پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بازی هسته ای ایران و جنگ روانی آمریکا// اهداف جنگ روانی


بازی هسته ای ایران و جنگ روانی آمریکا// اهداف جنگ روانی
از همان روزی که انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی رسید، دشمنان اسلام تصمیم به براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی گرفتند، برای این منظور «تهاجم فرهنگی» را در سطح بسیار گسترده در خاک ایران اسلامی دنبال کردند و تا اواسط دهه ۷۰ توانستند تا حدودی به اهداف مورد نظر خود دست یابند. اما بعد از آن عملیات دشمنان برای براندازی نظام جمهوری اسلامی، وارد مرحله تازه ای شد. مرحله ای که نظریه پردازان امپریالیستی و عوامل سازمان های جاسوسی غرب آن را «براندازی خاموش» یا «براندازی نرم»، نام نهادند. آنها در این مرحله نه تنها از تمام برنامه های خود در کار جنگ روانی استفاده می کردند بلکه تمام امکانات و نیروی های اپوزیسیون را نیز به خدمت گرفتند تا با کمک دستاوردهای تکنولوژیک و دانش بشری به یک سلسله عملیات روانی دست زده و به اهداف مورد نظر خود که همان ضربه به اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی است، نایل شوند.
دشمنان ایران اسلامی، امروز به این نتیجه رسیده اند که می توانند با از بین بردن روحیه مردم ایران اسلامی، با به تنش کشاندن و ایجاد اضطراب روانی از یک سو و تاثیر بر ذهن مردم جامعه، تحریف حقیقت و تخریب فرهنگی از سوی دیگر پیروز میدان گردند. بنابراین دشمنان با سلطه کامل بر وسایل ارتباط جمعی و با استفاده از تکنیک های جنگ روانی اهداف مورد نظر خود را دنبال می کنند.
اما مدتی است که ایران اسلامی یک بازی حساس هسته ای را با آمریکا و دیگر کشورهای مخالف برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، آغاز کرده است. در این میان دولت بر دستیابی به حق دانش هسته ای تاکید دارد و مردم ایران اسلامی نیز از این سیاست دولت حمایت گسترده ای می کنند. بازی هسته ای ایران، آمریکا و مقامات کاخ سفید را سردرگم کرده است و آمریکا برای آنکه مقاومت هسته ای ایران را شکست دهد، در حال انجام یک سلسله عملیات روانی در داخل ایران و بر روی مردم و به ویژه جوانان است. در همین رابطه موسسه مطالعات هرتیج آمریکا (the heritage foundation) در تازه ترین راهبرد خود به سیاستمداران آمریکا در خصوص برخورد با ایران، توصیه می کند که نخستین راهکار آمریکا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری صلح آمیز هسته ای، ایجاد یک جنگ روانی علیه ایران اسلامی است تا به مردم القاء شود که سیاست های دولت ایران تا چه اندازه منافع اقتصادی و ملی آنها را تهدید می کند.
تهیه کنندگان که این راهبرد را«سیاست آمریکا و چالش هسته ای ایران» نام نهادند، پیشنهاد می کنند که آمریکا و متحدانش باید شبکه های فارسی زبان را برای این منظور راه اندازی کنند. همچنین این راهبرد بر استفاده از اینترنت نیز تاکید زیادی دارد؛ «اینترنت یک منبع مهم برای اطلاع رسانی به بسیاری از مردم مخصوصا دانشجویان و دانش آموزان ایرانی محسوب می شود، فارسی چهارمین زبان آن لاین است و آمریکا باید راههایی را برای کمک به ایرانی ها در خارج از کشور پیدا کند تا با راه اندازی سایتهای سیاسی، اطلاعات لازم در اختیار فعالان و مردم مشتاق! در داخل ایران قرار گیرد.»
چنان که می بینیم در مدتی که بازی هسته ای ایران با آمریکا و دیگر کشورهای مخالف برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، آغاز شده است. این کشورها به یک سلسله عملیات روانی در خاک ایران اسلامی دست زده اند و با اینکه هوشیاری مردم ایران اسلامی این اجازه را به آنها نداده است که به اهداف مورد نظر خود دست یابند، اما تا حدودی توانستند در افکار و روان مردم ایران نفوذ کرده و جنگ روانی خود را بر روی ذهن مردم آغاز کنند و این می رساند که دستگاه هایی در خاک ایران اسلامی یا کم کار بوده اند و یا به جنگ روانی دشمن کمک کرده اند. ضروری است که برای مقاومت در برابر جنگ روانی دشمن، ماهیت جنگ روانی را به درستی بشناسیم و خود را در برابر آن آماده سازیم.
بنابراین در این نوشتار سعی داریم تعریفی از جنگ روانی و ماهیت آن ارایه دهیم و به اهداف مورد نظر آن اشاره ای کوتاه داشته باشیم و با ابزارهایی که برای ایجاد جنگ روانی به کار گرفته می شوند، آشنا گردیم.
● تعریف جنگ روانی
وزارت جنگ آمریکا در کتاب «در صحنه نبرد»، جنگ روانی را این گونه تعریف می کند: «جنگ روانی استفاده برنامه ریزی شده از تبلیغات و سایر اعمالی است که قبل از هر چیز با هدف تاثیر بر نظرات، احساسات، مواضع و رفتار جوامع دشمن، بی طرف، یا دوست و به شیوه ای خاص دستیابی به اهداف ملی صورت می گیرد.»(۱)
نکته ای که می توان از تعریف بالا دریافت، این است که جنگ روانی به زمان جنگ و یا زمان اعلام وضعیت فوق العاده محدود نمی شود.
نیروی دریایی آمریکا نیز در کتابی به موضوع «جنگ روانی» این گونه می پردازد: «وظیفه عمده جنگ روانی، تحمیل اراده ما بر اراده دشمن است، به منظور حاکم شدن بر اعمال آنان از راههای غیر از راههای نظامی و وسایلی غیر از وسایل اقتصادی.»
«عملیات مربوط به جنگ روانی ممکن است کوتاه مدت یا دراز مدت باشد که انواع فعالیتهای کوتاه مدت آن موارد زیر را شامل می شود: الف- تبلیغات راهبردی ، ب- تبلیغات جنگی، ج- نشر خبر، د- فریب دشمن به روشی منظم و دقیق، ه- تبلیغات سری.
جنگ روانی دراز مدت، شامل نشر خبر به روش مستمر و با استفاده از وسایل مختلف و یا هدف کمک به سیاست خارجی دولت و بالا بردن شهرت و اعتبار آن و دستیابی به دوستی و تایید، می باشد.»(۲)
● اهداف جنگ روانی
باید توجه داشت که شکست حقیقی، در جنگ روانی نهفته است چرا که این جنگ روانی است که یک کشور را از ادامه مقاومت محروم می سازد و موجودیت سرباز را به عنوان یک فرد از بین می برد و او را به یک ابزار جنگی نامناسب تبدیل می نماید. در واقع جنگ روانی تنها چیزی که سرباز را به ادامه جنگ وامی دارد، از او می گیرد و سرباز بدون امید شبیه تانکی است که بر بالای آن توپی استوار نباشد.
برای آنکه بتوانیم بهتر با مفهوم جنگ روانی آشنا شویم به اهدافی که جنگ روانی در پی تحقق آن است، اشاره کوتاهی می کنیم:
● هدفهای سیاسی
به جرات می توان گفت که اغلب عملیات روانی که دولتی بر ضد دولت دیگر انجام می دهد، به منظور تحقق هدفهای سیاسی می باشد که این هدفها با توجه به مسئله زمان، دارای ماهیتهای متفاوتی هستند و در نتیجه جنگ روانی اهداف سیاسی دراز مدت، کوتاه مدت و یا میان مدت را دنبال می کند.
به عنوان مثال اهداف سیاسی کوتاه مدت آمریکا از ایجاد جنگ روانی علیه ایران این است که در مقطع کنونی بیانیه ای در شورای امنیت بر علیه ایران صادر شود. اهداف میان مدت آمریکا نیز این است که ایران را از دستیابی به فناوری آوری صلح آمیز هسته ای محروم سازد و غنی سازی اورانیوم را در خاک ایران متوقف کند. اما اهداف دراز مدت آمریکا در بازی هسته ای ایران، این است که با فریب افکار عمومی و با توسل به زور یک جوی ناسالم و جنگ روانی را بر علیه کشورمان پی ریزی کند و به خیال واهی خویش به «براندازی خاموش» یا «براندازی نرم» ایران اسلامی دست یابد.
● هدفهای سیاسی- نظامی
اهداف سیاسی- نظامی که آمریکا و دیگر دشمنان ایران اسلامی در جنگ روانی دنبال می کنند، می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱) ممانعت از اینکه هیچ دولت دیگری با ایران متحدد نشود و یا به یک پیمان مخالف علیه آمریکا نپیوندد.
۲) تضعیف و از بردن وحدت بین کشورهای اسلامی و کشورهای عضو هر پیمان سیاسی- نظامی مخالف آمریکا
۳) ترغیب حالت فروپاشی و از هم گسیختگی در خاک ایران.
۴) حمایت های سیاسی و نظامی از نیروهای اپوزیسیون و اشرار در برخی از مناطق مرزی ایران.
۵) تضعیف ساختار نظارت و سلطه اجتماعی و سیاسی در کشور ایران …
● هدفهای نظامی
جنگ های روانی برای تحقق دو نوع عکس العمل روانی متفاوت از یکدیگر در فکر سرباز دشمن به کار می رود، که نوع اول، به طور کلی از بین رفتن روحیه یا کفایت نظامی سرباز است. در این حالت سرباز در مورد مسئله جنگ بی علاقه می شود و برخوردی منفی پیدا می کند، به این نوع از عکس العمل روانی می توانیم عنوان «عملیات روحیه» اطلاق کنیم. اما نوع دوم عملیات روانی با این هدف صورت می گیرد که تاثیری شدیدتر بر سرباز بگذارد و او را به انجام عملی بارز، که دارای تاثیر مستقیم بر نبرد است، بکشاند. برای مثال، او را وادارد تا تسلیم شود، یا موضع خود را ترک کند، یا دست به انقلاب بزند. این نوع از عملیات را به سادگی نمی توان انجام داد، مگر وقتی که بر طرحی عاقلانه و مطالعه شده و بهترین اجراها استوار شده باشد.(۳)
باید توجه داشت وضعیت سربازان از جهت معنوی و مادی پایه ای است که باید طراح جنگ روانی آن را به خوبی درک کند و این نکته را به خاطر داشته باشد که عملیات روانی نباید به وفاداری و علاقه سرباز به وطنش تعرض کند، چرا که این تعرض ممکن است سبب زیاد شدن مقاومت وی بشود.
این مسئله را می توانیم به خوبی در تبلیغات روانی آمریکا و دیگر دشمنان ایران مشاهده کنیم که هر روز با ایجاد موجی از جنگ روانی و با پخش شایعات مربوط به حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران، این اهداف نظامی را دنبال می کنند.
● شایعه اساس جنگ روانی
شاید اگر شایعه را اساس جنگ روانی بدانیم، بیراهه نرفته ایم. امروزه شاهد هستیم که هر روز انواع شایعه از طریق افراد جامعه، مطبوعات، رادیو و تلویزیون، و یا سایر وسایل ارتباط جمعی منتقل می شود بنابراین ضروری است که تعریفی از شایعه ارائه نماییم و با انواع آن آشنا شده و به ارتباط آن با جنگ روانی پی ببریم.
در کتاب روانشناسی شایعه، «گردن آلپورت» و «لئوپستمن» شایعه را این گونه تعریف کرده اند که: «شایعه اصطلاحی است که به نظری عینی و معین اطلاق می شود، نظری که مطرح شده است تا شنونده به آن اعتقاد پیدا کند. شایعه به طور معمول از طریق صحبت از شخصی به شخص دیگر منتقل می شود، بدون اینکه این امر نیازمند سطحی بالا از برهان و دلیل باشد.»(۴)
شایعه به پیشامدهایی مانند جنگ، سیل، فاجعه ها، افزایش قیمتها، روابط سیاسی و موضوعهای اقتصادی و مانند آن و همچنین رئیس دولت، رجال کشور یا روزنامه نگار «ع» یا خانم «س» می پردازد.(۵)
«بیساو» شایعه ها را از مقیاس زمان به سه دسته تقسیم کرده است: (۶)
۱) شایعه خزنده
این شایعه ای است که بکندی گسترش می یابد و مردم آن را به طور مخفیانه برای هم منتقل می کنند تا سرانجام همه از آن آگاه می شوند. نمونه بارز این شایعات داستانهای جعلی و خصمانه ای است که از سوی دشمنان این نظام و منافقین کوردل علیه رجال دولتی، به منظور کاهش محبوبیت آنان در بین مردم، پخش می گردد و یا داستانهای جعلی که برای سد کردن هر گونه پیشرفت اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی رواج می یابند.
۲) شایعه خشونت بار
این شایعات مانند آتش جهنم گسترش می یابد و گروه بسیار بزرگی را در کوتاه زمانی در خود فرو می برد. این گروه از شایعات به احساسات پرجوش افراد، مانند ترس، خشم و شادی ناگهانی تکیه می کند. شایعاتی در مورد حوادث، فاجعه ها، یا پیروزیهای خیره کننده و شکست در زمان جنگ، در این گروه قرار می گیرند.
● شایعات فرو شونده
این نوع شایعات، شامل آنهایی می شوند که در آغاز امر رواج می یابند، سپس به عمق فرو می روند تا هر زمان که شرایط بروز مجدد آنها فراهم شد، آشکار گردند.
● لطیفه وسیله ای دیگر برای جنگ روانی
اغلب دیده می شود که لطیفه ها و شایعات از نظر طریقه انتشار و هدفی که دنبال می کنند به طور عجیبی به هم شباهت دارند چرا که گاهاً در جامعه لطیفه هایی که حاکی از تنفر و حاوی نقدی سیاسی است و یا ممکن است تسکین دهنده یک احساس سرکوفته باشد، منتشر می گردند که همان اهداف شایعه را دنبال کرده و به جنگ روانی دامن می زنند.
برای آنکه به رابطه شایعه و لطیفه بهتر پی ببریم به این مثال توجه کنید:
به دنبال جنگ جهانی اول قصه ای در انگلیس منتشر گردید، مبنی بر آنکه یک مرد انگلیسی در دریای مانش مشغول آبتنی بود و مایویی به تن داشت که از یک دوست آمریکایی خود قرض کرده بود. بر روی پارچه مایو عبارت «آمریکا در جنگ پیروز شد» نوشته شده بود. آمریکایی مزبور به دوست انگلیسی خود اخطار می کند، که مواظب کوسه ها باش، و مرد انگلیسی در پاسخ، در حالی که به نوشته روی مایو اشاره می کرد، می گوید: «از چیزی نمی ترسم. هیچ ماهی نیست که بخواهد چنین جمله ای را ببلعد.»
در حین جنگ جهانی دوم نیز داستانی رواج یافت که می گفت، یک مرد آمریکایی می خواست در ساحل میامی به داخل آب برود و مایویی به تن داشت که از دوست انگلیسی اش قرض کرده بود. وقتی به او اخطار شد که مواظب کوسه باشد در پاسخ گفت: «نگران نباشید، ماهی پیدا نمی شود که حاضر باشد چنین جمله ای را ببلعد.» وی در همان حال به نوشته روی مایو اشاره می کرد، که می گفت: «انگلیس همیشه آنجاست.»(۸)
● جنگ روانی در عرصه ارتباطات
وسایل ارتباطی نقش بسزایی در جنگ روانی ایفا می کنند. رادیو، تلویزیون، روزنامه، اینترنت، شبکه های ماهواره ای و… از جمله وسایل ارتباطی هستند که دشمن برای جنگ روانی به کار می گیرد و انتخاب هر کدام از این وسایل ارتباطی به
۱) ذوق ها، عادات و رسوم جوامع مخاطب
۲) فرصت تحلیلگر جنگ روانی برای به انجام رساندن یک وظیفه خاص بستگی دارد. بنابراین در ادامه چند مورد از این وسایل ارتباطی را مورد بررسی قرار می دهیم:
۱) رادیو و تلویزیون:
رادیو و تلویزیون از رسانه هایی است که به طور روزانه به پخش چندین ساعت برنامه اقدام می کنند و برای تاثیرگذاری بر اذهان افراد، به مبارزه ای بی امان دست می زنند و از امتیازات مهم این رسانه ها این است که می توانند میلیون ها تن از افراد را حتی آنهایی که خواندن و نوشتن را نمی دانند، وادارند تا به تبلیغات این رسانه ها گوش کنند. از سوی دیگر این رسانه ها، ارزانترین وسایل ارتباطی برای اهداف عملیات روانی محسوب می شوند و از قابلیت دریافت بالایی نیز در بین مخاطبان برخوردارند.
از جمله رادیوهایی که به جنگ روانی علیه ایران اسلامی دست می زنند، می توان به رادیو فردا، رادیو صدای آمریکا و … اشاره کرد که این رادیوها مستقیماً به هزینه کنگره آمریکا و تحت نظر «سیا» اداره می شوند.
شبکه‌های خبری تلویزیونی «بی.بی.سی» و «سی.ان.ان» نیز از جمله شبکه های خبری هستند که از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی حمایت مالی می شوند بنابراین سیاست اول این شبکه های خبری ایجاد یک موج تبلیغاتی و جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی است که برای این منظور از هیچ دروغ و سانسور خبری اجتناب نمی ورزند. برای مثال شبکه‌های «سی.ان.ان» و «بی.بی.سی» در روز ۲۲ بهمن سال گذشته تصاویر راهپیمایی مردم ایران و سخنان رئیس جمهوری اسلامی ایران را به طور زنده و مستقیم پخش می کردند اما همزمان با آغاز اظهارات دکتر محمود احمدی‌نژاد در خصوص هولوکاست و رژیم صهیونیستی، پخش مستقیم را قطع کردند و در اقدام بعدی نیز با سانسور خبری و با پخش اخبار کذب موفق به ایجاد موجی از تبلیغات روانی علیه رئیس جمهوری کشورمان شدند.
۲) روزنامه ها و مجلات:
روزنامه ها و مجلات از جملات رسانه های نوشتاری هستند که دشمن می تواند مطالب تبلیغاتی خود را در آن دنبال کند و به اهداف مورد نظر در جنگ روانی دست یابد. به عنوان مثال دشمن با پی گیری نشریات منطقه ای و محلی در یک و یا دو منطقه که به خوبی انتخاب شده باشند می تواند روی این نشریات سرمایه گذاری کرده و تحلیلگر تبلیغاتی در این نشریات تعدادی از شخصیتهای حکومتی را انتخاب کرده و هر کلمه ای که از زبان این شخصیتها خارج می شود را دنبال نماید و با درج اخبار کذب در این نشریات به اهداف مورد نظر دست یابد.
برای آنکه بهتر با نقش روزنامه ها و مجلات در ایجاد جنگ روانی آشنا شویم به یک مورد از جنگ روانی که مجله «نیویورکر» به آن دست زده بود، اشاره می کنیم:
سیمور هرش، نویسنده و خبرنگار معروف آمریکایی در مجله نیویورکر، گزارشی تهیه کرده بود که در آن ادعا شده بود که ارتش آمریکا، عملیات محرمانه ای را در خاک ایران انجام داده است تا برای حمله به تاسیسات هسته ای، شیمیایی و موشکی ایران آماده شود.
رخنه کماندوهای ویژه آمریکا به داخل ایران، در مقطعی توانست جنگ روانی را به راه اندازد، چرا که سیمور هرش نویسنده ای است که با مقامات عالیرتبه آمریکا در تماس بوده و بیشتر تحلیل ها و پیش بینی های این نویسنده آمریکایی در جنگ این کشور با عراق درست بوده است.
بنابراین گزارش سیمورهرش توانست جنگ روانی را در خاک ایران اسلامی دامن زده و تا مدتی توجه تمام رسانه های خبری را به این موضوع معطوف کرده و افکار عمومی را از مسئله استفاده صلح آمیز ایران از انرژی هسته ای دور سازد.
با اندک توجهی می بینیم که شخصی که به این جنگ روانی دست زده است، خود با «سیا» و «پنتاگون» همکاری داشته و این گزارش را از طریق مقامات آمریکایی تهیه کرده است پس هدف نویسنده این گزارش چیزی جز دست زدن به جنگ روانی در خاک ایران نبوده است.
۳) عکسهای جعلی:
پیشرفت علمی و فنی این امکان را به دشمن داده است تا بتواند از طریق نیرنگهای تصویری، تصویری را جعل کرده و به اهداف مورد نظر در جنگ روانی دست یابد.
برای مثال عناصر نفوذی دشمن با سوء استفاده از احساسات پاک هم میهنان آذری زبان که به کاریکاتور روزنامه ایران، اعتراض کرده بودند و با برگزاری تجمعات خود از این حرکت تفرقه افکنانه ابراز انزجار می کردند، توانستند برای مدتی اهداف مورد نظر خود را با ایجاد موجی از جنگ روانی دنبال کنند. یکی از اقدامات دشمن در این برهه زمانی انتشار عکس ها و کاریکاتورهای ضد آذری بود که عناصر دشمن و منافقین کوردل در بین هم میهنان آذری زبان پخش می کردند و با جریحه دار کردن احساسات پاک این مردم انقلابی قصد داشتند که این موج جنگ روانی به وجود آمده را گسترش داده و این حوادث را به یک بحران ملی تبدیل کنند. اما هوشیاری مردم این دیار همیشه با انقلاب، نشان داد که هم میهنان آذری زبان از درایت و هوش سیاسی بالایی برخودار بوده اند که پی به نیات دشمن که همان ایجاد جنگ روانی در داخل خاک ایران اسلامی بود، بردند و به خوبی این اقدام دشمن را خنثی ساختند.
۴) فیلم:
دشمن به راحتی قادر است تا با کمک تکنولوژی پیشرفته کامپیوتری اقدام به ساخت فیلمی نماید که در آن صحنه هایی برای فریب افکار عمومی و مخاطب مورد نظر اضافه گردیده و گاه آنچنان این صحنه ها دلهره آور و ترسناک است که رعب و وحشت را در میان مخاطبان بر می انگیزد در حالی که در عالم واقعیت، از وقایعی که در فیلم به نمایش درمی آید، خبری نیست.
از جمله تبلیغات روانی که از طریق فیلم در خاک ایران صورت گرفت می توان به توزیع دو عدد CD در استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان اشاره کرد که در آن یک باند قاچاق کننده مواد مخدر چنان وانمود می کرد که قاچاق ناشی از بیکاری و بیکاری ناشی از تفاوت گذاری مذهبی در بلوچستان است و در ادامه صحنه هایی از شکنجه چند شیعه نشان داده می شد و گفته می شد که این سزای کسانی است که حق اهل سنت را پایمال می کنند و در پی آن صحنه ای دیگر نشان داده می شد که این قاچاقچیان به دامن امن کشور همسایه پناه می بردند و در آنجا بی بیم و هراس سعادتمندانه زندگی می کردند و در نهایت در آن یک مدل از زندگی بی دغدغه که در آن هم عبادت خدا وجود داشت و هم زندگی توام با رفاه به تصویر کشیده شده بود. دشمن به خوبی توانسته بود در این فیلم اهداف مورد نظر خود را پیاده کرده و بر ذهن مخاطب تبلیغات روانی خود را انجام دهد.
نمونه بارزی دیگر عملیات روانی دشمن را می توانیم در حوادث تروریستی تاسوکی و دارزین مشاهده کنیم؛
در اسفندماه سال گذشته گروهی موسوم به «جندالله» به سرکردگی عبدالمالک ریگی، دست به عملیاتی در منطقه تاسوکی در جاده زابل- زاهدان زدند و دست کم ۲۱ نفر از سرنشینان یک دستگاه اتوبوس مسافربری را با رگبار گلوله به شهادت رساندند. در اردیبهشت ماه امسال نیز شاهد حادثه تلخ مشابهی در جاده بم- کرمان بودیم که در آن یک گروه ۳۰ نفره از اشرار مسلح با مسدود کردن کیلومتر ۳۵ جاده بم - کرمان در محور دوراهی جیرفت چهار دستگاه خودرو شامل دو خودروی ۲۰۶ یک خودروی پژو ۴۰۵ و یک دستگاه وانت را متوقف کرده و با پیاده کردن سرنشینان آن پس از آنکه دستها و دهان آنها را با نوار چسب بستند... تمام سرنشینان این خودروها را از ناحیه سر و سینه مورد اصابت گلوله قرار دادند و آنان را به شهادت رساندند.
اما آنچه بعد از این حوادث تلخ و ناگوار پیش آمد، جای بحث و بررسی دارد. نکته اول اینکه این حوادث تروریستی به دست گروهی اتفاق افتاده بود که بسیار حقیر بوده، چرا که کشتن انسانهای بی سلاح نه هوش چندانی می خواهد؛ نه شجاعت نیاز دارد و نه نیروی زیادی می طلبد. وقوع چنین حوادثی فقط نیازمند وقاحت بود که گروه «جندالله» این وقاحت را در حد اعلا دارا است. نکته دوم این است که در کنار این ابلهان حقیر، دشمنانی نیز وجود داشتند که با برنامه خاصی به استخدام این مزدوران روی آوردند و برنامه های مهمی را نیز در دستور کار خود قرار دادند و به یک سلسله عملیاتی روانی در خاک ایران اسلامی دست زنند.
تهیه فیلم از جنایت های هولناک این گروه حقیر و پخش آن در بین مردم استان آنچنان بر روی فکر و روان مردم منطقه تاثیر گذاشته بود که رعب و وحشت را به ارمغان آورده بود.
۵) اینترنت و سایت های خبری:
شاید به جرات می توان گفت که دشمن بیشترین سرمایه گذاری را روی این بخش از وسایل ارتباطی به منظور جنگ روانی انجام داده است. چرا که با گسترش اینترنت، این ابزار ارتباطی عملیات روانی را در قرن بیست و یکم متحول ساخته است. بنابراین امروزه ما شاهد هستیم که تعدادی بیشماری از سایت های خبری فارسی زبان که از سوی دشمن حمایت مالی می شوند، اهداف مورد نظر دشمن را دنبال کرده و با درج اخبار کذب و شایعات به جنگ روانی دامن می زنند.
برای آنکه بهتر به این موضوع پی ببریم، کافی است که به بودجه دولت آمریکا که برای این منظور اختصاص یافته است، توجهی داشته باشیم؛ در بودجه سال ۲۰۰۶ آمریکا افزون بر ۸۵ میلیون دلار برای راه اندازی شبکه های خبری جدید و تقویت بمباران خبری ایران اختصاص یافته است و جرج بوش، رئیس جمهوری آمریکا نیز رسما اجرای چنین سیاستی را اعلام کرده است. خبرگزاری‌های آسوشیتدپرس، رویتر، یونایتدپرس، فرانس‌پرس و شبکه خبری سی‌ان‌ان آمریکا و بی‌بی‌سی انگلیس پیشاهنگ هجوم خبری در این زمینه بشمار می‌روند و نمونه بارز این عملیات روانی را می توانیم در سانسور خبری، اظهارات دکتر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران ببینیم. این رسانه ها به خوبی توانستند با سانسور خبری اظهارات رئیس جمهوری کشورمان یک جوی ناآرام و هیاهوی جهانی را بر علیه ایران برپا کنند. این رسانه ها با بی شرمی تمام اظهارات دکتر محمود احمدی نژاد، را که «مقابله با تفکر رژیم صهیونیستی» بود و ثابت می کرد که «دوران جریانهای افراطی نژادپرستانه، اشغالگری و آپارتاید به سرآمده است» را به نابودی جامعه یهودی که قرنها با ایرانیان در مسالمت زندگی کرده اند، ربط داده و با فریب افکار عمومی موجی عظیمی از جنگ روانی را بر علیه ایران اسلامی به راه انداختند.
نمونه اخیر جنگ روانی دشمن در اینترنت و سایت های خبری را می توان در حوادث اخیر تاسوکی و دارزین مشاهده کرد. متاسفانه در ای حوادث نه تنها رسانه های بیگانه و شبکه های ماهواره ای نیروهای اپوزیسیون دشمن را در انجام این سلسله عملیات روانی کمک کردند بلکه برخی از رسانه ها و سایت های خبری داخلی نیز برای آنکه تعداد مراجعین خود را بیشتر کنند، به دشمن در انجام جنگ روانی در خاک ایران اسلامی، یاری رسانند. به عنوان مثال یک سایت خبری بدون توجه به عمق فاجعه اخبار ویژه خود را به این حوادث ناگوار اختصاص داده و عملاً به عنوان سخنگوی این تروریست ها عمل می کرد. این سایت خبری با پخش فیلم جنایت های گروه حقیر «جندالله»، نقش خود را در ایجاد جنگ روانی به خوبی ایفا نمود. در این حوادث شاهد آن بودیم که نیروهای اپوزیسیون نیز اقدام به پخش برنامه های خاصی برای حمایت از این گروه حقیر در شبکه های ماهواره ای کردند و باز همان سایت خبری متن مصاحبه مجری این برنامه ماهواره ای را با عبدالمالک ریگی سرکرده گروه «جندالله» در خروجی سایت قرار داد.
نکته ای که ذکر آن مهم می نماید این است که وقتی تروری صورت می گیرد، بیش از آنکه خود ترور اهمیت داشته باشد، موجی که در جامعه ایجاد می شود، دارای اهمیت است که می تواند به جنگ روانی گسترده در سطح جامعه دامن زند. متاسفانه در این حوادث تلخ و ناگوار برخی از رسانه ها و سایت های خبری به خوبی نقش خود را در ایجاد این موج روانی ایفا کردند. هر چند که این رسانه ها و سایت های خبری از این موضوع غافل بودند و هدفی جز اطلاع رسانی نداشتند. اما بهتر آن بود که این رسانه ها و سایت های خبری قبل از انجام هر کاری، به اهداف مورد نظر دشمن در این حوادث می پرداختند و با رسالت رسانه ای خود، دشمن را در این امر ناکام می گذاشتند.
۶- شبکه های ماهواره ای: شبکه های ماهواره ای نیز از جمله وسایل ارتباطی هستند که دشمن روی آنها حساب ویژه باز کرده و با کمک افراد اپوزیسیون به یک سلسله عملیات روانی دست می زنند و با پخش صحنه های غیرواقعی و با سانسور خبری، به اهداف مورد نظر در جنگ روانی دست پیدا کرده و تمام تاکتیک های جنگ روانی را در این برنامه های خود پیاده می کنند تا بیشترین تاثیر را روی فکر و روان مخاطب بگذارند و مخاطب را برای انجام کارهای مورد نظر خود آماده سازند.
برای آنکه به نقش شبکه های ماهواره ای در ایجاد جنگ روانی بهتر واقف شویم، مثالی می آوریم:
چند هفته پیش شاهد آن بودیم که هموطنان آذری زبان در اعتراض به کاریکاتور روزنامه ایران به برگزاری تجمعات مختلف و ابراز انزجار از این حرکت تفرقه افکنانه پرداختند در این میان عده ای با سوء استفاده از احساسات پاک مرم، با هدایت این اعتراضات به آشوب و اغتشاش سعی در ایجاد جنگ روانی داشتند. شبک? ماهواره ای گونز (gunaz) از جمله محرکین نا آرامی های شهرهای ترک نشین بود که برنامه های خود را از آمریکا ارسال می کرد و با هدایت آشوبگران، محل های آشوب را تعیین کرده و دائما وضعیت این مناطق را بحرانی نشان می داد. این شبکه ماهواره ای با دروغ پردازی، سعی در بزرگ نمایی اعتراضات داشت و مردم را به تلاش برای تجزیه طلبی دعوت می کرد. شبکه ماهواره‌ای گونز که از طریق ماهواره آمریکایی «تل استار دوازده» پخش می شد در برنامه های خود، هم میهنان آذری زبان را به راهپیمایی علیه فارس زبان ها دعوت می کرد. این شبکه ماهواره ای که از زمان تاسیس به بحث قومیت ها دامن می زند فرصت را غنیمت شمرده و اعلام می کرد که این دعوت شامل همه شهرهای مناطق آذربایجان ایران می شود و خواستار آن بود که همزمان کردها و عرب ها نیز علیه فارس ها دست به راهپیمایی و اعتراض بزنند.
نه تنها این شبکه ماهواره ای دست به این اقدام و تبلیغات روانی زده بود، بلکه شبکه های ماهواره ای دیگر نیز همین سیاست را دنبال می کردند.
اما این شبکه های ماهواره ای و دشمن از یک چیز غافل مانده اند و آن هوشیاری مردم ایران اسلامی بود که همواره از انقلاب و آرمان اسلامی آن دفاع کرده و می کنند. مردم شهرهای آذری زبان به خوبی توانستند با راهپیمایی علیه عناصر فرصت طلب و اهانت کنندگان، به جنگ روانی دشمن خاتمه بخشند. اقشار مختلف مردم آذری زبان با شرکت در راهپیمایی، در اولین اقدام چاپ کاریکاتور موهن علیه ترک زبانان را محکوم کرده و با سردادن شعارهایی از جمله "مرگ برآمریکا"، "مرگ برانگلیس" ،"مرگ بر منافق" و "مرگ بر اسراییل"، "آذربایجان بیدار پشتیبان انقلاب است" ، "توهین به آذری‌ها خدشه به وحدت ماست" ، "قلم به دست مزدور عامل استکبار است" و "هامی گرک بیر اولسون، اخلالگر نابود اولسون" ( همه باید با هم شوند تا اخلالگران نابود شوند) حرکت مشکوک گروه های فرصت طلب را برای بهره برداری های سیاسی از این موضوع بی نتیجه گذاشته و از عوامل ایجاد اخلال و آشوب ابراز انزجار کردند.
در این حادثه ما شاهد بودیم که هم میهنان آذری زبان به خوبی توانستند پی به جنگ روانی دشمن ببرند و موج عظیم تبلیغات روانی آنها را خنثی سازند.
● سخن پایانی:
امروز ایران بازی هسته ای خود را در شرایطی دنبال می کند که مخالفان برنامه هسته ای ایران از هیچ اقدامی برای شکست ایران در این بازی حساس فروگذاری نمی کنند. هر چند که ایران با شفافیت و صداقت در این بازی نقش خود را ایفا می کند اما مخالفان برنامه هسته ای ایران با مکر و نیرنگ در پی شکست ایران در این بازی حساس و غرور آفرین برای ملت عزیز جمهوری اسلامی هستند. آمریکا و مخالفان برنامه هسته ای ایران در این میان وقاحت را به حد اعلا رسانده و با حمایت از برخی عملیات تروریستی در خاک کشورمان و هدایت برخی از اغتشاشات و آشوب ها در داخل خاک ایران، به یک سلسله جنگ روانی دست می زنند. تمام وسایل ارتباطی و رسانه های خبری غرب نیز در این میان، آمریکا و دیگر متحدانش را یاری می رسانند. متاسفانه برخی از وسایل ارتباطی و رسانه های خبری داخلی نیز بی آنکه خود متوجه باشند، در ایجاد تنش و جنگ روانی در داخل کشورمان نقش بسزایی دارند.
نویسنده بر این اعتقاد است که زمان آن رسیده است که تمام وسایل ارتباطی و رسانه ها و سایت های خبری باید ماهیت جنگ روانی دشمن را بشناسند و با اهداف این تبلیغات روانی و با انواع تکنیک های ایجاد جنگ روانی آشنا گردند تا بتواند رسالت خبری و حرفه ای خود به درستی انجام دهند و هم اقدام دشمن را در ایجاد جنگ روانی علیه کشور عزیزمان، ایران اسلامی خنثی سازند.
نویسنده: علیرضا تاجریان
پاورقی ها:
۱تا ۸- جنگ روانی، صلاح نصر، ترجمه محمود حقیقت کاشانی، انتشارات سروش و مرکز تحقیقات، مطالعات و سنجش برنامه ای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، تهران، ۱۳۸۰
منبع : باشگاه تحلیل‌گران جوان آریا