جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
شادیها و غمهای ما ایرانیان
در جایی میانه ایران و غرب، در دبی، غلامحسین نامی را دیدار کردم. دیدارم با این نقاش ایرانی درست در شب حراج کریستی اتفاق افتاد، شبی که چند صباحی است برای هنر ایران سرنوشتساز شده است. شب ۳۰ اکتبر ۲۰۰۸، دبی برخلاف سالهای قبل هنوز گرم بود. ظاهرا تب رکود اقتصادی جهانی دامن این شهر را هم گرفته بود.علیرضا سمیعآذر اعتقاد داشت دبی در این موقع سال معمولا چنین گرم نمیشود به هر حال حراج کریستی با تمام تلخیها و شیرینیهایش پنجمین دوره خود را هم به پایان رساند و آثار هنرمندان ایران، در کنار آثار هنرمندان دیگر کشورهای منطقه، چکش حراج خورد. در روزهای قبل از حراج مطبوعات منطقه، تبلیغات وسیعی را راه انداخته بودند تا شانس آثار عربها را در حراج کریستی بالا قلمداد کنند. چکشها که بالا رفت و بر آثار هنری فرود آمد، تصورات را هم بههم زد. آثار عربها به هیچ وجه رشد چشمگیری در قیمت نداشت و قیمت آثار ایرانیها هم نسبت به دوره قبل دچار افت نسبی شده بود، هرچند جوانان ایرانی در شبهای دبی موفقتر از هنرمندان پیشکسوت بودند. دیدار و گفتوگوی ما با غلامحسین نامی هم در چنین شرایطی انجام شد، هم قبل از حراج با او به صحبت نشستیم و هم بعد از اتمام آن.
پایان حراجیهای مختلف معمولا توام با شادیها و غمهای فراوانی هستند. آیا این شادیها و غمها میتوانند معیاری برای توصیف هنر ما باشند.
به هر حال شادیها و غمها در زندگی بشر همیشه وجود داشتهاند. من میتوانم سوال شما را در زمینه نقاشی معاصر ایران اینطور جواب دهم که ما دارای تاریخ ۷۰ ساله نقاشی معاصر هستیم. ولی طی این ۷۰ سال نقاش ایرانی در عزلت و فقر و گرفتاری مالی زیست و خلق کرد. کسی هم از او نپرسید که چه میکنی؟ با کمال تاسف بهجای اینکه خود ما، حامی نقاش و هنرمندان باشیم و زندگی او را دریابیم و برای هنرش سرمایهگذاری کنیم، این حمایت را به دیگران واگذار کردیم. این امر قطعا سابقه تاریخی دارد. فرهنگ و هنر و تمدن ما را دیگران شناختهاند. بهجای اینکه خودمان روی این هنر تحقیق کنیم، امثال گیرشمن، پوپ و... این کار را انجام دادند. این بحثی هم که شما مطرح میکنید از همان مقوله است. به هر حال شانس آوردیم که نهادی چون <کریستی> به خاطر آشناییای که طی ۷، ۸ سال اخیر با هنر ایران پیدا کرد این حراجیها را در منطقه راه انداخت. من خودم از نزدیک شاهد بودم که در زمان مدیریت آقای سمیعآذر بر موزه هنرهای معاصر مسوولان این خانه حراج به تهران آمدند و با هنر ایران آشنا شدند و ارزشهای آن را درک کردند. همان زمان تصمیم داشتند به نحوی به هنر ایران بپردازند، اما تصمیم قطعی نداشتند که آثار هنری ایرانیها را وارد حراج کنند.
اما خوشبختانه ۳ سال پیش این اتفاق افتاد و آثار ایرانیها به حراج دبی وارد شد. خب ما میبینیم از همان ابتدا تا امروز که شاهد پنجمین حراج کریستی بودیم قیمت آثار ایرانیها رشد چشمگیری داشته است. جواب سوال شما به همین مساله برمیگردد. این افزایش قیمتها را باید شادی ایرانی به حساب آورد؟ این سوال دو بخش دارد؛ یکی اینکه بالارفتن قیمت آثار هنرمندان ایرانی در حراجها باید آنها را خوشحال کند یا نه؟ بخش دیگر سوال به این برمیگردد که اگر نتیجه حراج، موفق نبود ما باید غمگین شویم و نگران؟ نگاه شخصی من این است که در کل نسبت به اتفاقاتی که برای هنر ایران افتاده خوشحالم. به هر حال نقاش یا هنرمند، تولید میکند. در طول تاریخ، هنرمند تولید کرده است. در روزگاران قدیم معتقد بودند هنرمند باید دود چراغ بخورد و بدبختی و گرسنگی بکشد. ولی زمانه ما این نگرش را برنمیتابد. هنرمند نمیتواند در عزلت و بدبختی و گرفتاری زندگی کند و همچنان خلاق باقی بماند. این امکانپذیر نیست بنابراین من از مجموع اتفاقات خوشحالم و اینها را جزو شادیهای هنر معاصر ایران میدانم. همه ما باید شاد باشیم البته بعضیها انتقادهای غیرمنصفانهای بر زبان میآورند.
▪ نگاهتان به این انتقادها و ایرادها چیست؟
ـ خب ایرادها و انتقادها مختلف هستند. بخشی از آنها به مقوله اقتصاد هنر در داخل ایران برمیگردد. منتقدان بالا رفتن قیمتها در خارج عقیده دارند این افزایش قیمتها بر بازار داخل هم اثر میگذارد و مانع خرید آثار توسط مردم عادی میشود. من قبلا به این انتقاد جواب دادهام. گفتهام که ببینید، شما یک روزی یک قالی کرمان ۱۲ متری را ۲۰۰ هزار تومان میخریدید، امروز همان قالی ۴ میلیون تومان شده است. من که نیاز به قالی دارم، آن روز ۲۰۰ هزار تومان برای قالی کرمان میدادم، امروز باید ۴ میلیون تومان بدهم.
عین این قضیه، در هنر مطرح است. کسی که امروز پولی برای خرید تابلو دارد، این پول را قبلا اختصاص به خرید زمین، سکه، دلار و... میداده است ولی امروز این پول را صرف خرید اثر هنری میکند. باید بدانیم که بهرغم بحران مالی موجود، بازده اقتصادی اثر هنری در جهان بسیار بالاتر از این صحبتها است.
کسی هم که فقط عاشق خلاقیت است میتواند در این حراجیها بهترینها را انتخاب کند.
▪ آیا فکر میکنید ارزش اقتصادی هنر ایران همان چیزی است که در حراجیای چون کریستی شاهدیم؟
ـ ابدا. ارزش اقتصادی هنر ایران تا به امروز به آن سطحی که باید برسد، نرسیده است. ما متاسف هستیم بابت این قضیه.
▪ فکر میکنید دلایل این امر چیست؟
ـ دلایل متعددی دارد؛ از جمله عدم توجه و آگاهی به مقوله اقتصاد هنر در داخل کشور. اگر این آگاهی زودتر اتفاق افتاده بود، زودتر به موقعیت کنونی میرسیدیم.
▪ پس شما معتقدید که اقتصاد هنر از یک نگاه میتواند زمینهساز ارزش هنری برای یک کشور شود؟
ـ صد درصد. چرا اینطور نباشد؟ مثالی میزنم. نقاش جوانی که هر چه کار میکند و نمیفروشد، روزی سرچشمه خلاقیتاش میخشکد. به این دلیل که امیدی به او تزریق نمیشود تا تولید کند. وقتی که نقاش نمیتواند با نقاشی اموراتش را بگذراند، طبیعتا دیگر به مساله خلاقیت فکر نمیکند. طبعا ارزشگذاری اقتصادی باعث بالا رفتن خلاقیت میشود. من خوشحالیام از همین جهت است که بازار هنر ایران لااقل در خارج از مملکت به موقعیت خوبی رسیده است. البته از این متاسفم که چرا حراج کریستی در تهران برپا نمیشود. حراج کریستی باید در تهران برپا میشد نه در دبی، هر چند قرار بود که این اتفاق بیفتد ولی به دلایلی این اتفاق نیفتاد. با تمام اینها، آثار ایرانی در هر حراجی که شرکت کند جای خوشوقتی دارد. خوشحالم که در سطح تهران هم قیمتها بالا رفته است. خریداران آثار هنری در تهران، ۱۰ برابر شده است. همه مردم ایران متوجه این نکته شدهاند که هنر، ارزشمند است. البته من معتقدم ارزش آثار هنری در ایران، هنوز به آن جایی که باید برسد، نرسیده است. در غرب، هنرمندی که برای خودش اعتبار و وجههای دارد با فروش یک اثر یک خانه میخرد!
▪ آیا در ایران میتوان چنین کاری کرد؟ بنابراین از غم صحبت نکنیم. همه چیز، در شادی خلاصه میشود. شادیام از فروش یا عدم فروش اثرم در حراج کریستی نیست؛ چراکه در حراج کریستی دیدید که اثرم به قیمت مناسبی به فروش نرفت، شادیام از بهوجود آمدن فضایی پرتحرک برای هنر ایران است. خود من ۴۷ سال کار هنری کردهام و باور کنید خوشحالم از اینکه کار شماری از شاگردانم به بار نشسته و امسال بر دیوارهای حراج کریستی قرار گرفته است. من بسیار از موفقیت آنها خوشحالم.
در حراج پنجم کریستی قیمتها کاهش یافت؛ در حالیکه در دوره چهارم شاهد رشد ناگهانی قیمت آثار بودیم.
▪ این مساله را چطور ارزیابی میکنید؟
ـ این قانون هر حراجی است که جایی به تعادل برسد. من شاهد این بودهام که هندیها سالها در حراجیهای مختلف شرکت کردهاند و بعد از سالیان سال هنرمندان بزرگشان به قیمت ۲، ۳ میلیون دلار رسیدهاند ما تازه اول کار هستیم و فکر میکنم در ۳، ۴ حراج بعدی شاهد تعادل بیشتری خواهیم بود.
▪ تاثیر رکود بازارهای جهانی در ماههای اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟
ـ این تاثیر را نباید کتمان کرد. طبیعتا تمام مردم در کره زمین منتظر اتفاقات بعدی هستند. شما اگر به بورسها و وضعیت بانکها نگاه کنید، متوجه رکود میشوید. ولی من معتقدم در بر این پاشنه نخواهد چرخید.
تکرار میکنم، با اینکه پایان این حراج چندان خوش نبود، ولی من همچنان شاد هستم. به دلایلی که توضیح دادم حتی اگر یک نقاش اثرش را زیر قیمت بفروشد، این مبلغ چند برابر قیمتی است که در تهران میفروشد. پس هنوز شاد است. ما نباید این اتفاقات را منفی ببینیم. نقاش ایرانی سالها در سکوت، انزوا و فقر زندگی میکرده ولی حالا در سطح بینالمللی اثر میفروشد. طبعا گاهی قیمت اثر او مثل دوره چهارم کریستی بالا میرود و گاهی هم مثل دوره پنجم تحت تاثیر شرایط بازار جهانی، افت میکند. اما نه آن افزایش باید ما را فریفته کند و نه این کاهش. باید نگاه واقعبینانهای داشته باشیم و از شرایطی که برای هنر مملکتمان در حراجیهای جهانی فراهم شده، استقبال کنیم.
▪ رکوردداری ایرانیها در حراج کریستی دبی طی یکی، دو سال اخیر این پرسش را به ذهن میرساند که چرا این آثار در سطح وسیعتری و در حراجیهای اروپا و آمریکا چکش نمیخورند؟
ـ این اتفاق در اروپا افتاده است. طی ماه اخیر در لندن شاهد فروش آثار ایرانی بودیم. مطمئن باشید که این اتفاق در نیویورک هم خواهد افتاد. این آثار درخشانی که من از هنر ایران میبینم را بهزودی روی دیوارهای حراجیهای بزرگتر خواهیم دید. آثار پیشکسوتان ایرانی که شما در حراج کریستی شاهد هستید آثاری است که در دهه ۶۰ با تاثیر از هنر معاصر غرب بهوجود آمدند و الان مورد توجه مجموعهداران و کارشناسان غرب قرار گرفتهاند. نوع کارهای ایرانیها از دهه ۴۰ به بعد، متکی به ذائقه حاکم بر هنر جهان در همان زمان است. این ذائقه همپای ذائقه جهانی رشد کرده و آینده مبارکی در انتظار آن است.
شهرام شهسواری
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست