دوشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۳ / 9 December, 2024
مجله ویستا

وضعیت یادگیری کارورزان در بخش زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان


وضعیت یادگیری کارورزان در بخش زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
● مقدمه
هدف از تربیت پزشك عمومی در نظام خدمات بهداشتی كشور، دریافت موارد ارجاعی از سوی خانواده‌ها، خانه‌های بهداشت و پایگاه‌های بهداشتی می‌باشد. بنابراین, پزشك باید قادر به تشخیص موارد اورژانسی (فوریت‌ها) و سرپایی و اداره‌كردن (Manage ) و درمان آنها در حد امكانات باشد(۱).
لزوم برخورداری سلامت زنان و بهداشت باروری كه از مسائل مهم سلامت و توسعه در جوامع می‌باشد و همچنین مدیریت مسائل و بیماری‌های مربوط به زنان كه شامل شایعترین و اضطراری‌ترین مشكلات سلامت آنان می‌باشد، ایجاب می‌كند كه پزشكان از تبحر كافی برای اقدامات اولیه درمانی برخوردار باشند. برخی از این مشكلات مربوط به بارداری بوده و بنابراین, سلامت دو نفر در معرض خطر است و این خطرات در مناطق محروم و دور افتاده كه دسترسی به پزشك متخصص و امكانات درمانی كافی، به راحتی میسر نیست، بیشتر حائز اهمیت می‌باشد. این مشكلات لزوم حضور بیشتر پزشكان عمومی با دانش و مهارت مطلوب را به منظور مراقبت از زنان باردار خصوصاً در مواقعی كه فرصت و امكانات كافی برای دسترسی به متخصصین فراهم نیست، بیش از پیش نمایان می‌سازد(۲).
از سوی دیگر, با گسترش نظام شبكه بهداشتی و درمانی كشور و نقش پزشك در این نظام، ایجاب می‌‌كند كه پزشكان توانایی لازم را برای خدمت به این بیماران داشته باشند. در حالی كه مشاهدات در سالیان اخیر خصوصاً در مورد توانمندی پزشكان در بخش زنان و زایمان در حد انتظار نبوده است, افزایش پذیرش دانشجو و عدم مراجعه بیماران بخش‌های زنان و زایمان به بیمارستان‌های آموزشی از علل آن می‌باشد(۳).
گزارشات حاكی از آن است كه به علت صدور آیین‌نامه‌ انطباق امور پزشكی با موازین شرع مقدس اسلام, كه حضور كارورزان مرد را در برخی از قسمت‌های بیمارستان‌ها و زایشگاه‌ها ممنوع كرده است (اتاق درد، درمانگاه‌ها و...)، این افراد از برخی از آموزش‌هایی كه در دوره آموزشی خود بدان نیاز دارند، محروم هستند(۴). در مناطقی كه به علت وجود مسائل فرهنگی و تعصبات قومی و همچنین كمبود پزشك (مانند استان سیستان و بلوچستان)، زنان حتی برای بیماری‌های معمولی و سرپایی خود نیز حاضر به ویزیت توسط پزشك مرد نیستند، شكل دیگری به خود گرفته و مسؤولان را در ممانعت از حضور كارورزان مرد در بخش‌های مختلف آموزشی كه زنان با آن سر و كار بیش‌تری دارند، ترغیب می‌كند.
از سوی دیگر, كارورزان زن از آموزش‌های نسبتاً مناسبی كه باید از آن بهره‌مند باشند برخوردارند، در حالی كه بسیاری از این كارورزان, به دلایل گوناگون, كمتر حاضر به خدمت در مناطق محروم و دورافتاده هستند. بنابراین, زنان مناطق محروم و با خصوصیات فرهنگی خاص غالباً از سرویس‌دهی زنان پزشك محروم بوده و مجبور به قبول خدمات از سوی مردان پزشكی هستند كه آموزش‌ها و تجربیات آنان طی دوره سرپایی و بیماری‌های زنان و زایمان مناسب نبوده و به مراتب كمتر از پزشكان زن می‌باشد.
علیرغم اینكه در گذشته كارورزان مرد فقط امكان حضور در بخش‌ها و اتاق عمل را داشتند، در حال حاضر, در دانشگاه علوم پزشكی زاهدان, كلیه كارورزان زن و مرد با حضور در بخش آموزش پزشكی جامعه‌نگر با بیماری‌های شایع زنان آشنا می‌شوند. اما كارورزان مرد حق معاینه ژنیكولوژی بیماران را ندارند. در درمانگاه‌ها، اتاق درد كارورزان زن حاضرند ولی كارورزان مرد حضور ندارند در حالی كه می‌توانند در اتاق عمل، در بخش‌های زنان و مامایی حضور یابند. همچنین امكان حضور كارورزان مرد و زن، در گزارش صبحگاهی، كنفرانس، كلاس درس، و راندهای بالینی ((Grand Round فراهم می‌باشد. علیرغم یكسان بودن آموزش مردان و زنان كارورز، مردان كارورز زایمان‌های محدودتری را می‌بینند و بطور كلی در اموری كه به دیدن ارتباط پیدا می‌كند، از زنان كارورز مهارت كمتری دارند، این مطلب در مورد توانایی اداره‌‌كردن بیماری‌ها و اورژانس‌های شایع زنان نیز صحت دارد.
مشكل آموزش ناكافی كارورزان خصوصاً كارورزان مرد در بخش‌های زنان و زایمان, در غالب دانشگاه‌های علوم پزشكی كشور وجود داشته و منحصر به علوم پزشكی زاهدان نیست. مطالعه‌ای نشان داد كه مهارت‌های كارورزان مرد در غالب بیماری‌ها و اورژانس‌های شایع زنان و زایمان به مراتب كمتر از كارورزان زن بوده است(۵). در تحقیق دیگری در دانشگاه علوم پزشكی اصفهان نشان داده شده است كه ۹۳ درصد كارورزان مرد مخالف محدودیت كارورزی خود در بخش زنان و زایمان بوده, به علاوه, اكثریت كارورزان مرد مخالف محدودیت فراگیری مهارت‌های عملی در تشخیص و درمان بیماریهای زنان و مامایی بوده‌اند(۶). مطالعه دیگری نشان داد كه توانمندی كارورزان برای اداره اورژانس‌های حاملگی و مراقبت‌های بارداری مطلوب نبوده است(۷). مطالعه‌ای در تبریز نشان داد كمترین توانایی مربوط به اداره خونریزی‌های نامرتب رحمی، اورژانس‌های حاملگی و مراقبت‌های دوران بارداری بوده است. محقق در پایان نتیجه گرفته است كه باید به آموزش بیماری‌های شایع سرپایی و بخصوص اورژانس‌های زنان و همچنین مراقبت‌های دوران بارداری بیشتر پرداخته شود(۷).
با توجه به گستردگی بیماری‌های زنان و لزوم توانایی پزشكان در دادن خدمات به زنان جامعه در مراكز بهداشتی و مطب‌ها، لازم‌ است كه از وضعیت آموزش‌ كارورزان درباره بیماری‌ها و اورژانس‌ها اطلاعات جامعی داشت. به منظور شناخت بیشتر از هدف‌دار نمودن آموزش پزشكی بر حسب نیازهای جامعه، این تحقیق به منظور تعیین وضعیت یادگیری كارورزان بخش زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشكی زاهدان انجام شده است و هدف كاربردی آن معرفی نواقص این آموزش‌ها و ارائه راه‌ حل‌های مناسب برای بهبود ارتقای كیفیت آموزش در این بخش می‌باشد.
● روش‌ها
مطالعه‌ای پیمایشی بر روی كلیه كارورزان (۳۰ مرد و ۴۰ زن) سال تحصیلی ۸۱-۸۰ دانشگاه علوم پزشكی زاهدان كه بخش زنان و زایمان خود را در زایشگاه قدس زاهدان گذرانده‌اند، در شهریور ماه ۱۳۸۱ انجام شد.
روش جمع‌آوری اطلاعات, پرسشنامه‌ای بود كه در آن بر اساس اهداف آموزشی بخش زنان و زایمان مصوب شورای عالی برنامه‌ریزی، سؤالات مختلفی درباره انواع اورژانس‌ها و بیماری‌های شایع زنان و زایمان، ارائه شده بود كه توسط كلیه كارورزان تكمیل گردید. در این پرسشنامه از شاخص‌های مختلف برای بررسی فرایند یادگیری آنان برای هر یك از اورژانس‌ها و بیماری‌های شایع زنان استفاده شده است. این شاخص‌ها عبارت از: مطالعه كردن, دیدن, شنیدن (بحث در كلاس, بحث بر بالین), سابقه اداره‌كردن (زیر نظر اساتید و دستیاران, بطور شخصی), توانایی اداره‌كردن (مناسب شامل رده‌های خوب و عالی و نامناسب شامل رده‌های متوسط و ضعیف) بودند.
اورژانس‌های شایع زنان و زایمان شامل: افزایش فشار خون حاملگی، خونریزی‌های سه ماهه سوم، سقط جنین، آبستنی نابجا، زایمان طبیعی و كنترل آن, و بیماری‌های شایع زنان و زایمان شامل: تشخیص حاملگی، مراقبت‌های زمان حاملگی، عفونت ادراری در حاملگی، عفونت بعد از زایمان، خون‌ریزی بعد از زایمان، خون‌ریزی‌های غیر طبیعی رحمی، بیماری‌های رحم و سرویكس، بیماری‌های واژن، بیماری‌های تخمدان، یائسگی و عوارض حاصل از آن و تنظیم خانواده بود.روایی پرسشنامه براساس اعتبار محتوا و با استفاده از نظرخواهی از متخصصین گروه زنان و زایمان دانشگاه تأیید شد و پایایی آن نیز قبلاً در مطالعه دیگری تأیید شده بود(۵).
به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها, برای هر یك از شاخص‌های یادگیری، میانگین فراوانی كارورزان در كلیه بیماری‌های اورژانس و شایع زنان و زایمان در نظر گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل توانایی اداره‌كردن مناسب (خوب و عالی) بیماران, میانگین فراوانی كارورزان در هر بیماری بطور مجزا مد نظر قرار گرفت. به علاوههٔ در تجزیه و تحلیل شاخص‌های یادگیری بر حسب توانایی اداره‌كردن بیمار, موارد انتخاب كارورزان برای ۱۶ نوع بیماری اورژانس و شایع و در مجموع ۱۱۲۰ مورد (۱۱۲۰=۱۶ بیماری×۷۰ كارورز) مد نظر بوده است.روش‌های آماری مورد استفاده توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار فراوانی‌ها بوده و برای مقایسه فراوانی‌ها از آزمون مجذور كای‌ در نرم افزار SPSS استفاده شده است.
● نتایج
میانگین و انحراف معیار فراوانی شاخص‌های مختلف یادگیری در مورد اورژانس‌های شایع زنان و زایمان در كارورزان زن و مرد دانشگاه علوم پزشكی زاهدان بیانگر آن بود كه در شاخص‌های یادگیری دیدن، بحث بر بالین، اداره‌كردن زیر نظر اساتید و دستیاران، اداره‌كردن شخصی، و بالاخره, توانایی اداره‌كردن بیمار, وضعیت آموزشی كارورزان زن بهتر بوده است در حالی كه در موارد بحث در كلاس و مطالعه‌كردن, فراوانی‌ها نزدیك به یكدیگر است. بطور كلی میانگین فراوانی‌های توانایی اداره‌كردن مناسب در اورژانس‌های شایع زنان و زایمان در كارورزان مرد, ۱۲ درصد و در كارورزان زن, ۵/۷۰ درصد بوده است. این در حالی است كه این شاخص در بیماری‌های شایع زنان و زایمان برای كارورزان مرد و زن به ترتیب ۲/۱۴ و ۳/۵۹ درصد بوده كه بیانگر توانایی اداره بهتر بیمار توسط كارورزان زن است.
میانگین فراوانی توانایی اداره‌كردن مناسب اورژانس‌ها و بیماری‌های شایع زنان و زایمان در كارورزان زن و مرد دانشگاه علوم پزشكی زاهدان در سال ۸۱-۱۳۸۰ در جدول دو نشان داده شده است.یافته‌ها بیانگر آن بود كه در كلیه اورژانس‌های شایع زنان و زایمان, توانایی اداره‌كردن مناسب توسط كارورزان زن بهتر بوده است. با این حال, توانایی كارورزان زن در اداره‌كردن مناسب بیماران خون‌ریزی‌های سه ماهه سوم ۵/۶۲ درصد و در مورد آبستنی نابجا ۵۰ درصد بوده است كه لزوم افزایش كیفیت آموزش در این موارد را می‌رساند.قابل توجه است كه در مورد خون‌ریزی غیر طبیعی رحم, بیماری‌های رحم و سرویكس, بیماری‌های تخمدان و یائسگی و عوارض آن, توانایی اداره‌كردن مناسب برای كارورزان زن, میانگین فراوانی كمتر از ۵۰ درصد است كه نشانه مطلوب نبودن آموزش در این بیماری‌ها می‌باشد.
برای مقایسه فراوانی شاخص‌های یادگیری اورژانس‌های شایع زنان و زایمان در بین زنان و مردان كارورز, از آزمون مجذور كای استفاده شد. یافته‌ها نشان داد كه برخی شاخص‌های مختلف یادگیری اورژانس‌های زنان و زایمان در دو جنس كارورز متفاوت بوده است, از جمله, برای شاخص‌های دیدن, بحث بر بالین, اداره‌كردن زیر نظر اساتید و دستیاران, توانایی اداره‌كردن مناسب و نامناسب, آزمون آماری مجذور كای معنی‌دار و مقادیر P برای این موارد ۰۰۰/۰P= بوده است.
یافته‌ها نشان دادند كه در شاخص اداره‌كردن شخصی, مقدار P برای افزایش فشار خون, خون‌ریزی سه ماهه سوم و زایمان طبیعی و كنترل آن در حد ۰۰/۰P= معنی‌دار بوده است. سطح معنی‌دار بودن برای سقط جنین ۰۰۲۵/۰P= و برای آبستنی نابجا ۰۰۹۲/۰P= بود. در مورد شاخص معالعه‌كردن, مقدار P فقط برای اورژانس سفط جنین معنی‌دار بود (۰۴۴/۰P=) و در مورد شاخص بحث در كلاس مقدار P فقط برای اورژانس آبستنی نابجا معنی‌دار بوده است (۰۳/.P=).
سایر یافته‌های پژوهش نشان داد كه شاخص دیدن, بحث بر بالین و اداره‌كردن زیر نظر اساتید و دستیاران برای كلیه بیماری‌های شایع زنان و زایمان در دو جنس اختلاف معنی‌داری داشته است (۰۰۰/۰P=). برای شاخص مطالعه‌كردن بین بیماری‌ شایع عفونت اداری در حاملگی و جنس (۰۴۴/۰P=) و بین تنظیم خانواده و جنس (۰۰۹/۰P=) ارتباط موجود بوده است. بحث در كلاس در مورد بیماری‌های رحم و سرویكس در بین زنان و مردان كارورز اختلاف داشته است (۰۰۲/۰P=). توانایی اداره‌كردن شخصی بیماری‌های شایع زنان و زایمان در زمینه‌های تشخیص حاملگی، مراقبت‌های زمان حاملگی، عفونت ادراری در حاملگی، خونریزی بعد از زایمان و بیماری‌های واژن بین زنان و مردان كارورز اختلاف داشته است (۰۰۰/۰P=). همچنین توانایی اداره بیماری‌های شایع, عفونت بعد از زایمان
(۰۰۴/۰P=)، خونریزی غیر طبیعی رحم (۰۰۳/۰P=)، بیماری‌های رحم و سرویكس (۰۲۳/۰P=)، یائسگی و عوارض حاصل از آن (۰۰۲/۰P=) و تنظیم خانواده (۰۰۳/۰P=) در دو جنس اختلاف داشته در حالی كه اداره‌كردن شخصی بیمار, در بیماری‌های تخمدان در دو جنس اختلاف معنی‌داری نداشته است. توانایی اداره‌كردن مناسب بیماری‌های شایع زنان و مامایی در كلیه موارد بین دو جنس اختلاف داشته و مقدار P برای عفونت ادراری در حاملگی و بیماری‌های تخمدان به‌ ترتیب ۰۰۱/۰P= و ۰۴۴/۰P= و برای سایر بیماری‌های شایع (۰۰/۰P=) بوده است. فراوانی شاخص‌های یادگیری بر حسب توانایی اداره‌كردن كلیه بیماری‌های اورژانس و شایع زنان و زایمان در كارورزان دانشگاه علوم پزشكی زاهدان در جدول سه ارائه گردیده است و بیانگر آن است كه توانایی اداره‌كردن بیمار با اغلب شاخص‌های یادگیری در محیط بالینی ارتباط داشته است.
● بحث
بطور كلی نتایج نشان داد كه توانایی اداره‌كردن مناسب كارورزان زن و مرد با شاخص‌های یادگیری دیدن، بحث بر بالین، اداره‌كردن زیر نظر اساتید و دستیاران و اداره‌كردن شخصی ارتباط معنی‌دار داشته است و تنها موارد بحث در كلاس و مطالعه با توانایی اداره‌كردن بیماران رابطه نداشته است. بنابراین, كارورزانی كه بیماری‌ها و یا اورژانس‌های زنان و زایمان را دیده‌اند، در مورد این بیماری‌ها و اورژانس‌ها بحث بر بالین داشته و یا در زمینه اداره شخصی و یا زیر نظر اساتید و دستیاران این بیماری‌ها و اورژانس‌ها تجربه داشته‌اند، توانایی اداره‌كردن مناسب آنها بطور معنی‌داری بیشتر از كسانی است كه در این موارد تجربه كافی نداشته‌اند.
تفاوت فاحش بین مقدار شاخص‌های دیدن، بحث بر بالین، اداره‌كردن زیر نظر اساتید و دستیاران و اداره ‌كردن بطور شخصی و توانایی اداره‌كردن مناسب در كلیه اورژانس‌ها و بیماری‌های زنان و زایمان بین زنان و مردان كارورز وضع نامطلوبی را خصوصاً برای مردان كارورز نشان می‌دهد كه مؤید تحقیقات قبلی است(۵)، در حالی كه در شاخص‌های مطالعه‌كردن و بحث در كلاس تفاوت زیادی بین مردان و زنان كارورز موجود نیست. در برخی از اورژانس‌های زنان و زایمان نظیر حاملگی نابجا و خونریزی‌های سه ماهه سوم، حتی توانایی زنان كارورز نیز در حد متوسط می‌باشد كه با نتیجه مطالعه دیگری كه توانایی كارورزان را در اورژانس‌های حاملگی خصوصاً اداره خونریزی‌های نامرتب رحمی كم می‌داند(۷)، مطابقت دارد. مطالعه‌ای در اصفهان نشان داده در حال حاضر با وجود امكان حضور مردان كارورز در بخش‌ها و اتاق عمل (فقط به عنوان ناظر)، ۹۱ درصد این كارورزان مخالف حذف معاینه ژنیتال در دوره كارآموزی در اتاق زایمان هستند و ۳۱ درصد نیز اظهار داشته‌اند كه اصلاً معاینه ژنیتال انجام نمی‌شود. هفتاد و نه درصد مردان كارورز مخالف حذف معاینه ژنیتال در بخش زنان بوده و ۹۶ درصد مخالف منع كامل آن در درمانگاه هستند و ۳۷ درصد اظهار داشته‌اند كه اصلاً معاینه ژنیتال انجام نمی‌شود(۶).
با امكان حضور مردان كارورز در برخی از درمانگاه‌ها، حضور محدود در اتاق زایمان و حضور در بخش پزشكی جامعه‌نگر، شاخص یادگیری دیدن و همچنین توانایی اداره‌كردن زیر نظر اساتید و دستیاران و توانایی اداره‌كردن شخصی بیماری‌ها و اورژانس‌های زنان و زایمان در كارورزان مرد افزایش نسبی پیدا كرده است. اگر چه كماكان زنان كارورز در این موارد توانایی و مهارت بیشتری دارند كه علت آن حضور در درمانگاه‌های زنان، اتاق درد و حضور فعالتر در اتاق زایمان می‌باشد، اما در زمینه بحث بر بالین، مردان كارورز همسان با زنان كارورز مهارت دارند. مطالعه‌ای در تبریز نشان داد كه در آموزش سرپایی بخش زنان و زایمان، ۵/۵۴ درصد كارورزان توانایی خود را در اداره مراقبت‌های دوره بارداری متوسط، ۴۸ درصد توانایی خود در اداره مسمومیت‌های حاملگی را متوسط، ۴۰ درصد توانایی خود در اداره خونریزی‌های سه ماهه سوم را خوب و ۵/۵۱ درصد توانایی خود در اداره اورژانس‌های حاملگی را كم ذكر كرده‌اند(۷).
شاخص‌های دیدن، بحث بالینی، اداره‌كردن زیر نظر اساتید و دستیاران، توانایی اداره‌كردن شخصی, نقش مهم‌تری در یادگیری اورژانس‌های شایع زنان و زایمان نسبت به شاخص‌های مطالعه‌كردن و بحث در كلاس داشته است و كارورزانی كه از كلیه شاخص‌های یادگیری فوق و یا برخی از آنان استفاده‌ كرده‌اند, از توانایی بیشتری نسبت به سایر كارورزان برخوردار بوده‌اند. در مورد بیماری‌های شایع نیز شاخص‌های مطالعه و بحث در كلاس دارای اهمیت بسیار كمی بوده‌اند. محدودیت امكان فراگیری بعضی مهارتها برای كارورزان مرد باعث شده است كه توانایی آنان بسیار كمتر از زنان باشد.
به علاوه, در كارورزانی كه اورژانس‌های شایع را زیر نظر اساتید و دستیاران و یا بطور شخصی آموخته‌اند، بطور معنی‌داری از توانایی اداره‌كردن بهتری نسبت به كارورزانی كه این مهارت را نیاموخته‌اند، برخوردار بودند.مسأله ضعف آموزش در بخش‌های زنان در كشورهای غربی از جمله آمریكا نیز مطرح بوده است و رئیس انجمن زنان و مامایی آمریكا در سال ۱۹۹۵ ضمن قبول این ضعف اعلام نمود كه ۶۰ درصد اهداف دانشجویان این بخش را به سه دسته: باید یاد بگیرد, بهتر است یاد بگیرد و می‌تواند یاد بگیرد, تقسیم نموده و نقش اعضای هیأت علمی در افزایش كیفیت آموزش و نیاز به آموزش سیاست‌های كشور در مورد سلامت زنان تأكید نموده است(۸).
برای جبران ضعف آموزش در بخش زنان و مامایی, پیشنهادهای مختلفی از جمله استفاده بیشتر از مراكز سرپایی(۹)، افزودن بیمارستان‌های غیر‌آموزشی به فضای فیزیكی(۱۰)، فعال كردن اتاق پراتیك، بكار گیری لوازم سمعی و بصری و مشاركت فعالتر اعضای هیأت علمی(۵) توسط محققین مطرح شده است. به نظر می‌رسد كه بهترین راه حل برای افزایش كیفیت آموزش و جلوگیری از كاهش آن، تهیه الگویی باشد كه در آن برای هر كدام از شاخص‌های عنوان شده, حداقلی را ذكر كرده است و رعایت حصول این حداقل‌ها با نظارت گروهی از افراد زبده دانشگاه‌های علوم پزشكی میسر شود.
حضور مستمر كارورزان در فعالیت‌های آموزشی (گزارش صبحگاهی، كنفرانس‌ها، راند و...)، حضور فعال كارورزان مرد در بخش‌ها و گذاشتن كشیك شبانه و كلینیك‌های سرپایی برای آنها، ورود كارورزان مرد به اتاق زایمان (به صورت محدود و با اجازه و اطلاع بیماران)، استفاده از مولاژ و مشابه‌سازی‌های تصویری در قالب آزمایشگاه‌های مهارتی (Skill Lab) مشاركت فعالتر اعضای هیأت علمی و دستیاران در فعالیت‌های آموزشی خصوصاً برای آموزش كارورزان مرد، بكار‌گیری روش‌های تدریس نوین، از جمله روش‌های حل مشكل می‌تواند در بهبود وضعیت آموزش بالینی بیماریهای زنان و زایمان مؤثر واقع شود.
هر چند در ‌سال گذشته قدم‌های مثبتی در این جهات برداشته شده و از محدودیت‌های كارورزان مرد در ورود به اتاق زایمان و اتاق عمل و برخی از درمانگاه‌های زنان كاسته شده است، اما لزوم افزایش كیفیت آموزش كارورزان، حضور بیشتر كارورزان مرد را در كلیه قسمت‌ها از جمله اتاق زایمان و درمانگاه‌ها می‌طلبد كه باید در این مورد تصمیمات لازم اتخاذ گردد.
مسعود رودباری, مینو یغمایی, جلال ظریف هوشیار
منابع
۱. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی. آیین‌نامه دوره كارورزی پزشكی, هفتمین جلسه شورای عالی برنامه‌ریزی. ۱۳۶۴: ۸-۱۰.
۲. اكبری م‌ا. بررسی نحوه تغییر نظام آموزشی و ارائه خدمات بهداشتی- درمانی براساس نیازمندی‌های جامعه. طرح تحقیقاتی چاپ نشده. ۱۳۷۰.
۳. توكلی‌بزاز ج. مجموعه مقالات اولین كنگره سراسری انطباق امور پزشكی با موازین شرع مقدس. جلد ۲. تهران: تیمورزاده. ۱۳۷۷: ۶-۲۵.
۴. ظریف‌هوشیار ج. بررسی وضعیت آموزشی كارورزان در بخش زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی درمانی زاهدان در سال تحصیلی ۸۱-۱۳۸۰. پایان‌نامه دوره پزشكی عمومی. دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی درمانی زاهدان. ۱۳۸۱.
۵. شمس ب, زاینده م, جعفری ن. آموزش كارورزان زنان و مامایی رشته پزشكی را دریابیم. طب و تزكیه ۱۳۷۹؛ ۳۸: ۲۶-۳۱.
۶. احسان‌پور س. بررسی و نگرش میزان آگاهی دانشجویان پزشكی (كارورز) مرد از آیین‌نامه انطباق در بخش‌های زنان و مامایی اصفهان. مجموعه مقالات اولین كنگره سراسری انطباق امور پزشكی با موازین شرع مقدس.۱۳۷۷: ۲۵۳.
۷. فردی‌آذر ز, علیزاده م, سید‌‌‌حجازی م. بررسی نگرش كارورزان نسبت به آموزش سرپایی در بخش‌های زنان و مامایی دانشكده پزشكی تبریز. مجله ایرانی آموزش در علوم پزشكی ۱۳۸۱؛ ۷: ۹۷-۸.
۸. Rosenthal TC. One-two rural residency tracks in family practice. Fam Med ۱۹۹۸; ۳۰(۲): ۹۰-۳.
۹. Duggan PM, Mantall CD. Community-based learning in obstetrics for undergraduate medical students. Medical Education ۱۹۹۴; ۲۶۱: ۱۱۶-۱۹.
۱۰. Gunasekera PCC. Obstetric and gynecology in developing world. Br J of Obst Gyn ۱۹۹۶; ۱۰۳: ۱۱۷۱-۲.
دكتر مسعود رودباری (استادیار), گروه بهداشت عمومی, دانشكده بهداشت, دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی- درمانی استان سیستان و بلوچستان, میدان مشاهیر, زاهدان.
E-mail: mroudbari@yahoo.co.uk
منبع : مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی