پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
نقش آب در ادبیات
باب حکمت و اندیشه را میگشائیم. جلالالدین محمد مولوی، با ما سخن میگوید. مردی که شگفتیهای صاحبنظران و نکتهسنجان جهان را با اشعار گرانمایه خود برانگیخته است. اشعاری که حاوی سودمندتریو وسیعترین معانی تفکربرانگیز است. بهگونهای که اگر این اخگر روشن و گرمابخش روح و روان را فرا راه پرپیچ و خم زندگی خود قرار دهیم، نتیجه غائی آن پالایش روح و آرامش جسم و جان خسته از زندگی ماشینی این زمان خواهد بود. گو اینکه پی بردن به زوایای اسرارآمیز تفکرات مولانا به آسانی میسر نمیگردد، ولی به قول خود او:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
ردیف ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵
آب دریا جمله در فرمان توست
آب و آتش ای خداوند آن توست
گر تو خواهی، آتش، آب خوش شود
ور نخواهی، آب هم آتش شود
تو بزن یا ربنا آب طهور
تا شود این تار عالم جمله نور
ردیف ۱۳۵۵
جانهای بسته اندر آب و گل
چون رهند از آب و گلها، شاد دل
ردیف ۱۳۷۰
راند حق این آب را در جوی تو
آفرین بر دست و بر بازوی تو
مولانا، خداوند عالم را مختار کن جهان میداند. به قسمتی که او قادر است ماهیت هر چیزی را مقلوب نماید تا بدان پایه که آب را به آتش و آتش را به آب مبدل ماید و در دنباله مطلب، از خداوند میخواهد با آب طاهر، آتش را مبدل به نور گرداند. در اینجا نقش آب پاکیزه و ظاهر برجسته است. بهطوری که در باور فرهنگ ما، آب، همواره زداینده پلیدیها است.
در بیت ۱۳۷۰ میفرماید، اگر توفیق رستگاری نصیب بندهای شده است، از الطاف خداوند است.
قصه طوطی و بازرگان در کتاب مثنوی معنوی، یکی از داستانهای مشهور و پندآموز است که شارحان مثنوی، در ابعاد متعدد آن به شرح و تفسیر پرداختهاند و شرح عالمانه و محققانه استاد بدیعالزمان فروزانفر، شرحی به غایت کامل و مفید فایده برای علاقهمندان و دانشپژهان عرصه ادب و فلسفه و عرفان است. شرح و بسط این داستان در کتاب ارجمند مثنوی شریف، ۱۳۷ صفحه را به خود اختصاص داده است.
در طی این داستان منظور نظر ما ابیاتی را شامل میگردد که واژه آب در معنی آن نقش داشته باشد. و نظر به اینکه در این داستان، مولانا، به دفعات از موضوع اصلی داستان خارج میشود و به موضوعهای مختلفی میپردازد، که در ارتباط با داستان بیان داشته است، لهذا، شرح ابیات مربوط به واژه آب، بهطور مستقل، بیان مقصود نمینماید و با لااقل آن را دچار معضل میسازد. از این روی، بهطور خلاصه به نقل داستان میپردازیم و ابیات مورد اشاره را بعد از نقل داستان میآوریم.
قصه چنین است:
بازرگانی به قصد تجارت عازم هندوستان میشود و از اهالی خانه برای موضوعات موردنظرشان پرسش مینماید، از جمله از طوطی در قفس طوطی به بازرگان میگوید؛ من چیزی نمیخواهم فقط زمانی که به هندوستان رسیدی، سلام مرا به طوطیان هند برسان و به آنان بگو یکی از همجنسهای شما در قفس است.
بازرگان، از این پیام متعجب میشود و زمانی که به هندوستان میرسد و طوطیان را بالای درختان میبیند، یاد پیام طوطی خودش میافتد و آن پیام را به طوطیان میرساند.
ناگهان طوطیان از درخت به زیر میآیند و بیحرکت بر روی زمین میافتند بازگران به تصور اینکه همگی مردهاند، از اظهار خود پشیمان میشود و خود را سرزنش میکند که چرا نسنجیده حرفی را بر زبان آورده و ایشان موجب مرگ طوطیان شده است.
زمانیکه بازرگان از سفر بازمیگرد و سوغاتیها را بین خانواده خود تقسیم میکند، به طوطی میگوید، من پیام تو را به طوطیان هند رساندم اما متأسفانه همه طوطیان به زمین افتادند و مردند. ناگهان طوطی بازرگان نیز به کف قفس میافتد و خود را به مردن میزند و بازرگان، پشت دست میگزد که عجب کاری کردم و با تأسف بسیار در قفس را میگشاید تا با خیال خود، طوطی مرده را بیرون آورد.
زمانی که طوطی را روی زمین میگذارد و از کار خود اظهار ندامت مینماید، ناگهان طوطی، از قفس پر میکشد و خود را بالای درختی میرساند بازرگان به طوطی میگوید این چه حکایتی بود. طوطی میگوید: طوطیان هند که پیام مرا شنیدند، با عمل خود به من پیام دادند که بدین وسیله از قفس رهائی یابم و من چنین کردم.
مولانا ابعاد متعدد این قصه را بهطور مشروح میگشاید و نتیجهای که میخواهد از این داستان بگیرد، با بیان مفصل به آن نائل میگردد. حال، نظر خوانندگان گرامی را به ابیاتی جلب مینمائیم که در ارتباط با واژه آب و بیان موضوع داستان است:
ز آتش دل، و آب دیده نقل ساز
بوستان از ابر و خورشید است باز
روغنی کاید چراغ ما کشد
آب دانش چون چراغ ما کشد
تشنگان گر آب جویند از جهان
آب جوید هم به عالم تشنگان
طوطی، در پاسخ بازرگان که از او پرسیده است این چه داستانی بود که اتفاق افتاد، میگوید:
گفت طوطی، کاو به فعلم یاد داد
که رها کن لطف آواز و داد
ز آنکه آوازت تو را در بند کرد
خویشتن مرده پی این پند کرد
یعنی ای مطرب شده با عام و خاص
مرده شو چون من که تا یابی خلاص
دانه باشی، مرغکانت بر چنند
غنچه باشی، کودکانت پر کنند
دانه پنهان کن به کلی دام شو
غنچه پنهان کن گیاه بام شو
هر که داد او حسن خود را در مزاد
صد قضای بد سوی او رو نهاد
چشمها و خشمها و رشکها
بر سرش ریزد چو آب از مشکها
دشمنان، او را به غیرت میدرند
دوستان هم، روزگارش میبرند
وداد= محبت)
حال، به چند نکته این داستان، بهطور اجمال و موجز اشاره مینمائیم:
۱) دقت و توجه کافی به سختی که مینشویم و تا زمانی که منطق ما، آن را نپذیرفته است به ذهن و باور خود نسپاریم.
۲) رعایت احتیاط و حفظ حدود شنونده در مورد پذیرش سختی که با او در میان میگذاریم و توجه به آفات سخن نابهجا
۳) عدم ابراز هنر و فضیلت خود، نزد مردم جاهل. چرا که مردم جاهل برای تمتع خود به زیبایان و هنرمندان نزدیک میشوند و با چاپلوسی و سخنان بیهوده آنان را میستایند و انسان هم طبعاً به ستایش دیگران دل میبندد، تا جائی که اینگونه سخنان عبث و کذب در او اثر میگذارد و در نتیجه روح پاک و بیآلایش او دستخوش این تیرگیها میگردد و از گوهر ذاتی خود به دور میافتد.
مولانا در اینجا اشاره میکند که انسانهائی که به درجات والای انسانی صعود کردهاند و با معنویات ارزشمند خود به هنرشان میپردازند، از اینگونه، لغزشها به دور هستند و برای سخنان ستایشآمیز عوام کوچکترین ارزشی قائل نمیشوند.
مولانا، به انسانهائی که با زیبائیها و هنرهای ارزشمند انسانی سر و کار دارند توصیه مینماید که هنر و زیبائی خود را از خلق، پنهان دارید تا از افت آلودگیها در امان باشید و مثال میزند که اگر دانه باشی، مرغکان گرسنه تو را برمیچینند و اجازه نمیدهند که رشد کنی و بارور شوی تا از یک دانه تو، دانههای بسیار دیگری بهوجود اید.
یا اگر گل باشی که اشاره به زیبائی انسان است کودکان نادان تو را از شاخه جدا میسازند و باز مولانا اضافه مینماید که زیبایان و هنرمندان از چشمزخم خشمها و رشکهای مردم جاهل در امان نیستند. و به همین دلیل است که توصیه مینماید که زیبائی و هنر خود را از جامعه خود پنهان کنید تا از آفت آنان در امان باشید.
مولانا، در اطراف این مضمون بسیار سخن گفته، از جمله غرور و خودخواهی هنرمند که در اثر تعریف و تمجید بیهنران حاصل میگردد و در نتیجه انحطاط و خودشیفتگی هنرمند، که او را از کار و هدف اصلی بازمیدارد. متأسفانه جای بسط سخن و شکافتن ابعاد موضوع نیست و علاقمندان عزیز را به شرح مثنوی شریف، نوشته استاد بزرگوار و کمنظیر، آقای بدیعالزمان فروزانفر، ارجاع میدهم.
رسول راهنما
منبع : مجله مهر آب
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست