چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا

ظاهر و باطن قرآن


ظاهر و باطن قرآن
پیامبر (ص) فرمودند: هیچ آیه‌ای درقرآن نیست مگراینکه ظاهر و باطنی دارد . امام محمدباقر (ع) در تبیین این حدیث فرمودند : ظاهرآن تنزیل قرآن و باطن قرآن تاویل آن است که برخی از آن (امور تاویل) حادثه‌هایی است که اتفاق افتاده و برخی به حادثه‌هایی که هنوز واقع نشده .دلالت د ارد .(قرآن) جاری است ،همانگونه که خورشید وماه درجریان است. ظاهر و تنزیل قرآن ناظربه شان نزول است وگاهی جنبه‌های خصوصی پیدا می‌کند .ولی بطن قرآن که دلالت باطنی قرآن است، با قطع نظر از قرائن موجود،‌برداشت‌های کلی است که از متن قرآن به دست می‌آیدو همه جانبه و جهان شمول است لذا پیوسته مانند آفتاب وماه در جریان است.(۱)
بنابراین ظاهر قرآن ،آن معانی است که از الفاظ قرآن با استفاده از قوانینی چون صرف و نحو و معانی وهمچنین با استفاده از شان نزول آیات به دست می‌آید و علمی که ما را به فهم ظواهر قرآن می‌رساند “علم تفسیر “ نام دارد.
راغب اصفهانی درالمفردات می‌گوید: تفسیر در لغت یعنی آشکارنمودن معنای معقول یک کلام . پس تفسیر همان شکافتن و پرده‌برداری از چهره الفاظ قرآن است. تفسیر در لغت از (فسر ) به معنی بیان و پرده‌برداری از روی لفظ است و گویند که مقلوب از (سفر ) است چنانچه گویی “اسفر الصبح “ صبح روشن شد. و بقولی ماخوذ از (تفسره ) به معنی وسیله معاینه طبیب از مریض است .
در قرآن آیات بسیاری است که بی‌تردید به تفسیر نیاز دارد. در تفسیر آیات یا باید از ظواهر آیات استفاده کرد و با شناخت عربی صحیح واطمینان به ظهور لفظی در معنی معین به مقصود پی برد و یا از عقل فطری صحیح پیروی نمود و یا از روایات معصومین بهره گرفت.(۲)
در مورد آیات قرآنی وتفسیر آ‌نها ! حدس وگمان نباید اظهار نظر کرد، که تفسیر به رای در شرع حرام است. از ابن عباس روایت شده که تفسیر را به ۴ وجه تقسیم کرده است :
۱) تفسیری که هیچ کس از ندانستن آن معذور نیست
۲) تفسیری که عرب‌ها از جهت زبانشان آن را می‌شناسند
۳) تفسیری که عالمان آ ن را می‌دانند
۴) تفسیری که جز خد اوند کسی نمی‌داند . پس آنچه ،هیچ کس از ندانستن آن معذور نیست دستورات صریح شرع در احکام و دلایل روشن توحید و مانند اینهاست و آنچه را‌ اعراب می‌شناسند، حقایق لغت وموضوعات زبان عربی است و آ‌نچه را علما می‌دانند، تاویل و بیان مقصود، از آ‌یات متشابه می‌باشد و تفسیری که جز خداوند کسی نمی‌داند، اخبار غیبی هنگام برپایی قیامت و مانند اینهاست.(۴ و۳)
اما باطن قرآن حقیقتی است آ‌سمانی که اصل قرآن می‌باشد چرا که در آیه ۲ سوره یوسف می‌خوانیم :”انا انزلناه قرآنا عربیا” :( ما آن حقیقت نورانی را به صورت خواندنی و به زبان عربی یکباره نازل کردیم ) معلوم می‌شود که باطن قرآن همان حقایق نورانی می‌ باشد. لذا امام محمد باقر (ع) فرمودند: برای قرآن بطنی است و برای بطن قرآن ،بطنی دیگر تا هفت بطن . برای رسیدن به بطون قرآن باید علم تاویل دراختیار داشت . چرا که در آیه ۷ سوره آل عمران می‌خوانیم :” ... و ما یعلم تاویله الا الله والراسخون فی العلم یقولون آمنا به کل من عند ربنا “ که بنا بر احادیث متعددی ائمه معصومین، راسخون درعلم‌اند.(۵)
یعنی فقط خداوند وائمه معصومین علم تاویل را می‌دانند.
“تاویل” در لغت به معنی برگشت به سوی اصل واساس و یا برگرداندن چیزی به سوی هدف و مقصود خویش است واز نظر اصطلاحی معانی متعددی گفته‌اند.علامه طباطبایی(ره) تاویل را همان واقعی (واقعیتی) می‌داند که مستند بیانات قرآنی است در واقع تنزیل (ظاهر) ،نازل شده آن حقیقت (بطن ) آسمانی است که در کتاب مکنون وجود دارد.(۶)
تاویل از “اول” به معنی بازگشت امت ودر قرآن به ۴ معنا آمده است:-۱ عاقبت ونتیجه کار “وزنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و احسن تاویلا “(۷) -۲ تعبیرخواب که در سوره یوسف در چندین مورد آمده است :” و یعلمک من تاول الاحادیث “(آیه ۶) -۳ تحقق یافتن و وقوع خارجی وعده‌های الهی:” هل ینظرون الا تاویله یوم یاتی تاویله “(۸) -۴ بیان و توجیه الفاظ یا کارهای شبهه انگیزی که چند احتمال داشته باشد: مانند آیات متشابه قرآن و کارهای حضرت خضر که حضرت موسی را به شگفتی و سوال وا می‌داشت که درآخر کار جناب خضر، انگیزه معقول ودرست کارهای خود را بیان و “تاویل “ کرد.(۹و۱۰)
به‌طور کلی آیاتی که در رابطه با موضوع مورد بحث‌اند یامستقیم یا غیر مستقیم مربوطه‌اند که هر کدام نیز تاویلی یا تفسیری‌اند .
لازم به ذکراست از جمله مباحث قرآنی که بسیار در مورد آن افراط یا تفریط شده است مسئله تاویل قرآن می‌باشد‌.
گروهی اصلا علم تاویل را برای غیرخدا قبول ندارند ومنکر آن می‌شوند و گروهی هم به بهانه تاویل آیات الهی، مقاصد شوم خود را به مردم القا می‌کنند در این مورد می‌توان گفت : از دیگر بلاهای دامنگیر بهائیت تاویل‌گرایی است که در حوزه دیانت وقتی می‌خواستند از سخن پیامبران، برخلاف دلالت متعارف آنها تفسیر کنند به تاویل روی می‌آوردند وموجب سلب اعتماد مردم نسبت به انبیا ومجالی برای فتنه گری از سوی کج دلان را فراهم می‌کردند. البته چون خداوند هیچ رسولی را جز به زبان قومش نفرستاد تا دین را برای آنها روشن کند، مردم سخن نامفهوم و مغلق از پیامبرشان نمی‌شنیدند :” و ما ارسلنا من رسول الا بلینان قومه لیبین لهم ...()۱۱) البته لفظ تاویل در قرآن وجود دارد که هیچ جا به معنی (حمل کلام برخلاف معنای متعارف ) استعمال نشده است واین مفهوم بدعت آمیز باطنیه و برخی فرق صوفیه بوده که اخیرا به شیخیان و بابیان و بهائیان رسیده است. برای مثال علی محمد باب در کتاب خودش بیان فارسی می گوید: ( مشاهده نمی‌شود احدی از شیعه یوم قیامت را فهمیده باشد بلکه همه موهوما امری را توهم نموده که عندالله حقیقت ندارد ... از حین ظهور شجره حقیقت (یعنی خود علی محمد باب ) الی ما یغرب ( یعنی تا هنگام مرگ وی) قیامت رسول الله است که در قرآن، خداوند وعده نموده است! یامثلا پیشوای بهائیان حسینعلی بها در کتاب مبین خود صفحه ۲۳۲ آورده است :” قال این الجنه والنار ؟ قل الاولی لقائی والاخره نفسک ایها المشرک المرتاب “ (یعنی گفت بهشت و جهنم کجاست؟ بگو اولی لقاء من است و دیگری خودت هستی‌ای مشرکی که در من شک کرده‌ای .()۱۲)
میثم آقادادی
پی‌نوشتها :
-۱ محمدهادی معرفت ،علوم قرآنی ، ص ۲۷۵
-۲ مجمع‌البیان ۱۳/۱ و البیان ۴۲۱
-۳ مجمع البیان ۱۳/۱
-۴ مقدمه کتاب سیمای حضرت مهدی در قرآن ، سید هاشم بحرانی، ترجمه سید مهدی حائری ،‌ص ۱۳
-۵ خطبه۱۴۴ نهج‌البلاغه: این الذین زعموا انهم الراسخون فی العلم دوننا کذبا و بغیا علینا ان رفعتا الله ...
-۶ ر.ک : انس با قرآن ، محمد علی رضایی ،ص ۱۲۲
-۷ آیه ۳۵ ، سوره اسرا
-۸ آیه ۵۳ سوره اعراف
-۹ آیات ۶۵ تا۸۲ سوره کهف
-۱۰ مقدمه سید مهدی حائری بر المحجه فی ما نزل فی القائم الحجه سیدهاشم بحرانی ،ص ۱۴
-۱۱ ابراهیم ،۴
-۱۲ کتاب رهبران وادی ضلالت، صص ۲۱۴-۲۱۵ ، مصطفی حسینی طباطبایی ،‌چ اول ۱۳۷۸، ناشر:توکلی
منبع : روزنامه رسالت