چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

جمهوری های چک و اسلواک


پیوستن اسلواک ها به این جمهوری در نتیجه بیانیه مارتین (شهری در مزکز اسلواک) بود. اساس این جمهوری توسط توماش گاریک ماساریک، ادوارد بنش و میلان راستیسلار و شتفانیک که در تبعید بودند و در راه استقلال چک ها و اسلواک ها مبارزه می کردند، بنا نهاده شد. این مبارزه در قالب مشترک و در نتیجه توافقنامه های کلولند در سال ۱۹۱۵ و پیترزبورگ در سال ۱۹۱۸ بود. در این مبارزات ساکنین مناطق مختلف این دو جمهوری از قبیل چک ها، مورادیائی ها، سلزیائی ها، اسلواک ها و اهالی منطقه کارپات در بخش اسلواک شرکت داشتند. در نتیجه کثرت اقوام مختلف یک نظام دموکراسی با احزاب سیاسی متعدد به وجود آمد، اما این سیستم نتوانست مشکلات اجتماعی و ملیتی میان دو ملت چک و اسلواک و ملیت های آلمانی، مجاری، روسی، اوکراینی، لهستانی که در این نقطه از اروپا زندگی می کردند و همچنین بحران اقتصادی وقت چکسلواکی را حل نماید. از همین زمان موقعیت اسلواک ها هم در قالب چکسلواکی از نظر ایشان نامشخص و حل نشده باقی ماند که به ایجاد نهضت ها در راه حفظ هویت اسلواک ها و استقلال آنها منجر شد. در زمینه سیاست خارجی این جمهوری به فرانسه گرایش داشت و همراه با یوگسلاوی و رومانی قراردادی را که به نام «قرارداد کوچک» به امضا رساندند. پس از روی کار آمدن فاشیسم در آلمان در سال ۱۹۳۵، جمهوری چکسلواکی «موافقتنامه اتحاد» با شوروی سابق به امضا رساند. اما تمامیت ارضی آن حفظ نگردید و بر اساس موافقتنامه مونیخ ناگزیر شد که از مناطق مرزی تحت سکونت اقلیت آلمانی به نفع آلمان عقب نشینی کند و بر اساس دادگاه حکمیت وین مناطق جنوب اسلواک را به نفع مجارستان، واگذار نماید. در نتیجه پیشروی هیتلر در اوایل جنگ جهانی دوم چکسلواکی به اشغال هیتلر درآمد که در نتیجه آن در تاریخ ۱۴/۳/۱۹۳۹ تشکیل کشور اسلواک با یک حکومت دست نشانده هیتلری اعلام گردید و روز بعد با الحاق سرزمین چک به خاک آلمان حکمرانی از سوی هیتلر در آنجا منصوب شد. در بین سالهای ۱۹۴۵ ۱۹۳۹ شورش ها و نهضت های داخلی و خارجی از جمله در پاریس، لندن، مسکو به وجود آمد و دولتی هم در تبعید به ریاست ادوارد بنش در لندن تشکیل شد. عدم موافقت با حضور اسلواک در جنگ در جناح آلمان و مخالفت علیه رژیم حاکم بر کشور اسلواک، به قیام ملی مردم اسلواک و اعلام تشکیل جمهوری چکسلواکی در مناطق قیام کرده منجر گشت. اما تأسیس مجدد کشور چکسلواکی به صورت کامل پس از آزادی در سال ۱۹۴۵ بود.
دوره بعدی تاریخ چکسلواکی سال های بین ۱۹۴۸ ۱۹۴۵ بود که برای ساخت کشور بر پایه اصول و ارزش های دموکراتیک تلاش می شد. در فوریه ۱۹۴۸ قدرت در چکسلواکی به دست کمونیست ها افتاد که تا سال ۱۹۸۹ یک سیستم سیاسی توتالیتی وابسته به شوروی بر چکسلواکی تحمیل کردند. احزاب سیاسی غیرکمونیست در گروه واحدی تحت عنوان «جبهه ملی» متحد شده و برای انجام اصلاحات در چکسلواکی تلاش نمودند. در درون حزب کمونیست نیز تلاش هایی برایاصلاحات توسط برخی افراد صورت می گرفت اما تلاش ها برای اصلاحات در جامعه چکسلواکی توسط نیروهای داخلی حزب کمونیست چکسلواکی به حادثه بهار پراگ و اشغال چکسلواکی توسط پیمان ورشو در سال ۱۹۶۸ ختم شد و چکسلواکی وارد مرحله جدیدی از وابستگی عمیق تر به شوروی شد.
در سال ۱۹۶۸ قانون نظام فدرال چک اسلواکی به تصویب رسید که از دو جمهوری چک و اسلواک تشکیل شده بود. نظام کمونیستی تا سال ۱۹۸۹ بر چکسلواکی حاکمیت داشت تا اینکه در نتیجه تحولات شوروی سابق و فضای باز سیاسی ایجاد شده ناشی از سیاست های گورباچف، انقلاب منفعلی چندین ساعته ای در چکسلواکی به وجود آمد و رژیم کمونیستی به آرامی و بدون خشونت کنار رفت و در نوامبر ۱۹۸۹ یک نظام غیرکمونیست و دارای نگاه به غرب و نظام سرمایه داری در چکسلواکی به وجود آمد. از نظام جدید به عنوان دموکراتیک یاد شده است و اولین گام آن در راستای راضی نگاه داشتن هر دو ملت چک و اسلواک و خصوصاً اسلواک ها، تصویب قانون نظام فدرال چک اسلواک در سال ۱۹۹۰ بود. اولین انتخابات آزاد این کشور نیز در همین سال برگزار شد. یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در نظام جدید تعریف دقیق و معینی از نظم و ترتیبات سیاسی و کشوری چکسلواکی بود که این مذاکرات ثمری در پی نداشت و به دلیل اختلاف در این زمینه نمایندگان چک و اسلواک (مچیار و کلاوس نخست وزیران وقت جمهوری اسلواک و چک) توافق کردند که به صورت آرام چکسلواکی به دو کشور چک و اسلواک تقسیم شود. مجلس فدرال چکسلواکی هم با مصوبه مورخ ۲۵/۱۱/۱۹۲۹ بر این تصمیم و تأسیس دو کشور چک و اسلواک از اول ژانویه ۱۹۹۳ صحه گذاشت که عملاً با این قانون کشور چکسلواکی از نقشه دنیا حذف شد و دو کشور جدید تحت نام های جمهوری چک و جمهوری اسلواک به وجود آمدند.
جدیدترین دوره تاریخی این جمهوری از این زمان به بعد رقم خورد. زیرا از یک سو با خروج از یوغ و بند استعمار شوروی سابق فضای باز سیاسی جدیدی در این دو جمهوری به وجود آمد که به معنای پایان وابستگی به استعمار شرق و از طرفی هم به معنای آغاز گرایش به سوی بازار آزاد و سرمایه داری و کلاً ورود به اردوگاه غرب است. این دو کشور در دوره جدید از تاریخ خود برای گریز از خلاء امنیتی به وجود آمده و با توجه به سوابق تاریخی و شرایط موجود جهانی، خود را ناگزیر از قرار دادن در زیر چتر حمایتی قدرت های بزرگ دیدند و بر همین اساس به تدوین سیاست خارجی و استراتژی بلندمدت خود پرداختند. در نتیجه این سیاست روند همگرایی این دو کشور با ساختارهای غربی و به ویژه ناتو و اتحادیه اروپا بلافاصله آغاز شد و طی یک پروسه تقریباً ۱۰ ساله این روند به شدت دنبال گشت تا اینکه جمهوری چک در سال ۱۹۹۹ و اسلواک در آوریل ۲۰۰۴ به عضویت ناتو و همزمان در اوال ماه می ۲۰۰۴ به همراه ۸ کشور دیگر اروپای شرقی به عضویت اتحادیه اروپا درآمدند. کشورهای اروپای شرقی سابق عضویت خود را در ساختارهای غربی به ویژه ناتو را مدیون حمایت های آمریکا می دانند که همین امر باعث شده تا این کشورها در اتحاد با آمریکا و هم پیمانی با این کشور رقیبی برای اتحادیه اروپا قرار دهند که حمایت آنها از سیاست های آمریکا در حمله به عراق و افغانستان در مقابل سیاست های اتحادیه اروپا در همین راستا است.
منبع : روزنامه همشهری