پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا
نقش و آیینه
تاریخ نشر : ۸۴۱۱۰۹
تیراژ : ۳۰۰۰
تعداد صفحه : ۳۹۸
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۸۱۲۰-۳۴-X
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : خرمآباد
نویسنده : عسگریعالم - علیمردان
در این رمان، نوجوانی با نام 'جلال مردانیمطلق' که مخالف بیعدالتیهای زمانهی خود است، با حکومت به ستیزه برمیخیزد. او نمایشنامهای مینویسد با نام 'فریدونیان و ضحاکیان' و آن را در دبیرستان اجرا میکند، اما از سوی ساواک دستگیر شده به زندان میافتد. او پس از رهایی از زندان نیز از دبیرستان، اخراج میشود و همین امر باعث آشفتگی او و خانوادهی بیبضاعتش میشود. با این همه او همچنان بر عقیدهی خود استوار است و تنها راه رهایی را انقلاب به شیوهی نیروهای چپ میداند. جلال بار دیگر به زندان میافتد. او در زندان با برخی از زندانیان چپ، آشنا میشود، اما آنها را آن طور که باید و شاید نمیپسندد. جلال که به 'زری' علاقهمند است به رغم میل باطنیاش و بر اثر ناملایمات و جنگ تحمیلی، جلای وطن میکند و به همراه کولیها تا مرز ترکیه و از آن جا تا آلمان میرود. در طول سفر با عدهای از نیروهای چپ آشنا میشود که میخواهند از راه قاچاق آثار باستانی، پولدار شوند. او وقتی به آلمان میرسد، تازه درمییابد که راه را اشتباه آمده است و با نگریستن در آینه، از تصویر خود بیزار شده آینه را میشکند. تصویر هزار تکهی او این بار نیز در پی رهایی و آزادی است و این بار در راهی که خداوند، محور آن باشد.
تیراژ : ۳۰۰۰
تعداد صفحه : ۳۹۸
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۸۱۲۰-۳۴-X
رده دیویی : ۸fa۳.۶۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : خرمآباد
نویسنده : عسگریعالم - علیمردان
در این رمان، نوجوانی با نام 'جلال مردانیمطلق' که مخالف بیعدالتیهای زمانهی خود است، با حکومت به ستیزه برمیخیزد. او نمایشنامهای مینویسد با نام 'فریدونیان و ضحاکیان' و آن را در دبیرستان اجرا میکند، اما از سوی ساواک دستگیر شده به زندان میافتد. او پس از رهایی از زندان نیز از دبیرستان، اخراج میشود و همین امر باعث آشفتگی او و خانوادهی بیبضاعتش میشود. با این همه او همچنان بر عقیدهی خود استوار است و تنها راه رهایی را انقلاب به شیوهی نیروهای چپ میداند. جلال بار دیگر به زندان میافتد. او در زندان با برخی از زندانیان چپ، آشنا میشود، اما آنها را آن طور که باید و شاید نمیپسندد. جلال که به 'زری' علاقهمند است به رغم میل باطنیاش و بر اثر ناملایمات و جنگ تحمیلی، جلای وطن میکند و به همراه کولیها تا مرز ترکیه و از آن جا تا آلمان میرود. در طول سفر با عدهای از نیروهای چپ آشنا میشود که میخواهند از راه قاچاق آثار باستانی، پولدار شوند. او وقتی به آلمان میرسد، تازه درمییابد که راه را اشتباه آمده است و با نگریستن در آینه، از تصویر خود بیزار شده آینه را میشکند. تصویر هزار تکهی او این بار نیز در پی رهایی و آزادی است و این بار در راهی که خداوند، محور آن باشد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست