پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
پسر ایران از مادرش بیاطلاع است
تاریخ نشر : ۸۴۰۵۱۵
تیراژ : ۱۱۰۰
تعداد صفحه : ۱۷۰
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۳۴۱-۴۰۶-X
رده دیویی : ۷۹۱.۴۳۷۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : تهران
نویسنده : رهنما - فریدون
در آغاز، سال شمار زندگی 'فریدون رهنما' درج شده است، در ادامه، مقدمهای از 'فریده رهنما' دربارهی آثار و شخصیت فریدون رهنما، آورده شده است. متن فیلمنامهی 'پسر ایران از مادرش بیاطلاع' است، سومین بخش کتاب است. مندرجات و عناوین بعدی کتاب از این قرار است: 'عکسهای فیلم'، 'شناسنامهی فیلم'، 'از یادداشتهای فریدون رهنما'، 'از گفت و گوی فریدون رهنما و نصیبی دربارهی فیلم'، 'عکسهای فریدون رهنما'، 'مصاحبه با لانگلوا (همکار و دوست فریدون رهنما)'،' سخنی دربارهی 'پسر ایران از مادر بی اطلاع است': یوسف اسحق پور'، 'گفت و گو با پوران گلفام'، 'و او را چه به تاریکی: فوزیه مجد' و 'معرفی کتاب و نویسنده به زبان فرانسه'. در بخشی از کتاب درباره مضمون فیلم 'یوسف اسحقپور' آمده است: 'در این فیلم اخیر، تاریخ بینهایت نزدیک و بسیار دور شده است: نزدیک از آن جهت که پرسشی دربارهی آن، مستقیما مستلزم پرسشی دربارهی زمان حال است. از همین رو، در حالی که صدایی از خود میپرسد چه اتفاقی افتاده، فیلم با عکسهایی از ایران امروز آغاز میشود نه با اشیای تاریخی. دور، از آن جهت که گذشتهی تاریخی وجود ندارد مگر به صورت بازماندههایی در موزه. دوربین، بعد از عنوان، نگاهی به اشیاء موزه میاندازد. نگاهی پرسنده، مبهم و جوینده بیآن که دقیقا بنداند جویای چیست؛ نگاهی تقریبا بدون دیدن زیرا جویای چیزی است که باید اصیلترین میراث او باشد. دوربین در برابر مجسمهای سخت موقر، مجمسهی بدون دست یک پارتی، درنگ میکند... شخصیت اصلی فیلم آن که به مجسمه نگاه میکند، آن که در تمام طول فیلم مینویسد، میکوشد تا نمایشنامهای درباره پارتها اجرا کند. کوشش او ـ همان گونه که در فیلم، بیماری تاریخ نامیده میشود ـ برای این که گذشته را به زندگی بازگرداند تا دریچهای باشد برای پرسشها، به همان مشکلاتی برمیخورد که قهرمان نمایشنامه در عمل تاریخیاش دارد. بدین ترتیب نمایش کردن تاریخ، با هدف خاصی که دارد، دچار همان مسائلی است که بر صحنهی نمایش داده میشود: این مخالفت مداوم نسبت به کار کارگردان کم کم به بازیگران گروه نیز سرایت میکند. در این تناوب میان صحنه و زندگی روزمره، موضوع بر سر پیوند واقعیتهای روزمره و اصل عمل، و یگانگی آنهاست. بدین ترتیب است که هر عملی، در هر مرتبهای، مبارزهای است بیگذشت، مبارزهای که تنها در صورت پای بندی به اصول به نتیجه میرسد، مبارزهای که با تامل در بنیادها و هدفهای خود، بارور میشود. مثل قهرمان نمایشنامه و در سختترین لحظهی تنهایی، آنگاه که همه رهایش کردهاند، و او فقط با نجاری پیر میتواند هم صحبت باشد....'.
تیراژ : ۱۱۰۰
تعداد صفحه : ۱۷۰
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۳۴۱-۴۰۶-X
رده دیویی : ۷۹۱.۴۳۷۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : تهران
نویسنده : رهنما - فریدون
در آغاز، سال شمار زندگی 'فریدون رهنما' درج شده است، در ادامه، مقدمهای از 'فریده رهنما' دربارهی آثار و شخصیت فریدون رهنما، آورده شده است. متن فیلمنامهی 'پسر ایران از مادرش بیاطلاع' است، سومین بخش کتاب است. مندرجات و عناوین بعدی کتاب از این قرار است: 'عکسهای فیلم'، 'شناسنامهی فیلم'، 'از یادداشتهای فریدون رهنما'، 'از گفت و گوی فریدون رهنما و نصیبی دربارهی فیلم'، 'عکسهای فریدون رهنما'، 'مصاحبه با لانگلوا (همکار و دوست فریدون رهنما)'،' سخنی دربارهی 'پسر ایران از مادر بی اطلاع است': یوسف اسحق پور'، 'گفت و گو با پوران گلفام'، 'و او را چه به تاریکی: فوزیه مجد' و 'معرفی کتاب و نویسنده به زبان فرانسه'. در بخشی از کتاب درباره مضمون فیلم 'یوسف اسحقپور' آمده است: 'در این فیلم اخیر، تاریخ بینهایت نزدیک و بسیار دور شده است: نزدیک از آن جهت که پرسشی دربارهی آن، مستقیما مستلزم پرسشی دربارهی زمان حال است. از همین رو، در حالی که صدایی از خود میپرسد چه اتفاقی افتاده، فیلم با عکسهایی از ایران امروز آغاز میشود نه با اشیای تاریخی. دور، از آن جهت که گذشتهی تاریخی وجود ندارد مگر به صورت بازماندههایی در موزه. دوربین، بعد از عنوان، نگاهی به اشیاء موزه میاندازد. نگاهی پرسنده، مبهم و جوینده بیآن که دقیقا بنداند جویای چیست؛ نگاهی تقریبا بدون دیدن زیرا جویای چیزی است که باید اصیلترین میراث او باشد. دوربین در برابر مجسمهای سخت موقر، مجمسهی بدون دست یک پارتی، درنگ میکند... شخصیت اصلی فیلم آن که به مجسمه نگاه میکند، آن که در تمام طول فیلم مینویسد، میکوشد تا نمایشنامهای درباره پارتها اجرا کند. کوشش او ـ همان گونه که در فیلم، بیماری تاریخ نامیده میشود ـ برای این که گذشته را به زندگی بازگرداند تا دریچهای باشد برای پرسشها، به همان مشکلاتی برمیخورد که قهرمان نمایشنامه در عمل تاریخیاش دارد. بدین ترتیب نمایش کردن تاریخ، با هدف خاصی که دارد، دچار همان مسائلی است که بر صحنهی نمایش داده میشود: این مخالفت مداوم نسبت به کار کارگردان کم کم به بازیگران گروه نیز سرایت میکند. در این تناوب میان صحنه و زندگی روزمره، موضوع بر سر پیوند واقعیتهای روزمره و اصل عمل، و یگانگی آنهاست. بدین ترتیب است که هر عملی، در هر مرتبهای، مبارزهای است بیگذشت، مبارزهای که تنها در صورت پای بندی به اصول به نتیجه میرسد، مبارزهای که با تامل در بنیادها و هدفهای خود، بارور میشود. مثل قهرمان نمایشنامه و در سختترین لحظهی تنهایی، آنگاه که همه رهایش کردهاند، و او فقط با نجاری پیر میتواند هم صحبت باشد....'.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست