چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

جنایت‌های شبکهٔ رادیوئی - RADIOLAND MURDERS


جنایت‌های شبکهٔ رادیوئی - RADIOLAND MURDERS
سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : ریک مکالم و فرد روس
کارگردان : مل اسمیت
فیلمنامه‌نویس : ویلارد هویک، گلوریا کاتس، جف رنو و ران آزبورن، بر مبنای داستانی نوشتهٔ جرج لوکاس
فیلمبردار : دیوید تاترسال
آهنگساز(موسیقی متن) : جوئل مک‌نیلی
هنرپیشگان : برایان بنبن، مری استوارت مسترسن، ند بیتی، جرج برنز، اسکات مایکل کامبل، بریون جیمز، مایکل لرنر، مایکل مکین و کریستوفر لوید
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۲ دقیقه


ـ سال ۱۹۳۹. ایستگاه رادیوئی WRN، به تازگی آغاز به کار کرده است و برای جلب رضایت سرمایه‌گذار و جذب سرمایه‌های دیگر تلاش می‌کند. پس از مدت‌ها تمرین و برنامه‌های آزمایشی، نخستین روز رسمی شروع کار رادیو فرا می‌رسد. ̎پنی̎ (مسترسن)، خانم جوانی که تهیه‌کننده و کارگردان است همراه با یک مهندس صدا برنامه‌ها را روی آنتن می‌فرستند. در نخستین ساعات شروع کار قتلی رخ می‌دهد. برنامه‌ها ادامه دارد اما پلیس وارد ماجرا می‌شود و شروع به بازجوئی می‌کند. ̎راجر̎ (بنبن)، نویسندهٔ جوان متن‌های نمایشی به ̎پنی̎ علاقه دارد و خواهان ازدواج مجدد با او است. به دنبال قتل اول، قتل‌های دوم و سوم هم رخ می‌دهد. پلیس به ̎راجر̎ مظنون می‌شود. اما ̎راجر̎ از دست پلیس می‌گریزد. سرانجام ̎راجر̎ متنی می‌نویسد و آنرا به شکل یک نمایشنامهٔ رادیوئی اجرا می‌کند. او فهمیده که قاتل کسی جز مهندس صدا نیست. مهندس این قتل‌ها را انجام می‌داده که ایستگاه رادیوئی بسته شود. در مبارزهٔ آخر، او کشته می‌شود، ̎راجر̎ و ̎پنی̎ ازدواج می‌کنند، و مردم آنقدر از رادیو استقبال می‌کنند که چند سرمایه‌دار حاضر به سرمایه‌گذاری می‌شوند.
ـ فیلم که می‌کشد تصویری کمدی از ̎روزهای رادیو̎ باشد، در عین‌حال یک کمدی بزن‌بکوب هم هست و نیست. کمدی در بسیاری از لحظه‌های فیلم موفق نیست، شوخی‌های قدیمی و کهنه و کاملاً مندرس: لیز خوردن روی آب، آویزان شدن از سقف، تعقیب و گریز و فرار ... کمتر خنده‌ای به لب می‌آورند. فضای تعلیق فیلم به دلیل تکیه بر بار کمدی و قطعات موسیقی و رقص و آواز اصلاً هیجانی ندارد. و باقی می‌ماند فقط شکل اولیهٔ کارهای رادیوئی، و همهٔ قطعات آوازها، رقص‌ها، تقلید صداها و نمایش‌های اولیه، که این یکی اندکی موفق، جذاب و تماشائی است. رابطه‌ها در نمی‌آیند، شوخی‌ها و اجرای صحنه‌ها خشک و بی‌حس‌اند. ترکیب سه‌گانهٔ لوکاس در دست‌های کارگردان مهجور فیلم ترکیب نشده و ناموفق مانده است. چنین ترکیبی، یک کارگردان کهنه‌کار (مثل بیلی وایلدر) می‌خواست یا فیلم‌نامه‌ای دقیق و مفصل و یک دست، یا اندکی اقبال ... که حتی این سومی هم فراچنگ نمی‌‌آید.