سه شنبه, ۱۳ آذر, ۱۴۰۳ / 3 December, 2024
مجله ویستا

امام خمینی و ارزشها


امام خمینی و ارزشها
● مقدمه
سعادت و عظمت، همینطور ذلّت وانحطاط ملت‏ها تا حدود زیاد به ذهنیّات و تصوراتی بستگی دارد که بطور آگاه و ناآگاه در ضمیر افراد هر ملّت نقش گرفته است. مللی که خود را بر سرنوشت خویش حاکم می‏شناسند و قادر می‏دانند که بر دنیای اطراف خویش تأثیر بگذارند و آنرا به میل خویش تغییر دهند معمولاً بر مشکلات فائق می‏آیند و موجبات رفاه و آسایش و پیشرفت خود را فراهم می‏سازند. به عکس مللی که خود را بازیچه ضعیف و زبون تقدیر دانسته، عوامل خارج وجود جمعی انسانها را دلیل و علّت شرایط خاص زندگی خویش می‏شناسند، لاجرم دستخوش تزلزل، بی هدفی و عدم تحرک بوده و در شرایط نامساعد به قعر پستی و مذلّت فرو می‏افتند و با مسایل بیشمار اجتماعی مثل فقر، جهل، بیماری، فساد و گسستگی روابط اجتماعی روبرو می‏شوند.
به همین ترتیب بررسی«ارزشها» یعنی ضوابط انتخاب و قضاوت راجع به پدیده‏های مختلف حیات اجتماعی می‏تواند به شناخت صحیح‏تر روابط علّی در ساخت اجتماعی و فرهنگی کمک کند و علل موفقیت یا شکست ملت‏ها را در تأمین آرمانهای علّی و شخصی مشخص سازد.
توجه و تأکید نسبت به «ارزشها» که در روان آگاه و ناخودآگاه افراد هر ملت قرار می‏گیرد مسایل دیگری را نیز مطرح می‏کند. بررسی دوام نسبی ارزشها در طول زمان نشان می‏دهد که هر ملّت تا چه حدّ و اندازه تابع تجربیات تاریخی ـ فرهنگی خود بوده‏اند و درسهایی که از این تجربیات آموختند. بعلاوه معلوم می‏شود که تغییر و تحول اجتماعی، برای آنکه دوام یابد، و ریشه‏گیر شود باید به زبان ارزشهای مورد قبول جامعه ترجمه شود و مورد حمایت کل نظام فرهنگی قرار گیرد.
بدین ترتیب ما در این مقاله به طور اجمال و اختصار مباحث زیر را مطرح خواهیم نمود. تعریف ارزش، طبقه‏بندی ارزش‏ها، امام و ارزشها، و... امید است که همواره، در دفاع از ارزش‏ها موفق باشیم.انشاء ا..
● تعریف و مفهوم ارزش
الف) معنی لغوی ارزش
در تعریف لغوی ارزش می‏توان گفت «هر آنچه که مفید، خواستنی یا تحسین کردنی است برای شخص یا گروه و برای آنها دارای ارزش است».۱ در واقع می‏توان گفت که ارزش از بنیادی‏ترین عوامل در تبیین اندیشه، عمل یا اعمال فرد و هم چنین شکل‏گیری حیات اجتماعی است. برای همین ارزشها معیارهایی هستند که به فرهنگ کلی و جامعه معنا می‏دهد»۲
ب) تعریف اصطلاحی ارزش
اصولاً انسان‏ها همواره ایده‏هایی درباره آنچه که خوب یا بد، مناسب یا غیر مناسب و ضروری و یا غیر ضروری است داشته‏اند. به این گونه ایده‏ها ارزش گفته می‏شود و هنگامی که این ارزش‏ها در نظامی از معیارها و ملاکها، برای ارزیابی ارزش اخلاقی و شایستگی رفتار، سازمان دهی می‏شوند یک نظام ارزشی را پدید می‏آورند.۳
پس؛ ارزش‏ها، نظام‏های نمادهایی که در قالب ایده‏های انتزاعی اخلاقی مربوط به خوب و بد، مناسب و نامناسب، درست و نادرست سازماندهی شده‏اند۴ می‏باشد ارزش‏ها بدلیل عام بودن و انتزاعی بودن وضعیت‏های گوناگون را فرا می‏گیرند، بدین معنا، ارزش‏ها «آن قدر کلّی‏اند که قابلیّت به کارگیری در موقعیّت‏های بسیار متفاوتی را دارند»۵ بدون این حالت انتزاعی - که به ما اجازه می‏دهد تا ارزش‏ها را به موقعیّت‏های خاصی پیوند دهیم - مردم در برقراری ارتباط و همراهی با یکدیگر دچار مشکل می‏شدند؛ زیرا در این صورت آن‏ها معیار اخلاقی مشترکی در دست نداشتند که به وسیله آن کنش‏های خود و دیگران را ارزیابی کنند.
نتیجه آنکه، ارزش، ملاک، معیار، الگو و ابزار سنجش اعمال، گفتار و کردار افراد است که جامعه یا گروه یا فرد براساس این ملاکها و الگوها رفتار و کردار افراد را مورد قضاوت قرار می‏دهد.
براساس همین ملاک و معیار سنجش است که تمام اشیاء و حتی حیوانات با کلمات خوب و بد، قابل تحسین یا نکوهش، مورد ارزیابی قرار می‏گیرند.
از خصوصیات و مشخّصات ارزشها می‏توان به موارد ذیل اشاره کرد.۶
۱) ارزشها میان مردم مشترک‏اند و شمار کثیری از افراد درباره اهمیت آنها به توافق رسیده‏اند (وفاق اجتماعی)
۲) ارزشها با عواطف همراه‏اند. اشخاصی برای صیانت ارزشها مبارزه می‏کنند و برای حفظ ارزشهای والا از بذل مال و جان دریغ نمی‏ورزند.
۳) ارزشها به قضاوت شخصی افراد بستگی ندارند.
۴) چون ارزشها به وفاق میان اشخاص کثیری پذیرفته شده‏اند، می‏توان آنها را مفهوم‏سازی کرد. یعنی از اشیای گوناگون ارزیابی شده انتزاع کرد.
● طبقه‏بندی ارزشها
همانطوری که گفتیم، ارزش‏ها بدلیل عام بودن و انتزاعی بودن، وضعیت‏های گوناگون را فرا می‏گیرند و می‏توان به انواعی، آنرا تقسیم‏بندی نمود. بعنوان نمونه: تعدادی از آن را اشاره خواهیم کرد.
▪ ارزش‏های دینی
مفاهیم مربوط به این که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است، چه چیزی باید وجود داشته باشد و رخ دهد، این ارزش‏ها ناشی از نیروهای فوق طبیعی تلقی می‏شوند.۷ بعبارت دیگر ارزشهای دینی، به آن ارزشهایی گفته می‏شود که معنویت را وارد حیات بشر می‏سازند و دارای تقدّس‏اند.
▪ ارزش‏های اجتماعی
هر آنچه که تصوّرات کلی رفتار اجتماعی، که جامعه طالب آن است و به آن ارج می‏نهد را گویند. بعبارت دیگر هر آنچه را که اعضای یک جامعه آن را گرامی می‏دارند و در آن وفاق نسبی وجود دارد را ارزشهای اجتماعی گویند.
▪ ارزشهای فرهنگی
ارزشهایی که موجبات تعالی حیات انسان را
فراهم می‏سازند؛ صُوَری فرامادی بر حیات می‏بخشند؛ هرگز کهنه نمی‏شود (برخلاف ارزشهای مادی)؛ که با پیدایی یک وسیله بهتر مادی، وسیله قبلی کهنه و بی‏فایده می‏شود.
▪ ارزشهای اخلاقی
به ارزشهایی که صورت دستوری دارند و رفتار و اندیشه را در جهتی خاص سوق می‏دهند را گویند. علاوه بر این می‏توان به ارزشهای حقوقی، ذهنی، عینی و...هم اشاره نمود.
البته ارزشها را می‏توان به گونه‏ای دیگر نیز طبقه‏بندی کرد:
الف) ارزشهای غایی
ب) ارزشهای ابزاری.
و همچنین ارزشها را می‏توان به ارزشهای عام، نسبی، و ویژه طبقه‏بندی نمود. و همینطور به ارزشهای مطلق، نسبی، سببی وایجابی و... تقسیم نمود. امّا آنچه در این تقسیم‏بندی مهمّ به نظر می‏رسد، پاسخ به دو سؤال ذیل می‏باشد:
▪ اولاً: تقسیم بندی ارزشها به انواع مختلف، حاکی از اهمیّت ارزش‏ها برای انسان‏ها است حال سؤال این است که چرا ارزشها برای ما اهمیّت دارد؟
▪ ثانیا، مبناء و منشأ این ارزشها کدامند؟
در پاسخ به سؤال اوّل باید گفت: یکی از مسائلی که ذهن انسان را همیشه به خود مشغول می‏دارد، تشخیص و تعیین ضوابطی است که به کمک آنها بتوان خوب، بد، رفتار اخلاقی از رفتار غیر اخلاقی و رفتار انسانی را از رفتار غیر انسانی متمایز ساخت. کیفیت زندگی ما و چگونگی رفتار و مناسبات و روابطی که با دیگر مردم داریم، بطور مستقیم متأثّر از نظام ارزشها و اصول اخلاقی است که بدان پای بندیم. در واقع ارزشها تعیین کننده الگوی رفتاری، گفتاری و عملکردی ما محسوب می‏شوند و جزء معیارهایی است که توسط آن جامعه را طبقه‏بندی می‏کنیم «وقتی ما درباره پایگاه اجتماعی شخصی تجسس می‏کنیم در واقع اطلاعاتی درباره ارزش اجتماعی‏اش که با این معیارها اندازه‏گیری شده است، کسب می‏کنیم. شیوه‏ای که اشخاص یکدیگر را ارزشیابی می‏کنند و نوع اشیای فرهنگی که برایشان با ارزشیابی ارزش است، برای کارکرد جامعه اهمیت بنیادی دارد. قضاوت ارزشی یا ارزشیابی اجتماعی لزوما متضمن مقایسه‏ای میان خوب و بد، عالی و پست در ذهن اشخاص است»۸
از نظر ارتباط فرد با فرد این ارزشهای جامعه است که شکل و نوع این روابط را مشخص می‏کند: «اشخاص در جامعه با ایفای نقش‏های اجتماعی‏شان با هم روابط دو جانبه معناداری برقرار می‏کنند. این روابط شخص با شخص، گروه با گروه به مقیاس وسیعی با ارزشهای جامعه مراقبت می‏شود و انتظام می‏یابد.»۹
اگر اشخاص به نظام ارزشهای جامعه اعتقاد نداشتند و بر سر آن به توافق نمی‏رسیدند، چگونه ممکن بود یکی در مقام رئیس و دیگری در مقام مرئوس و... به کار خود و ایفای نقشهایشان ادامه دهند. به عبارت دیگر کارکرد منظم شبکه کامل روابط پایگاه اجتماعی بالا، متوسط، پایین برای آن است که اشخاص در روابطشان نظام ارزشهای جامعه را به رسمیت شناخته و به آن احترام می‏گذارند. ارزشها دارای چنان اهمیتی است که شهید بهشتی، انقلاب اسلامی را انقلاب ارزشها معرفی می‏کند و با تغییر ارزشها، محبوبیت رهبران و افراد تغییر می‏کند.۱۰
در جواب سؤال دوم باید گفت: ارزشهای اجتماعی را از نظر منشأ و ریشه آنها می‏توان به دو دسته تقسیم کرد.
الف) ارزشهایی که منشأ آنها وحی و فطرت است. (ارزش‏های الهی)
در کلیه ادیان آسمانی، دستورات و الگوهای رفتاری افراد و پیروان آن بطور دقیق مشخص شده است.
در جوامعی که اعتقاد به دین دارند، یا از فطرت انسانی خود منحرف نشده‏اند، تعالیم دین و فطرت، منشأ بسیاری از ارزشهای اجتماعی آنها را تشکیل می‏دهد. در چنین جوامعی، اعتبار این ارزشها را به پذیرش یا عدم پذیرش عموم مردم وابسته نمی‏دانند و در هر حال معتبر شناخته می‏شوند.
ب) ارزشهایی که منشأ آنها مادی است (ارزش‏های مادی)
در این نوع ارزشها، چون منشأ این ارزشها مادی است، جنبه خدایی و الهی قضیه کنار می‏رود و منشأ این ارزشها وحی نمی‏باشد، بلکه در طول زمان و به تدریج در جامعه شکل می‏گیرند بدیهی است این نوع ارزشها، به تناسب نیازها و شرایط اجتماعی، دستخوش تغییرات هستند «به قول کنت و دورکهایم «این جامعه است که تعیین کننده ارزشها محسوب می‏شود و فرد الگوی رفتاری خود را از جامعه می‏گیرد و خداوند نقشی در تعیین الگوهای رفتاری ندارد».۱۱
● امام و ارزشها
از نظر حضرت امام، ارزشها به دو گونه است:
▪ ارزش‏های الهی
▪ ارزشهای مادی (شیطانی) و این دو با هم اختلاف دارند.
«... شما اگر قطع نظر کنید از مکتبهای توحیدی و الهی و به مکتبهای مادی و به ایده‏هایی که دنبال مادیات هستند. مراجعه کنید و مطالعه در آن بکنید، می‏بینید که این دو مکتب متقابل با هم و مختلف هستند. مکتب الهیین و موحدین ارزشهایش یک چیزهایی است یک عناوین است. و مکتبهای مادیگری، چه مادیگری کمونیستی و چه مادیگری سرمایه‏داری و بالاخره تمام مکتبهایی که ماورای مکتب الهی است، ارزشها با هم فرق دارد»۱۲
حضرت امام معتقد است که مبناء ارزشها در زمان طاغوت، مادی بود در حالی که مبناء ارزشها در انقلاب اسلامی، مبناء الهی است و آنچه در گذشته حاکم بود، همان ارزش‏های مادی می‏باشد و این به صورتهای مختلف ظهور و نمود کرد.
«شما در همین کشور خودمان در زمان طاغوت و طاغوتها ملاحظه کنید که در خود آنها ارزش‏ها چه بود... وقتی در قشر توده‏های مردم نگاه می‏کردی در بین زن و مرد هر دو طایفه ارزشها به لباس بود و به طرز پوشیدن لباس و دوختن لباس و آرایش. هر که بهتر لباس می‏پوشید و شیک‏تر بود در لباس ارزشش پیش مردم بیشتر بود و هر زنی که آرایشش به طرز اروپایی بود و لباسش از آنجا الهام می‏گرفت این پیش زنها هم ارزشش زیادتر بود»۱۳
وی معتقد است که در زمان طاغوت، اکثریت مردم، آنچه برای آنها دارای ارزش بود همانا ارزش مادی بود: «...البته پیش اکثر [مردم]، ارزشها همه به امور مادی بود»۱۴
امّا از نظر حضرت امام، این ارزشهای الهی بود که از اهمیت خاصی برخوردار است و ارزشها نباید بر اساس امور مادی استوار باشند. زیرا اگر ارزش‏ها بر امور مادی بنا شوند، باعث می‏شود که مبدأ ارزش از خود ارزش بالاتر باشد.
«... وقتی بنا باشد که ارزش انسان به اسب و... و امثال اینها باشد، آن مبدأ ارزش، ارزشش از این شخص بیشتر است. اگر اسب مبدأ ارزش یک انسان شد، آن اسب، ارزشش از انسان بیشتر است. برای اینکه او ارزش را به انسان داده... و روی موازین عقلی اگر مبدأ اثر یک جایی باشد و به واسطه آن مبدأ اثر این آدم یا این شی‏ء ارزش پیدا کند، آن مبدأ، ارزشش بیشتر است»۱۵
پس، از دیدگاه امام، ارزش‏ها باید بر اساس معیارهای الهی قرار داده شود تا اینکه منبع ارزش بالاتر از خود ارزش باشد اولاً:
«... ما معیارها را باید معیارهای الهی قرار دهیم.»۱۶
ثانیا در ارزش‏های الهی، راه بسوی انبیاء و ائمّه است در حالی که در ارزشهای مادی، راه بسوی شیاطین است. در نتیجه آنچه ارزش دارد، ارزش از طریق انبیاء است.۱۷
امام معتقد است که اگر بخواهیم بدانیم که چه چیزهایی از دیدگاه انبیاء دارای ارزش بودند، بعبارت دیگر؛ مهمترین ارزش‏ها از دیدگاه انبیاء از نظر حضرت امام عبارتند از:
▪ ایمان
▪ تقوا
▪ علم
▪ مکارم اخلاق
«ارزش در لسان انبیاء و لسان اولیای خدا و در رأس آنها قرآن کریم و رسول اکرم (ص) ارزش به علم و تقوا است. میزان ارزش این دو خاصه است: علم و تقوا توأما. علم تنها ارزش ندارد و یا ضعیف است ارزشش، تقوای تنها یا ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش...»۱۸ و «... راه انبیاء ارزشها را طور دیگری می‏داند... به آن چیزهایی که در باطن خودش هست، می‏دانند. به علم می‏دانند. به تقوا می‏دانند. به مکارم اخلاق می‏دانند...»۱۹
نتیجه آنکه: از نظر حضرت امام هر آنچه که مبناء آن الهی باشد، دارای ارزش است، حال آنکه، این ارزش بعنوان ارزش اجتماعی باشد، یا اخلاقی، دینی، فرهنگی یا حقوقی و...
پس اگر تعهّد به مکتب، ایثار، فداکاری، شهادت‏طلبی، تقوا، پاسداری از انقلاب، کار و کوشش، خدمت به جامعه، اخوّت اسلامی، احترام به شریعت، قانون مبتنی بر شریعت، کسب دانش و مهارت، وحدت، عدالت، وفای به عهد و هر آنچه که در روابط انسانی در جامعه نقش دارد، بر اساس منبع الهی باشد، دارای ارزش است.
بعبارت دیگر می‏توان گفت: اگر بخواهیم ارزش‏ها را از دیدگاه امام تحلیل کنیم و تبیین نماییم، می‏توانیم در یک جمله بگوییم که: هر آنچه که منشأ آن الهی باشد از نظر حضرت امام دارای ارزش است. پس ایمان، یاد خدا، اخلاص، توکّل، استقامت و پایداری، شهادت‏طلبی، امدادهای غیبی، وحدت، پشتیبانی مردمی از انقلاب، امید به یاری خداوند و... که از جمله عوامل پیروزی ما در به ثمر رسیدن انقلاب و همچنین پیروزی در جنگ بوده را می‏توان از ارزش‏ها دانست زیرا، همگی این عوامل، منشأ آن نشأت گرفته از وحی و خداوند است. حال سؤال دیگری مطرح می‏شود، مبنی بر اینکه: علیرغم اینکه امام معتقد است که حفظ ارزشها مشکل است، «حفظ ارزشها و... زحمت دارد و برای حفظ آن باید سختیها را تحمل کرد و بدون تحمل سختیها احیا و حفظ ارزش‏های اسلامی غیر ممکن است»۲۰ با این وجود حضرت امام چه شیوه‏ای را برای حفظ ارزش‏ها بر می‏شمارد. بعبارت دیگر: از نظر حضرت امام، راههایی که باعث حفظ ارزش‏ها می‏شود کدامند؟
در جواب باید گفت که، حضرت امام معتقد است،
۱) یکی از راهها حفظ ارزش‏ها مسئله امر به معروف و نهی از منکر می‏باشد.
امر به معروف و نهی از منکر دو اصلی است در اسلام که می‏خواهد همه چیز را اصلاح کند. و اصلاح فرایندی است که طبق آن، عقاید و گرایشهای فرد را به نحوی سنجیده از طریق آموزش و تبلیغ و گاهی همراه با تهدید و اجبار تغییر می‏دهند و یا سرکوب می‏کنند.۲۱
امام معتقد است «اسلام برای حفظ و دفاع از ارزشها مسئله امر به معروف و نهی از منکر را مطرح می‏کند که از فروع دین می‏باشد و بر همه واجب است...»۲۲
امام در اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر معتقد است امر به معروف و نهی از منکر از اموری است که بر همه کس واجب است... و «ما همه امروز وظیفه داریم، امر به معروف و نهی از منکر بر همه مسلمین واجب است. جلوگیری از منکرات بر همه مسلمین واجب است. سفارش به حق که امر به معروف است و نهی از منکر است بر همه مسلمین واجب است.»
۲) دومین راه حفظ ارزش‏ها تمسّک به روحانیّت است
مقصود امام از روحانیت به آن دسته از علمای پاک و متعهد و مبارز است که در هر قشری ناپاک و غیر متعهد وجود دارد و روحانیون وابسته ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است...۲۳
تمسّک به روحانیت به این خاطر است که روحانیت در طول تاریخ ثابت کرده که هرگز به آرمانها و ارزشهای ملت خود خیانت نکرده و مدافع ارزشهای اسلامی بوده است. امام معتقد است «...در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید و هیچگاه و تحت هیچ شرایطی خود را بی‏نیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید... روحانیون مبارز و متعهد به اسلام... همیشه پیشتاز و سپربلای مردم بوده‏اند.۲۴
۳) دوری جستن از تجمل گرایی و رفاه طلبی
امام(ره) معتقد است اگر ملّتی بخواهد ارزشهای خود را حفظ کند باید از تجمّل گرایی و رفاه طلبی بپرهیزد. چرا که برای حفظ ارزشها ما گاهی ناچاریم به مبارزه برخیزیم و این مبارزه با رفاه‏طلبی سازگار نیست. بحث قیام و راحت طلبی، بحث دنیاخواهی و آخرت‏جویی، از نظر امام دو مقوله است که هرگز با هم جمع نمی‏شود.۲۵ وی معتقد است «ملت عزیز ما که مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند، به خوبی دریافته‏اند که مبارزه، با رفاه‏طلبی سازگار نیست...»۲۶
۴) ساده زیستی
یکی از راههای دفاع از ارزشها، مسئله ساده زیستی است، که حضرت امام این مسئله را مهمترین وسیله برای حفظ ارزشها می‏داند. وی معتقد است:
مهمترین وسیله دفاع از ارزشها، ساده زیستی است و مردان بزرگ تاریخ که توانستند از ارزشهای الهی دفاع کنند، به دلیل ساده‏زیستی آنان بوده است و «اگر بخواهید بی‏خوف و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید... چرا که با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی‏توان ارزشهای انسانی اسلامی را حفظ کرد...»۲۷
۵) بازگشت به خویشتن
از نظر حضرت امام(ره)، برای حفظ ارزش‏ها باید خود را باور کنیم و معتقد باشیم که ما هم بدون دیگران نیز می‏توانیم: امام معتقد است که دیگران به ما القاء می‏کردند که «ارزشهای انسانی به هر چه بیشتر فرنگی شدن است و باید از سر تا پا فرنگی شویم»۲۸ در حالی که ما باید خودمان را آماده کنیم که «... آدم هستیم و این طور نیست که در همه چیز دستمان را پیش دیگران دراز کنیم، و حتی اخلاق و زبانمان را نیز از آنها یاد بگیریم.»۲۹ پس ما باید خود را باور کنیم که، اگر متن و کتابی، چند کلمه انگلیسی در آن نباشد، نباید آن را بی‏ارزش بدانیم، زیرا همان مطالب را بدون چند کلمه خارجی هم می‏توان فهمید «...عده‏ای زبان خودشان را کنار گذاشته و ارزش را به چند کلمه انگلیسی در کتابی می‏دانند با اینکه با زبان خودشان همان مطلب را می‏شود فهماند...»۳۰
۶) دوری جستن از هوای نفس
از نظر حضرت امام آخرین راه برای حفظ ارزش‏ها همانا، دست شستن از هوای نفس و داشتن ورع و تقوا می‏باشد. امام معتقد است که اگر بخواهیم انسان باشیم و ارزش انسانی داشته باشیم باید دست از هوای نفس برداریم «شما هم اگر بخواهید انسان باشید، ارزش انسانی داشته باشید، برای شکم نباشد، برای شرف باشد، کارهایتان برای انسانیت باشد، برای خدا باشد. اگر بخواهید که کارهایتان برای خدا باشد، به نتیجه برسد، باید دست از هواهای نفسانی بردارید»۳۱
این شش موارد، از نظر حضرت امام، از مهمترین مواردی است که باعث حفظ ارزشهای اسلامی و انقلابی ما خواهد شد، زیرا، انسان با توجه به این موارد است که سعی می‏کند، کارهایش بر مبناء ارزشهای الهی باشد و اگر کاری بر مبناء ارزش وحی باشد، آن کار ارزشمند خواهد بود و باعث حاکمیت ارزش‏های الهی در جامعه خواهد شد.
● خلاصه و فرجام سخن
در تعریف ارزش همانطوری که گفتیم «شکلی از تجلی روابط اخلاقی در جامعه، آیا معیارهای مشترک فرهنگی در یک جامعه که به موجب آنها، قدر و اهمیت اخلاقی یا زیباشناختی یا نظری و عقلی چیزهایی که موضوع آرزو یا نیاز و یا برداشتهای افرادند، تعیین و سنجیده می‏شود. به طور کلی، ارزشها بیانگر آنچه خوب، پسندیده و درست، یا بد، ناپسند و نادرست در هر فرهنگ است» گفته می‏شود.۳۲
از مشخصات ارزشها می‏توان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱) وفاق اجتماعی بر سر ارزش‏ها وجود دارد.
۲) به همراه عواطفند.
۳) به قضاوت شخصی افراد بستگی ندارند.
۴) می‏توان ارزشها را مفهوم سازی کرد.
از طرف دیگر چون ارزش‏ها، عام و انتزاعی هستند، آنها را می‏توان به صورتهای گوناگون طبقه‏بندی نمود و به اقسامی همچون، ارزش‏های دینی، اخلاقی، حقوقی، فرهنگی و... تقسیم‏بندی کرد. و این اولاً حاکی از اهمیّت ارزش در جوامع انسانی است، چرا که این ارزشهای جامعه است که شکل و نوع روابط میان افراد در جامعه را مشخص می‏کند. ثانیا مبناء همه این ارزشها را می‏توان به دو دسته تقسیم نمود :
▪ ارزش های الهی
▪ ارزشهای مادی.
به عبارت دیگر ریشه تمام ارزش‏های موجود در جوامع بر این دو اصل (ارزش الهی ـ ارزش مادی)، استوار است.
بر همین اساس است که حضرت امام(ره) ارزشها را به ارزش‏های الهی و شیطانی (مادی) طبقه‏بندی می‏نماید. و معتقد است که مبناء ارزشها در زمان طاغوت براساس ارزشهای مادی بودند ولی ارزشهای انقلاب اسلامی، براساس ارزشهای الهی می‏باشد. و اگر ارزشها براساس امور مادی استوار باشد، عیب بزرگ این ارزش‏ها این است که مبدا ارزش از خود ارزش بالاتر خواهد بود. و اگر زمانی «اسب» مبدأ ارزش یک انسان شد آن حیوان ارزشش از انسان بیشتر خواهد بود و این یعنی تنزُل ارزش انسانی از حیوان.
از نظر حضرت امام(ره) آنچه ارزش است، ارزشهای الهی است که راه به سوی انبیاء و ائمّه دارد. و همواره انبیاء؛ ایمان، تقوا علم و مکارم اخلاق و همینطور هر آنچه که منشأ آن، نشأت گرفته از وحی و خداوند باشد را از اصول ارزشی اسلام می‏دانند.
از طرفی، حضرت امام(ره) معتقد است که حفظ ارزشها مشکل است و بدون تحمل سختیها، احیاء و حفظ ارزش‏های اسلامی غیر ممکن است. و باید به راههای ذیل برای حفظ ارزش‏ها تمسک جست؛ این راهها که عبارتند از:
۱) امر به معروف و نهی از منکر که به صورت نظارت همگانی عمل می‏کند.
۲) تمسک به روحانیت؛ که مقصود حضرت امام(ره) از روحانیت، آن دسته از علمای پاک و متعهد و مبارز است.
۳) دوری جستن از تجمل گرایی و رفاه طلبی.
۴) ساده زیستی.
۵) بازگشت به خویشتن و همینطور دوری جستن از هوای نفس می‏باشد.
۱۴ . همان.
۱ . صانعی، پرویز، جامعه شناسی ارزشها، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۲، ص۲.
۱۲ . صحیفه نور، ج۱۷، ص۱۲۷.
۱۰ . سیری در ادیشه‏های دفاعی امام خمینی(ره) ج۲، مجموع مقالات، تهران، انتشارات نیروهای مسلح، ۱۳۷۷، ص۲۲۵.
۱۷ . همان، ص۱۲۸.
۱۶ . همان، ج۱۳، ص۱۳۲.
۱۹ . همان.
۱۱ . همان، ص۲۲۴.
۱۸ . همان.
۱۳ . همان.
۱۵ . همان، ص۱۲۸.
۲۹ . همان، ج۱۸، ص۱۶۱.
۲۲ . صحیفه نور، ج۹، ص۱۹۵.
۲۸ . صحیفه نور، ج۱۹،ص۱۱.
۲۴ . حج، مجموعه سخنان و پیامهای امام خمینی(ره)، ج۲، ص۱۷۲.
۲۱ . فرهنگ علوم سیاسی، تهران، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، بهار ۱۳۷۵، ص۳۹۱.
۲۷ . همان.
۲۵ . همان، ص۱۷۱.
۲۴ . حج، مجموعه سخنان و پیامهای امام خمینی(ره)، ج۲، ص۱۷۲.
۲ . نیک گوهر، عبدالحسین، مبانی جامعه شناسی، بی‏جا، رایزن، ۱۳۶۹، ص۲۸۰.
۲۰ . همان، ص۲۲۹.
۲۶ . همان، ص۱۶۲.
۲۳ . همان، ج۱۳، ص۲۴۴.
۳۱ . همان، ج۱۸، ص۱۶۱.
۳۲ . همان، ج۱۹، ص۲۷۳.
۳۳ . فرهنگ علوم سیاسی، همان، ص۴۱۱.
۳ . ترنر، جاناتان اچ، مفاهیم و کاربرهای جامعه شناس، ترجمه فولادی و بختیاری، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ص۸۰.
۳۰ . همان.
۴ . همان، ص۴۱۸.
۵ . همان، ص۸۰.
۵ . همان، ص۸۰.
۷ . ترنر، جاناتان اچ، همان، ص۴۱۸.
۸ . نیک گوهر، عبدالحسین، همان، ص۲۸۲.
۹ . صحیفه نور، ج۵، ص۲۸۷.
منابع:
۳ . ترنر، جاناتان اچ، مفاهیم و کاربرهای جامعه شناسی، ترجمه فولادی و بختیاری، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) .
نیک گوهر، عبدالحسین، مبانی جامعه شناسی، بی‏جا، رایزن، ۱۳۶۹
. صانعی، پرویز، جامعه شناسی ارزشها، تهران، گنج دانش، ۱۳۷۲
. سیری در اندیشه‏های دفاعی امام خمینی(ره) ج۲، مجموع مقالات، تهران، انتشارات نیروهای مسلح، ۱۳۷۷
. فرهنگ علوم سیاسی، تهران، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، بهار ۱۳۷۵
منبع : طوبی