه دریافت میکردند و در برگشت به مبدا این تیرا را تحویل داده تیر سفید دیگری دریافت میکردند. در طول مسابقه، چنانچه دوندگان گرسنه یا تشنه میشدند میبایست بدون توقف از کولهبار یا مشکشان استفاده میکردند. در این مسابقه دو نوع امتیاز وجود داشت یکی برای مدت زمانیکه در این مسابقه دویده بودند و دیگری برای تعداد دفعاتی که میرفتند و بر میگشتند.
وقتی شاطران در این حرفه به کمال و مرتبه خاصی نایل میآمدند، «زنگ حیدری» به بازو، کمر و دامن خود میبستند که نشانه چابکی و قدرت عمل آنها بود.
بعد از عهد صفویه، حرفه شاطری رونق و عمومیت بیشتری یافت. شاهان قاجار و درباریان هنگام عبور از راهها و معابر برای نشان دادن حشمت و جلال خود گروه زیادی از شاطران چابک را به صف التزام رکاب سلطنتی حرکت میدادند.
چنانچه سفیر یا مهمان عالیقدری وارد پایتخت میشد، در تشریفات استقبال، صفهای شاطران همه جا پا به پای اسب مهمان میدویدند و او را با احترام به مرکز پذیرایی وارد میکردند.
معروفترین شاطر ناصرالدین شاه که منصب شاطرباشی شاه داشتند، حاج محمدقلی خان صارمالملک و بعد از او پسرش فضلالله خان بود.
پس از پیدا شدن وسائل نقلیه و تلگراف و تلفن و رادیو و تلویزیون، دفتر تاریخ کهنسال شاطری، در ایران بسته شد و امروز جز نامی از آنها باقی نمانده است. تنها در بعضی از دهات ایران در تعزیهخوانیهای روز عاشورا، دو نفر شاطر به رسم ایرانیها، با لباس شاطران عهد صفوی شرکت دارند. برای آخرین بار از شاطرها در مراسم تاجگذاری رضاشاه پهلوی استفاده شده است.
منبع : سایت پارس اسپورت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست