دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
مجله ویستا
بازیگرانی که میفروشند

با پایانیافتن دور نخست اكران فیلمها در بهار ۱۳۸۶، سینمای ایران مامن حوادث تلخ و شیرینی بوده است. در مجال این مقال برآنیم تا عنصر بازیگری را بهعنوان قطعه تامه پازل سینما در آزمون تحلیل بنشانیم و در پایان به این نتیجه برسیم كه آیا در میان این شمار نهچندان كمشمار كاراكترهای بهاری، نقشی قابلیت جاودانگی داشته است یا خیر؟ همسان سید «گوزنها»، حمید «هامون» و سایه جاودانهای از این دست كه نمیتوان اجرای آنان را بازی دانست، آن بازیها به شعبدهبازیهای بینظیر شبیهتر بوده است...
● بهترین بازی دختر، آن هم برای مادر
چهار فیلم در دور نخست اكران بهار به پردههای نقرهای شهر راه یافتند: اخراجیها، مهمان، شب بهخیر فرمانده و خونبازی. شاید بدون تردید بتوان فیلم «خونبازی» را واجد بالاترین كیفیت بازیگری در این میان دانست. باران كوثری در آخرین فیلم نماد سینمای اجتماعی ایران در نقش دختری معتاد به نام سارا ظاهر شده است. سارا در گیر و دار استیصال و درماندگی ناشی از پروسه ترك اعتیادش است. نقش معتاد در زمره كاراكترهای محبوب بازیگران و مخاطبان بوده است؛ اما چنین نقش محبوبی به شمشیر دو لبهای میماند. از آنجا كه خاصیت نمایشی این كاراكتر مسلم و بارز است، خطر اغراق در اجرا میتواند بازیگر را تهدید كند و اجرایش را تا نمونههای نازل آینه عبرتی، تنزل كیفی دهد. با این شرایط اجرای باران كوثری چگونه بوده است؟ فیلمبرداری با رنگمایه سیاه و سفید و گریم فوقالعاده میلیمتری مهرداد میركیانی كه بهخاطر آن برنده سیمرغ بهترین چهرهپردازی فیلم فجر شد، به بازیگران خونبازی كمك كرده است تا سهم قابلتوجهی از اتمسفر تلخ و سیاه و صدالبته واقعی فیلم را پیشاپیش ایفا شده بیابند اما آنچه سبب میشود كاراكتر «سارا» را بهعنوان بهترین نقش كارنامه سینمایی باران كوثری از بهترین بابای دنیا (داریوش فرهنگ ـ ۱۳۷۰) تا روز سوم (لطیفی ـ ۱۳۸۵) بدانیم قابلیت مثالزدنی كنترل غلیان احساسات و عدم سرریز حجم گسترده علائمی است كه منتسب به زمان و سیكل ترك معتادان است. به تعبیری جامعتر؛ در چنین شرایطی نابازیگران و بازیگران كمتوانتر دچار Obsession میشوند و این مهارناپذیری برونفكنی كه هرازگاهی با بازیگری روشمند به غلط، یكسان تلقی میشود بهعنوان عامل آزاردهنده به كیفیت فیلم حملهور میگردد. باران كوثری در این فیلم بهنوعی دیگر از توانمندی در اجرا دست یافت كه نتیجه تجربه شانزده سالهاش در وادی پرسودای بازیگری حرفهای است. او پس از آنكه توفیق یافت در گرداب اغراق، غرق نشود، آنگاه با بهرهگیری از روانشناسی پرسوناژ ایفایی كه حاصل حضور چند ماههاش در جلسات رفع وابستگی معتادان بوده است، به تقسیم سینوسی حجم علائم و احساسات نقش پرداخت.
● كیمیاگری دیر كشف شده
و اما یكی از بازیگران كیمیاگر ولی دیر كشف شده سینمای ایران كه در فیلم «خون بازی» در نقش احمدرضا، پدر سارا حضور نهچندان درازمدتی دارد، مسعود رایگان است. شاید در كنار چندین و چند حُسن فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیك» بتوان كشف جدی بازیگر نقش دكتر دگرگون شده آن فیلم را بزرگترین هدیه چند سال اخیر به سینمای ایران دانست. یقینا سكانس مناظره او با نظام خلقت در بطن شگفتانگیز كویر به این زودیها از یاد نخواهد رفت.
مسعود رایگان در «خونبازی» كاراكتری كاملاً خاكستری دارد؛ در عین حال كه دائمالخمر است و از ضوابط برانگیختگی چنین افرادی در احساسات تبعیت میكند، ذكر ائمه معصوم مانند حضرت علی(ع) را نیز بر لب میراند. اوج بازی شاهمهره فیلم «خونبازی» یعنی مسعود رایگان را در ترسیم روابطش با سارا و یا در سكانس خلوتكردن با زن سابقش و مادر سارا یعنی سیما مشاهده میكنیم . توانایی مسعود رایگان را میتوان بهعنوان بالاترین سطوح فعلی بازیگری در ایران لحاظ كرد. در فیلم «خونبازی» وقتی هنگام بیان دغدغههای بجایش در مورد سرنوشت سارا به گریه میافتد، مخاطب نمیتواند در عمق این درد جانكاه با او شریك نباشد. نوع بازی منطبق با خصوصیات شناسنامهای نقش، بهصورت ناخودآگاه ما را به یاد دیدگاه سوزان استراسبرگ ـ دختر بازیگر لی استراسبرگ، مدرس مولف ـ میاندازد كه این نوع بازیگری روشمند را تلفیقی از دیسیپلین شخصی، روش درك نقش و استفاده از قوه تخیل میدانست و با یك نگاه دقیق میتوان این مولفهها را در بازی مسعود رایگان یافت.شاید یكی از برجستهترین تواناییهای رایگان را بتوان اینگونه توصیف كرد: مدتزمان حضور او در یك فیلم، آنچنان اهمیتی ندارد. او واجد چنان كیفیتی از بازیگری است كه حتی با حضور یكی، دو سكانسه در یك فیلم بتواند سایه قدرتمندش را در ذهن مخاطب و بستر فیلم بگستراند. از نمونههای اخیر اینچنینی كارنامهاش علاوه بر «خونبازی» میتوان از فیلم سنتوری نام برد.
● ایجاز در ابراز
یكی از مشخصات اختصاصی و همیشگی آثار بنیاعتماد، در مركزیت قرار داشتن مادران است. این محوریت شامل تمامی المانهای عاطفی و سنتی میباشد. در فیلم «خونبازی» این وظیفه تاریخی برعهده بیتا فرهی است. سیما بهعنوان مادری از طبقه بالنسبه مرفه جامعه، در تكاپوی خستگیناپذیری برای نجات دخترش از مهلكه جانسوز اعتیاد مشاهده میشود. تفاوت بازی بیتا فرهی با باران كوثری و مسعود رایگان در جنس فروخورده بغض اجرایی است. این كنتراست قابلتوجه در نتیجه نوع نگاه كارگردان به جایگاه مادران است.
● بازیگری كه بلیت میفروشد
چارلز دنس میگوید: «ستاره سینما، بازیگری است كه بلیت میفروشد.» امین حیایی كه طبق آمار، بهعنوان پولسازترین بازیگر مرد سینمای ایران در سال ۱۳۸۵ معرفی شده است، بهنظر میرسد در ادامه این راه دشوار كاملاً موفق است اما نكته دیگری كه درباره امین حیایی باید گفت هراس علاقهمندان دلسوزی است كه از كلیشهشدن این بازیگر توانمند در نقشهای شبهژانر لمپنیزم نگران هستند و زمانی این نگرانی، واجد دغدغه آزاردهندهتری میشود كه كمترین تلاشی از سوی خود وی برای برونرفت از ورطه تكرار و گسست لایه نسبتا ضخیم و فسیلی لمپنگرایی مشاهده نمیشود. در فیلم اخراجیها، امین حیایی در نقش بیژن كه یك دزد خردهپاست ظاهر شده است. او در این فیلم در همان تیپیك چند وقت اخیر ظاهر شده است؛ با این تفاوت كه اغراق بسیار بیموردی در مورد سبك راه رفتن این تیپ انجام شده است. هر چند ماهیت كمدی دوسوم فیلم، اجازه تعریف تیپهای كمیك را به عوامل میدهد اما از آنجا كه قرار بوده است فیلم در یكسوم فینال به وجه درام برسد و در نتیجه تیپها میبایست به كاراكتر یا شخصیت وزینتر و خاكستریتری تبدیل شوند ما نور افراطی روی ظواهر سوپركمیك اجازه تبدیلشدن تیپ به وجه روانشناختانهتر كاراكتر را نمیدهد. هر چند سكانسی كه بیژن، دخترك شیمیایی را در آغوش گرفته است و ماسكش را به صورت او میزند و گریه میكند به عنوان یك سكانس مستقل خوب از كار درآمده است اما نمیتوان سكانسها را جدا از هم تحلیل كرد، چون مخاطب با یك قطعه نمایشی تلویزیونی روبهرو نیست و انتظار رعایت قواعد یك اثر سینمایی را دارد. نوع بیان دیالوگها توسط بیژن هم از معایب تیپ ظاهریاش جدا و بری نیست. عجیبترین نكته در این مورد آن است كه امین حیایی یكی از بهترین بازیگران فعلی سینمای ایران در بازی با صداست. در مقیاس بزرگتر میتوانید به چگونگی بهرهگیری كارگردانان مختلف هالیوود از توانایی تغییر و تقلید صدای رابرت دنیرو نگاه كنید. سابقا توانایی بازی با صدای حیایی را در سال ۱۳۸۰ در فیلم مزاحم (سیروس الوند) دیده بودیم. اینجاست كه ادای چنین صدایی توسط بیژن میتواند استفاده نكردن از ظرفیت بالای استعداد لقب بگیرد. دومین فیلمی كه با بازی امین حیایی در اكران بهاری به گرمكردن و افزایش دمای گیشهها مبادرت ورزید، فیلم كمدی «مهمان» بوده است. در دومین تجربه سعید اسدی بعد از «آواز قو» و این بار در قالب كمدی، امین حیایی نقش اول است. بازسازی اسدی از فیلم «عروس فرنگی» (نصرالله وحدت) با وانهادن عمده جذابیتها بر دوش امین حیایی استوار شد. شباهت بسیار میلیمتری تیپ مجید این فیلم با بیژن فیلم اخراجیها كه حسبالاتفاق، بازیگر هر دو نقش امین حیایی بوده است، آن نگرانی گفته شده را منطقیتر جلوه میدهد. راننده تاكسی فیلم مهمان كه در اینجا هم همانند «اخراجیها» با اغراق آزاردهنده و طبیعتا نهچندان خندهآور در راه رفتن و حتی انداختن سینه به جلو روبهروست. هرچند خیلی از دقایق و سكانسهای «مهمان» را نمیتوانیم در سطح قابل قبولی بدانیم اما نمیتوان از المانهای توانمند حیایی كه پشت ترور تواناییهای او پنهان یا كشته نشد، گذشت: سرعت تطبیق میمیك این بازیگر با تغییرات مداوم بار احساسی نماهای پیاپی ستودنی است. ضمن اینكه مهارتهای این بازیگر در هنگام ادای دیالوگهای پینگپنگی به مراتب در سطوحی بالاتر از سایرین مشاهده میشود. تعدد ایفای نقش توسط امین حیایی او را به یك ماشین بازیگری شبیهتر كرده است اما هول خوفناك مخاطبان از كاهش كیفیت، هنگام افزایش كمیت در شرایط برابر و مساوی، نگرانی قابل توجهی است كه در كمین یكی از استعدادهای مسلم بازیگری است.
● با صدای بیصدا
شخصیت اصلی فیلم اخراجیها كه برگرفته از شخصیت شهید مجید خدمت بوده است، با نام مجید سوزوكی بر عهده كامبیز دیرباز گذاشته شده است. آیا این بازیگر در اجرای كامیابانه نقش توفیق لازمه را كسب كرده است؟ به علت اهمیت این موضوع، از دو وجه به تحلیل بازی كامبیز دیرباز مینشینیم: تعدادی نقطهضعف غیرقابل انكار در فیلمنامه و پرداخت دیده میشود كه در میان بازیگران، بیشترین آسیب را به كاراكتر مجید سوزوكی وارد میسازد: مانند عدم همگونی بین افراد لمپن گروه مجید سوزوكی، اضافه بار بازیگری در فیلم، دو تكه بودن فیلم به شكل اپیزودیك غیررسمی، نرسیدن تیپها به وزن شخصیتی كاراكترها، شباهت سكانسهای كمدی به قطعات طنز نمایشی تلویزیونی در شكل منفصل و ... قسمتی هم مانند توتالیته پایین صدای كامبیز دیرباز كه قدرت و حجم لازمه برای صدای یك رهبر گروه، رئیس و ... را ندارد، در زمره نقاط ضعف خود بازیگر ردهبندی میشود. بازی كامبیز دیرباز از نموداری V شكل پیروی میكند. در سكانسهای آغازین توانمندانه عمل میكند و شاید دو علت خاص را بتوان ذكر كرد: ۱ـ در یكی، دو سكانس آغازین او به صورت انفرادی به ترسیم تندیس شخصیتی خویش برای مخاطب مشغول است و از تیم ناهمگون وی خبر آنچنانی نیست ۲ـ هنوز ضعفهای پردازش شخصیتی فیلمنامه، فرصت آلودن دامن وی را نیافته است. در سكانسهای پایانی هم، باز هم او به صورت انفرادی و بهصورت تكافتادگی بارز به كشیدن وجه درام بر دوش مشغول است، در حالی كه مخاطب بازی او را باور دارد ولی مسیر تحول را ناكافی میپندارد. آنجایی كه در فیلمنامه به عنوان مسیر تحول شخصیتی مجید سوزوكی موجود است به دلایل نامبرده منتج به كاهش درخشش كامبیز دیرباز و در نتیجه افت قابل ملاحظه بازی او میگردد، چه در اجرا و چه در باورپذیری وقایع سناریو در ذهن مخاطب.
نمیتوان دوستش نداشت
آخرین شخصیتی كه میتوان به او لقب «بازگشته به اوج» را داد، قویترین شخصیت كمدی بعد از انقلاب یعنی «اكبر عبدی» است. از این جهت به جای بازیگر عنوان شخصیت را به او دادهایم كه بایرام «اخراجیها» سابقا در تلویزیون و در «هتل پیادهرو» و در سینما نیز هرازگاهی تكرار شده است، آن هم توسط خود او و انگار به خود عزیزش نزدیكتر است. در اخراجیها، بهزعم گفتههای مخاطبان و به دلایل مشهود، دوستداشتنیترین كاراكتر فیلم است، چه اینكه حتی طنزها و دیالوگهای smsی فیلم از زبان و در فرم اجرای او قابلیت خنداندن وسیعتری را یافته است. پیرمرد این روزهای اخراجیها، همانقدر در اخراجیها موفق بوده است كه در آن روزها كه به مدرسه نمیرفت، یا باز هم دیر به مدرسه میرسید، موفق بوده است. بازگشتش به اوج و سقف تواناییاش را ارج مینهیم.
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست