جمعه, ۱۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 7 March, 2025
مجله ویستا
شوک آینده ایران

بسیاری از انسانها بر این عقیده نیستند كه هشدارهای الهی لزوماً درباره وقایع خارج از اراده انسانها مستقر میباشد، بلكه میتوان این گونه گفت كه بر آنچه اراده فردی و جمعی انسانها نیز در آن دخالت دارد، مستقر است.
وقتی جامعهای آگاهانه یا ناآگاهانه به سمتی سوق داده شده است كه از چند قدمی واقعه، هشدارهایی به صورت مستقیم و غیر مستقیم به آنها داده میشود، اگر حواس و فكرها معطوف این هشدارها نشوند، چارهاندیشی و اقداماتی برای تقابل با آن صورت نگیرد، آنگاه واقعه، اتفاق میافتد و بحران ناشی از آن شعلههای سوزانی بر میانگیزد كه همه چیز را میسوزاند. حاصل آن سوختن افكار، جسم و جان انسانها، دستاوردهای آنها و نهایتاً یخبندانی است كه ساختارهای اجتماعی آنها را منجمد كرده و در كام مرگ میبرد؛ همچون زندگی دایناسورها كه با شعلههای آتش یك شهابسنگ نابود شد و از بین رفت!
اگر چارهاندیشی، امری واجب نباشد، آنگاه چرخ زندگی روزمره با اراده كسانی پیش میرود كه منفعت خویش را بر آن سوار كردهاند و از واقعه، شناختی مكانیكی و منفعتطلبانه را میشناسند. بنابراین در تمامی اقدامات، منافع خود را میشناسند و جانپناهی برای خود مییابند. خاموش نشستن آنها كه واقعه را در گسترهای از زندگی میبینند، این حركت به سوی فنا را تشدید میكند و غوغازدگی بر رفتارهای آنها كه این واقعه را تشخیص نمیدهند، حاکم میشود و سرگشتگی تا مرز نابودی ادامه مییابد. «پیامبران همیشه و همه جا اولوالعزم نبودهاند»؛ معنای این حرف این است كه آنها در گسترهٔ شناخت خویش، واقعهها را میدیدهاند و هشدارهای لازم را میدادهاند. هنر، نمود یا یافتههای عشق در دنیای واقعی است كه در جلوههای حسی قابل انتقال به دیگران خلاقیت نامیـده میشود. هنرمندان بزرگ كسانی هستند كه جلوههای عشق به زندگی را لابهلای واقعیات روزمره زندگی به شكل روشهای زندگی بهتر در مییابند و آنها را به دیگران مینمایانند. این مقدمه برای آن گفته شد که علم هم هنری است که جلوهای از تفکرات بشر است.
در دهه ۱۹۷۰، نظریه فاجعه (Catastrophe Theory)، تفكرات پیچیدهٔ ریاضی را به دنیای روزمرهٔ مردمی كه امید به زندگی سامانیافتهتری را داشتند، وارد كرد و انتظارات زیادی را به همراه خود آورد. رنه توم (Rene Thom) ارائه کننده این نظریه، برای ساده كردن نظریه خود كوشش زیادی نمود. وی برای درك بهتر نظریهاش، مثال رودخانه را میزد و میگفت: یك رودخانه تا زمانی كه ناگهان به بلایی چون آبشار برنخورده است، به آرامی و طبق انتظار جریان دارد. وی با بیان اینكه فاجعه و مصیبت در واقع ایجاد تغییر و از بین رفتن ثبات یك سیستم پویاست، موضوع را قدری علمیتر بیان نمود. فجایع اجتنابناپذیرند، اما قطعاً چنانچه قابل پیشبینی باشند، صدمات كمتری وارد خواهند نمود. اما آیا نظریه او برای همهٔ وقایع قابل استفاده است؟ توجه عموم به نظریه فاجعه به مدت ۲۰ سال دوام آورد و زمانی اهمیت خود را از دست داد كه مشخص شد عملكرد ملموسی را ارائه نمیدهد؛ به همین دلیل، این نظریه از میان عامهٔ مردم به حوزهٔ تخصصی خود بازگشت. توم در اواخر عمر با اندوه اظهار داشت: همهٔ صاحبنظران به این نتیجه رسیدند كه این كتاب ارزشی ندارد. بعضی از مفسران اندیشهها و كارهای توم، سؤال میكنند كه آیا وقایع بسیار حساس تاریخی را واقعاً میتوان فاجعه نامید، در حالی كه این كلمه به طوركلی برای وقایع غیرقابل انتظاری كه باعث دگرگونی شرایط عادی میگردند، به كار برده میشود. پیروان آقای توم ادعا میكنند كه فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ دور از انتظار نبود، فقط زمان وقوع آن غیر قابل پیشبینی بود. چنین وقایعی نتایج غیرقابل انتظاری نیز دارد، اما اینها را میتوان جزو نظریه هرج و مرج (Chaos Theory) نیز به حساب آورد كه این خود موضوعی دیگر است(۲).
●یارانه چیست؟
نگاهی گذرا به موضوع یارانهها از جنبههای اقتصاد کلان، موضوع را روشن میکند. وظایف اقتصادی دولت را به تخصیص منابع، ثبات اقتصادی و توزیع درآمدها تقسیم میكنند. بنابراین اقتصاد، بخش عمومی آثار ناشی از مخارج دولت را با توجه به این وظایف مورد توجه قرار میدهد.
مخارج دولت شامل مخارج جاری، سرمایهای و انتقالی است. اگرچه مخارج جاری و سرمایهای دولت ممكن است غیرمستقیم بر سطح نابرابری درآمدها مؤثر باشد، اما مخارج انتقالی دولت به طور مستقیم در توزیع درآمد مؤثر است.
مخارج یا پرداختهای انتقالی دولت نه در قبال تولید كالا یا عرضه خدمات، بلكه به صورت كمكهای بلاعوض انجام میشود.
وظیفه توزیع، تمركز بر سیاستگذاریهای امحای فقر و كاستن فاصله طبقاتی و كمك به گروههای كمدرآمد جامعه است.
دولت برای توزیع برابر و جبران درآمد گروهها و سطوح پایین اقتصادی جامعه، از روشهای مختلفی استفاده میکند؛ نظام تأمین اجتماعی، ارائه كالابرگهای مختلف به افراد كم درآمد، تحت پوشش قرار دادن سالمندان و بازنشستگان، بیمه بیكاری و از كارافتادگی، مسكن ارزانقیمت، كمكهای نقدی و پرداخت یارانههای مختلف، از آن جمله است. لذا یارانه ابزاری تلقی میشود كه میتواند به دولت در توزیع درآمد كمك نماید و سطوح پایین درآمدی جامعه را از نظر رفاه اقتصادی ارتقا دهد و این هدف، با اختصاص یارانه به قشر كمدرآمد جامعه، تحقق مییابد.
هر چند مخارج انتقالی در كشور به سابقهای پیش از انقلاب برمیگردد، اما با انقلاب اسلامی و بروز تنگناها و حوادثی از جمله محاصره اقتصادی، جنگ تحمیلی، كاهش تولید و تورم و نیز توصیههای نظام اعتقادی، مخارج انتقالی بین كل مخارج دولت از وزن بالایی برخوردار شده و موضوع یارانه به عنوان سیاستی ضروری برای برابری درآمد و كاستن از فشار فقر دنبال شده است.
بعد از پایان جنگ تحمیلی و توجه به بازسازی اقتصادی و مطرح شدن سیاستهای تعدیل اقتصادی، روش پرداخت یارانه از طرف صاحبنظران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. موضوع مهم در این خصوص این است كه:
_ آیا وظایف تخصیص منابع، تثبیت اقتصادی و توزیع درآمد، در روش كنونی پرداخت یارانهها مورد توجه قرار میگیرد؟
_ آیا پرداخت یارانه به روش كنونی در تخصیص بهینه منابع و كارایی اقتصادی مؤثر بوده است؟
_ آیا پرداخت یارانهها به روش كنونی به ثبات و بازداری نوسانات اقتصادی كمك كرده است؟
_ آیا سیاست پرداخت یارانه به روش كنونی در توزیع برابر درآمدها مؤثر بوده است؟
از انتقادات مهم به سیاست پرداخت یارانه به شیوه كنونی، پرداخت یكسان آن به تمام گروههای درآمدی و تخصیص نیافتن صحیح آن به گروههای كمدرآمد است. لذا عنوان میشود گروههایی با درآمد بالا، بیش از گروههای كمدرآمد از مواهب یارانهای برخوردار شدهاند و هدف توزیع یارانهها در اقتصاد كشور، یعنی حمایت از اقشار آسیبپذیر و كمدرآمد تحقق نمییابد و توزیع آن در بین گروههای مختلف درآمدی، نابرابر است.
●درلبهٔ پرتگاه
شخصیت یك فرد را مجموعهای از عادات وی میدانند. شخصیت دارای مؤلفههای متعددی است كه در نهایت، قضاوت افراد دیگر را به دنبال دارد. یك جامعه نیز همانند فرد دارای عادات گروهی و جمعی است كه نشانگر شخصیت آن جامعه است.
معیارهای ارزیابی یك جامعه را میتوان بر اساس شاخصهای آن استوار نمود كه نهایتاً در ارقام یك بودجه دولتی صرف میشوند و سپس در ارزیابی عملكرد آن ارقام و اعداد در سالهای بعد كه در چه چیزی چه تأثیری گذاشتهاند، روشن میشود. تولید ملی و تركیب آن، صرف منابع مالی و چگونگی صرف آن در دورههای زمانی، عادات به رفتارهای اجتماعی را تصویر میكند.
صرف منابع مالی در زیربخشهای اقتصادی، شاخصهایی را به وجود میآورد كه نشان میدهد وضعیت سالیانه یك فرد در اجتماعی كه تحت قوانین آن زندگی میكند چگونه است. در كشورمان چندین سال است كه نرخ افزایش تورم در قیمتها، در رقابت با افزایش میزان حقوق و دستمزد سطوح پایین دهكهای درآمدی جامعه كه عمدتاً كارگران و كشاورزان خرد هستند، تاخت و تاز داشته و نشانگر این موضوع است كه وضع این افراد، همه ساله وخیمتر شده است. چرا كه اگر برای یارانه نان ۱۲۰۰۰ میلیارد ریال هم كمك میشود، ولی نرخ رشد قیمت آن برای طبقاتی با درآمدهای پایین بیشتر از نرخ رشد حقوق و دستمزدهایشان بوده است. اثر چنین واقعهای معادل۲۰% ضایعات است كه معادل ۲۵۰۰ میلیارد ریال میباشد. این موضوع یكی از عادتهای اجتماع است. اگر موضوع شخصیت یك اجتماع را از دیدگاه عادات مصرف و عادات تولیدش مورد بررسی قرار دهیم، به شاخصهای دیگری نیز برمیخوریم كه از مهمترین آنها عادت به مصرف سوخت است كه یكی از عوامل توسعه و رشد یك كشور میباشد. مصرف مشتقات سوخت فسیلی در كشوری كه خود در زمرهٔ مهمترین تولیدكنندگان سوختهای فسیلی میباشد، به گونهای پیش رفته است كه وارد كننده این مشتقات شده است؛ یعنی نان خود را نمیتواند درست بپزد تا درست بخورد و سوخت آن را نیز از دیگران میگیرد!
دقت به این شاخص و اعداد و ارقامی كه در بودجههای سالیانه دولت برای یارانهها در نظر گرفته میشود، نشان میدهد که چنین جریانی همانند نرخ رشد تورم و نرخ رشد دستمزدها، تشویق میشود. اقداماتی كه صورت میگیرند، شتابشان اگر حتی همجهت با اصلاحات باشد، بسیار كمتر از شتاب اثر تخریبی ادامهٔ وضعیت یارانهها میباشد. این وضعیت همانند جریان رودخانهای است كه قایقی بر روی آن در حال حركت است. جریان اقتصادی، جریان رودخانه است كه سنگهای درشت كف آن كه یارانهها باشند، این قایق را این سو و آن سو میرانند و شاید هم آن را وارونه كنند. نگرانی اصلی در این زمینه، از بروز بحرانهای اجتماعی است که فصل مشترك نگرانی تمامی اركان سیاستگذار، مجری و برنامهریز میباشد. توجه به برخی نكات ذكر شده در رسانههای عمومی از دیدگاه افراد دستاندركار شاهد این مدعاست. نگاهی به برخی از موضوعات درج شده در رسانههای عمومی، بویژه مطبوعات مطلب را روشنتر میکند.
شورای اقتصاد باید با توجه به مصرف سرانه بسیار پایین شیر در كشور،۵۰ درصد یارانه به شیر اختصاص دهد. اطلاعات ۱۰/۱۰/۸۱
یارانه كالاهای اساسی برای سال آینده با حدود ۱۳ درصد رشد، به ۱۴ هزار و ۴۴۷ میلیارد ریال میرسد. اطلاعات ۲۳/۱۰/۸۱
وزارت بازرگانی با ارائه پیشنهادی به شورای اقتصاد خواستار صدور مجوز توزیع برنج یارانهای در سه استان شمالی كشور شد. هدف از تخصیص برنج یارانهای به استانهای شمالی كشور حمایت از خانوارهای كمدرآمد این استان كه سهمی در تولید برنج نیز ندارند اعلام شده است.اطلاعات ۵/۱۱/۸۱
معاون تولید انستیتو پاستور ایران گفت: بخش محلولهای تزریقی انستیتو پاستور مهمترین منبع درآمد این مركز است و امسال برای نخستین بار از سوی دولت ۶۰۰ میلیون تومان یارانه برای تولید واكسن «ب.ث.ژ» در نظر گرفته شد. همشهری۲۹/۱۰/۸۱
شورای اقتصاد با درخواست وزارت بازرگانی مبنی بر تأمین و پرداخت كسری یارانه شیر در سال ۸۱ موافقت كرد.
اطلاعات ۲۵/۱۰/۸۱مدیر كل توسعه صادرات وزارت صنایع و معادن گفت: به منظور تحقق رشد ۲۰ درصدی صادرات غیرنفتی در سال آینده، به ده هزار میلیارد ریال یارانه صادراتی نیاز است. اطلاعات
دبیر انجمن صنفی كارفرمایان صنعت سیمان گفت: از سال ۷۵ تاكنون هزینه یكصد برابر شده است، اما بهای سیمان به همین نسبت تغییر نكرد و مشمول قیمتگذاری دولتی شده است و این در شرایطی است كه زمان اجرای پروژههای سیمان به دلیل مشكلات مالی و بانكی زیاد است و بنابراین سرمایهگذاری در این بخش برای بخش خصوصی صرفه اقتصادی ندارد؛ در صورتی كه بهای سیمان آزاد بود، بخشی از این مابهالتفات به صورت مالیات توسط كارخانهها به دولت پرداخت میشد و بخش دیگری صرف بازسازی و توسعه صنعت سیمان میشد، اما تاكنون همه این مابهالتفاتها بدون پرداخت مالیات به جیب دلالان میرود. آسیا ۲۴/۱۰/۸۱
این سرگشتگی نسلی رو به رشد است كه اعتقادات پایهای خود را دارد، زیرا در بستر چنین فرهنگی رشد كرده است؛ ولی از سویی ناهنجاریهایی را میبیند كه تطابقی به گفتار دولتمردان و قانونگزاران ندارد. بنابراین دچار تضاد و تعارض خواهد شد. چنانچه واقعگرایی بر روحیهٔ گردانندگان اركان نظام حاكم نشود، بحران واقعی كه سعی میشود نادیده گرفته شود، شکل میگیرد؛ بحرانی که سعی میشود با عوارض آن مبارزه شده و اصل آن فراموش شود. بنابراین نسل جوان، یعنی نسلی سرخورده، به عنوان گناهكارانی محاكمه میشوند كه هیچ نقشی در ارتکاب جرم نداشتهاند.
●تالاسمی بزرگ
وقتی جامعهای به تالاسمی بزرگ دچار باشد، تالاسمیهای كوچك نیز در دل آن پنهان میمانند. وقتی ژاپنیها تصویر موجودیهای انبار همچون سنگهای ریز و درشت كف رودخانهها را مطرح كردند و برنامهریزی تولیدات صنعتیشان را برای حذف و كاهش میزان انبارها انجام دادند، ابتدا سنگهای بزرگ را برداشتند و آنگاه مواجه شدند با تعداد زیادی سنگهای دیگر و بعد آنها را برداشتند. نگاهی به جریان حركت قایق تولید در كشور، ما را به این تصویر رهنمون میشود كه تصویری جدید نیست.
این سنگ بزرگ تالاسمی بودجهٔ كشور یعنی یارانه است. از درون این بودجه، ضایعاتی همچون محصولات صنعت خودروسازی، یعنی خودروی نامرغوب رشد میكند و تمام اركان اقتصادی جامعه را تحت تأثیر خود قرار میدهد و تبدیل میشود به ابرازی برای گذران زندگی و جبران تفاوت درآمد و هزینهها در شكل مسافركشی و وسیلهای كه ۵۰% سوخت را بیهوده به هدر میدهد؛ به عبارت دیگر، به تالاسمی اجتماع كه دائماً بایستی به آن سوخت تزریق نمود، تبدیل میشود؛ به مهمترین كالای قابل تبدیل به پول مبدل میشود که حتی از سكهٔ طلا زودتر به فروش میرود؛ چرا که نیازهای گستردهتری را رفع میكند.
نگاهی به گذشته صنعت خودرو حاكی از این واقعیت است كه در سال ۱۳۷۰ كه خودروهای خارجی به كشور وارد شدند و تولید خودروی پیكان متوقف شد، بنا به علل گوناگونی دوباره این موجود افسانهای از دل صنعت خودرو سر برآورد. این موضوع در صنایع دیگر نیز مشاهده میشود. در بخشهای خدماتی اقتصادی نیز کاملاً آشکار است. توجه به مطالب منتشر شده، این واقعیات را روشنتر میکند.
نظام پرداخت یارانهها در ایران به زیان فقر است؛ بر اساس گزارش بانك جهانی، نظام پرداخت یارانهها در ایران به ویژه در زمینه سوخت، نان و دارو به زیان فقر است. بر اساس این گزارش، یكی از چالشهای مهم اقتصاد ایران یافتن راهی برای هدفمند كردن یارانههای انرژی است كه بیش از ده درصد تولید ناخالص داخلی ایران را شامل میشود. در گزارش بانك جهانی توصیه شده است كه ایران با هدفمند كردن یارانه انرژی، نظام یارانهها را بهینه و اشتغالزا كند و آن را در جهت افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی كه موتور حیاتی رشد پایدار است، سوق دهد.
همشهری۸/۷/۸۳
در خصوص عوارض منفی و زیانبار یارانههایی كه كشور در خصوص آب، برق، خاك، مواد غذایی، حاملهای انرژی، دارو و … میپردازد، سخن بسیار گفته شده و اینكه یارانهها غیرهدفمند بوده، مخرب توسعه پایدار، رشد اقتصادی و ملاحظات زیستمحیطی است نیز بسیار بحث شده است. با توجه به تركیب اعتبارات بودجه دولت كه عمدتاً از هزینههای جاری تشكیل شده و یا ماهیت جاری دارد (پرداخت حقوق و مزایای كاركنان) و نیمی از آن نیز هزینههای اجتماعی است، ارتقای یارانهها در چهارچوب شرایط موجود عملاً امكانپذیر و صلاح نمیباشد. ثابت بودن قیمت كالاها و هزینههای خدمات دولت كه این روزها بسیار مورد بحث قرار گرفته نیز نه اقتصادی است و نه در بلندمدت عملی. در صورت تداوم روند موجود، دیری نخواهد پایید كه نه تنها هزینههای سرمایهای از بودجه دولت حذف خواهد شد، بلكه حتی برای حفظ سرمایهگذاریهای زیربنایی موجود نیز پولی در كار نخواهد بود و به این ترتیب حفظ سطح زندگی موجود (با توجه به جمعیت جوان كشور) در آینده میسر نخواهد شد، مگر با دریافت وام از طریق پیشفروش و گرو گذاشتن صنعت نفت و ایجاد تعهد برای نسلهای آینده كه آن هم دیری نخواهد پایید. همشهری۲۴/۴/۸۲
مدیر كل دفتر امور اجتماعی سازمان مدیریت برنامهریزی گفت: در حال حاضر سهم ثروتمندترین افراد جامعه از یارانهها هر ماه ۲۰۰ هزار تومان است، در حالی كه این رقم برای افراد فقیر به ۳۸ هزار تومان میرسد. دنیای اقتصاد۲۷/۱۰/۸۳
۶۰ درصد درآمدهای نفتی صرف پرداخت یارانه حاملهای انرژی میشود.
حجم پرداخت یارانه طی سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است، چرا كه شدت مصرف انرژی در سالهای اخیر بسیار بیشتر از میزان رشد اقتصادی ارزیابی میشود. میزان یارانههای پرداختی برای حاملهای انرژی به این ترتیب به حدود ۱۲ میلیارد دلار میرسد كه رقم بسیار قابل توجهی را از آن خود كرده است. كارشناسان بر این اعتقادند كه صرف این اعتبار برای ایجاد اشتغال موجب دستیابی كشور به توسعه پایدار خواهد شد. همشهری ۷/۳/۸۲
بسیاری از نمایندگان مجلس برای تضمین رأی دوره بعد به طور سنتی با حذف یارانهها مخالفت میكنند و به این ترتیب در عدم چارهجویی و ادامه وضع نابسامان با دولت مسؤولیت مشترك دارند. دولت میتواند به عنوان یك راهحل، كل یارانههای سال ۸۲ را مبنا قرار داده و هر سال ۱۰ درصد از آن كسر كند و به بهای كالاهای یارانهای بیفزاید تا ظرف ۱۰ سال، یارانهها از فرهنگ اقتصاد كشور به كلی حذف شود. آسیا ۲۴/۱۲/۸۱
ما باید به وضع اقتصادی كشور برسیم؛ دنیا در حركت لحظهای به سمت اقتصاد مدرن پیش میرود و كشورهای همسایه ما با پیوستن به معیارهای جهانی و سازمان تجارت جهانی و اصلاح تعرفهها، بازار اقتصادی منطقه را میگیرند و ما همچنان متكی به فروش سرمایه یعنی نفت در اقتصاد هستیم و اگر با روند فعلی پیش برویم، فقط عقب میمانیم و نمیتوانیم آینده كشورمان را سرافرازانه بسازیم. آسیا ۱۳/۱۱/۸۱
در حال حاضر ۶۰ شركت تولیدكننده دارو در كشور فعالیت دارند كه سهامدار عمده آنها سازمان تأمیناجتماعی و بانكها میباشد، به طوری كه ۵۰-۴۵ درصد از صنعت داروسازی كشور متعلق به شركت سرمایهگذاری تأمیناجتماعی است.
وجود ارز یارانهای سبب میشود كه قیمت دارو قیمت واقعی آن نباشد و بدین ترتیب حاشیه سود دارو برای تولیدكننده، توزیعكننده و داروخانهدار مناسب و تأمینكننده نیست. آسیا۳۰/۱۱/۸۱
اسحاق جهانگیری، وزیر صنایع و معادن به یك نكته دقیق در اقتصاد كشور اشاره كرد؛ وی ضمن تأكید بر كاهش درآمد سرانه ایرانیان تصریح كرد: همه ایرانیها از اینكه درآمد سرانه مردم كاهش یافته و وضعیت معیشتی آنها بدتر شده است، ناراحت هستند. دولتمردان و كسانی كه برای خود تلاش میكنند، باید برای سربلندی كشور بكوشند. همشهری ۱۲/۱۱/۸۱
علیرضا حیدری، نماینده كارگران در شورای عالی كار و دبیر كانون عالی شوراهای اسلامی كار كشور گفت: بررسی تراكم طبقات مزدی در ده دهك درآمدی نشانگر تراكم در دهك سوم تا ششم است. میانگین درآمد این دهكها در سال گذشته از ۷۰ تا صد هزار تومان بوده و حدود ۶۱ درصد فراوانی نیروی كار در این بخش قرار دارند. همچنین این بررسی كه توسط یك مرجع رسمی دولتی در یك جامعه آماری (كارگاههای بزرگ) با حدود یك میلیون نفر شاغل انجام شده، نشان میدهد كه ۶۵ درصد از نیروی كار در سال گذشته بین حداقل مزد ۵۶ هزار تومان تا ۱۰۰هزار تومان، حقوق میگرفتند. حدود ۶ درصد از حقوق بگیران، حداقل مزد را دریافت میكنند. آقای حیدری در مورد تعیین مزد كارگران كه همه ساله طبق ماده ۴۱ قانون كار از سوی شورایعالی كار تعیین میشود، گفت: بر اساس این ماده قانون باید حداقل معیشت یك خانوار كارگری و تورم رسمی، ملاك تعیین مزد قرار گیرد. اما در واقع همواره سبد معیشت مورد توجه اساسی قرار نگرفته و دربارهٔ تورم اعلام شده از سوی بانك مركزی نیز تردیدهای بسیاری وجود دارد. مضافاً اینكه شاخص بهرهوری كه یك شاخص علمی در تعیین مزد است، در این ماده قانونی لحاظ نشده است. اطلاعات ۲/۱۱/۸۱
نقص روش سنواتی و افزایشی این است كه هر سال اعتبارات و هزینهها در دستگاهها درصدی رشد میكند، در حالی كه منافع درآمدی هر ساله نمیتواند لزوماً با رشد همراه باشد. همشهری ۲۶/۱۰/۸۱
طی سالهای اخیر هدفمند كردن یارانهها جهت یكسانسازی قیمت حاملهای انرژی در دستور كار دولت قرار گرفته است، اما به دلیل نامشخص بودن تبعات تورمی حاصل از اجرای این طرح، تاكنون توفیقی در این زمینه حاصل نشده است.
قیمت بنزین هر چند سالانه رشدی ۱۰ درصدی را تجربه میكند، اما تأثیرات تورمی آن به مراتب شدید است. سال گذشته دولت در اقدامی ضربتی نسبت به حذف یارانه نیز اقدام كرد؛ به این ترتیب قیمت قیر افزایشی معادل هزار درصد را تجربه كرد.
افزایش قیمت قیر در بازارهای داخلی، قاچاق این فرآوردهای نفتی را متوقف كرد و صادرات قانونی آن به شدت افزایش یافت. همشهری ۱۴/۲/۸۲
خروج قاچاق كالاها منحصر به كالاهای دارای یارانه دولتی است. جمشید پژویان، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، با بیان این مطلب اظهار داشت: قاچاق كالاهای داخلی كه با توجه به تواناییها و مزیتهای خود در اقتصاد تولید شده و هیچ گونه یارانهای نیز به آنها تعلق نمیگیرد، برای قاچاقچیان سودآور نیست. ۱۷/۱۱/۸۱
معاون امور فنی سازمان مدیریت و برنامهریزی كشور گفت: به علت تعجیل مسوؤلان كشور برای اجرای طرحهای عمرانی و توجه نشدن به توجیه مطالعات فنی و اقتصادی آنها، بیش از ۱۰ هزار پروژه نیمه كاره به برنامه سوم انتقال یافته است. همشهری ۲۹/۳/۸۲
وزیر بازرگانی بر اختصاص یارانه صادراتی به صادركنندگان چای ایرانی تأكید كرد. به گزارش روابط عمومی وزارت بازرگانی، محمد شریعتمداری وزیر بازرگانی با بیان این مطلب افزود: به منظور كمك به تبلیغات، بازاریابی و بستهبندی، در سال آینده زراعی به صادركنندگان چای ایرانی، یارانه صادراتی پرداخت میشود. اطلاعات ۲۶/۱۱/۸۱
مجموع یارانهای كه شركت ملی پخش فرآوردهای نفتی ایران در اجرای واریز درآمدهای حاصل از ماده ۷۱ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت از ابتدای سال ۸۱ تاكنون به خزانهداری كل واریز كرده است را ۱۲۵۰ میلیارد ریال ذكر كرد كه فقط ۱۵۶ میلیارد ریال از بابت یارانه سوخت از سوی شركتهای هواپیمایی به این شركت بازپرداخت شده است. اطلاعات ۲۳/۱۰/۸۱
به مسؤولان گروههای سیاسی كه فرم مربوط به دریافت یارانه را تكمیل نكردهاند، تا نیمه اردیبهشت ماه فرصت داده شده است. حدود ۵۰ گروه سیاسی فرم ارائه گزارش عملكردشان را برای دریافت یارانه به كمیسیون ماده ۱۰ برگرداندهاند كه در جلسه كمیسیون امتیازات لازم محاسبه شده است و اعضای آن برای اینكه گروههای بیشتری بتوانند از یارانه استفاده كنند، از سایر گروهها میخواهد كه فرمها را در فرصت باقی مانده تكمیل كنند.
آسیا ۲۵/۱/۸۲●تأثیر سیاست بر اقتصاد
در برههای از تاریخ سیاسی كشور قرار داریم كه به علت عدم پایداری سازمانهای سیاسی از جمله احزاب و بسیاری اركان دیگر كه ظاهراً سیاسی نیستند و به گونهای غیررسمی بر جریانهای سیاسی كشور تأثیر میگذارند، رفتارهای اجتماعی و برنامههای اقتصادی غالباً تحت تأثیر نظرات افراطی این جریانها قرار گرفته و از آنها تأثیر میپذیرند. تلاطم دائمی برنامهها بین دیدگاههای مختلف باعث میشود كه اجرای آنها عقیم مانده و تنها آثار نامطلوب آنها توسعه یابند. بسیاری سرمایهگذاریها، بسیاری طرحها كه با اهداف رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی تنظیم میشوند، به علل گوناگونی كه ناشی از تداخل قوانین و دستورالعملهای قبلی هستند، معطل میمانند و دستاندركاران بخش خصوصی برای كاهش ریسك خود به كوتاهترین برنامهها میاندیشند و مدیران برای مصون ماندن از آثار ناخواسته ترجیح میدهند كه در دورهٔ تصدی خود تا تصدی موضعی دیگر كمترین اصطكاك را بپذیرند.
برای تأمین آن بخشهایی از اقتصاد كه یارانه بدانها تعلق میگیرند، بایستی بخشهای دیگری فعال باشند و ارزش افزوده ایجاد كنند، صادرات كنند، درآمد اضافی ایجاد كنند تا تعادل در آمد – هزینه به وجود آید. كدام یك از بخشهای اقتصاد دارای چنین مزیتی هستند؟ این فقط نفت خام است كه جبران تمامی این موارد را مینماید و این نفت همچون انتقال خون به یک تن مبتلا به تالاسمی، بایستی به اقتصاد كشور تزریق شود.
●مسأله بهرهوری
آنهایی كه در سالهای دههٔ ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ در این كشور به دنیا آمدهاند، هم اكنون دوران ۴۰ تا ۶۰ سالگی خود را طی میكنند. این نسل، نسلی بوده كه دورههای تحول اجتماعی متفاوتی را دیده و تجربه كرده است. در دورهای به دنیا آمده كه دنیای غرب تولید انبوه را آغاز كرده بود. این نسل در دورهٔ كشاورزی در ایران میزیسته است و بهرهوری را به عنوان یك فرهنگ در زندگی روزمرهٔ خود داشته است. آب، نان، پارچه و قند و شكر به گونهای مصرف میشده كه چیزی به نام زباله مفهوم نداشته است. تخمدانهٔ هندوانه و خربزه به عنوان تنقلات مصرف میشد و حتی پوست آن به خوراك گوسفندان و دام میرسیده است.
این نسل، زندگی یك نسل قبل خود را كاملاً به یاد دارد. این نسل در دورهٔ جوانی با محصولات تولید انبوه به آهستگی آشنا شده است. در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ با ورود محصولات متنوعی كه زندگی شهری ایران را از خود انباشت و خانواده متوسط در ایران پای گرفت، زیسته است. در میانسالی٬ او با فرزندانی زندگی میكند كه با اینترنت كار میكنند و در دورهٔ آغازین عصر اطلاعات كه به سرعت به همه جا گسترش یافته است، میبیند كه فرزندانش با جوانان كشورهای ژاپن، امریكا، استرالیا و دیگر كشورها صحبت میكند و از آنها عكس میگیرد و برای آنها از پدر و مادرش تعریف میكند. او كه تا به حال به خارج از كشورش سفر نكرده است، دنیای مجازی را پیش روی خود مییابد.
در عین حال فرزندانش، حرفهای او را درك نمیكنند و دنیایی را كه او در آن زندگی كرده نمیشناسند. حتی اگر فقیر باشد، فرزندش، به هرحال در یكی از این كافینتهایی كه دوستانش در آنجا رفت و آمد میكنند، چند دقیقهای سری به دیگر جاهای دنیا میزند.
این فرزندان، مفهوم صرفهجویی و بهرهوری را درك نمیكنند. اگر به دختر ۲۰ سالهاش بگوید كه میتوان در شستن ظرفها آب كمتری مصرف نمود، به پدر خود میخندد. آنها در سرابی از مصرف غیر قابل باور به زندگی مشغولند. در حالی كه از رادیو و تلویزیون برای جلوگیری از مصرف غیر معقول آب تبلیغ میشود و در تابستان از شستن خودورها با آب جلوگیری میشود، ولیكن سؤالهای مهمی باقی میمانند كه در شهری مثل تهران كه در آن حدود سه میلیون خودرو وجود دارد، چند محل شستشوی خودرو (كارواش) وجود دارد و چند تا از آنها سیستم بازیابی آب دارند و مبلغ شستشوی خودرو چه میزان است؟ بنابراین، تبلیغات جز اثری كوتاهمدت نتیجهای ندارد.
آنها كه بیشترین تعداد خودرو را دارند، جزء طبقه متوسط هستند و اگر بخواهند هر ده روز یكبار خودروی خود را به كارواش ببرند، هزینههای زندگیشان این اجازه را نمیدهد و باقی قضایا را خودتان حدس بزنید.
برای همین است كه كارگران معادن، كارگران مرغداریها و كارگران كارهای سخت، مهاجران افغانی هستند. جوانان به درآمدهای خانواده وابسته و در رؤیای كارهای تمیز هستند. پدران و مادران تمامی تلاش خود را به عمل میآورند تا به هر نحو كه شده آنها را در كارهای اداری به كار بگمارند. نسلی كه بایستی آینده را بسازد، مفهوم صرفهجویی و اعتقاد به زندگی در شرایط سخت را از دست داده است. حتی آنان كه در خانوادههای فقیرتر زندگی میكنند، رؤیای رفتن به جوامع دیگر را در سر میپرورانند.
●چند غول اقتصادی بزرگ
یكی از مواردی كه سالهاست جریان داشته است و از زمان شروع به كار در دوران جوانی این نسل به آن اندیشیده و تا سالها از منطق آن سر در نمیآوردم، موضوع ذخیره سنوات خدمت كاركنان در شركتهای مختلف بود. از سوی مدیران مالی و حسابداری این گونه مطرح میشد كه این ذخیره جزء دیون ممتازهٔ هر شركتی به حساب میآید و در صورت ورشكستگی شركت، ابتدا این مبالغ پرداخت میشود. در هیچ یك از شركتهایی كه شما هم برخی از آنها را میشناسید، حساب ذخیره سنوات خدمت كاركنان به صورت واقعی وجود نداشته و در حقیقت میزان بدهی شركت را به كاركنان آن تجمیع مینمودند. مدیران مالی سالیانه معادل یك ماه حقوق كاركنان را به عنوان بدهی در آن درج مینمایند، به این منظور كه مو لای درز حسابهای آنها نرود. ولی از سوی دیگر، قانون كار در بهترین حالت وقتی كه با اخراج یا ترك خدمت یكی از كاركنان موافقت مینماید، حداقل معادل ۲ یا ۳ ماه در سال به وی حق استفاده از ذخیره سنوات خدمتی را میدهد. بنابراین به طور قطع اگر تمامی كاركنان یك شركت بخواهند از این موضوع استفاده نمایند (كه طی سالهای اخیر در شركتهای دولتی، مؤسساتی كه به هر ترتیب وابسته به دولت هستند و ظاهراً خصوصیسازی را در دستور كار خود قرار دادهاند، از این یارانهٔ پنهان استفاده نمودهاند)، حساب سنوات خدمت كاركنان معمولاً یك حساب خانمانبرانداز برای شركتها خواهد بود كه حتی در بخش خصوصی نیز رایج شده است.
چنین حساب بزرگی را دولت در تشكیلات اداری خود تحت عنوان سازمان بازنشستگی كشوری و سازمان تأمیناجتماعی دارد. در حقیقت شركت سرمایهگذاری تأمیناجتماعی و سازمان بازنشستگی، جزء پیرترین و ثروتمندترین مؤسساتی هستند كه دولت برای جبران كاستیهایی كه از نظر درآمدی دارد، شركتها و مؤسساتی را كه طی سالهای اولیه انقلاب به مالكیت خود درآورده با وضعیتی غیر واضح از نظر درآمد و هزینه، سوددهی یا وضعیت بهسازی آن، به این دو سازمان واگذار مینماید.
اگر چه اعلام میشود كه این دو مؤسسه دولتی نیستند، ولی نظام ادارهٔ آنها، عزل و نصب مدیران آنها، نحوهٔ تنظیم بودجه و ارائه گزارشهای مالی آنها، دقیقاً نشانگر دولتی بودن آنهاست.
مشابه این مؤسسات را كه غولهای اقتصادی بزرگ كشور میباشند، در هر وزارتخانه یا سازمان بزرگی میتوان یافت. شركتهای مادر تخصصی كه به منظور اجرای طرح خصوصیسازی شكل گرفتهاند، عملاً در زمرهٔ خانواده این غولها به حساب میآیند. سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، شركت ساتكاب، سازمان گسترش و نوسازی معدنی ایـران و برخی دیگر، مؤسسات اقتصادی هستند كه در یك دورهٔ زمانی جایگزین سازمان صنایع ملی شدهاند. غولهای دیگری نیز در همین سالها متولد شدهاند كه سازمان خصوصیسازی، سازمان مالكیت شركتهای دولتی و صندوق ذخیره فرهنگیان، از جمله آنها هستند. آمار واگذاری مالکیتهای دولتی به این سازمانها و مؤسسات به علت بدهیهای دولتی نشانگر ایجاد ساختارهای اقتصادی هستند که نحوهٔ ادارهشان بسیار پیچیده میباشد:
وزارت نفت جهت تأدیه بدهیهای دولت به صندوق بازنشستگی و سازمان تأمیناجتماعی نسبت به واگذاری واحدهای قیرسازی هفت شركت پالایش فعال در سراسر كشور اقدام كرد. آسیا ۱۴/۱/۸۲
سهام دولت در ۱۷ واحد تولیدی و صنعتی به صندوق ذخیره فرهنگیان واگذار میشود. اطلاعات۲۳/۱/۸۲
پذیرش و عرضه سهام شركت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) پس از دو سال پیگیری مداوم منتفی شد. سازمان تأمیناجتماعی از یك سال پس از پذیرش مشروط سهام شركت سرمایهگذاری متعلق به خود در بورس تهران، از عرضه سهام در بورس تهران صرفنظر كرد.آسیا ۱۶/۱/۸۲
از اینگونه طرحهای داغ همچنان در روزنامهها چاپ میشوند كه؛
▪صندوق بازنشستگی كشوری، ۵۱ میلیون برگه سهم شركت پتروشیمی خارك و ۷ میلیون سهم پتروشیمی اصفهان را برای جبران بدهیهای دولت، تصاحب كرد.آسیا ۱۸/۱۲/۸۱
دولت برای بدهی خود به سازمان تأمیناجتماعی و صندوق بازنشستگی كشوری میزان ۶۰ درصد سهم بانك صادرات ایران را به طور مساوی به این دو سازمان واگذار كرده است.آسیا ۸/۱۲/۸۱
اما در شركت پالایش و پخش چنین فرایندی را خصوصیسازی مینامند. ولیكن هنوز تسویه سازمان صنایع ملی كه در سال ۱۳۵۸ تأسیس شد، انجام نشده است كه دو سازمان بزرگتر به جای آن به وجود آمدهاند.
بیش از ۸۰ برنامه خصوصیسازی شركت ملی پالایش و پخش فرآوردهای نفتی ایران جهت اجرای ماده ۲۳ قانون برنامه سوم برای واگذاری فعالیتها و واحدهای عملیاتی تحت پوشش این شركت به بخش خصوصی، محقق شده است.
تمامی سهام شركتهای پرسی گاز و ایران گاز به نسبت مساوی به سازمانهای بازنشستگی كشور و تأمیناجتماعی واگذار شده است.آسیا ۲۳/۱۰/۸۱
ولیکن این فرایند عاقبت باعث خواهد شد که امواج شوک آینده حس شوند؛ بنابراین:
وزیر امور اقتصادی و دارایی بر انتشار صورتهای مالی سالهای۸۰ و ۸۱ سازمانهای تأمیناجتماعی و بازنشستگی كشوری و شركتهای سرمایهگذاری و دیگر شركتهای وابسته به این سازمانها، از طریق مطبوعات و رسانههای گروهی تأكید كرد. همشهری ۱۳/۵/۸۲
ادامهٔ واگذاری این نهادهای تولیدی، خدماتی، پولی و بانكی به سازمانهایی که ذکرشان رفت، شكل نامتناسبی را به این سازمانها میدهد كه با مغز كوچك، قد و هیكل نامتناسب، چشمان بسیار ریز و غیره، نمیداند چه بایستی بكند. این سازمانها كه وارث دارایی این شركتها و نهادها میشوند، تركیبی از سازمانهای نامتجانس، غیرهمگون، ناسازگار و حتی دشمن یكدیگر میشوند که ادارهٔ آنها در هیچ كجای دنیا مشابه ندارد:
هیأت دولت در بررسیهای اخیر خود به این نتیجه رسیده است كه تأخیر طولانی دولت در پرداخت بدهیهایش به سازمان تأمیناجتماعی و صندوق بازنشستگی، موجب تضعیف منابع مالی این دو نهاد و در نتیجه ایجاد مانع جدی بر سر راه اجرای وظایف این دو نهاد در انجام تعهداتشان نسبت به افراد تحت پوشش شده است.بر همین اساس، دولت تسریع در پرداخت بدهیهای این دو نهاد را در دستور كار خود قرار داده است و با توجه به اینكه سازمان تأمیناجتماعی و صندوق بازنشستگی در صورت دریافت مطالباتشان به طور طبیعی منابع جدید را از طریق شركتهای سرمایهگذاری وابسته در بورس سرمایهگذاری خواهد كرد، تصمیم گرفته شده است كه به جای پول، سهام بانكها و بیمهها كه جزو سودهترین شركتها محسوب میشوند، در اختیار آنها قرار گیرد كه این موضوع مورد موافقت طرفین نیز قرار گرفته است و اولین مرحله آن با واگذاری سهام بانك صادرات تحقق پیدا كرده است. آسیا ۱۰/۱۲/۸۱
سیستم كنونی صندوق بازنشستگی در ایران پویایی لازم را ندارد و انگیزههای فراوانی برای استفاده از حق بیمه وجود دارد؛ صندوق بازنشستگی تا ده سال آینده دارای موازنه منفی و زیانده خواهد شد. همشهری ۱۷/۱۲/۸۲
چنانچه این امور را با نگاهی به تعاریف یارانه دنبال کنیم، در خواهیم یافت که:
احتیاط سیاسی در یك دهه اخیر مانع از هدفمند كردن یارانهها شده و البته تصدیگری در پرداخت مبالغ هنگفت یارانه نیز در عدم تصمیمگیری بسیار مؤثر بوده است. لیكن علیرغم اینكه هدفمندسازی یارانهها در برنامه سوم توسعه كشور قرار گرفته، ولی با گذشت چند سال هنوز محقق نشده است. همشهری ۱۷/۱۲/۸۱
مدیر كل امور تأمین اجتماعی سازمان مدیریت و برنامهریزی كشور با تأكید بر ضرورت هدفمند كردن یارانهها گفت: با تقسیم مساوی یارانهها، رفاه دهك درآمدی پایین جامعه ۵/۲ برابر اضافه میشود. اطلاعات ۱۹/۴/۸۲
●جابهجایی مدیران
مدیرانی كه در دستگاههای اداری سالهای سال با نظام یارانهای فعالیت نمودهاند، به ویژه در شركتهای دولتی كه ویژگیهای بوروكراسی حاكم در دستگاه دولتی را كمتر داشته و از سوی دیگر دستشان برای هزینه كردن بازتر بوده است، با حذف نظام یارانه شكاف عظیمی را كه برای پركردن ضررهای سالیانه خود نیاز خواهند داشت، تحمل نمینمایند. كارایی مدیریتی آنها به گونهای نبوده است كه بتوانند با تكیه به نیروهای داخلی سازمان خود بر مشكلات ناشی از كیفیت پایین خدمات و تولیدات، رقابت با محصولات خارجی و قیمت تمام شدهٔ بالا، فائق آیند.
علاوه بر اینها، سازمانهایی در بخشهای تولیدی وجود دارند که صد در صد در پوشش دولتی بوده و عملاً از مزایای مستقیم دولتی بودن استفاده مینمایند و علاوه بر آن نظام شركتی بر آنها حاكم نیست، لذا پرداخت بیمه و مالیات آنها نیز از منابع درآمدی آنها در یك تراز سالیانه مشهود نیست. این سازمانها در سازمان صنایع دفاع٬ در بنیادهای مختلف و بخشهای غیراقتصادی هستند. مدیران این مؤسسات چگونه میتوانند در یك فرایند رقابتی به تولید بپردازند؟
با حذف این نوع یارانههای پنهان كه در بودجه تحت عنوان یارانه از آنها ذكری نمیشود، این شركتها به حاشیهنشینیهایی اقتصادی خواهند پرداخت و عملاً روز به روز به یارانه وابستهتر خواهند شد.
●چرا عصبانی میشدیم؟
تأثیر معكوس یارانه در كاهش آثار مثبت نحوهٔ تقسیم درآمدها با نگاهی به روند تشكیل بودجه سالیانه كشور نشانگر این موضوع است كه میزان و نسبت پولهایی كه دولت به یارانه اختصاص میدهد، شكاف طبقات درآمدی را به صورت معكوس گسترش داده است و یا به صورت مستقیم به مواد مصرفی اولیه مورد نیاز مردم اختصاص داده شده است. هر چقدر كه نسبت یارانهها به كل بودجه بیشتر باشد، معنای آن این است كه درآمدهای قشرهای مختلف اجتماع یا دهكهای درآمدی اقتصادی٬ قطبیتر شده است؛ یعنی دولت برای اینكه به نیازهای اولیهٔ مردم كمدرآمد توجه بیشتری بنماید، میزان یارانه را بیشتر و بیشتر میکند. از سوی دیگر، تأثیر چنین رفتاری در تنظیم بودجه با آنچه كه تصور میشود بسیار متفاوت است؛ یعنی آنها كه در آمدشان بیشتر است، معمولاً از یارانه بیشتری هم استفاده میكنند و این دور باطل بایستی از یك نقطه شكسته شود!
●چند سؤال بدون پاسخ
اگر یارانهها قطع شوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این سؤالی است كه در بین موافقان و مخالفان یارانهها مهمترین اثر را در تصمیمگیری نسبت به ادامه یا قطع این پدیده اقتصادی به دنبال دارد. به نظر میرسد كه این سؤال را میتوان به سؤالاتی با دامنه و برد كمتری تقسیم نمود که عبارتند از:
چه كسانی از رده مدیریت خارج و چه كسانی وارد مدیریت سازمانها و شركتهای بزرگ میشوند؟
سرمایهگذاری خارجی در كشور چگونه ادامه مییابد؟
كارآفرینی برای جوانان با چه وضعیتی ادامه مییابد؟
دانشگاهها و مؤسسات آموزشی بزرگ كشور چه رشتههایی را رونق میدهند؟
واردات قاچاق چگونه كنترل خواهد شد؟
نظام سرمایهگذاری بانكهای دولتی و خصوصی چگونه خواهد بود؟
سازمانهای تأمیناجتماعی آیا تحولی را ایجاد خواهند نمود؟
شوراهای شهرها، چگونه ادامه فعالیت میدهند؟
و بسیاری از سؤالات دیگر !
●سه گام اساسی
اما نگرش مهندسی صنایع به این پدیده كه با اركان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی كشور به مرور زمان به صورت یك فرهنگ سازمانی ژنتیكی تبدیل شده است، چیست؟ این امر مسلمی است كه ترتیب حل این مسأله در یك فرایند زمانی، اولین موضوعی است كه بایستی تعریف و تدوین شود. این امر بدین معناست كه در یك افق زمانی حداقل ۲۰ ساله بایستی هدف و میزان یارانهها را به صورت كاهشی تضمین نمود و این هدفگذاری بایستی بر اساس توزیع یارانهها از كوچكترین میزان آسیبپذیری در اجتماع شروع شود؛ اگر چه ممكن است مقدار آن كم یا زیاد باشد. این موضوع با مطالعات ریسك و آنالیز حساسیت قابل انجام است.
دومین گام این است كه میزان یارانه كاسته شده از بودجه٬ به سرمایهگذاری برای ایجاد زیرساختهای مورد نیاز دومین مرحله حذف یارانه اختصاص داده شود تا آسیبهای اجتماعی و اقتصادی را كاهش دهد و یك فرایند سینرژیك را برای ایجاد ارزش افزوده و جایگزینی آن در فرایند حذف یارانه برای قشرهای متأثر از آن انجام دهد. این مهم، از رسالتهای سازمان مدیریت و برنامهریزی كشور است كه در پناه یك مفاهمه سیاسی كلان این مطالعات را انجام دهد. در این زمینه بایستی گفت، آنچه بیشترین تأثیر را در این فرایند خواهد داشت، یك تفاهم ملی (نه بین آحاد جامعه، بلكه بین تصمیمسازان و تصمیمگیران اركان اجتماعی) میباشد. چنانچه دولت را به مفهوم عام آن، یعنی قوه مقننه و اجرائیه در نظر داشته باشیم، اركان را به درستی میتوان تعریف نمود.
اما گام سوم، ایجاد فضای امنیتی اقتصادی بر اساس قوانینی است كه فعالیتهای اقتصادی را بر اساس ارزش نهادن به تولید كالا و خدمات، تولید دانش و اطلاعات و توزیع آن در كشور گسترش دهد. بنابراین بازبینی قوانین و مقررات حاكم بر این نوع مؤسسات و شركتها كه عمدتاً بایستی خصوصی باشند، امكان بروز ارزشهای جدید برای كارآفرینان، كارشناسان و متخصصان را تسریع مینماید.
از: علی اكبر سعیدی كیا
منابع
۱- ( از كتاب «سودمندی و ناسودمندی تاریخ برای زندگی»، نوشته فریدریشنیچه، ترجمه عباس كاشف و ابوتراب سهراب، نشر و پژوهش فرزانروز،۱۳۷۷.) و همشهری ۱۰/۱۰/۸۱
۲- اقتصاد ایران دی ماه ۸۱
منابع
۱- ( از كتاب «سودمندی و ناسودمندی تاریخ برای زندگی»، نوشته فریدریشنیچه، ترجمه عباس كاشف و ابوتراب سهراب، نشر و پژوهش فرزانروز،۱۳۷۷.) و همشهری ۱۰/۱۰/۸۱
۲- اقتصاد ایران دی ماه ۸۱
منبع : ماهنامه روش
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست