چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
زنان در عرصه مدیریت
تاریخ جهان شاهد نقش بسیار عظیم و غیرقابل انكار زنان در حوادث گوناگون است. امروزه كه مباحث توسعه كشورهای جهان مطرح میباشد، نقش زنان در این فرآیند به شدت مورد توجه قرار گرفته است. برگزاری جلسات، سمینارها و كنگرههای متعدد در خصوص جایگاه زنان و نقش آنان در توسعه حكایت از این موضوع حیاتی دارد.
با كمی دقت میتوان دریافت كه برگزاری این گونه برنامهها نشان از موضوع نه چندان خوشایند دیگری نیز دارد و آن این است كه تاكنون یا حداقل در سدههای اخیر نقش زنان به عنوان نیمی از جمعیت جهان در حال توسعه نادیده گرفته شده كه این امر نشان از وجود تبعیضات و نابرابریهای جنسیتی در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره دارد. جامعه انسانی از عدم حضور واقعی زنان در عرصههای مختلف لطمات جبران ناپذیری دیده و بدین خاطر در دو دهه اخیر درصدد جبران این نقیصه بر آمده است.
برای رسیدن به تعادل، برابری و رفع تبعیضات و در نتیجه توسعه بهتر و كاملتر جامعه، نیاز به آن است كه زنان بتوانند در فرآیند تصمیمگیری در سطوح مختلف جامعه شركت نمایند. خوشبختانه در بسیاری از كشورها این تلاشها، موفقیتهای چشمگیری را در پی داشته است. از آن جمله میتوان به كشورهایی همچون نروژ، دانمارك و فنلاند اشاره نمود كه بیش از ۴۰ درصد مناصب تصمیمگیری در اختیار زنان است. متأسفانه در بسیاری از كشورهای جهان سوم این مسأله چندان شایان توجه نیست و تنها تعداد محدودی از زنان در پستهای مدیریتی و مهم تصمیمگیری كشور قرار دارند. در ایران علیرغم آن كه قانون اساسی كشور راه را برای تصدی اكثر مناصب تصمیمگیری برای زنان باز گذاشته با این وجود تنها ۸/۲ درصد مشاغل مدیریتی در كشور به زنان اختصاص یافته است.
ممكن است برای خواننده این سؤال پیش آید كه به راستی چه ضرورتی به مدیریت زنان در بخشهای گوناگون جامعه وجود دارد؟
در پاسخ به این سؤال بایستی اذعان داشت كه امروزه توانمندسازی زنان و مشاركت كامل آنان بر پایه برابری، در همه زمینهها از جمله در فرآیند تصمیمگیری و مدیریت جامعه یكی از پیش نیازهای توسعه پایدار میباشد كه كشور ما سخت بدان نیازمند است. در جوامعی كه هنوز تعادل مطلوب و قابل قبول و مشاركت عادلانه زن و مرد در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم نشده و فرصت منصفانه بروز خلاقیت و استعداد انسانها برقرار نگردیده است و فرآیند توسعه آن گونه كه انتظار داشتهاند موفق نبوده است. تداوم و شتاب توسعه هنگامی رخ خواهد داد كه زن و مرد و دوشادوش یكدیگر مسئولیت توسعه را بر عهده بگیرند.
از سوی دیگر كسب مشاغل مدیریتی توسط زنان علاوه بر آن كه زنان را در مقابله با تبعیضاتی چون معیارهای استخدامی نابرابر، دستمزدهای نابرابر، فرصتهای آموزشی حرفهای نابرابر، دسترسی نابرابر به منابع تولیدی و امكانات نابرابر در ارتقای شغلی تواناتر میكند، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس، كسب یك هویت مستقل و بهبود وضعیت و رشد اجتماعی آنان میشود كه كل جامعه از آن منتفع خواهد شد.
علاوه بر این، رشد دختران و زنان تحصیل كرده دانشگاهی و پیشی گرفتن آنان از مردان جامعه در چند ساله اخیر نمود پیدا كرده است كه لزوم بحث مدیریت زنان را بیش از پیش مطرح میسازد.
سؤال دیگر این است كه چرا علیرغم آن كه بستر قانونی این موضوع وجود دارد، به عنوان كشوری در حال توسعه نیازمند فعال شدن زنان جامعه هستیم و همه مسئولان نظام بر اهمیت این موضوع اذعان دارند اما در موضوع مدیریت زنان پایین ترین نرخها را داریم.
پاسخ این سؤال را میتوان در معدود تحقیقاتی یافت كه در این زمینه در كشور صورت گرفته است. در تحقیقی كه در سال ۱۳۸۱ در مورد علل عدم دستیابی زنان به پستهای مدیریتی در بین كاركنان و مدیران چند سازمان به انجام رسیده نشان میدهد كه اگر چه مدیران و كاركنان مورد پرسش و كارایی و قابلیت زنان در عرصههای مدیریتی و پستهای بالای سازمانی واقفند اما تنها ۶ درصد از كاركنان مرد و پست مدیریت را برای زنان مناسب میدانند. ۳۰ درصد كارمندان مرد از این كه مافوقشان زن باشد احساس خوشایندی ندارند. اگر چه همه مدیران مورد پرسش بر این باور بودند كه زنان شایستگی لازم برای تصدی پستهای بالای سازمانی را دارند اما بیش از ۸۰ درصد آنان مدیریت را كاری مردانه میدانند و بیش از ۵۰ درصد معتقدند كه مردان در كارهای مدیریتی موفقتر از زنانند و خلاقیت بیشتری از خود نشان میدهند.
▪ در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد كه عواملی همچون
ـ مسئولیتها و محدودیتهای خانوادگی
ـ تجربه كمتر زنان نسبت به مردان در این عرصه
ـ فراهم نبودن شرایط لازم در جامعه، همچون نبود زنان در پستهایی چون وزارت و غیره
ـ وجود برخی ویژگیهای جنسیتی زنان
ـ عدم تمكین كاركنان از مافوق خانم
ـ اعتماد پایین تر زنان نسبت به مردان در این عرصه از نظر جمعیت نمونه
به عنوان مهمترین عوامل عدم به كارگیری زنان در پست مدیریتی برشمرده شده است.
به طور كلی ماحصل این تحقیق این بود كه اگر چه بسیاری از تصمیمگیران و افراد جامعه به قابلیت و توان زنان جامعه در عرصه مدیریتی واقفند اما به دلیل حاكم بودن «نگرش جنسیتی» در سازمانها و ادارات مورد مطالعه، حتی در شرایط تخصصی برابر، برتری از آن مردان است.
البته گفتنی است كه حدود ۱۰درصد كاركنان زن مورد مطالعه نیز مدیریت را مردانه تلقی میكنند و حدود ۱۸ درصد بر این باورند كه زنان جامعه اعتماد و ریشه لازم جهت تصدی پستهای بالای سازمان را ندارند.
اما سؤال اساسی دیگر این است كه به راستی ریشه وضعیت موجود، كلیشهها و تصورات جنسیتی حاكم در كجاست؟ و چه عواملی سبب شده كه جامعه نتواند از این پتانسیل بالقوه جهت توسعه بیشتر استفاده كند؟
به طور كلی بسیاری از اندیشمندان اجتماعی، عوامل جامعهپذیری در هر جامعه را سه عامل خانواده، مدرسه و رسانهها میدانند. با نگاهی گذرا در مییابیم كه این سه كارگزار عمده باعث تولید و باز تولید این گونه از نگاهها در جامعه شده و میشوند چنان كه بسیاری از افراد وضعیت موجود در جامعه را امری طبیعی و عادی تصور میكنند.
در برخی از خانوادههای پدرسالار ایرانی، نقشها و رفتارها بر اساس معیارها و ارزشهای مردانه پایهگذاری و الگوسازی شده است و این الگوسازیها قادر به تشخیص و ارج نهادن به نقش اثر بخش زنان در سازمان و جامعه نیست.
این نوع خانوادهها زن را موجودی اندرونی، وابسته و مرد را موجودی بیرونی و مستقل بار میآورند. این فرهنگ تنها وظیفه و نقش زن را فرزندآوری، نگهداری كودكان، نظافت و پخت و پز ترسیم مینماید و فعالیتهای زنان را تحت الشعاع وظایف خانوادگی قرار میدهد و در فعالیتهای سیاسی- اجتماعی نیز نقش زنان به میزان چشمگیری كاهش مییابد.
ویژگیهای رفتاری منتسب و مثبت مردان به مراتب بیشتر از زنان، ویژگیهای اجتماعیتر و مبتنی بر هوش و ابتكار غالباً مختص مردان است و ویژگیهای زنان عمدتاً فردی و غیر پویاست.
همانگونه كه نتایج نشان میدهد گاه برخی از الگوی جنسیتی حاكم بر كتب درسی و برنامههای آموزشی برداشتهای سنتی را در اذهان تقویت میكند. این امر امكان دارد سبب شود تا دانش آموزان دختر كه زنان آینده جامعه هستند، نیروی خود را دست كم بگیرند و دارای شخصیتی فاقد خلاقیت و اعتماد به نفس شوند و به سوی پذیرش كارهای كم مهارت با وجهه اجتماعی پایین گرایش پیدا كنند. چنانكه گفته شد این عدم اعتماد به نفس در بعضی از زنان وجود دارد به نحوی كه حدود ۱۸ درصد كارهای مدیریتی را مختص مردان و مردان را در این زمینه موفق تر از زنان میدانند.
این طرز تفكر و نگرش كه ازبرخی از خانوادهها شروع میگردد سبب شده نه تنها مردان نگاه سنتی به زنان داشته باشند بلكه اكثر زنان نیز دارای همان نگرش باشند و بسیاری از آنان قابلیتهای خود را مناسب ایفای نقشهای اجرایی سطح بالا ندانند.
▪ با توجه به مطالب گفته شده میتوان راهكارهایی را جهت حل این مسأله و فراهم آوردن شرایط مناسب تر جهت فعال تر نمودن نیمی از جامعه ارائه نمود:
ـ ایجاد فرصتهای لازم برای تأسیس انجمنها، مؤسسات، سازمانها و به طور كلی مراكز تجمع زنانه برای آگاهی از كم و كیف پتانسیلهای موجود.
ـ برگزاری دورههای آموزشی برای زنان و آشنایی با حقوق خود، فراهم كردن زمینههای خودباوری در زنان و آگاه كردن آنها از قابلیتها و تواناییهای فردیشان.
ـ برگزاری سمینارها و تشكیل كارگاههای آموزشی برای آشنا شدن مدیران، سیاستگذاران و تصمیمگیران با مقوله جنسیتی و فواید حضور مؤثرتر زنان در ردههای بالای تصمیمگیری.
ـ تشویق و ترغیب مدیرانی كه از زنان در سطوح بالای سازمانی استفاده میكنند و امكان به ثبوت رسانیدن لیاقت آنان را با دادن فرصتهای لازم فراهم میآورند.
ـ معرفی زنان برتر و مقایسه عملكرد آنان با مردان همپایه آنان.
ـ تلاش در جهت تنظیم كتب درسی متناسب با مسائل روز و تأكید بر مفاهیمی چون خانواده مشاركتی.
ـ عمل مسئولان نظام از رئیس جمهور تا نمایندگان مجلس به شعارهای انتخاباتی شان در مورد زنان.
ـ انجام پژوهشهای علمی در باب مسائل زنان بویژه در مباحث اشتغال، مدیریت و نقش آنان در توسعه كشور.
نویسنده : فتحی، لاله
مراجع
شادی طلب، ژاله. ۱۳۷۹. مدیریت زنان و كنگره زن، دانشگاه، فردای بهتر. توان: مطالبات زنان.
میرزایی، حسینعلی. ۱۳۸۱. بررسی نگرش مدیران و كاركنان ادارات و سازمانهای شهر تبریز در خصوص علل و موانع عدم حضور زنان در پستهای بالای سازمانی. استانداری آذربایجان شرقی.
اعزازی، شهلا، ۱۳۸۰ تحلیل ساختاری جنسیت در نگرشی بر تحلیل جنسیتی در ایران. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
محمدی اصل، عباس. ۱۳۸۱ جنسیت و مشاركت. چاپ اول. تهران: روشنگران و مطالعات زنان.
ایسپا (مركز افكار سنجی دانشجویان ایران). ۱۳۸۱ بررسی نگرش شهروندان تهرانی در خصوص جایگاه زنان در جامعه.
مراجع
شادی طلب، ژاله. ۱۳۷۹. مدیریت زنان و كنگره زن، دانشگاه، فردای بهتر. توان: مطالبات زنان.
میرزایی، حسینعلی. ۱۳۸۱. بررسی نگرش مدیران و كاركنان ادارات و سازمانهای شهر تبریز در خصوص علل و موانع عدم حضور زنان در پستهای بالای سازمانی. استانداری آذربایجان شرقی.
اعزازی، شهلا، ۱۳۸۰ تحلیل ساختاری جنسیت در نگرشی بر تحلیل جنسیتی در ایران. تهران: انتشارات دانشگاه شهید بهشتی.
محمدی اصل، عباس. ۱۳۸۱ جنسیت و مشاركت. چاپ اول. تهران: روشنگران و مطالعات زنان.
ایسپا (مركز افكار سنجی دانشجویان ایران). ۱۳۸۱ بررسی نگرش شهروندان تهرانی در خصوص جایگاه زنان در جامعه.
منبع : راهکار مدیریت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست